خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
۵:۴۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۲۳ خرداد
۱۴۰۲
۵:۵۰:۴۷
منبع:
شيعه شناسی
کد خبر:
1372716

شیعیان خوجه اثنی‌عشر؛ اقليتی کوچک و منجسم

شیعیان خوجه اثنی‌عشری با وجود جمعیت اندک ۱۲۵ هزار نفری از نظم و انضباط قابل ملاحظه ‏ای برخوردارند. این اقلیت کوچک، در حال حاضر در پنج قاره جهان حضور دارند و افزون بر آنکه تحت نظارت عالی فدراسیون جهانی شیعیان خوجه اثنی‌عشری قرار دارند، در هر کشور نیز دارای جماعات مستقلی‌اند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ شیعیان خوجه اثنی‌عشری با وجود جمعیت اندک ۱۲۵ هزار نفری از نظم و انضباط قابل ملاحظه ‏ای برخوردارند. این اقلیت کوچک، در حال حاضر در پنج قاره جهان حضور دارند و افزون بر آنکه تحت نظارت عالی فدراسیون جهانی شیعیان خوجه اثنی‌عشری قرار دارند، در هر کشور نیز دارای جماعات مستقلی‌اند.

خوجه ‏های اثنی‌عشری اصالتاً مردمانی از ایالات گجرات و کچ (ناحيه ای در گجرات) هندوستان به‌شمار می ‏روند که چند صد سال پیش، از آئین هندو به مذهب اسماعیلیه گرویدند و در حدود ۱۴۰ سال پیش به مذهب شیعه اثنی‌عشری پیوستند. آنان طی این مدت با عشق و علاقه خاصی به تحکیم ساختار دینی جامعه خود پرداخته و کوشیده‏اند اعضای جماعت خود را به اصول و تعالیم دین اسلام و مذهب اهل‌بیت (ع) رهنمون سازند. این امر موجب شده است که امروزه خوجه‏ های اثنی‌عشری در همه کشورهای محل اقامت به جایگاه مناسبی دست یابند و با ایجاد جوامعی سالم و منزه از هرگونه آلودگی‏ های اخلاقی، موجبات تحسین میزبانان خود را فراهم آورند. آنان طی چند دهه گذشته موفق شده‌اند بین سنت‏ها و آداب و رسوم برجای‌مانده از اجداد و پیشینیان خود از یک سو، و مقررات و تعالیم دین اسلام از سوی دیگر، تعادل مناسبی ایجاد کنند. از این روی، هرچند کوشیده‏اند از طریق ارتباطات درون‏گروهی و انزوای نسبی، هویت فرهنگی و ویژگی‏های قومی خود را به‌عنوان مردمانی هندی‌الاصل حفظ کنند، ولی همواره بر مذهب خود و عضوی از جامعه نسبتاً بزرگ شیعیان جهان تأکید دارند و بر شیعه بودن خود افتخار می‏ کنند. شیعیان خوجه اثنی‌عشری در هر یک از مناطق جهان دارای فدراسیون‌های منطقه‌ای، کشوری و شهری هستند و در رأس تمامی این جماعات نیز فدراسیون جهانی شیعیان خوجه اثنی‌عشری (با مرکزیت لندن) قرار دارد.

پیشینه خوجه‏ های اثنی‌عشری

تاریخ پیدایش این جماعت، به حدود شش قرن پیش باز می‏گردد. در اواسط سده ۱۴۰۰ میلادی، بر اساس آموزش‏های یک گروه از مبلغان اسماعیلی ایرانی اعزام‌شده به هند به سرپرستی پیرصدرالدین، برخی از هندوان و مسلمانان بدین باور اعتقاد یافتند که خداوند در جهان حلول کرده و هر چیزی دارای ذات الهی است. این باور به‌تدریج شکل آیینی خاصی به‌خود گرفت و توسط پیرصدرالدین «آیین صراط مستقیم» نامیده شد.

این باور جدید، از نظر اعتقادی بر حلول مبتنی بود؛ بدین معنا که خداوند چند بار به‌صورت برخی از انسان‌ها مجسم شده است (آن گونه که عقیده هندوان است)؛ اما آنها بر این عقیده هندویی که معتقد است ویشنو خدای هندوان نُه بار حلول و تجلی انسانی داشته است، نام علی (ع) را به‌عنوان دهمین فرد افزودند.

پیروان این عقیده، رفته‌رفته به نام «خواجه» شناخته شدند و پیرصدرالدین نیز آنها را به این عنوان نامید. لغت «خوجه» کنونی، در واقع همان تغییریافته لقب «خواجه» فارسی، به معنای بزرگ و سرور است. این عقیده در میان جماعت خوجه همچنان به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۸۳۹ ميلادی آقاخان محلاتی، نخستین امام این فرقه ـ که در شورش برابر فتحعلی‌شاه قاجار شکست خورده بود ـ به بمبئی گریخت و کوشید این خوجه‏ ها را تحت کنترل خود درآورد.

وی در این امر تا حدودی توفیق یافت و عقاید آنان را از آنچه بر آن بودند، به باورهای شیعه اسماعیلی تغییر داد و آنها را که در مناطق مختلف شبه‌قاره هند زندگی می‏کردند، تشویق کرد تا نماز بخوانند، روزه بگیرند و به حج و زیارت اهل‌بیت و ائمه اطهار (ع) مشرف شوند؛ و در عین حال، آنان را موظف به پرداخت مقرری به جماعت‌خانه‏ های اسماعیلی کرد. از آن زمان، این خوجه ‏ها به‌طور کامل به مذهب اسماعیلیه روی آوردند و جماعت‌خانه‏ هایی نیز برای خود تأسیس کردند که بزرگ‏ترین آنها در بمبئی قرار داشت.

نظارت سخت‏گیرانه آقاخان اول بر این نواسماعیلیان، سرانجام موجب جدایی برخی از اعضای این جماعت از آقاخانی‏ها شد که در رأس آنها، یکی از بزرگان این قوم به نام حبیب ابراهیم بود. وی به‌همراه گروهی از خوجه‏ ها، از فرامین تحکم‏آمیز آقاخان مبنی بر تعلق تمام دارایی آنان به آقاخان سربرتافتند و تحت تأثیر چند عالم سنی‌مذهب که اشکالاتی اساسی بر آقاخان مطرح کرده بودند، به اهل‌سنت پیوستند.

پس از جدایی حبیب ابراهیم، گروه دیگری از خوجه ‏ها نیز از جماعت آقاخان جدا شدند و به‌تدریج درگیری‏های پنهان در درون جماعت خوجه ‏ها صورت علنی و آشکار یافت. این در حالی بود که آنها اعمال مذهبی خود را نیز به کناری نهادند و نه‌تنها نماز نمی‏خواندند، بلکه به عبادات دیگر نیز توجهی نداشتند.

در اوایل دهه  ۱۸۷۰ ميلادی گروهی از این خوجه ‏ها که در زمره مخالفان آقاخان به‌شمار می‏رفتند، به‌قصد زیارت رهسپار کربلا شدند و در نجف به دیدار یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، شیخ‌زین‌العابدین مازندرانی رفتند و چون خود را شیعه معرفی کردند، توجه شیخ را جلب نمودند؛ اما هنگامی که آیت‌الله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسید، اظهار داشتند که نماز نمی‏خوانند، روزه نمی‏گیرند و عبادات دیگر را نیز به‌جای نمی ‏آورند. همچنین در پاسخ به پرسش مجتهد بزرگ نجف درباره تشرف آنها به حج نیز گفتند که زیارت ائمه اطهار (ع) را بر سفر حج مقدم می‏شمارند. در پی این امر که موجبات نارضایتی آیت‏ الله زین‌العابدین مازندرانی و دیگر علمای بزرگ نجف را فراهم آورد، آنان از شیخ درخواست کردند تا یکی از روحانیون را برای ارتقای معلومات مذهبی آنها به هند اعزام کند. آیت‏ الله مازندرانی درخواست آنها را اجابت کرد و یکی از شاگردان فاضل خود به نام «ملاقادر حسین» را که هندی بود، به بمبئی اعزام نمود.

ملاقادر حسین پس از استقرار در بمبئی، فعالیت‏های تبلیغی خود را در منزل یکی از خوجه‏ ها آغاز کرد. این فعالیت‏ها شامل برپایی نمازهای جماعت و ارائه مباحث آموزشی اخلاقی پس از نماز جماعت و پاسخ به پرسش‌های دینی نمازگزاران بود. به‌تدریج تعداد شرکت‏ کنندگان در مجالس ملاقادر افزایش یافت؛ به‌گونه‌ای که در شب‏های جمعه بالغ بر یک‌صد نفر در محفل درس ملا حضور می‏یافتند. وی در این جلسات تعالیم اسلامی را بر اساس اصول عقاید شیعه اثنی‌عشر به پیروان خود آموخت و موجب شد که گروه اندکی از آقاخانی‏ها در زمره یاران ثابت وی درآیند و رسماً مذهب اثنی‌عشری را بپذیرند. در پی این امر، جماعت خوجه‏ ها به دو گروه اکثریت «پیروان آقاخان» و اقلیت «اثنی‌عشری» تبدیل شدند و درگیری‏های مذهبی بین آنان که از مدتی قبل آغاز شده بود، شدت گرفت. پس از خودداری گروه اقلیت از اطاعت دستور آقاخان و ادامه ارتباط با ملاقادر، آنها در همه امور، اعم از تجارت، روابط اجتماعی، ازدواج و... تحریم شدند. این در حالی بود که شیعیان خوجه اثنی‌عشری با وجود وحشت و هراس از توطئه ‏های خوجه ‏های آقاخانی که به قتل چند نفر از آنها انجامید، همچنان مراسم مذهبی خود را تحت هدایت ملاقادر به‌صورت مخفیانه ادامه می‏دادند.

در اواخر دهه ۱۸۸۰ ميلادی روحانی دیگری به نام شیخ‌ابوالقاسم نجفی با هدف توسعه مذهب تشیع اثنی‌عشری از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجه‏ های اثنی‌عشری ارتباط داشتند برای نخستین بار نماز جمعه را ـ که تا پیش از آن هرگز در بمبئی اقامه نشده بود ـ برگزار کرد. شیخ‌ابوالقاسم نجفی سپس به تبلیغ تشیع در بین خوجه‏ های آقاخانی پرداخت و این در حالی بود که شیعیان خوجه اثنی‌عشری بمبئی فاقد هرگونه مسجد یا سالنی برای انجام مراسم عبادی خود بودند.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری در سال ۱۸۹۹ ميلادی رسماً جماعت خود را در بمبئی تأسیس کردند. در پی این امر، آقاخان و یارانش کوشیدند از طریق افزایش محیط رعب و وحشت و حملات فیزیکی به این افراد، آنها را به انحلال این جماعت وادارند. با این حال، شیعیان خوجه اثنی‌عشری تحت رهبری ملاقادر و شیخ‌ابوالقاسم نجفی در برابر این فشارها و توطئه‏ها پایداری کردند و به‌تدریج تعداد جماعت آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت. این در حالی بود که آقاخانی‏ها، با اعمال تحریم سعی داشتند این نوشیعیان را از نظر اقتصادی در تنگناهای سختی قرار دهند.

با تداوم این تحریم‏ها و پایداری خوجه ‏های اثنی‌عشری بر عقاید خود، به‌تدریج گروهی از آنان تصمیم گرفتند به محلی جدید مهاجرت کنند. در آن زمان، شرق آفریقا مکان مناسبی برای استقرار شیعیان خوجه اثنی‌عشری به‌شمار می‏رفت. این منطقه به دلیل سفرهای منظم دریایی هندی‏ها به آنجا، تا حدودی برای ایشان شناخته شده بود. از این رو، تعدادی از خوجه‏های اثنی‌عشری از آخرین سال‏های سده ۱۸۰۰ ميلادی به‌تدریج به این منطقه مهاجرت کردند و در جزیره زنگبار سکونت یافتند. تعداد این مهاجران در دهه‏ های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ ميلادی بسیار افزایش یافت و هزاران نفر از شیعیان خوجه اثنی‌عشری در زنگبار مستقر شدند و از طریق این جزیره به دیگر مناطق شرق آفریقا، از جمله تانزانیا، کنیا و اوگاندا راه یافتند و جماعاتی را در این کشورها تأسیس کردند.

پس از استقلال پاکستان، گروه دیگری از شیعیان خوجه اثنی‌عشری از ایالات کچ و گجرات به پاکستان مهاجرت کردند و اقلیت‏هایی را در شهرهای کراچی و حیدرآباد تشکیل دادند. در دهه ‏های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ميلادی نیز تعدادی از خوجه‏ های اثنی‌عشری مقیم شرق آفریقا در آرزوی زندگی بهتر و با هدف ادامه تحصیل فرزندان خود، رهسپار کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی شدند. این اقلیت کوچک، هرچند در حال حاضر جمعیت بسیار اندکی را در برابر دیگر شیعیان جهان تشکیل می‏دهند، اما به دلیل نظم و انسجام داخلی و تلاش خستگی‏ ناپذیر، به یکی از موفق‏ ترین گروه‏های شیعی تبدیل شده‏اند، به‌گونه ‏ای که تا حد امکان کمک‏های قابل توجهی را در اختیار دیگر شیعیان در کشورهای مختلف قرار می‌دهند و هنگام بروز برخی مصائب و مشکلات نیز به یاری آنها می‏شتابند.

وضعیت اجتماعی

یکی از مهم‏ترین شاخصه‏ های اجتماعی در جوامع مختلف خوجه اثنی‌عشری، خانواده و جایگاه والای آن است. خوجه‏ ها خانواده را نهادی مقدس درنظر می‏ گیرند که نقش مهمی در رشد و تربیت نسل آینده ایفا می‏ کند. آنان تأکید دین اسلام بر حفظ حرمت و قداست خانواده، مبنی بر احترام به والدین، رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان، رابطه مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده، لزوم احترام به کهن‌سالان، حفظ عفت و نجابت حریم خانواده و... را به‌مثابه اصولی خدشه ‏ناپذیر درنظر می‌گیرند و بقای خود را در حفظ حرمت و اصالت خانواده می ‏دانند. خانواده در جماعات خوجه اثنی‌عشری، افزون بر زن و مرد و فرزندان، دربرگیرنده پدر و مادر نیز می ‏باشد و احترام به کهن‌سالان به‌عنوان اصلی مهم به فرزندان آموزش داده می‏شود. معمولاً پدران در خانواده ‏های خوجه اثنی‌عشری ستون اصلی را تشکیل می‌دهند و نقش مهمی در تربیت فرزندان برعهده دارند. پدران و مادران، همچنین فرزندان خود را از سنین خردسالی به مساجد و حسینیه ‏ها می‌برند و به‌ویژه می‏ کوشند در ایام محرم و رمضان، و مراسم و مناسبت‏ های اسلامی، این کودکان را با آیین‏های مذهبی خود که در مساجد و حسینیه‏ ها انجام می‏ شود، آشنا کنند؛ همچنین با آشنا ساختن آنان با مقررات اسلامی و اصول تشیع، راه و رسم زندگی در جامعه را نیز به آنها بیاموزند. کودکان و نوجوانان خوجه اثنی‌عشری از این طریق به‌تدریج برخی مقررات اجتماعی نانوشته حاکم بر این جامعه، همچون لزوم حفظ سنت‏های اجدادی خود، عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروه‏های قومی و اجتماعی، و لزوم یک‌پارچه نگهداشتن جامعه کوچک خود را نیز فرا می‌گیرند.

از دیگر شاخصه ‏های اجتماعی جوامع خوجه اثنی‌عشری، نظم‏ پذیری و پیروی از مقررات هر جماعت است. آنان معتقدند حفظ و بقای جماعات خوجه، مستلزم پایبندی به قوانین وضع‌شده توسط فدراسیون جهانی و فدراسیون‌های منطقه‌ای است و آنها از این طریق می‏ توانند اهداف خود را عملی سازند. افزون بر آن، انزواطلبی و عدم اختلاط با دیگر گروه‏های قومی، از دیگر قوانین حاکم بر کلیه جماعات خوجه اثنی‌عشری است و آنان در کشورهای مختلف، تا حد امکان از ایجاد هرگونه رابط ه‏ای با بومیان آن کشور خودداری کرده، مناسبات و ارتباطات خود را با دیگر گروه‏های قومی، در محیط کار خلاصه می‏ کنند. ازدواج با دیگر اقوام (حتی شیعیان ایرانی و لبنانی) بسیار به‌ندرت صورت می ‏گیرد و گاه دیده شده است فردی که همسری غیر خوجه اثنی‌عشری را برگزیده، به‌تدریج از جماعت خود طرد شده است.

از دیگر خصلت ‏های اجتماعی شیعیان خوجه اثنی‌عشری روحیه اطاعت‏ پذیری (تقریباً مطلق) از دستورها و فرامین فدراسیون جهانی و فدراسیون ‏های منطقه ‏ای است. همه اعضای جماعات خوجه، ملزم به پذیرش دستورها و بخشنامه ‏های فدراسیون جهانی‌اند و این دستورها را گاه از فتاوای مراجع تقلید خود و تعالیم اسلامی نیز ارجح می‏ شمارند.

تلاش برای حفظ انسجام داخلی خویش از طریق تأسیس جماعات و تحکیم آن، از دیگر خصوصیات اجتماعی خوجه‏ های اثنی‌عشری است. از این رو، آنان پس از ورود به هر کشوری، هرچند با جمعیتی اندک، به‌سرعت جماعتی تشکیل می‌دهند و با جمع‏ آوری پول و کمک‌های نقدی از دیگر جماعات و فدراسیون جهانی، به احداث مسجد، امامباره و مدرسه‏ ای اسلامی در جنب مسجد اقدام می‌کنند.

از دیگر اصول اجتماعی خوجه‏ های اثنی‌عشری، حفظ اتحاد آنها در برابر دیگر مسلمانان، اعم از شیعیان و اهل‌سنت است. در واقع، هرچند آنها در درون اختلافاتی دارند، ولی همواره به‌صورت پیکری واحد عمل کرده و اجازه نداده‏اند مخالفان در درون آنان نفوذ کنند و در تشکیلات و سازمان‌دهی جماعات خوجه‏ های منطقه یا کشوری خاص خللی پدید آورند. در مجموع، می‏توان گفت شیعیان خوجه اثنی‌عشری با وجود جمعیت بسیار کم، از نقطه نظر اجتماعی و اصول و قوانین خود، تأثیر قابل‌توجهی بر دیگر پیروان اهل‌بیت (ع) در سراسر جهان برجای گذاشته ‏اند. این امر که نشئت‌گرفته از سه عامل نظم، اتحاد و سازمان‌دهی مناسب است، موجب شده که آنها طی چند دهه اخیر به پیشرفت‏های چشمگیری دست یابند و به‌عنوان یکی از اقلیت‏های شاخص دینی در جهان اسلام جلوه ‏گر شوند.

آداب و رسوم

جامعه شیعیان خوجه اثنی‌عشری، جامعه‌ای کاملاً سنتی با قوانین عرفی خاص خود است که همه اعضای آن خود را موظف به رعایت این قوانین ـ که در گذر زمان، از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته‌اند ـ می‌دانند. آداب و رسوم این جامعه به دو بخش سنت‌های عمومی هندویی و سنت‌های اسلامی تقسیم می‌شود؛ با این حال، پیوستگی نسبتاً عمیقی بین این سنت‌های عمومی و دینی به‌چشم می‌خورد.در واقع می‌توان گفت جامعه شیعیان خوجه اثنی‌عشری به‌دلیل پیشینه تاریخی خود، برخی از آداب و رسوم خاص هندوها را در خود جای داده است. از این رو، در برخی از سنت‏های این جامعه، هنوز ردپای عمیقی از سنت‏های اصیل هندوستان ـ به‌ویژه هندوها ـ به‌چشم می‏خورد. بنابراین، با اینکه اعضای این جامعه بیش از صد سال است که مذهب تشیع اثنی‌عشری را پذیرفته‌اند و تا حد امکان سعی می‏کنند سنت‏ های برجای‌مانده از مذهب هندو را از خود دور سازند، ولی برخی از این سنت‏ها همچنان در زمره آداب و رسوم پایدار این جامعه مانده است؛ به‌گونه ‏ای که در مراسم شادی و سرور، جشن ازدواج، سوگواری، نوع پوشش، غذا و... میراث کهن هندی حاکم بر این جامعه مشهود است.

یکی از مهم‏ترین سنت‏های اصیل جامعه شیعیان خوجه اثنی‌عشری برپایی جشن ازدواج است که اوج ‏آمیختگی آداب و رسوم هندویی و اسلامی در آن دیده می‌شود. ازدواج در بین شیعیان خوجه اثنی‌عشری معمولاً به‌صورت درون‌گروهی صورت می‏گیرد و اعضای هر جماعت معمولاً ترجیح می‏دهند فرزندانشان با دیگر افراد در همان جماعت ازدواج کنند.

از دیگر سنت‏های شیعیان خوجه اثنی‌عشری، بر تن کردن لباس‏های سنتی هندی است. در واقع، خوجه‏های اثنی‌عشری چون از نظر قومی و نژادی در زمره اقوام مهاجر از هندوستان به‌شمار می ‏روند، لباس را بخشی از هویت ملی و قومی خود درنظر می‏گیرند؛ از این رو، معمولاً در منازل و محل کار خود لباس‏ های هندی بر تن می‏ کنند. شیعیان خوجه اثنی‌عشری در زمینه خوراک نیز کاملاً سنتی عمل می‏ کنند. معمولاً پخت شیرینی و شربت‏ های هندی و انواع و اقسام غذاهای هندی، در بین خانواده‏ های خوجه در کشورهای مختلف بسیار رایج است. دختران این جامعه از کودکی پخت انواع غذاهای هندی را از مادران خود فرا می ‏گیرند و در مهمانی‏ های داخلی خوجه ‏های اثنی‌عشری غذاهای هندی مختلفی پخته می‏شوند که به‌نوعی نمایانگر ذوق و سلیقه بانوان این جامعه است.

سفر به هندوستان و بازدید از اقوام و خویشان دور و نزدیک، از دیگر سنت‏ های خوجه‏ های اثنی‌عشری است. آنان به‌دلیل علاقه بسیار به سرزمین خود، معمولاً هر سال سفری به هند انجام می‌دهند و علاوه بر دیدار بستگان خود، از آثار تاریخی و گردشگاه‏های طبیعی این کشور زیبا بازدید می‏ کنند. برخی از خوجه ‏های اثنی‌عشری نیز برای معالجه به هندوستان سفر می ‏کنند و به خانواده ‏هایی که توانایی پرداخت هزینه تحصیل فرزندان خود را در کشورهای غربی ندارند کمک کرده، فرزندانشان را در دانشگاه‏ های هند ثبت‌نام می‏ کنند.

از دیگر سنت‏ های زیبای خوجه‏ های اثنی‌عشری، تلاش آنها برای ایجاد نوعی تلفیق بین دین و ملیت شان است. در واقع آنها باوجود علاقه فراوان به مذهب اهل‌بیت (ع) و افتخار به شیعه بودن خویش، کوشیده‌اند ملیت و هویت خود را نیز حفظ کنند. این امر در نام‌های ایشان متجلی است؛ به‌گون ه‏ای که نام تمامی آنان، به‌ویژه مردان، مخلوطی از اسامی هندی و نام‏های ائمه اطهار و پیامبران است. برخی از این اسامی عبارت‌اند از: بشیر شیوجی، محمد لالجی، جعفر نانجی، محمد دوجی، باقر جیوراج، کاظم والجی، حسنین آلارخیا، علی دایا و... . تلاش برای پیوند خصوصیات قومی برجای‌مانده از هندوئیسم و مذهب تشیع، در دیگر سنت‏های این جامعه، مانند مراسم ختنه‌سوران پسربچه‏ها، جشن تولد، مراسم خاک‌سپاری و... نیز کاملاً به‌چشم می‏خورد. با این حال، خوجه ‏های اثنی‌عشری برخی از سنت ‏های قدیمی هندوئی‏ الاصل خود را که با قوانین اسلام مغایرت دارد، به‌کناری نهاده و به مقررات اسلامی روی آورده ‏اند. از دیگر سنت‏ های جامعه شیعیان خوجه اثنی‌عشری، تلاش برای حفظ زبان‏های کهن قومی آنها، به‌ویژه زبان گجراتی و تا حدودی نیز کچی، به‌عنوان یکی از مهم‏ترین عوامل ارتباط و تفاهم بین افراد و جماعات خوجه اثنی‌عشری است.

وضعیت فرهنگی

یکی از ویژگی‌های بارز جامعه شیعیان خوجه اثنی‌عشری، سطح بالای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این امر ـ که البته بخشی از آن به نظم و انسجام داخلی، و بخشی نیز به بنیه و توان اقتصادی قابل ملاحظه آنها بازمی‏ گردد ـ موجب شده است خوجه‏ های اثنی‌عشری به پیشرفت‏ های چشمگیری از نظر فرهنگی ـ به‌ویژه در زمینه فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی ـ دست یابند. یکی از شاخصه‏ های مهم فرهنگی این جامعه، فرهنگ بالای کتاب و کتاب‌خوانی است؛ به‌گونه ‏ای که تقریباً تمام اعضای جماعات مختلف، به مطالعه کتاب­ها و مجلات گوناگون، اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی و دینی علاقه زیادی دارند و با وجود اشتغالات فراوان، از مطالعه غافل نمی‏ مانند. در این راستا، کودکان از آغاز یادگیری خواندن و نوشتن، به مطالعه کتاب‌های مختلف تشویق می‏ شوند و در کودکستان ‏ها و مراکز پیش‌دبستانی خوجه ‏های اثنی‌عشری، این انگیزه به‌تدریج در شخصیت آنها شکل می‏ گیرد. افزون بر این، تقریباً تمامی خوجه‏ها هر روز صبح و پیش از آغاز فعالیت‏های خود، روزنامه‏ های کشور محل اقامت خویش را مطالعه کرده یا به پایگاه‏های اینترنتی مراجعه می ‏کنند. تسلط آنها به زبان‏های مختلف، از جمله انگیسی، سواحیلی، گجراتی و اردو نیز عرصه مطالعاتی گسترده‌ای را برای آنان فراهم کرده است. از این رو، بیشتر خوجه ‏ها با مراجعه به پایگاه‏های اینترنتی به زبان‏های مختلف، معمولاً از اخبار روز جهان آگاه‌اند و در زمینه‌های مختلف، اطلاعات عمومی گسترده‌ای دارند. خوجه ‏های اثنی‌عشری همچنین ساعاتی از شبانه‌روز را به مطالعه کتب دینی نظیر قرآن، نهج ‏البلاغه و مفاتیح‌الجنان اختصاص می‏دهند و بسیاری از آنان، هر روز پس از نماز صبح صفحاتی از قرآن و نهج ‏البلاغه را مطالعه می ‏کنند.

از دیگر ویژگی ‏های فرهنگی این جامعه، ریشه ‏کن شدن بی‏سوادی در بین همه افراد این اقلیت کوچک است. در واقع، هرچند برخی از افراد نسل اول خوجه‏ های اثنی‌عشری مهاجر به شرق آفریقا به‌دلیل مشکلات موجود و شرایط نامناسب اقتصادی بی‏بهره از سواد خواندن و نوشتن بودند، ولی هم‌اکنون همه اعضای جماعات خوجه اثنی‌عشری باسوادند و جدای از طبقه تحصیل‌کرده، دیگران دارای دیپلم متوسطه‌اند. البته این امر در جماعات مختلف با نوساناتی مواجه است؛ به‌گونه‌ای که سطح عمومی سواد در بین خوجه ‏های ساکن شرق و جنوب شرق آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی، مطلوب و تا حدودی بالاتر از خوجه ‏های ساکن پاکستان و هند است.

از دیگر شاخصه‏ های خوجه ‏های اثنی‌عشری، تسلط بالای آنها به زبان انگلیسی است. چنان‌که مشخص است، زبان انگلیسی به‌عنوان یک عنصر ارتباطی گسترده، جایگاه والایی را در جهان کنونی به خود اختصاص داده است و کشورهای مختلف جهان در تلاش‌اند دست‌کم در مقاطع تحصیلات عالیه، این زبان را بین دانشجویان دانشگاه‏ها و مراکز آموزش عالی خود فراگیر سازند. شیعیان خوجه اثنی‌عشری نیز با درک شرایط موجود، از این عنصر مهم ارتباطی به‌نحو مطلوب بهره‏برداری نموده و نظام آموزشی خود را در کشورهای مختلف، بر اساس زبان انگلیسی تنظیم و تدوین کرده ‏اند.

از دیگر شاخصه ‏های فرهنگی خوجه‏ های اثنی‌عشری، می ‏توان به مدارس و مراکز آموزشی آنان اشاره کرد. ایشان از چند دهه گذشته و با پی بردن به لزوم یک‌دست کردن سیلابس‏ های درسی جماعات خود، تقریباً در هر شهر مدرسه‏ ای نیز بنا نهاده و کودکان خود را در این مراکز نام‌نویسی کرده‌اند. این مدارس در برخی از کشورها به‌طور رسمی مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش آنجا قرار گرفته‏ اند و در برخی کشورها نیز حالت غیررسمی دارند و صرفاً به‌عنوان مرکزی کمک‌آموزشی استفاده می ‏شوند.

وجود کتابخانه‏ های مختلف در جماعات خوجه اثنی‌عشری، از دیگر ویژگی‏ های فرهنگی این اقلیت کوچک است. این کتابخانه ها که در بیشتر شهرهای محل سکونت خوجه‏ ها فعالیت دارند، از مراکز فرهنگی ارزشمندی به‌شمار می‏روند که گنجین ه‏ای از اطلاعات علمی را در خود جای داده‌اند و به نسل جوان خوجه ‏ها منتقل می‏ سازند.

از دیگر خصوصیات فرهنگی خوجه ‏ها، برگزاری اردوهای اسلامی آموزشی در کشورهای مختلف و با حضور دانش ‏آموزان نخبه و ممتاز است. در این اردوگاه‏ها، افزون بر ارتقای سطح آموزشی دانش ‏آموزان، برنامه ‏های تفریحی متنوعی نیز درنظر گرفته می ‏شود که موجبات رضایت و مسرّت خاطر این دانش ‏آموزان را فراهم می ‏آورد. افزون بر آن، جماعات خوجه اثنی‌عشری به‌منظور تقویت بنیه فرهنگی اعضای خود، معمولاً دوره‏های آموزشی مختلف، شامل آموزش رایانه، اینترنت، زبان عربی، روزنامه‏ نگاری و... را برگزار می‌کنند و می‏ کوشند سطح مهارت‏های افراد شرکت‌کننده را از این طریق ارتقای بخشند.

موقعیت اقتصادی

چنان‌که اشاره شد، شیعیان خوجه اثنی‌عشری هم‌اکنون اقلیت کوچک دینی به‌شمار می‏ روند که شغل اصلی بیشتر آنان فعالیت ‏های تجاری و بازرگانی است. دراین‌باره می‏ توان گفت اقتصاد یکی از مهم‏ترین ارکان جامعه خوجه ‏های اثنی‌عشری است و هرچند طی دو دهه گذشته به برخی مشاغل علمی و فرهنگی نیز روی آورده‏ اند ولی اقتصاد و تجارت همچنان زیربنای اصلی جماعات مختلف این اقلیت کوچک به‌شمار می‏رود. در رهگذر این امر، و البته سخت‏ کوشی و پشتکار شیعیان خوجه اثنی‌عشری، امروزه آنان در بیشتر کشورهایی که به‌عنوان اقلیت‏ هایی مهاجر در آنجا حضور دارند، از وضعیت مالی و رفاهی خوبی برخوردارند.

در بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان خوجه اثنی‌عشری، باید تمایزاتی را بین شیعیان خوجه مقیم شبه‌قاره هند و خوجه‏های اثنی‌عشری مقیم آفریقا و کشورهای غربی قایل شد. در ارتباط با خوجه ‏های اثنی‌عشری مقیم هند و پاکستان شایان ذکر است، هرچند آنها طی چند دهه گذشته و از بدو تأسیس فدراسیون جهانی و سازمان مسلمانان شیعه خوجه اثنی‌عشری آمریکای شمالی، همواره مورد حمایت این سازمان‏ها قرار داشت ه‏اند، ولی تفاوت مشهودی از نقطه‌نظر رفاهی و مالی بین آنان و دیگر خوجه ‏های اثنی‌عشری به‌چشم می ‏خورد. از این رو، در بررسی وضعیت زندگی شیعیان خوجه اثنی‌عشری مقیم هند باید اذعان داشت آنها به‌دلیل وضعیت اقتصادی عمومی هند و فقر نسبی حاکم بر این کشور، موقعیت اقتصادی بالایی ندارند و بیشتر خوجه‏ های اثنی‌عشری ساکن بمبئی، احمدآباد، ماندوی و بارووا (گجرات)، از مشکلات معیشتی مختلفی رنج می‏ برند.

در واقع، پس از مهاجرت تعداد قابل توجهی از خوجه‏ های اثنی‌عشری به شرق آفریقا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، همچنین مهاجرت تعداد زیادی از خوجه‏های اثنی‌عشری به پاکستان (پس از جدایی این کشور از هند در سال  ۱۹۴۷ ميلادی) بقیه خوجه‏ های اثنی‌عشری ساکن این کشور نتوانستند تحولی اساسی در وضعیت زندگی خود پدید آورند و در زمره طبقات متوسط رده‌پایین جامعه هند باقی ماندند. از این رو، برخلاف آقاخانی‏ها و شیعیان بهره مقیم هند، شیعیان خوجه اثنی‌عشری مقیم هند امروزه از نظر اقتصادی، حضور کمرنگی در کشور یک میلیارد و ده‌ها میلیون نفری هندوستان دارند و نتوانسته ‏اند ایفاگر نقش مهمی در عرصه معادلات تجاری این کشور باشند.

این امر، البته تا حدودی نیز ناشی از مهاجرت بسیاری از شخصیت‏های برجسته این جامعه به شرق آفریقا بود؛ به‌گونه‏ای که بسیاری از تجار متمول خوجه اثنی‌عشری، این کشور را به‌سوی شرق آفریقا ترک گفتند و تقریباً می‏توان گفت بخش عمده ثروتمندان این جامعه، در اوایل قرن بیستم در آرزوی آینده‏ای بهتر رهسپار زنگبار، کنیا و سرزمین اصلی (تانگانیکا) شدند. موج دوم خوجه‏ های اثنی‌عشری که بیشتر دربرگیرنده نخبگان این جماعت، شامل صاحبان صنایع و تجار ثروتمند بودند نیز در اواخر دهه ۱۹۴۰ميلادی به پاکستان مهاجرت کردند و باقی‌مانده خوجه ‏های اثنی‌عشری در هند را بخش متوسط و پایین جامعه هند تشکیل دادند. از آن زمان تا کنون، خوجه ‏های اثنی‌عشری طبقه ‏ای متوسط متمایل به پایین را تشکیل می‏دهند که عمدتاً در بمبئی، احمدآباد، سورات و گجرات زندگی می‏کنند. این افراد، یا به تجارت خرده ‏پا اشتغال دارند یا کارمند مؤسسات اداری و خصوصی هندند و سطح درآمد پایینی دارند. برخی از آنها که در روستاها زندگی می‏ کنند و به کشاورزی می‌پردازند، حتی قادر به تأمین معیشت خود نیستند و از مشکلات بهداشتی مختلفی رنج می‏ برند. وضعیت زندگی خوجه‏ های اثنی‌عشری در بمبئی و احمدآباد ـ که بیشتر جمعیت آنان در این دو شهر متمرکز شده است ـ نیز رونق چندانی ندارد و آنان عموماً در محلاتی فقیرنشین و در خانه‏ های محقر دو و سه اطاقه زندگی می ‏کنند.

وضعیت شیعیان خوجه اثنی‌عشری مقیم پاکستان، بهتر از هندی‏هاست. آنان در بدو استقلال پاکستان به این کشور مهاجرت کردند و در بین آنان، گروهی از نخبگان خوجه، از جمله صاحبان صنایع و تجار متمول نیز بودند. این خوجه ‏های اثنی‌عشری در سال‏های نخستین موجودیت پاکستان، به‌تدریج مشاغل مختلفی را عهده‏ دار شدند؛ به‌گونه‏ای که امروزه در کراچی و چند شهر دیگر پاکستان، از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند. تعدادی از شیعیان خوجه مقیم شرق آفریقا نیز در دهه‏ های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ميلادی رهسپار کشور پاکستان شدند و با توجه به تسلط بر امور اقتصادی و تجاری، به‌سرعت به مشاغل مختلفی دست یافتند. شیعیان خوجه اثنی‌عشری پاکستان، هم‌اکنون عهده‌دار فعالیت‏های تجاری مختلفی هستند. بیشتر آنها به مشاغل خرده ‏پایی همچون خرید و فروش مبل، تزئینات منزل، عکاسی، لوازم منزل، و ظروف اشتغال دارند. برخی از آنها نیز پزشک، استاد دانشگاه، مهندس و... می‏ باشند. تعداد اندکی از خوجه‏ های اثنی‌عشری مقیم کراچی نیز در زمینه صادرات و واردات کالاهای مختلف فعالیت دارند و با هند، هنگ‌کنگ، چین، شرق آفریقا، اندونزی، تایلند و انگلستان ارتباط تجاری دارند. برخلاف خوجه‌های اثنی‌عشری شبه‌قاره، شیعیان خوجه اثنی‌عشری ساکن شرق و جنوب‌شرق آفریقا (کنیا، تانزانیا، ماداگاسکار، و اوگاندا) وضعیت اقتصادی بسیار خوبی دارند؛ به‌گونه ‏ای که در حال حاضر در زمره طبقه ثروتمند این کشورها به‌شمار می‌روند و در سایه این موقعیت مناسب مالی، از نفوذ چشمگیری در سطح دولت و دولتمردان نیز بهره‏مندند.

خوجه‏ های اثنی‌عشری در دهه ‏های ۱۸۹۰، ۱۹۰۰، ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ ميلادی به‌تدریج رهسپار شرق آفریقا شدند و از طریق زنگبار، در شهرهای مختلف شرق و سپس جنوب‌شرق آفریقا استقرار یافتند. آنها در بدو ورود، اندوخته مالی چندانی نداشتند؛ ولی با استفاده از استعداد ذاتی خود و بهره‏ برداری مناسب از شرایط موجود، به‌سرعت وارد بخش ‏های تجاری شدند و در مدتی کوتاه، از طریق خرید و فروش کالاهای مختلف و صادرات و واردات به هند، جایگاه خود را ارتقا بخشیدند؛ به‌گونه ‏ای که پیش از جنگ جهانی دوم در زمره طبقات نخبه این کشورها جای گرفتند. آنان از اوایل دهه ۱۹۶۰ميلادی و استقلال سیاهان این کشورها ـ که موجب خروج استعمارگران انگلیسی و فرانسوی و خالی شدن بسیاری از پست‏ها و مشاغل شد ـ موقعیت خود را هرچه بیشتر تثبیت کردند.

در این راستا، خوجه ‏های اثنی‌عشری، (و دیگر هندی‏های مقیم، اعم از هندوها، آقاخانی‏ها و بهره‏ ها) از فرصت موجود استفاده کردند و با استفاده از خلأ موجود، در بخش اقتصادی این کشورها جای گرفتند. این امر، البته با هماهنگی دولت‏ های وقت که تجربه کافی در کشورداری نداشتند، صورت گرفت و دولت‌مردان که به‌دلیل تجربه تلخ خود، به سفیدها اعتماد نداشتند، از این هندی‏ها استقبال کردند و فرصت سرمایه‏ گذاری در بخش ‏های مختلف، اعم از تجارت، صنعت، حمل و نقل، معادن و... را برای آنها فراهم ساختند. این امر موجب شد که در دهه‏ های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ميلادی هندی‏ها، از جمله خوجه‏ های اثنی‌عشری، موقعیت خود را در اقتصاد این کشور تثبیت کنند و طیف گسترده‌ای از شرکت‏ های خصوصی، صادرات و واردات، کارخانجات و کارگاه‏ها، مؤسسات تجاری، صرافی‏ ها، بانک‌ها، مراکز حمل و نقل، انتشارات، مزارع کشاورزی و... را به‌خود اختصاص دهند.

از این رو، با وجود مشکلات ناشی از امنیت نسبی این کشورها، خوجه‏ های اثنی‌عشری بخشی از نبض اقتصادی کشورهای یادشده را در دست گرفتند و به‌ویژه در زمینه اقلام صادراتی کشورهای شرق و جنوب آفریقا (چای، قهوه و کاکائو) نقش مهمی را برعهده دارند. بنابراین، با وجود فقر شدید این کشورها، افزایش تورم عمومی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، پیوسته بر ثروت خوجه‏ های اثنی‌عشری افزوده شده است و برخی از تجار این جماعات، به‌عنوان ثروتمندترین تجار تانزانیا، کنیا، مادگاسکار و اوگاندا جلوه‏ گر شده‌اند. شیعیان خوجه اثنی‌عشری ساکن اروپا (بیشتر انگلستان) و آمریکای شمالی، اگرچه در زمره طبقات نخبه این کشورها شمرده نمی ‏شوند، وضعیت مالی مناسبی دارند و بیشتر به خرید و فروش لوازم منزل، صادرات و واردات کالاهای مختلف، خرید و فروش اتومبیل‏ های دست دوم و... می‌پردازند. بخشی از آنان نیز در بخش‏ های علمی و با سمت استاد دانشگاه، مهندس و پزشک فعالیت می‏ کنند. در مجموع، خوجه‏ های اثنی‌عشری در اروپا و آمریکای شمالی وضعیت مالی مناسبی دارند و چند تن از آنها در زمره افراد پول‌دار و ثروتمند به‌شمار می ‏روند.

جایگاه دینی

یکی از شاخص‏ترین ویژگی‌های جوامع خوجه اثنی‌عشری در سراسر جهان، تقید دینی و رعایت کامل فرایض دینی است. در واقع، پیروی از اصول و قوانین مذهب اهل‌بیت (ع) و اطاعت از دستورهای دینی و مذهبی، بر تمام امور زندگی شیعیان خوجه اثنی‌عشری سایه افکنده است و جماعات مختلف آنها تلاش دارند از طریق انجام برنامه‏ های دینی مختلف، همه اعضای جماعات خود را تحت پوشش قرار دهند و به پیکری واحد مبدل سازند. تقید دینی شیعیان خوجه اثنی‌عشری در وهله اول مربوط به اصول و فروع دین است و آنان تأکید خاصی به برپایی نمازهای یومیه به‌صورت جماعت دارند. افزون بر آن، ایشان مراسم و مناسبت‏ های دینی خود، مانند اعیاد، شهادت ائمه اطهار (ع)، ایام فاطمیه و به‌ویژه ماه محرم را با تشریفات مفصلی برگزار می کنند.

تقیدات دینی خوجه ‏های اثنی‌عشری، از دوران کودکی آنها آغاز می ‏شود و کودکان اعم از دختر و پسر، معمولاً پیش از بلوغ، نمازهای یومیه را از والدین خود می‌آموزند و همراه با پدران و مادران در مساجد و حسینیه‏ ها حضور می ‏یابند. این امر که همواره مورد تأکید رهبران این جامعه و امامان جماعات بوده، موجب شده است باورهای دینی از نخستین سال‏ها در آنها نقش ببندد و به‌عنوان بخشی از زندگی آنان درنظر گرفته شود. افزون بر آن، روحانیون جماعات نیز کودکان را از دوره طفولیت از طریق برپایی کلاس‏های آموزشی با دین اسلام و قوانین آن آشنا می‌سازند و می‏ کوشند تا حد ممکن اصول اولیه اسلام را به آنها آموزش دهند. والدین در کنار نمازهای جماعت، کودکان خود را با برخی از قوانین اسلامی، از جمله حجاب نیز آشنا می‏ سازند؛ به‌گونه‏ ای که دختران خردسال، حتی پیش از سن تکلیف چادرهایی کوچک بر تن می‌کنند و با حجاب اسلامی در مساجد حضور می‏یابند. پسربچه ‏ها نیز دشداشه ‏های سفید دربر می‌کنند و با پدران خود در مجالس مذهبی و نمازهای جماعت حاضر می‌شوند. جدای از آن، کودکان از سن پنج‌سالگی با معارف قرآنی آشنا می‌شوند و کلاس‏های قرآن‌خوانی برای آنها، در مکان‏ هایی مخصوص در جنب مسجد شیعیان برپا می ‏شود.

خوجه ‏های اثنی‌عشری برای نماز اهمیت خاصی قایل‌اند و حتی‌الامکان می‌کوشند نمازهای یومیه خود را به‌صورت جماعت برگزار کنند. آنان معتقدند برگزاری نماز جماعت، جدای از اجر معنوی و ثواب آن، سبب استحکام روحیه اخوت، برابری و اتحاد بین آنها می‌شود و مناسبات اجتماعی شیعیان خوجه اثنی‌عشری را تحکیم می‏ بخشد. آنان هر هفته در نماز جمعه مساجد خود شرکت می‏کنند. این در حالی است که معمولاً در آن روز دشداشه‏ های سفید یا لباس‏های تمیز هندی بر تن می‏کنند. برپایی نمازهای مستحبی نیز جایگاه خاصی در بین خوجه‏ های اثنی‌عشری دارد و به‌ویژه نماز عید فطر با حضور تمام اعضای جماعات و به شیوه‏ای بسیار زیبا برپا می ‏شود.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری در زمینه پرداخت خمس، زکات، صدقه و نذورات نیز همواره پیشگام بوده‌اند و هر سال سهم امام و سادات را از طریق جماعات خویش یا فدراسیون ‏های منطقه ‏ای به دفتر مرجع تقلید خود آیت‏الله سیستانی در عراق یا نماینده ایشان آیت‏الله شهرستانی در قم می‏ فرستند. حج و زیارت اماکن مقدس، از جمله مراقد ائمه اطهار (ع) در عراق و ایران نیز از دیگر اموری است که برای خوجه ‏های اثنی‌عشری بسیار اهمیت دارد. خوجه‏ های اثنی‌عشری، دیگر شرایع اسلامی را نیز تا حد امکان گرامی می‏ دارند.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری در زمینه فعالیت ‏های تجاری خود نیز از ورود به معاملات رباگونه به‌شدت پرهیز دارند و از امور تجاری‌ای که شبه ه‏ای از ربا‏خواری در آن باشد، خودداری می‏ کنند. آنان از خوردن غذاهای مشکوک از نظر حلال بودن نیز خودداری کرده، معمولاً در خرید گوشت گاو و گوسفند، به مهر حلال آن توجه بسیار دارند.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری و سیاست

چنان‌که اشاره شد، اقتصاد و فعالیت‏ های تجاری، همواره امری زیربنایی برای شیعیان خوجه اثنی‌عشری درنظر گرفته شده است و بیشتر اعضای این اقلیت مذهبی عهده‏دار مشاغل بازرگانی مختلف و متنوعی‌اند. این امر تا حدودی ناشی از علاقه و طبیعت ذاتی آنها به روی‌گردانی از ورود به عرصه سیاسی است. این بی‌رغبتی سبب شده است که خوجه‏ های اثنی‌عشری هرچه بیشتر به تجارت و بازرگانی روی آوردند. در ارتباط با نقش شیعیان خوجه اثنی‌عشری در ساختار سیاسی کشورهای محل سکونت خویش و عرصه روابط بین‏الملل گفتنی است اصولاً آنان به‌دلیل اینکه در هر کشور اقلیت ‏های کوچکی را تشکیل می‏ دهند و هرگونه حادثه یا بی‏ثباتی می ‏تواند موجودیت و تمامیت آنها را با مخاطراتی جدی مواجه سازد، معمولاً از ورود به امور سیاسی و تلاش برای تصدی مشاغل بالای دولتی پرهیز می‌کنند و حتی‏الامکان می‏ کوشند وارد این گونه امور نشوند.

البته با وجود این محافظه‏ کاری ذاتی ـ که تا حدودی خصلت همه اقلیت‏ها شمرده می ‏شود ـ آنها گوشه‌چشمی نیز به سیاست دارند و ضمن پرهیز از به‌دست آوردن سمت‌های بالای سیاسی، منافع خود را نیز در این خصوص درنظر دارند. از این رو، در مواقع لازم از خصلت‏ های انزواگرایانه خود عدول کرده و مشاغلی سیاسی همچون نمایندگی پارلمان و حتی معاونت وزیری را در برخی کشورها به‌دست آورده و از این طریق به حفظ منافع خود در کشور محل سکونت پرداخته ‏اند. در حقیقت، خوجه‏ های اثنی‌عشری هرچند معتقدند ورود به جریان‌های سیاسی و پذیرش مشاغل سیاسی رده‌بالا و میانه می‏ تواند در مواقع‏ خاصی موقعیت آنها را دچار مخاطراتی سازد، ولی در مواقعی که شرایط کشور محل سکونت خود را مستلزم تصدی برخی پست‏ های سیاسی ارزیابی کنند، وارد این صحنه نیز می‏ شوند.

در این زمینه می‏ توان به کشورهای منطقه شرق آفریقا اشاره کرد. شیعیان خوجه اثنی‌عشری، هم‌اکنون از اقلیت‏ های نیرومند اقتصادی کشورهای کنیا، تانزانیا، اوگاندا و ماداگاسکار شمرده می‏ شوند و به‌دلیل وضعیت مناسب اقتصادی، از نظر درآمد و میزان نقدینگی و دارایی در جایگاه بسیار خوبی قرار دارند؛ با این حال، از آنجا که این افراد با دارا بودن ثروت قابل ملاحظه، در بین سیاهان عمدتاً فقیر و مسکین محصور شده‌اند، معمولاً با مقامات سطوح عالی دولتی، از جمله شخص رئیس‌جمهور، معاونان وی، وزرا و فرماندهان پلیس ارتباطات نزدیکی دارند. این امر بیشتر از آن روست که در صورت بروز هرگونه خطری ـ نظیر حمله به انبارها، منازل مسکونی یا سرقت اموال ـ بتوانند از دوستان عالی‌رتبه خود در بخش‌های مختلف کمک بگیرند و زیان‏ های حاصله را جبران کنند. افزون بر آن، در مواقعی که احساس کنند حتی این ارتباطات نیز نمی‏تواند امنیت کامل شغل و زندگی آنها را فراهم آورد، مشاغلی نظیر نمایندگی مجلس یا معاونت وزارتخانه ‏های مورد نظر خود را برعهده می‌گیرند و از این طریق شخصاً و با بهره‏گیری از این موقعیت‏ها به تأمین منافع جامعه خود می‏پردازند. در این ارتباط، طی چند دهه گذشته تعداد اندکی از شیعیان خوجه به مشاغل سیاسی یاد شده ورود کرده و موجبات دلگرمی دیگر خوجه‏ های ساکن این کشورها را فراهم آورده ‏اند.

این وضعیت، در کشورهای شبه‌قاره هند تا حدودی متفاوت است. خوجه‏ های اثنی‌عشری ساکن این کشورها عمدتاً در زمره افراد متوسط جامعه‌اند و بسیاری از آنها نیز به‌ویژه در هند با مشکلات ناشی از فقر و مسکنت درگیرند. این امر موجب شده است که آنها کمتر انگیزه‏ای برای ورود به جریان‌های سیاسی احساس کنند. البته خوجه ‏های اثنی‌عشری مقیم پاکستان در بدو استقلال این کشور از هند و دوره بسیار کوتاه ریاست محمدعلی جناح بر این کشور، از وی حمایت می‏کردند؛ ولی به‌تدریج از فعالیت‏های سیاسی کناره‏ گیری کردند؛ به‌گونه‏ای که اکنون اقلیت کوچکی هستند که از سیاست کاملاً کناره گرفته‌اند.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری مقیم هند، در دهه ‏های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ ميلادی و در زمان ریاست مرحوم محمدعلی‌جناح بر مسلم‌لیگ هند، نقش مهمی در تاریخ سیاسی هند ایفا کردند. در آن عهد، بیشتر خوجه ‏های اثنی‌عشری هند از حامیان مسلم‌لیگ بودند و حمایت خود را بارها از محمدعلی جناح در برابر کنگره ملی هند ابراز کردند. در طی این دوره، خوجه ‏های اثنی‌عشری در صحنه سیاسی هند نیز مشارکت فعالی داشتند و در سال ۱۹۴۲ ميلادی حتی حسین‌ بهای لالجی، از شیعیان خوجه هند، به رقابت با محمدعلی جناح برخاست و درصدد به‌دست‏گیری پست ریاست مسلم‌لیگ برآمد، که البته به‌دلیل حمایت اکثر خوجه‏ های اثنی‌عشری از محمدعلی جناح، شانسی برای تصدی این پست به‌دست نیاورد. آنان همچنین از نهضت خلافت، که چندی در شمال هند به‌راه افتاد نیز حمایت نکردند؛ زیرا رهبران این نهضت متمایل به خلیفه‏ ای سنی بودند. خوجه ‏های اثنی‌عشری پس از جدایی پاکستان از هند در دهه‏های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ميلادی، به‌تدریج از سیاست کناره‏ گیری کردند و به حامیان خموش مسلم‌لیگ هند تبدیل شدند. در چند دهه گذشته نیز آنان همچنان از مسلم‌لیگ هند حمایت کرده‏اند و در عین حال، از کنگره ملی هند نیز در مواقع خاص و در زمانی که یکی از اعضای خوجه اثنی‌عشری نامزد این حزب می ‏شود، پشتیبانی به‌عمل آوردند. در طی این مدت، تنها یکی از خوجه‏ های اثنی‌عشری به نام آزاد آبیدللی در سال ۱۹۶۳ميلادی به وزارت کار هند برگزیده شد؛ ولی پس از آن فرد دیگری از خوجه ‏های اثنی‌عشری به‌طور حرفه‏ ای وارد سیاست نشد.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری مقیم انگلستان و اروپا، در ارتباط با فعالیت‏ های سیاسی خود تابع سیاست فدراسیون جهانی‌اند و معمولاً با هماهنگی شورای مسلمانان بریتانیا به دفاع از جایگاه تشیع و حقوق مسلمانان این کشور و دیگر مسلمانان اروپا می ‏پردازند. آنان هر سال با شرکت در راهپیمایی روز قدس به‌همراه دیگر مسلمانان اروپا، خشم خود را از حمایت ‏های مستمر دولت‏های اروپایی از رژیم صهیونیستی به‌تصویر می‏کشند. آنان طی دو دهه اخیر، بارها مخالفت خود را با اقدامات اسلام ‏ستیزانه کشورهای فرانسه، دانمارک و هلند نیز اعلام کرده‌اند و در میتینگ ‏هایی که توسط سازمان‏ های اسلامی برگزار می ‏شود، شرکت می‏ کنند. با این حال، آنان در صحنه سیاسی این کشورها دخالتی ندارند و از ورود به جریان‌های سیاسی این کشورها پرهیز می‏ کنند.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری مقیم آمریکای شمالی نیز، هرچند اقلیتی غیرسیاسی شمرده می ‏شوند، ارتباطات مستمری با برخی از اعضای کنگره آمریکا دارند و در جلسات مسلمانان با سناتورهای آمریکا نیز شرکت کرده، از حقوق مسلمانان آمریکا دفاع می‏ کنند. آنان همچنین با سازمان CARE که از منافع مسلمانان ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان (از طریق کنگره آمریکا) حمایت می‏ کند، مناسبات خوبی دارند. در واقع، هرچند خوجه‏ های اثنی‌عشری مقیم آمریکای شمالی نیز همچون دیگر جماعات خوجه، اقلیت‌هایی غیرسیاسی به‌شمار می‏ روند، ولی از پویایی خاصی در زمینه ارتباطات خود با دیگر مسلمانان و گروه‏های اسلامی این کشور برخوردارند.

البته طی دو دهه گذشته و با اوج‌گیری مشارکت مسلمانان در عرصه‏ های سیاسی اجتماعی جهان، شیعیان خوجه اثنی‌عشری نیز با درک صحیح شرایط موجود، به‌تدریج کوشیده‌اند از لاک انزوای نسبی خود بیرون بیایند و با ورود به عرصه معادلات سیاسی کشورهای خود، روابط بهتری را با سازمان‏های دولتی کشورهای محل اقامت خویش بنیان نهند.

چالش‌های موجود

با وجود موفقیت‌های به‌دست آمده، خوجه ‏های اثنی‌عشری طی چند دهه گذشته با چالش‌های فراوانی نیز مواجه بوده‏ اند؛ که به‌نوعی موانع پیش‌روی آنان شمرده می ‏شوند. این مشکلات، هرچند بر اساس موقعیت مکانی و محل زندگانی آنها تا حدودی با هم اختلاف دارند، در اساس و مبنا تفاوت چندانی با هم ندارند. یکی از مشکلات مهم شیعیان خوجه اثنی‌عشری، به‌ویژه جماعات مستقر در اروپا و آمریکای شمالی، تهاجم فرهنگی غرب و مظاهر فریبنده آن است که نسل جوان آنان را در این کشورها به‌شدت تهدید می‏ کند.

در حقیقت، هرچند خوجه ‏هایی که با امید زندگی بهتر و با هدف تحصیل فرزندان خود در دانشگاه‏های معتبر، رهسپار اروپا و آمریکای شمالی شده‌اند، در حال حاضر در مقایسه با دیگر خوجه ‏های ساکن شرق آفریقا و شبه‌قاره هند از تسهیلات رفاهی بهتری برخوردارند، ولی در عین حال با چالش ‏های سنگینی مواجه‌اند که در نوع خود بسیار خطرناک است و می ‏تواند ماهیت وجودی این اقلیت کوچک را با مخاطرات جدی روبه‌رو سازد. بخشی از این مشکلات، عمدتاً فساد گسترده و ارتباطات نامشروع جنسی است که در دانشگاه‏ها و مراکز آموزش عالی غرب بسیار رایج است. در کنار آن، مواد مخدر، الکل، پارتی‏ های شبانه و قمار، از دیگر معضلاتی‌اند که نوجوانان و جوانان خوجه اثنی‌عشری را تهدید می‏ کنند.

از سوی دیگر، طی دو دهه گذشته، موج عظیمی از تبلیغات بر ضد دین اسلام و مذهب تشیع در غرب به‌راه افتاده و مراکز و مؤسسات تحقیقاتی با اطلاق واژه ‏هایی ابهام ‏برانگیز، نظیر «اسلاهراسی» و «شیعه‌هراسی» کوشیده‌اند مسلمانان و به‌ویژه شیعیان را انسان‏ هایی خشن، متعصب و ضد دموکراسی و آزاداندیشی معرفی کنند و تا حد امکان تصویری مخدوش از اسلام و مذهب مترقی تشیع را در پیش چشمان مردمان مسیحی مغرب زمین نشان دهند. در دانشگاه‏ها نیز چنین وضعیتی حاکم است و اساتید معمولاً در لابه‏لای دروس، گاه به‌طور تلویحی مطالبی را برضد دین اسلام و تشیع مطرح می‏ کنند. رسانه‏ های گروهی، اعم از مطبوعات و شبکه‏ های رادیو و تلویزیونی کشورهای غربی نیز سرشار از مطالب مختلف ضداسلامی است. از سوی دیگر، برخی کشورهای اروپایی همچون فرانسه، به طرق مختلف فعالیت‏ های شیعیان خوجه اثنی‌عشری را محدود می‌کنند و حتی از احداث مسجد و حسینیه توسط آنان ممانعت به‌عمل می‏ آورند.

هرچند شیعیان خوجه در کشورهای شرق و جنوب‌شرق آفریقا با چنین مشکلاتی مواجه نیستند، ولی مشکلات دیگری هست که به نوعی آینده آنان را در این کشورها با چالش ‏هایی جدی روبه‌رو ساخته است. یکی از مهم‏ترین چالش‏ های خوجه ‏ها در آفریقا، نبود ثبات سیاسی و ناامنی موجود در سطح جامعه است که در بسیاری از موارد موجب حمله سارقان مسلح به منازل و مراکز تجاری آنها شده است. طبیعتاً ثروت آنها در کشورهایی که مردمان آنان همواره با شبح فقر و گرسنگی دست به گریبان‌اند، چنین عوارض نامطلوبی را نیز درپی دارد.

افزون بر آن، کشورهای این منطقه همواره با مشکلاتی نظیر درگیری‏های قومی قبیلگی، کودتا و جنگ‏های داخلی مواجه بوده‏اند. این عوامل، گاه موجب بروز بحران‏ های جدی در سرتاسر کشور شده و امنیت تمام ساکنان آن، از جمله آسیایی‏ های مقیم را به‌خطر انداخته است که طبعاً خوجه‏ های اثنی‌عشری نیز از این مخاطرات بی‏نصیب نمانده ‏اند.

مهاجرت تدریجی بسیاری از خوجه‌های اثنی‌عشری به کشورهای غربی، از دیگر مشکلات موجود در بین شیعیان خوجه ساکن شرق آفریقاست. سطح پایین علمی و فرهنگی این کشورها، مشکلات معیشتی، شیوع برخی بیماری‌ها و وضعیت نامناسب بهداشتی، کاهش نسبی درآمدهای عمومی خوجه‌ها، تورم بسیار بالای حاکم بر جامعه و... از عوامل دیگری هستند که به‌تدریج جوانان خوجه را با انگیزه بهره‌مندی از امکانات مناسب زندگی و تحصیل در دانشگاه‌‍‌های صاحب‌نام به‌سمت مغرب‌زمین سوق می‌دهد. با این حال، در مقایسه با اروپا و آمریکا شاید بتوان گفت با وجود رفاه حاکم بر غرب، خوجه‌ها در آفریقا از زندگی راحت‌تری برخوردارند و مهاجرت آنان به اروپا و آمریکای شمالی، تنها مشکلات آنها را تشدید می‌کند. از سوی دیگر، سازمان‌های تبلیغی شیعیان خوجه اثنی‌عشری در شرق آفریقا با توطئه‌های مداوم معاندان، از جمله مسیحیان و به‌ویژه وهابیون مواجه‌اند و در برخی موارد این توطئه‌ها تا جایی شدت گرفته که موجب تعطیلی برخی از مدارس اسلامی وابسته به این سازما‌ن‌ها و به‌هدر رفتن بخش مهمی از سرمایه‌گذاری صورت گرفته در مناطق مختلف تانزانیا و کنیا شده است.

شیعیان خوجه اثنی‌عشری در شبه‌قاره هند نیز با مشکلات دیگری مواجه‌اند. در واقع، اگرچه کشورهای هند و پاکستان وطن اصلی آنها شمرده می‌شود، ولی برخی سوءتفاهمات موجود بین هندوها و مسلمانان در هند که موجب بروز درگیری‌های قومی بین آنها می‌شود، گاه دامن شیعیان خوجه اثنی‌عشری ساکن مناطق مختلف هند را نیز گرفته است. برای نمونه، در درگیری‌های گسترده بین هندوها و مسلمانان در ایالت گجرات (سال ۲۰۰۲ ميلادی) که به حملات گسترده هندوها به مسلمانان این ایالت شد، منازل برخی از شیعیان خوجه ساکن شهرهای گجرات نیز دستخوش این حملات قرار گرفت؛ به‌گونه‌ای که برخی از آنان در بهاوناگار مجبور به ترک منازل و مشاغل خود شدند و به دیگر شهرها گریختند. از سوی دیگر، در برخی ایالات بنگالی‌زبان هند نیز تخاصماتی بین خوجه‌‍‌های اثنی‌عشری که معمولاً به اردو سخن می‌گویند، با بنگالی‌زبان‌ها پیش آمده است. این موضوع، اندک شیعیان خوجه اثنی‌عشری ساکن کشور بنگلادش را در طول یک دهه گذشته با چالش‌های جدی مواجه ساخته است؛ به‌گونه‌ای که برخی از آنها به‌ناچار به کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند.

در پاکستان، وضعیت به‌گونه‌ای دیگر است و شیعیان خوجه اثنی‌عشری چندین بار دستخوش توطئه‌ها و حملات تروریستی سپاه صحابه قرار گرفته‌اند که این امر، افزون بر شهادت تعدادی از آنها، موجب پدید آمدن محیطی سرشار از رعب و وحشت برای خانواده‌های خوجه اثنی‌عشری شده است. اندک خوجه‌های اثنی‌عشری مقیم استرالیا نیز با مشکلاتی نظیر تأخیر در اخذ مجوز ثبت سازمان‌ها و مراکز اسلامی خود، رواج اندیشه‌های سکولاریستی، بی‌بندوباری‌های جنسی حاکم بر جامعه، و گسترش اندیشه‌های اسلام‌ستیزی مواجه‌اند.

جدای از این مشکلات، طی چند دهه گذشته اختلافاتی نیز در درون این جامعه پدید آمده که بیشتر به طرز تفکر متفاوت جوانان و عدم تمایل آنها به اطاعت از دستورهای فدراسیون جهانی و فدراسیون‌های منطقه‌ای از یک سو، و مخالفت رهبران کهن‌سال این جامعه با دیدگاه‌های نواندیشانه جوانان و تلاش برای عدم نفوذ افکار جدید در جماعات خوجه‌ها بازمی‌گردد. دراین‌باره می‌توان گفت بیشتر جوانان تحصیل‌کرده و روشن‌فکر خوجه اثنی‌عشری که در دانشگاه‌های صاحب‌نام اروپا، آمریکا و هند تحصیل کرده‌اند، روش‌های مدیریتی و نظم و انضباط خشک رهبران سال‌خورده خوجه‌ها را زیر سؤال می‌برند و معتقدند تشکیلات سازمانی و سلسله‌مراتب فدراسیون جهانی و فدراسیون‌های منطقه‌ای مانع به‌ثمر رسیدن خلاقیت‌های فردی و اجتماعی اعضای جماعات، به‌ویژه جوانان است و جلوی شکوفایی استعدادهای آنها را می‌گیرد. از سوی دیگر، سال‌خوردگان که همچنان هدایت این جامعه را برعهده دارند، همچون گذشته بر نظارت فدراسیون جهانی و فدراسیون‌های منطقه‌ای بر اعضای جماعات مختلف تأکید دارند و از ورود جوانان و نواندیشان به ساختار مدیریتی جماعات خودداری می‌کنند. آنها معتقدند ورود اندیشه‌های جدید به نظام مدیریتی جامعه خوجه‌های اثنی‌عشری، نظم، و انضباط و انسجام این جامعه را دستخوش مخاطراتی جدی می‌سازد.

در مجموع، می‌توان گفت خوجه‌های اثنی‌عشری به‌دلیل پراکندگی خود در کشورهای مختلف جهان، با مشکلات فرهنگی و اجتماعی مختلفی مواجه‌اند که به‌نوبه خود موجب شده است بخشی از اقدامات تبلیغی آنها معطوف به رفع این مشکلات و موانع شود. با این حال، این معضلات نه‌تنها خللی در عزم و اراده راسخ آنها پدید نیاورده، بلکه موجبات وحدت، استواری و تقویت روحیه ایستادگی در برابر این مشکلات را افزایش داده است. از این رو، می‌توان پیش‌بینی کرد در آینده‌ای نه‌چندان دور، این جامعه هرچه بیشتر استحکام یافته، انگیزه آنها در غلبه بر مشکلات پیش روی افزایش یابد.

نتيجه

چنان‌که در بخش‌های مختلف مقاله مشخص شد، شیعیان خوجه اثنی‌عشری که طی حدود یک‌صد سال گذشته در سایه همت والا و پشتکار و انسجام گروهی، به اقلیتی هدفمند مبدل شده‌اند که افزون بر تقویت هرچه بیشتر بنیه اقتصادی خود، توجه خاصی به اشاعه فرهنگ شیعه داشته و تبلیغ مکتب اهل‌بیت (ع) را در رأس برنامه‌های خود قرار داده‌اند. این اقلیت کوچک، با وجود چالش‌ها و مشکلات پیش روی، طی چند دهه گذشته به پیشرفت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل­توجهی دست یافته‌اند و با اتحاد و همدلی، به جامعه‌ای تبدیل گشته‌اند که از بسیاری جهات می‌تواند برای دیگر مسلمانان، به‌ویژه شیعیان، به‌عنوان الگو درنظر گرفته شود. برخی از این شاخصه‌های عمومی که می‌توانند سرمشقی برای دیگر جماعات شیعی باشند عبارت‌اند از:

ـ تدین و تقید کامل به اصول و شریعت اسلام؛ رعایت کامل فرایض دینی؛ و پیروی از اصول و قوانین مذهب اهل‌بیت (ع) در تمام امور زندگی؛

ـ حفظ عفت، نجابت و قداست حریم خانواده؛

ـ احترام به والدین و کهن‌سالان؛

ـ رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان؛

ـ رابطه مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده؛

ـ حفظ سنت‏ها و آداب و رسوم اجدادی؛

ـ تلاش برای یک‌پارچه نگه‌داشتن جامعه کوچک خود؛

ـ نظم‏ پذیری و پیروی از مقررات جماعات؛

ـ حفظ انسجام داخلی خویش از طریق تأسیس جماعات و تحکیم آنها؛

ـ حفظ اتحاد داخلی در برابر دیگر مسلمانان، اعم از شیعیان و اهل‌سنت؛

ـ بررسی مستمر مسائل و مشکلات درون‌گروهی، و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت جماعات مختلف؛

ـ تأکید فراوان بر سه عامل نظم، اتحاد و سازمان‌دهی مناسب؛ سطح بالای فرهنگ و تحصیلات دانشگاهی؛ و جایگاه ممتاز فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی در تمامی جماعات خوجه اثنی‌عشری؛

ـ ریشه‏ کن ساختن بی‏سوادی در بین تمامی صد و بیست و چند هزار نفر جمعیت این اقلیت کوچک؛

ـ تسلط تمامی جماعات خوجه اثنی‌عشری به زبان انگلیسی و بهره‌برداری مناسب از آن در ارتباطات درون‌گروهی و خارجی؛

ـ سطح بالای علمی مدارس و مراکز آموزشی، و بهره‌گیری از وسایل و فناوری نوین آموزشی و کمک‌آموزشی؛

ـ برگزاری مستمر و منظم سمینارها و گردهمایی‌های علمی، و برپایی اردوهای اسلامی آموزشی در کشورهای مختلف با هدف ارتقای معلومات دینی نسل جوان؛

ـ تلاش برای ایجاد نسلی بهره‏مند از بالاترین معلومات دانشگاهی و ارتقای سطح کیفی جامعه خوجه‌های اثنی‌عشری با هدف تبدیل آن به جامعه‏ای الگو در جهان اسلام.

در عین حال، چنان‌که اشاره شد، این جامعه از برخی نقاط ضعف نیز برخوردار است که تا حدودی بر عمکرد مثبت آنها سایه افکنده است:

ـ انزواطلبی و عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروه‏های قومی و اجتماعی؛

ـ اطاعت‏ پذیری (تقریباً مطلق) از دستورها و فرامین فدراسیون جهانی و فدراسیون‏ های منطقه‌ای؛

ـ دیکته شدن دستورهای رهبر فدراسیون جهانی به همه اعضای جماعات و لازم‌الاجرا بودن این فرامین؛

ـ سرسختی رهبران کهن‌سال جماعات در پذیرش افکار نواندیشانه و مترقی جوانان؛

ـ قشری و تعصبی نگریستن در نوع تبلیغ مذهب اهل‌بیت (ع) در منطقه شرق آفریقا؛

ـ طرد و ازخود راندن سازمان‌های تبلیغی مستقل از فدراسیون‌های منطقه‌ای توسط رهبران جامعه خوجه‌های اثنی‌عشری؛

ـ روحیه محافظه‌کارانه و محتاط در مناسبات خوجه‌های اثنی‌عشری با دیگر گروه‌های اسلامی و شیعی؛

ـ برخورد نامناسب و تحکم‌آمیز با سیاهان مسلمان در شرق آفریقا؛

ـ رجحان و برتری تفکر تجاری در برخی امور تبلیغی.

.........................
پايان پيام/ ۲۱۳