خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۳۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۶ دی
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
قدسنا
کد خبر:
378909

اخبار ارتحال آیت‌الله‌ العظمی تهرانی ـ 132

این شهر بدون شما یک چیزی کم دارد،‌آقا مجتبی!

«اگر کسی واقعاً از خداوند درخواست کند و غیر او را کارساز نداند، خدا هم عطا می‏کند، هم کفایت می‏کند و هم او را نجات می‌بخشد؛ در این شکّی نیست!»؛ انگار «آقا مجتبی» این را با تمام وجودش لمس کرده بود،‌چون اهل توکل بود. بی‌تدبیری‌ها در امور زندگیمان را حاصل فقدان توکل می‌دانست و می‌گفت: بنده تدبیر می‌کند، اما خدا تقدیر می‌کند. تدبیر منهای تقدیر سودی ندارد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ حالا دیگر نه فقط اهالی خیابان ایران بلکه همه مردم «آقا مجتبی» ‌را می‌شناسند؛ همان مجاهد انقلابی که نورانیتش هر چهارشنبه خیلی‌ها را از دورترین نقاط تهران به خیابان مجاهدین اسلام و مدرسه نور روانه می‌کرد.

‌می‌آمد و انرژی می‌داد، ‌معنویت می‌بخشید، جان‌های خسته را تیمار می‌کرد و دل‌های خفته را بیدار. همیشه سطح مطلب را پایین می‌آورد تا مخاطب جرعه‌جرعه آن را سر بکشد. هیچ‌کس را نا امید نمی‌کرد، در توبه را نشان می‌داد. همیشه می‌گفت: همان‌طور که از جسمت مراقبت می‌کنی تا بیمار نشوی، از روحت هم مراقبت کن؛ اگر هم بیمار شدی، زود برو و از طریق توبه روحت را مداوا کن!

بی‌رغبتی به دنیا

پای منبر «آقا مجتبی» که می‌نشستی، آنقدر غنی می‌شدی که دلت می‌خواست دنیا را به اهلش ببخشی. انگار این مرد خدا شعر منسوب به امیرالمؤمنین(ع) را نصب‌العین خویش داشت: «فَغُرِّی سِوَایَ إِنَّنِی غَیْرُ رَاغِب / بِمَا فِیکِ مِنْ مُلْک وَعِزّ وَنَائِل / فَقَدْ قَنِعَتْ نَفْسِی بِمَا قَدْ رُزِقْتُهُ / فَشَأْنَکِ یَا دُنْیَا وَأَهْلَ الْغَوَائِل»؛ اى دنیا، دیگرى را فریب ده که من به تو علاقه‌اى ندارم؛ نه به حکومتت، نه به عزتت و نه به مواهبت! نفس من به آنچه به او روزى داده شده قانع است، پس سراغ کسانى رو که حاضرند این بدبختى‌ها را بپذیرند.

آقا مجتبی می‌گفت: بعضی مردم می‏خواهند با پول، برای خودشان آرامش روانی درست کنند. خیال می‏کنند پول هرچه افزوده شود، آرامش روانی برایشان پیدا می‏شود و حال اینکه اشتباه می‌کنند. بی‌نیازی امر روانی است!

مشی ثابت در جلسات اخلاق

جنس جلسات اخلاق آقا مجتبی با همه سخنرانی‌ها فرق می‌کرد. اول هر جلسه خطبه می‌خواند و آخرش هم دعا می‌کرد؛ اصل جلسه هم به شرح احادیث اهل‌بیت(ع) با زبانی ساده و همه‌فهم اختصاص داشت. این شروح آنقدر دقیق و موشکافانه بود که اکثر حاضران در این جلسات، قلم و کاغذ داشتند و مباحث را یادداشت می‌کردند. «آقا مجتبی» عادت داشت به جای خواندن ساده روایات، به تبیین اخلاق بپردازد و این دانش را با بسط در تفسیر و فقه‌الحدیث، ارتقا بخشد؛ تا جایی که این مشی ثابت به نمونه‌ای بی‌بدیل در نوع خود تبدیل شد. درخواستها برای مکتوب‌شدن این مباحث به حدی بود که یک روز «آقا مجتبی» شاگردش حجت‌الاسلام علی‌اکبر رشاد را صدا زد و سفارش کرد مجموعه دروس اخلاقی و سلوکی، با نظارت وی تنظیم و عرضه شود. حالا بیشتر از 15 سال از آن زمان می‌گذرد و این دروس اخلاقی در 10 جلد منتشر شده است. آن طور که آقای رشاد می‌گوید: مباحث سلوکی ایشان هم در حدود 20 جلد آماده شده و در آینده منتشر خواهد شد.

تأکید بر حفظ حریم الهی

«حفظ حریم الهی» همیشه یکی از توصیه‌های آقا مجتبی بود و می‌گفت: ما حریم خدا را با معصیت می‏شکنیم. تا وقتی حریم الهی را حفظ کنیم، نعمتها هم ادامه دارد، اما وقتی حریم منعم را شکستیم، آنجاست که نعمت از ما دور می‌شود.

«قلب سلیم» قلبی است که «حبّ دنیا» در آن نفوذ نکرده باشد. این استاد اخلاق، بسیاری از گرفتاری‏ها را بر اثر حریم‏شکنی می‌دانست و معتقد بود: حریم الهی را شکستن، موجب زوال نعمتهای خدا می‏شود، در مقابل، هر چه انسان حریم الهی را به سبب طاعت خدا و شکرگزاری و سپاسگزاری قلبی، لفظی و عملی به جای آورد، موجب می‏شود نعمتها ادامه پیدا کند و الطاف الهیّه، به سوی انسان سرازیر شود.

در روایت بین راستگویی با افزایش روزی رابطه وجود دارد؛ همین که انسان دلش می‌خواهد، کارهای خوب و خدا پسندانه بکند،‌‌این موجب می‌شود روزی‌اش زیاد شود. و خیلی چیزهای دیگر هم موجب زیادی روزی می‏شود، مانند شکر نعمت.

ترسیم جایگاه رفیع برای ادب

«ادب کردن هر بُعدی از ابعاد انسانی، جنبه ارزشی دارد و در این شبهه‌ای نیست. یعنی اگر بخواهیم روی انسانها اتیکت بگذاریم که بفهمیم هر کس چه قدر ارزش دارد، می‌رویم سراغ اینکه هرکس کدام بُعد وجودی‌اش را ادب کرده است. محور ارزشی انسانها، ادب است و با ارزش‌ترین نوع آن، ادب قلب است.» این‌ها نمونه‌ای از جملات آقا مجتبی تهرانی است، چهره‌ای که با عنوان «استاد اخلاق»‌شناخته می‌شد. آقا مجتبی همواره روی «تأدیب قلب» تأکید داشت و می‌گفت: بی‌ادبی اعضا و جوارح نفس، همه سر از قلب در می‌آورد. قلب، همین‌طور که این‌قدر ارزشمند است، به قدری هم خطرناک است که محبّت غیر خدا در دل رسوخ کند، به‌طوری که محبّت خدا، تحت الشّعاع قرار بگیرد و رفتنی شود. این منشأ بدبختی و شقاوت انسان خواهد بود.

تشویق به انجام مستحبات

آقا مجتبی بر انجام مستحبات تأکید داشت، اهل مناجات و ذکر بود. همواره به مادر اهل‌بیت حضرت زهرا(س) متوسل می‌شد. درباره تأثیرات ذکر بارها سفارش می‌کرد و می‌گفت: ما روایات مختلفی داریم که وقتی انسان در گرفتاری قرار می‏گیرد، چه ذکری بگوید. ‌یکی از آن‏ها ذکر «یَا رَئُوفُ یَا رَحِیمُ» است. امام رضا(ع) برای این ذکر سقف هم نمی‏گذارد که چه تعدادی بگو، بلکه می‏فرماید: خطاب به خداوند زیاد بگو: «یَا رَئُوفُ یَا رَحِیمُ». یعنی اگر خدا را به این نام بخوانی،‌شدّت و سختی‏ات بر طرف می‏شود. در روایت دیگری از امیر المؤمنین(ع) هم منقول است که حضرت فرمودند: در شدّت و سختی بگو: «لا حَولَ و لا قُوّه إلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم».این استاد اخلاق درباره نوافل هم چنین نظری داشت: اوّلین اثر نافله، حب خداست. هنگامی که دل تخلیه شد، خدا تجلّی می‏کند، هنگامی که خدا به وسیله هم حال و هم افعال شخص وارد دل شد، شخص مورد محبت خدا قرار می‏گیرد و هنگامی که خدا او را دوست داشت، آنگاه همه کاره‌اش می‏شود و همه چیزش هم خدایی.

معرفی توکل به عنوان رمز موفقیت

«اگر کسی واقعاً از خداوند درخواست کند و غیر او را کارساز نداند، خدا هم عطا می‏کند، هم کفایت می‏کند و هم او را نجات می‌بخشد؛ در این شکّی نیست!»؛ انگار «آقا مجتبی» این را با تمام وجودش لمس کرده بود،‌چون اهل توکل بود. بی‌تدبیری‌ها در امور زندگیمان را حاصل فقدان توکل می‌دانست و می‌گفت: بنده تدبیر می‌کند، اما خدا تقدیر می‌کند. تدبیر منهای تقدیر سودی ندارد. برای آنکه تدبیرهای ما با تقدیرهای او همسو شود، باید پس از تدبیر کارمان را به خدا واگذار کنیم و بگوییم: خدایا! به عقل ناقص من این تدبیر رسیده، امّا خودت می‌دانی، هرجور که صلاح می‌دانی همان را تقدیر بفرما!

و چه تقدیری داشت آقا مجتبی...

از خدا خواسته بود در اربعین حسینی(ع) به دیدار آن امام همام نائل شود و چه زیبا در 75 سالگی این تدبیرش را با توکل، تقدیر کرد. اغراق نیست اگر بگویند آقا مجتبی می‌دانست این محرم و صفر آخریست که دنیا و اهلش را تحمل می‌کند.

روح بزرگی داشت و عالم و آدم محتاج دعایش بودند، اما در آخرین روز ماه رمضان امسال که در مسجد جامع بازار تهران منبر رفته بود، از همه خواست برایش دعا کنند. حاج‌آقا در حالی که شانه‌هایش به وضوح می‌لرزید، با صورتی خیس و صدایی محزون گفت: «از همه‌تان تقاضا می‌کنم من را هم دعا کنید. تعارف نمی‌کنم و جدی می‎گویم. من محتاج دعای شما هستم.» این را که گفت، صدای هق‌هقش بلند شد...

تهران بدون شما چیزی کم دارد

«آقا مجتبی» در شب اربعین 1434 با تنی خسته و رنجور از بیماری اما با روحی استوار به دیار باقی شتافت و کنار مادر و جد شهیدش( ازشهدای مشروطه) در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) آرام گرفت. حالا دیگر نه فقط اهالی خیابان ایران، بلکه همه مردم ایران آیت‌ا... آقامجتبی تهرانی ‌را می‌شناسند و غم از دست دادن این استاد صاحب رساله، حالا حالاها بر شانه پایتخت‌نشینان سنگینی خواهد کرد. به قول یکی از حاضران در مراسم تشییع پیکر آیت‌ا... تهرانی، «اصلا این شهر درندشت بدون شما یک چیزی کم دارد،‌آقا مجتبی!»

.................پایان پیام/ 218