به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا - آیتالله العظمی «محمدتقی مدرسی» از مراجع معظم تقلید و صاحب تفسیر «هدایت»، در ادامه مباحث تفسیر سوره مبارکه «رعد» به آیه چهارم و پنجم این سوره مبارکه پرداختند.
متن سخنان این مفسر قرآن به شرح زیر است:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
(وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوانٌ وَغَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ * وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا کُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولئِکَ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ وَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ؛ و در زمین قطعاتى است کنار هم، و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما، چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه، که با یک آب سیراب مىگردند، و [با این همه]برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت]بر برخى دیگر برترى مىدهیم. بى گمان در این [امر نیز]براى مردمى که تعقّل مىکنند دلایل [روشنى]است؛ و اگر عجب دارى، عجب از سخن آنان [=کافران]است که: «آیا وقتى خاک شدیم، به راستى در آفرینش جدیدى خواهیم بود؟» اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیدهاند و در گردنهایشان زنجیرهاست، و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود). (رعد، ۴-۵)
* حقایق کلام واعظان را در زندگی پیاده کنید
کسانی هستند که به همین بسنده میکنند در یک جمعی و هیئتی و پای منبر یک سخنرانی مذهبی شرکت میکنند این کافی نیست وقتی این سخنرانی به درد ما میخورد که ما از حقایق این سخنرانی بهره کامل ببریم و در متن زندگی خود پیاده کنیم. قرآن کریم حقیقتی را بیان میکند که اگر در آن دقت کنیم میتوانیم به درجات یقین نائل شویم. میفرماید: خاک و آب و هوا یکی است، اما این تنوع عجیب در خلقت از کجا نشئت میگیرد؟ هر مخلوقی خصوصیاتی دارد که اگر با دقت بنگریم با نیازها و مذاق انسان و دیگر مخلوقات هماهنگ است. این چه قدرتی است؟ هزاران پدیده و موجود وجود دارند که برای انسان ناشناخته هستند. هر کدام برای هدفی خلق شدهاند. از اشارات قرآن به عنوان کلید دستیابی به حقایق استفاده کنیم. در سیر زندگی به تنوع و تعدد همه چیز دقت کنیم؛ و از این گوناگونیها به قدرت خداوند پی ببریم.
* قطعات زمین و درختان نشانههایی برای تعقل
خداوند میفرماید: روی زمین قطعاتی مختلف و نزدیک به هم (قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ) و درختان و باغهایی مختلف (وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ) وجود دارد، که از یک آب آبیاری میشوند، ولی هر کدام یک ویژگی دارند (صِنْوانٌ وَغَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ)؛ و برخی بر دیگری برتری دارند (وَنُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ). اینها نشانه است، ولی شرط استفاده از آن به کار بردن درست عقل است (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ). با وجدان و فطرت پاک و عقل سلیم باید حقایق را ارزیابی کرد.
* تردید در حشر و قیامت با عقل ناسازگار است
(وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا کُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ). پیغمبر اکرم و شما که قرآن را تلاوت میکنید باید از این متعجب شوید که برخی با وجود دیدن آیات خداوند و برهانهای محکم میگویند: آیا بعد از اینکه خاک شدیم دوباره زنده میشویم؟ خدایی که از ابتدا از هیچ، انسان را خلق کرد آیا نمیتواند دوباره او را زنده کند؟ (وَضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَنَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَهِیَ رَمِیمٌ؛ و براى ما مَثَلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد؛ گفت: «چه کسى این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگى مىبخشد؟»). (یس، ۷۸) (فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ) سخن کسانی که تشکیک میکنند عجیب است، چون با مبانی عقل سازگار نیست. خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده آیا نمیتواند انسان را دوباره بازآفرینی کند؟
* سه نکته در پاسخ به منکران و کافران
خداوند در اینجا سه نکته را بیان میکند. میفرماید: اساس انکار و کفر این گروه، نشناختن خداست. اساساً به خداوند کافر هستند (أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ). اینها خداوند و قدرت و عظمت او را نشناختهاند. ربوبیت از تربیت و پرورش گرفته شده است. خداوند نطفه کوچک را در مراحل مختلف پرورش داد تا به یک انسان کامل تبدیل شد. اگر این رشد مرحله به مرحله خود را دقت میکردند، کفر نمیورزیدند. اگر ایمان کامل و درست باشد هیچگاه این سؤال پیش نمیآید که چگونه خداوند ما را آفرید.
نکته دوم این است که دلیل کافر شدن اینها اسارت در بندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. به دلیل غلبه فرهنگ غلط و فشارهای مختلف، عقل را به کار نمیگیرند و آزادی اندیشه ندارند. مبهوت باورهای غلط شدهاند و در برابر فشارها تسلیم گشتهاند. از این رو آخرت را انکار میکنند. چون اسیر جهل هستند و خداوند را نشناختند؛ (وَأُولئِکَ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ). به همین دلیل از اهل جهنم خواهند بود؛ (وَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
* آزاداندیشی و استقامت شرط بهشتی شدن
از این مطلب استفاده میکنیم که اگر انسان خود را از بندها و فشارها آزاد نکند و تسلیم فرهنگ و قدرت غلط شود، عاقبت از اهل جهنم میشود؛ بنابراین شرط بهشتی شدن، آزاداندیشی و استقامت است. (هُمْ فِیها خالِدُونَ) تا ابد در جهنم عذاب میکشند، چون وجود آنها بهشتی نیست. شرط بهشتی شدن ایمان به آخرت است.
از مجموع آیه استفاده میکنیم که انسان راهی ندارد مگر دقت و تأمل در آیات خداوند و حقایق عالم خلقت تا به یقین برسد. باید عقل و فطرت را به کار گیریم و خود را از جهالت نجات دهیم. ما نیامدیم اینجا که جاهل بیاییم و جاهل برویم! پس این پیغمبران برای چه آمدهاند و خدا هم به ما عقل داده است. ما باید از این جهل و این بندها خود را نجات دهیم.
امام حسین علیه السلام در فرازی از دعای عرفه میفرمایند: (وَاَسْئَلُکَ اَللّهُمَّ حاجَتِىَ الَّتى اِنْ اَعْطَیْتَنیها لَمْ یَضُرَّنى ما مَنَعْتَنى وَاِنْ مَنَعْتَنیها لَمْ یَنْفَعْنى ما اَعْطَیْتَنى اَسْئَلُکَ فَکاکَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، و از تو اى خدا درخواست کنم حاجتم را که اگر آنرا به من عطا کنى دیگر هرچه را از من دریغ کنى زیانم نزند و اگر آن را از من دریغ دارى دیگر سودم ندهد هرچه به من عطا کنى و آن این است که از تو خواهم مرا از آتش دوزخ آزاد گردانى).
* ماه مبارک رمضان ماهی برای رهایی از آتش جهنم