خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا/ سرویس هنر اسلامی:
علیرغم شرایط دشوار کرونایی، امسال هم قطار جشنواره فیلم فجر از حرکت نایستاد و به "ایستگاه چهلم" رسید. این جشنواره از روز یازدهم بهمن 1400 آغاز شد و تا شامگاه روز 22 بهمن ماه و همزمان با چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت.
فیلم سینمایی "ملاقات خصوصی" از جمله فیلم هایی است که به بخش مسابقه اصلی چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر (سودای سیمرغ) راه یافته و توجه منتقدان را به خود جلب کرده است.
نقدی بر این فیلم را در زیر بخوانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: سوده موحدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مشخصات فیلم سینمایی "ملاقات خصوصی"
کارگردان: امید شمس - تهیهکننده: امیر بنان - نویسندگان: امید شمس، بهمن ارک و علی سرآهنگ - موسیقی: بامداد افشار - فیلمبردار: بهرام دهقانی - بازیگران: پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، ریما رامینفر، رؤیا تیموریان، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح، پیام احمدی نیا، شیرین آقا کاشی، حسین پارسایی و ...
* داستان فیلم سینمایی فیلم سینمایی "ملاقات خصوصی"
«پروانه» دختر یک خانوادهای ضعیف است که پدرش در زندان به سر می برد. «فرهاد» که همبندی پدر اوست با پروانه آشنا می شود و به او ابراز علاقه می کند؛ اما آیا این یک عشق واقعی است یا پوششی برای جرمی دیگر؟
* نقد فیلم سینمایی "ملاقات خصوصی"
فیلم سینمایی "ملاقات خصوصی" یکی از آثار شاخص چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به حساب میآید. سازنده این فیلم، «امید شمس» با اولین پروژه سینماییاش به عنوان کارگردان، وارد جشنواره فجر شده است. او از کارگردانهای موفق و بااستعداد فیلم کوتاه بود که اثر کوتاهِ دفاع مقدسی او با عنوان "گذر" در فستیوالهای معتبر جوایز متعددی دریافت کرده است. شمس اینک با اولین فیلم بلند سینمایی خود نشان داد که از فیلمسازان آیندهدار سینمای ایران خواهد بود.
فیلمنامه "ملاقات خصوصی" به صورت مشترک توسط امید شمس، «علی سرآهنگ» و «بهمن ارک» به رشته تحریر درآمده است. بیشک میتوان از بهمن ارک به عنوان مشاور کارگردان و یکی از اعضای تیم نویسندگان، در کنار امید شمس از دلایل موفقیت این فیلم نام برد. او در "ملاقات خصوصی" داستانی عاشقانه، اجتماعی و خاص را به تصویر کشید؛ عشقی که با انگیزه ای غیرانسانی آغاز شد!
داستان فیلم سینمایی "ملاقات خصوصی" برگرفته از یک قصه واقعی است و سازندگان توانسته اند که از دل حوادث حقیقی و یک پرونده قضایی، اثری خلق کنند که می توان آن را یکی از متفاوت ترین آثار چند سال اخیر سینمای ایران دانست.
عنصر شخصیت به عنوان اصلیترین ساختمان روایی در هر داستان، نقش به سزایی در روند پردازش پِیرنگ و شکل گیری رویدادها و حرکت رو به جلو هر متن روایی دارد. امید شمس با شخصیتپردازی تقریبا درست، انتخاب صحیح بازیگران و هدایت و پرورش آنان متناسب با نقش شان در بطن داستان، نیمی از مسیر موفقیت فیلم را طی کرده است. البته به غیر از شخصیت فرهاد که با آنکه معلم زبان است و شخصیت قوام یافتهای دارد؛ اینگونه غیر انسانی و ناباورانه، برای منفعت خود نقش مردی عاشق را بازی میکند!
شناخت کافی و درست فیلمنامهنویس از موقعیت اجتماعی و جنس دیالوگها، نه تنها فیلم را برای مخاطب باورپذیر و قابل پذیرش کرده؛ بلکه خطر شعاریبودن فیلم را بسیار کمرنگ کرده است. شمس در این فیلم نشان داد در ترسیم موضوعات خاص و بکر تبحر دارد. اما از تعدد قصه های فرعی فیلمنامه و صدمه ای که به آن زده نمی توان گذشت؛ تا جایی که این خرده قصه ها و پردازش ناقص آنها باعث آشفتگی فیلم شده اند.
گرایش به ساخت فیلمهای طبقه پایین جامعه چندسالی است که طرفداران خود را پیدا کرده است و به دل مخاطبان خوش نشسته است. امید شمس هم در نخستین تجربه بلند خودش سراغ این قشر رفته است. اما وجه تمایز "ملاقات خصوصی" با دیگر فیلمهای ساخته شده با این نوع مضمون، در این است که فیلم "احساساتگرایانه" تلقی نمیشود و مفهوم فلاکت شکل اگزوتیک به خود نمیگیرد و با اتهام سیاه نمایی مواجه نمیشود.
فیلمساز بدون آنکه سراغ سیاهنمایی و کلیشههای رایج در سینما برود حقیقتی را نشان داده است که بسیار دردناکتر از هر آنچه تاکنون در آثار دیگر به نمایش در آمده، میباشد. رگههای علاقه پسربچه داستان به پریناز ایزدیار که در نهایت نقطه عطفی شد برای پایان بندی خوب فیلمنامه و به تصویر کشیدن کمدیها و لطایف بازیگران، در کنار عاشقانههای فرهاد و پروانه، کمک قابل توجهی به دوری قصه از سیاهنمایی کرده است.
"ملاقات خصوصی" با سلایق و ذائقههای مختلف همخوانی دارد و فینفسه با مسئله عشق در زندگی انسانها در کنار معضلات اجتماعی درگیر است و این مشکل را بدون ادعا و موعظه خواندن بیان میکند. این نقطه همان جایی است که روند اتفاقات و روایت فیلم وارد یک منطقه دراماتیکِ غیر قابل انتظار میشود که ادامه آن یک شگفتی بزرگ به همراه دارد. فرهاد که به انگیزه منفعت خود، دل پروانه را به دست آورده، باید تلاش کند تا همسرش را از منجلاب مواد مخدر نجات دهد. اما نکته مهم چگونگی ربط پیدا کردن "رابطه عاشقانه" به "مواد مخدر" است. اما دیدیم که چگونه اتمسفر فیلم بدون آنکه به مواد مخدر و بزهکاری محدود باشد، توانسته تا از احساس ناب دوست داشتن و قدرت عشق سخن بگوید.
در هنگام تماشای فیلم میتوان حدس و گمانهایی داشت؛ اما فیلمساز اجازه نمیدهد فیلمش کاملاً رو باشد و رویه داستان به سمت و سوهایی کشیده میشود که براحتی نمی توان قدم بعدی کارگردان را حدس بزنید. این نقطه همان جایی است که روند اتفاقات و روایت فیلم مانند یک درام غیر قابل انتظار میشود و در میانه فیلم به بعد، تبدیل به اثری هیجان انگیز می شود که حوادث آن حول محور زندگی یک زوج عاشق می چرخد.
البته دوربین فرشاد محمدی و تدوین بهرام دهقانی، به کمک امید شمس آمده و نباید از کنار تأثیر آنها گذشت.
جسارت امید شمس در پرداختن به تشکیلات و هدایت قاچاقچیان از داخل زندان، قابل ستایش است و شاید به جرأت بتوان گفت اولین باری است که به این وضوح، به این بعد پرداخته می شود. اما خیلی دور از ذهن به نظر نمیرسد که بعد از اکران فیلم به خاطر نمایش بسیار ضعیف سیستم امنیتی زندان، حساسیت نهادهای مرتبط برانگیخته نشود.
اما اشکال مهم محتوایی این فیلم از "نگاه دینی" همان چیزی است که متأسفانه از رویکری "جبرگرایانه" در بین انسان ها ناشی می شود؛ یعنی تبعیت و انفعال شخصیتهای داستان از "شرایط اجتماع". هر رفتاری که از انسان سر میزند - چه مثبت و چه منفی - از اعتقادات، انگیزه های درونی و آموزش های اونشأت میگیرد نه کاملاً از عوامل بیرون. البته جامعه در رفتار ما تأثیر دارد اما این تأثیرات قطعاً تعیین کننده اصلی نیست. وقتی انسانها برای برآوردن نیازهای خود مدام رفتارهای خود را انتخاب میکنند، پس مختار هستند و باید مسئولیت رفتارهای خود را نیز بر عهده گیرند و آنها را به شرایط اجتماعی احاله ندهند. مثلاً اگر پروانه وارد بازی فرهاد می شود، بر اساس انگیزه درونی خود این انتخاب را کرده است. پس اجباری نداشته که اینگونه رفتار کند. البته شخصیت اصلی مرد داستان، عواقب کار خود را پذیرفت و همین، پایان بندی خوب و امیدوار کنندهای را برای "ملاقات خصوصی" رقم زد.
"ملاقات خصوصی" پربازیگری است و چهرههایی چون پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، نادر فلاح، ریما رامینفر، رویا تیموریان، سیاوش چراغیپور، پیام احمدی و … در آن به ایفای نقش پرداختهاند. به جز بازیگر نقش ایمان که نتوانست حداقل نمره قبولی را بگیرد؛ دیگر هنرپیشگان همان همیشگیِ خوب خود بودند و بازیهای روان و پرکششی را ارائه دادند.
هوتن شکیبا در نقش فرهاد بار دیگر همچون سالهای اخیر به خوبی نشان داد که چقدر خوب میتواند کاراکتر مرد عاشق پیشه را بازی کند. پریناز ایزدیار نیز تکامل یافته تر و عاشقانه تر از همیشه ظاهر شد. تمرکز کارگردان روی معصومیت چهره پریناز ایزدیار و نگاه نافذ هوتن شکیبا، تعلیق زیبایی برای "ملاقات خصوصی" رقم زد.
این فیلم، در کنار همه نقاط قوتش، به عنوان اولین تجربه سینمایی کارگردان خود، نقصهایی دارد که مطمئناً در آثار بعدی او کمتر به چشم خواهد آمد.
کلام آخر؛ امید شمس آسیبهای اجتماعی را به شکلی خاص در کنار عاشقانههای فرهاد و پروانه در ملاقات خصوصی بیان کرده است. او مخاطب را در دو راهی عشق و منفعت قرار میدهد؛ سؤالی که در پایان فیلم برای مخاطب ترسیم شد.
تماشای این فیلم به دلیل نمایش مواد مخدر، خشونت خانوادگی و اشاره به رابطه جنسی به افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشود.
........................
پایان پیام/ 101