به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ مرجع عالیقدر و استاد عالی حوزه علمیه قم آیت الله العظمی «سید محمدعلی علوی گرگانی» عصر امروز ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ به ملکوت اعلی پیوست.
دفتر آیتالله علوی گرگانی اطلاعیه ای به شرح زیر منتشر کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ المَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعمَلُونَ﴾
دقایقی قبل (١۵:۴٠) امروز و بعد از روزها تلاش تیم پزشکی، قلب تپنده عالمی وارسته و مردمی و مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی (قدس سره الشریف) از حرکت باز ایستاد و روح بلند و سر شار از عشق به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) کالبد تن را شکست و به ملکوت اعلی پیوست.
ضمن عرض تسلیت این ضایعه جبران ناپذیر به پیشگاه مقدس مولا و محبوبش، حضرت بقيت الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی)، علمای اعلام، حوزههای علمیه، مردم شریف ایران و دوستداران مرجعیت در همه نقاط جهان، به اطلاع میرساند مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر معظم له، متعاقبا اعلام خواهد گردید.
دفتر حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی (رضوان الله علیه)
۲۴ اسفند ۱۴۰۰
* برنامه تشییع
مراسم تشییع در استان گلستان، شهر گرگان:
روز چهارشنبه ١۴٠٠/١٢/٢۵ ساعت ١٠ صبح، از میدان شهرداری به سمت امامزاده عبدالله(ع)
مراسم تشییع و تدفین در شهر قـم:
روز پنجشنبه ١۴٠٠/١٢/٢۶ ساعت ١٠ صبح، از مسجد امام حسن عسکری(ع) به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی نامه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی(ره)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ولادت
آیت الله «سید محمدعلی علوی گرگانی» در خرداد ۱۳۱۸ ش. (بیستم جمادی الثانیة ۱۳۵۹ ق.) در نجف اشرف به دنیا آمد. این ولادت، موجی از شادی در دل پدرش برانگیخت، چرا که تا آن زمان چند پسر برایش متولد شده اما در همان کودکی از دنیا رفته بودند. و او به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام متوسل شد و از آن حضرت، درخواست فرزندی عالم و صالح نمود.
* خاندان
پدر ایشان، مرحوم آیتالله حاج «سید سجاد علوی گرگانی» از بزرگترین علمای شمال ایران - بویژه منطقه "گرگان و دشت" - به شمار میرفت. آوازه و نفوذ کلمه وی در شهرهای گرگان، گنبد، علی آباد کتول، کردکوی و دیگر شهرهای آن منطقه طنین افکن بود و مردم مسلمان – از شیعه و سنی – در حل مشکلات دینی و اجتماعی خود و رفع اختلافات محلی و طائفی، و امور شرعی زندگی روزمره رو به سوی وی میآوردند.
مرحوم حاج سید سجاد در سال ۱۳۲۲ ق. در روستای "النگ" – از توابع گرگان – به دنیا آمد. پدرش «آقا سید قاسم حسینی» مردی مؤمن، متدین، دائم الذکر و متهجد بود که تا ۶۰ سالگی، فرزنددار نشده بود و با توسلات و ادعیه فراوان، خداوند این پسر را در سنین کهولت به او بخشید. پس از چند سال، پدر و مادر هر دو به فاصله سه روز از دنیا رفتند و سرپرستی سید سجاد کودک را «حاج ملا محمد هاشم کبیر» – عالم بزرگ منطقه کردکوی – بر عهده گرفت و مقدمات و ادبیات و بخشی از سطوح را به او آموخت.
در سال ۱۳۴۰ق، از کردکوی به گرگان مهاجرت کرد و با اقامت سه ساله در مدرسه صالحیه، بخشی دیگر از علوم دینی را نزد آقا شیخ عبدالصمد استرآبادی فرا گرفت.
در سال ۱۳۴۳ق، رهسپار مشهد مقدس شد و با کوشش بسیار در دروس حضرات آیات: میرزا مهدی اصفهانی، فاضل بسطامی (صاحب فردوس التواریخ)، حاج ملا هاشم خراسانی (صاحب منتخب التواریخ)، میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری حاضر شد و بهرههای فراوان برد.
در سال ۱۳۴۸ق، برای ارتقاء بنیه علمیاش رهسپار حوزه علمیه قم شد و در دروس آیات عظام: حاج شیخ عبدالکریم حائری، حاج شیخ ابوالقاسم قمی، حاج شیخ محمد علی حائری قمی، حاج میرزا محمد فیض قمی، حاج شیخ محمد علی حائری قمی حاضر شد و این درسها را با آیت الله حاج سیدرضا بهاء الدینی مباحثه میکرد و همزمان به تدریس ادبیات و سطوح هم میپرداخت (که از جمله در سال ۱۳۵۳ق، به توصیه استاد بزرگوارش آیتالله حائری، رهسپار نجف اشرف شد و ضمن تحصیل در محضر مقدس آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی، شیخ محمدکاظم شیرازی و شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، به تدریس سطوح عالیه پرداخت که بسیاری از فضلای نجف و آقا زادگان علما و مراجع نجف از شاگردان او بودند. برخی از آنان عبارتند از:
حاج میرزا علی محدث زاده و حاج میرزا محسن محدثزاده (فرزندان ثقة الاسلام حاج شیخ عباس قمی، که به تقاضای مرحوم محدث قمی از ایشان، شروع به تدریس شرح لمعه برایشان کرد)، حاج شیخ محمد ابراهیم بروجردی و شهید حاج شیخ مرتضی بروجردی (فرزندان آیتالله حاج شیخ علی محمد بروجردی) شهید نواب صفوی، سید محمد مهدی موسوی خلخالی، سید علی شمسالمحدثین، سید محمد کاظم حسینی سرابی، سید محمد موسوی خرمشهری و شیخ عبدالحسین واعظ خراسانی.
وی، پس از ۱۲ سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۶۵ق بنا به درخواست مردم گرگان از آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، و دستور ایشان روانه ایران شد و مدتی در حوزه علمیه قم رحل اقامت افکند و به تدریس سطوح عالیه پرداخت، که از جمله شاگردان نامبرده در قم مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی خمینی و آیت الله حاج آقا شهاب اشراقی و شیخ صادق خلخالی بودند.
اما با درخواست مکرر مردم متدین گرگان از آیت الله العظمی بروجردی و دستور معظمله، در ۱۳۶۶ق، رهسپار گرگان شد و به اقامه جماعت (در مسجد جامع گرگان) و تدریس (در مدرسه عمادیه) و بنای مساجد و تعمیر حسینیهها و امامزادگان و تفسیر قرآن (که چهار دوره، تفسیر آن را به پایان برد) و حل و فصل امور و گرهگشایی از کار مردم پرداخت. او از همة مناصبی که در حوزة علمیه قم، در انتظارش بود صرف نظر کرد و بیش از چهل سال عمر خویش را مصروف خدمت به دین و مردم کرد.
برخی از شاگردان ایشان در گرگان، عبارتند از حضرات آیات:
سید محمد علی علوی گرگانی، سید محمد حسن علوی، سید کاظم نور مفیدی، مرحوم استاد محمدتقی دانش پژوه، سید حبیب الله طاهری گرگانی، سید علی رئیسی گرگانی و سید محمد حسین علوی.
در پی تلاشهای آن فقیه بزرگوار، جشنها و سوگواریهای مذهبی، ایام عاشوا و فاطمیه و جشنهای نیمه شعبان احیاء شد، هیئتهای مذهبی، جلسات قرائت و تفسیر قرآن، مساجد و حسینیههای بسیار دائر گردید که برخی از آنها عبارتند از:
مسجد جامع گرگان، مسجد جامع النگ، مسجد ملا علی، مسجد انجمن اسلامی (باغشاه)، مسجد القائم (در خیابان گرگان جدید)، مسجد امیرالمؤمنین، مسجد اسلامآباد، مسجد گرگان پارس، مسجد الرسول، مسجد باغان و مسجد سلمان و از جمله مراقد و حرمهای مطهر امامزادگانی که توسط ایشان، بازسازی شدند عبارتند از:
امامزاده یحیی، امامزاده نور، امامزاده عبدالله، امامزاده بیسر، امامزاده مراد بخش، امامزاده نه تن، امامزاده محسن و امامزاده ابراهیم (در النگ).
حافظهای قوی و شگفت داشتند و بسیاری از متون، همچون: قرآن مجید، ادعیه بسیار (کمیل و ندبه و صباح و ابوحمزه) الفیه ابن مالک، منظومه سبزواری را از حفظ داشتند. در پیشبرد انقلاب اسلامی در گرگان نقش بسیار داشتند و در تمام راهپیمائیهای قبل و بعد از پیروزی حضور فعال داشتند و دامادش مرحوم آیت الله طاهری گرگانی، نقش رهبری مبارزات را بر عهده داشت که در سال ۱۳۵۷ش، ماهها در تبعید به سر بردند.
وی، در روز دوشنبه ۵ رربیعالثانی ۱۴۰۷ق (۲۴ آذر ۱۳۶۵ش) در ۸۵ سالگی درگذشت و پیکر پاک ایشان پس از تشییع باشکوه و نماز آیت الله آقای سید محمد رضا میبدی، در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد و مرقدشان مزار مردم است.
والدة آیت الله علوی هم، صبیة مرحوم حجة الاسلام شیخ علی اصغر مؤید الشریعه (شاگرد و محرّر آیت الله سید محمد حجت کوهکمری و داماد مرحوم حجة الاسلام حاج ملا محمود زاهد قمی – نماینده مردم قم در اولین دوره مجلس شورای ملی و پدر مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی قمی) بوده است.
* رؤیای صادقه
آیت الله حاج سید سجاد شبی در عالم رؤیا، به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام مشرف شد و حضرت به او مژدة ولادت پسری را در آینده نزدیک داد و از او خواست تا فرزندش را «علی» نام نهد. هنگامی که این پسر به دنیا آمد، او را به نام «محمدعلی» نهادند تا هم رعایت استحباب – نامگذاری اولاد پسر به نام «محمد» – و هم رعایت قولش به امیرمؤمنان شده باشد. پدرش بارها به ایشان میگفت: "محمد علی! تو با برادران دیگرت فرق خواهی داشت و در آینده به مقامات عالی علمی خواهی رسید، چون تو را با توسل به ذیل عنایت امیرالمؤمنین (ع)، از خدا گرفتهام".
آن مرحوم بسیاری از مسائل دین و خواندن و نوشتن را نزد پدرش آموخت و تکلم زبان عربی را هم در آنجا فرا گرفت؛ آنگونه که زبان عربی معاصر را با لهجه محلی نجف صحبت میکرد.
* بازگشت پدر به ایران
در سال ۱۳۶۵ ق. هنگامی که محمدعلی هفت ساله بود پدر بزرگوارش تصمیم به بازگشت از نجف گرفت و به ایران آمد. محمدعلی از همان سال نزد ایشان قرآن، ادبات فارسی (گلستان) و حساب وپس از آن ادبیات عربی، مطول و شرح لمعه را آموخت.
در ۱۶ سالگی (۱۳۷۴ق) همراه پدر و گروهی از حجاج گرگانی، به زیارت عتبات عالیات، بیت الله الحرام، مدینه منوره، بیت المقدس، الخلیل (حرم حضرت ابراهیم) و سوریه نائل آمد و در طول مسیر برای کاروانیان به خواندن مناسک و کتابهای دینی میپرداخت. در بازگشت از سفر حج، که کاروانیان به نجف آمدند، مرحوم آیت الله العظمی حکیم به دیدار پدر بزرگوارش آمد و وقتی که از تصمیم معظمله برای اقامت در نجف آگاه شد، به او فرمود: "اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد، بهتر است. چون حوزه قم و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا میگیرد، هم درس میخواند و هم درس میدهد و هم به تبلیغ دین میپردازد".
* تحصیلات در قـم
لذا معظمله به قم آمد و در حوزه علمیه قم به تحصیل سطوح عالیه نزد اساتیدی چون حضرات آیات: شیخ مصطفی اعتمادی، (مطوّل) ستوده، (شرح لمعه) میرزا محمد مجاهدی تبریزی (مکاسب) و سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (کفایه) پرداخت و این دروس، ۴ سال به طول انجامید.
ایشان، در خلال تحصیل خویش، در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانههای علم و فقاهت توشهها برگیرد و مبانی علمیاش را استوار سازد. آنان عبارتند از:
- آیت الله العظمی بروجردی، که معظمله سه سال از درس فقه ایشان (۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه.ق ) بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت مینمود.
- آیت الله العظمی امام خمینی، که معظمله هشت سال (۱۳۳۵ – ۱۳۴۳) از درس اصول ایشان (در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن) بهره برد و پس از آن، امام در آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند. معظمله، این درسها را به عربی مینوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام میگشت و هر کس که چند جلسه در درسها حاضر نبود، مطالب را از روی آن مینوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم له از گرگان به قم میآمدند، به دیدارشان میرفتند و باهم انس داشتند.
- آیت الله سید محمد محقق داماد، که استاد، ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است.
- آیت الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، که استاد مدت ۱۵ سال از درس فقه ایشان بهره برد. و تقریرات آن را هم نگاشتند و مورد توجه بسیار استادش قرار گرفت و استاد به نظرات ایشان، در مجلس درس گوش فرا میدادند و قوه اجتهادش را تأیید کردند و به او گفت: "آقای علوی! دیگر لازم نیست شما به درس من بیایید و خودتان درس خارج شروع کنید".
- آیت الله العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی، استاد، چند سال در درس فقه معظمله شرکت نمود و مورد توجه ایشان بود.
- آیت الله العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی. استاد در بحث صلاة الجمعه ایشان شرکت کرد و تقریرات آن را نگاشت.
- آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی. استاد در بحث طهارت ایشان شرکت جستند و تقریرات آن را هم نگاشتند. استاد از کثرت حفظ و قوت حافظه معظمله تعریف و تمجید میکردند و میفرمود: ایشان، سرِ درس، وسائل را نمیآوردند و احادیث مورد استناد را با سندش از حفظ میخواندند.
* تحصیلات در نجف
مرحوم آیت الله علوی گرگانی در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم، به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت میکردند و در خانه دامادشان مرحوم آیت الله حاج سید حبیب الله طاهری گرگانی اقامت میگزید و به درسهای اساطین نجف مانند آیات عظام: آقای خویی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و نیز استادش امام خمینی شرکت میکردند و از مستشکلین درس به شمار میرفت.
روزی، پس از درس آیت الله العظمی خویی، معنای روایتی را که از استادش محقق داماد فرا گرفته بود را بازگو کرد. مرحوم آقای خویی پرسید: "شما کیستید و از کجا آمدهاید؟ و در درس چه کسی شرکت کردهاید؟" ایشان پاسخ داد: "از قم آمدهام و در درس آیت الله محقق داماد – داماد آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری – شرکت میکنم و این را هم از ایشان فرا گرفتهام." آقای خویی فرمود: "استادتان، واقعا محقق است."
و مرحوم آیت الله شهید حاج میرزا احمد انصاری قمی - که عموی همسر ایشان هم هست – نیز ایشان را به آقای خویی معرفی کرد که: "ایشان از افاضل مدرسین حوزه علمیه قم است و سطوح عالیه تدریس مینماید و داماد برادرم حاج شیخ محمد علی انصاری و فرزند آیت الله حاج سید سجاد علوی گرگانی است".
آیت الله خویی هم ایشان را به منزل خود دعوت نمودند و در آنجا عبای نفیسی به ایشان هدیه دادند.
* تدریس
آیت الله العظمی علوی گرگانی، از همان سالهای نخستین تحصیل علوم دینی، به تدریس آموختههای خود پرداخته است. وی، بارها سیوطی و مغنی و مطول: شرح شمسیه و شرح نظام را تدریس کرد و در همان زمان نوجوانی (۱۷ سالگی، ۱۳۷۵ق) حاشیه ملا عبدالله را به نام «رفع کشف الغاشیة عن وجه الحاشیة» شرح نمود.
وی، از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح (معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید) پرداخت و به زودی درس شرح لمعهاش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل میشد – یکی از شلوغترین درسهای حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایهاش هم – که در حسینیه ارک برگزار میشد – از پرجمعیتترین دروس حوزه بود. ایشان گاه، روزی چهار درس را تدریس مینمود و به درس اساتیدش هم حاضر میشد.
مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمدعلی انصاری نوشته است: "یک روز حضرت حجة الاسلام آقای حاج سید محمد علی علوی – که یکی از افاضل و برجستگان حوزه علمیه قماند – به منزل آمده، گفتند: فلانی! دیشب خوابی یدم. گفتم: بیان فرمائید. گفتند: شب دوشنبه هفده ربیع الاول ۱۳۸۲ – که شب میلاد مسعود حضرت رسول اکرم (ص) نیز میباشد – در عالم رؤیا دیدم که شخصی با صورتی مانند قرص ماه، نورانی، آثار بزرگواری از رخسارشان هویدا بود، با لبانی متبسّم و چهرهای گشاده مرا مخاطب فرموده، نزدیکشان رفتم. صفحه بسیار زیبا و بزرگی را که در آن مطالبی به نظم و نثر نوشته شده بود، به من دادند و فرمودند: «این هم مال خودت باشد». و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم".
این رؤیا نشانگر موقعیت والا و درجات عالیه ایشان در آینده بوده است، که این خواب و تعبیر نویسنده دربارة ایشان درست درآمد و سی سال بعد، معظمله، یکی از مراجع تقلید شیعه شد.
استاد، در سال ۱۴۰۵ق، به امر آیت الله حاج آقا مرتضی حائری و درخواست گروهی از شاگردان درس مکاسب و کفایهاش تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در حدود ۳۰ سال تدریس خارج، کتابهای طهارت و زکات و دو دوره اصول را به پایان برده و اکنون به تدریس کتاب صلاة، اشتغال دارد.
* شیوه تدریس
درس معظمله، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار بود. ایشان، با نظر افکندن در کتابهای متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروة و مستند الشیعة) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیتالله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمیگزید.
ایشان، در درس به شاگردانش میدان میداد، سخن آنها را با دقت گوش میکرد و پاسخ اشکالشان را میداد. از آنان سؤال میکرد و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا میخواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل میآورد و بر فراز منبر تدریس، از آنان احترام مینمود.
ایشان، در خلال درس نیز به ذکر مطالب مناسب از تاریخ و تفسیر و رجال و مواعظ و نصایح پرداخته و درسشان، آمیزهای از مطالب ارزشمند و گرانقیمت بود که نتیجه سالیان فراوان مطالعات و تجربیات بسیار معظمله بود. نیز در روزهای چهارشنبه به شرح حدیثی از فرمایشات پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) میپرداخت.
* تبلیغ دین
قرآن مجید، یکی از وظایف فقیهان را انذار مردم و تبلیغ رسالات الهی برمیشمرد ﴿الذین یبلّغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون أحداً إلا الله﴾. آیه شریفه «نَفْر» هم وظیفه یکایک عالمان را تعیین نموده و آن «ابلاغ تکلیف» است. ﴿فلولا نفر من کل فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین وَلِیُنذِرُوا قومَهم اذا رجعوا الیهم لَعَلَّهُمْ یحذرون﴾.
آیت الله العظمی علوی هم برای ادای وظیفه، از همان اوان طلبگیاش به تبلیغ دین پرداخت و سالیان فراوان در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر بر مسند وعظ و ارشاد تکیه زده و هزاران نفر را با بیان شیوا و سخنان زیبایش، از سرچشمة فیض علوم اهل بیت(ع) سیراب نموده و این شیوه پسندیده حتی پس از مرجعیت وی نیز ادامه داشت.
ایشان در ماه مبارک رمضان (ظهرها) و ایام محرم (شبها)، در مسجد جامع گرگان، به منبر میرفت و هزاران نفر از اطراف و اکناف – با وسائل گوناگون – خود را به پای منبر و نماز ایشان میرساندند و مستفیض میگردیدند.
ایشان قبل از رسیدن به مرجعیت، به جز این ایام نیز به مدت ۱۸ سال متمادی، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران میرفتند و در مسجد فاطمیه (خیابان هفده شهریور جنوبی) سخن میگفتند و در آنجا هیئت محترم وحدت فاطمیه و صندوق قرض الحسنه آن را هم تأسیس نمودند و همزمان به تدریس شرح منظومه و شرح تجرید و اصول اعتقادات به گروهی از اساتید دانشگاه و دانشجویان محترم میپرداختند.
* مرجعیت
معظمله، یکی از چهرههای مشهور علم و تقوا و فقاهت در حوزه علمیه قم بودند و در زمان مرجعیت آیات عظام و مراجع تقلید پیشین، چشمهای بسیاری به سویش دوخته شده بود.
پس از وفات پدر بزرگوارشان – که ایشان به محضر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی رفته بودند – مرحوم آقا به ایشان فرمودند: "مبادا شما به گرگان بروید! وظیفه شما ماندن در قم و درس و بحث است" و پس از دیدن کتاب فقهیشان، معظمله را به چاپ و نشر این کتاب تشویق و ترغیب فرمودند.
پس از ضایعة وفات مراجع طبقه پیش، مردم مؤمن و متدین – به ویژه اهالی مازندران – از ایشان تقاضای رساله عملیه نمودند و معظمله در سال ۱۴۱۲ ق. فتاوای خویش را در اختیار همگان قرار دادند؛ که به زبانهای عربی و اردو هم ترجمه شد.
* سجایای اخلاقی
آیت الله العظمی علوی را همگان به تواضع و فروتنیاش میشناسند، او، با اینکه سنین کهولت را سپری میکند اما خود، حتی المقدور در را به روی میهمانان میگشایند، در مقابل آنان دست به سینه میگذارند و با فروتنی مینشینند و ابتدا به سلام مینمایند، بسیاری هم اصلا متوجه نمیشوند و جواب سلامشان را نمیدهند. خود ایشان میفرماید:
«در سالهایی که به تهران میرفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازهاش میشدم و با او سلام و احوالپرسی میکردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من میخواهم مسلمان بشوم.
گفتم: مگر تو چه دینی داری؟
گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضعتان، مرا گرفته است. و همان جا مسلمان شد».
مرحوم علوی گرگانی در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات داشت؛ مثلاً:
در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نباشد لب به طعام نمیگشودند. یکی از مریدان می گویدک "روزی ایشان را به خانهام دعوت کرده بودم و سرِ سفرة نهار، نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره، کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک".
معظم له تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات داشتند.
ایشان مقیّد بود که سحرها برای تهجد، حدود یک ساعت قبل از اذان برمیخاست. همسر ایشان میگوید: "این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان، هر شب دیدهام و یک شب هم ترک نشده است." هنگام صبح، در ایوان حیاط با صدای بلند اذان میگفت و بقیه خانواده از خواب برمیخاستند و نماز صبح را به جماعت میخواندند و سپس یک از فرزندان، با صدای بلند تعقیبات را میخواند.
ایشان، به هنگام بحث از «اعداد الصلوات» – شمار رکعتهای نماز – و گفتار محقق در شرایع: که شمار رکعتهای نماز، ۵۱ رکعت است: ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله و تعداد نافلههای روزانه و ۱۶ رکعت نافله ظهر و عصر – از همان روز تاکنون به صورت مقیّد و مرتب، نافلههای ظهر و عصر را هم (علاوه بر نوافل نمازهای دیگر) میخواندند. نیز ایشان مقید بود که در سفر و حضر، در نافله وتیره، حتماً "سوره واقعه" را قرائت نمایند.
ایشان مقید به نماز اول ماه و غسل روز جمعه و اغسال مستحبی دیگر و ادعیه شب و روز جمعه بودند. همچنین برای رعایت استحباب، مُهر تربت امام حسین(ع) را داخل عمامه خود نگهداری میکردند.
مردم داری آن فقید نیز در حد اعلا بود و تا آخرین ماههای عمر شریف، هر روز برای دیدار مردم با ایشان، یک ساعت و نیم پیش از ظهر و پیش از مغرب، در دفتر مینشستند و به صورت چهره به چهره با مؤمنان گفتگو می کردند.
* حمایت از نظام اسلامی
آیت الله العظمی علوی گرگانی، در پیش از انقلاب در راهپیمائیهای طلاب و فضلای حوزة علمیه قم همواره شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب هم، از سوی حضرت امام به عضویت «دادگاه عالی قم» درآمد و بسیاری از پرونده های سخت و مشکل قضایی را به سرپنجه تدبیر علم خود، رسیدگی کرد و برای شرکت در جبهههای نبرد حق و دفاع مقدس، چند بار جلسه درس خود را تعطیل نمود و خود همراه با شاگردانش به جبههها شتافتند.
پس از وفات حضرت امام، بیشترین حمایتها را از نظام جمهوری اسلامی و رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنهای به عمل آورده و در سخنرانیهای عمومی و دیدار اقشار مختلف با ایشان، از مواضع حکیمانه رهبری تقدیر نموده و همگان را به اطاعت از ایشان و تقویت معظمله، توصیه مینماید.
* آثـار ماندگار
رسول معظم و نبی مکرم پیامبر اکرم (ص) فرمود: "اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاث: صدقة جاریة و ولد صالح یستغفر له و ورقة علم ینتفع به الناس." یعنی: هنگامی که فرزند آدم بمیرد عملش به پایان میرسد مگر از سه چیز (که برایش باقی هستند): چیزهایی که خیرش جاری است (مانند مساجد و مدارس)؛ فرزند پاک و شایستهای که برای پدر استغفار کند؛ و نوشته ای که مردم از آن بهرهمند شوند.
مرحوم آیت الله علوی گرگانی بحمد الله دارای هر سه این موارد را از خود بر جای گذاشتند: هم مؤسسات خیریه؛ هم فرزندان شایسته و هم تألیفات.
* اماکن خیریه و عام المنفعة
ایشان، علاوه بر اجازه مصرف بخشی از وجوه شرعیه برای احداث مساجد و حسینیهها، خود نیز در بنیاد چند مؤسسه عام المنفعة اقدام فرموده است. که عبارتند از:
- تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان
- احداث چند مسجد در روستاهای مختلف گرگان
- درمانگاه آیت الله سید سجاد علوی - روستای النگ
- حسینیه سید الشهداء(ع) – مهدی شهر سمنان
- صندوق قرضالحسنه «وحدت فاطمیه» - تهران
- وقف دهها نسخه خطی نفیس، چاپ سنگی (۶۰ جلد) و سربی (۱۰ جلد) نفیس به کتابخانه آستانه مقدسه حضرت معصومه (علیها السلام). برخی از نسخههای خطی وقفی عبارتند از: ارشاد الاذهان (کتابت: ۹۷۴ق) - شرایع الاسلام (کتابت: ۱۰۸۵ق) - مفتاح الفلاح - مواعد العوائد (۱۲۳۷ق) - شوارق الالهام (۱۲۲۴ق) - دیوان وفایی (۱۳۰۵ق) - کواشف الحجب (۱۲۵۵ق) - مصباح المتهجد (۱۰۹۰ق) - شرح لمعه (۱۲۶۱ق) - محرق القلوب (۱۲۳۵ق) - الفوائد الضیائیه (۱۲۴۳ق) - شرح مختصر النافع - مدارک الاحکام - شرایع الاسلام.
* ازدواج و فرزندان
مرحوم آیت الله علوی گرگانی در شعبان المعظم سال ۱۳۸۰ ق.، با صبیه روحانی وارسته، ادیب نامی قم، شاعر اهل بیت، شارح و ناظم نهجالبلاغه مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمدعلی انصاری قمی ازدواج کرد.
حاصل این ازدواج مبارک فرزندانی برومند هستند؛ از جمله:
- حجت الاسلام آقای حاج سید محمد علوی (متولد ۱۳۴۳ ش.)؛ امام جماعت مسجد جامع گرگان؛ که تفسیرش و منبرهایش در گرگان، از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است و در میان اقشار مختلف – به ویژه جوانان – جایگاه شایستهای دارد. وی داماد مرحوم آیتالله حاج سید حبیبالله طاهری گرگانی است.
- حجت الاسلام آقای حاج سید مهدی علوی (متولد ۱۳۴۹ش.)؛ او بازوی توانای پدر خویش و داماد مرحوم آیتالله حاج سید مهدی روحانی از علمای خدوم و نماینده فقید مجلس خبرگان از استان قم بود. ایشان هر جا که به تبلیغ میرود سعی در عمران و آبادی مساجد محل تبلیغ دارد.
- حجت الاسلام آقای حاج سید محمود علوی (متولد ۱۳۵۲ش.).
- حجت الاسلام آقای حاج سید محسن علوی (متولد ۱۳۵۹ش.)؛ یکی از طلاب و فضلاء خوش فهم و خوش استعداد است، که چند سالی است به تدریس مکاسب اشتغال دارد. وی همچنین تقریرات درسهای فقه و اصول پدر بزرگوارش را نگاشته و به پاسخگویی استفتائات آن مرحوم میپرداخت.
همچنین چند تن از نوادگان پسری ایشان، به فراگیری علوم دینی اشتغال دارند.
* تألیفات
مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی به جز تدریس منظم فقه و اصول، و منبرهای سالیان بسیار – که نوارهای فراوان از آن موجود است – دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) هستند؛ که برخی از آنها عبارتند از:
- کشف الغاشية عن وجه الحاشية – شرح حاشیه ملا عبدالله (اولین نوشتار معظمله در ۱۶ سالگی)
- المناظر الناضرة فی احکام العترة الطاهرة (در بیست جلد). این اثر مورد تشویق و تقدیر مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی قزاز گرفته بود و به اصرار ایشان به چاپ رسید.
- لئالی لاصول (در ده جلد)
- زبدة اللئالی؛ خلاصه لئالی الاصول
- نور الهدی فی التعلیق علی العروة الوثقی
- التعلیقة علی تحریر الوسیلة (در ۲ ج)
- انوار اخلاقی یا ره توشه پارسایان؛ شرح وصایای پیامبر اکرم به امیر المؤمنین علیه السلام و ابوذر غفاری و عبدالله بن مسعود (۳ ج)
- گلچینی از درسهای اخلاق
- توضیح المسائل
- مناسک حج
- استفتائات و مناسک و ادعیه حج
- احکام جوانان
- احکام بانوان
- اجوبة المسائل (چهار جلد) – پاسخ به استفتائات از طهارت تا دیات
- احکام کسب و کار
- استفتائات حج و عمره
- احکام خمس
- روزه؛ سپر مؤمن
- القواعد الفقهیة (قاعدههای: ضمان، لاضرر، تقیه، عدالت، میسور و اصالة الصحة)
- رساله در فروع علم اجمالی
- تعلیقه بر وسیلة النجاة
- تعلیقه بر منهاج الصالحین
- طبقات الرجال
- نور البیان فی تفسیر القرآن
- تقریرات درس اصول امام خمینی (از مقدمه واجب تا آخر قطع وظن)
- تقریرات درس فقه آیتالله العظمی بروجردی (طهارت و قضاء)
- تقریرات درس فقه آیتالله محقق داماد (صلاة و حج)
- تقریرات درس فقه آیتالله اراکی (صلاة الجمعة)
- تقریرات درس فقه آیتالله حائری (طهارت و خمس)
- تقریرات درس فقه آیتالله شیخ عباسعلی حائری (بحث طهارت)
- تقریرات درس اصول آیتالله محقق داماد (دوره کامل)
- مجموعه اجازات، اعلامیهها و بیانیهها
- قلائد الدرر في قاعدة لا ضرر
* ارتحال
آیت الله العظمی سید محمدعلی علوی گرگانی روز 30 بهمن 1400 به بیمارستان منتقل شدند؛ و پس از انجام معاینات، آزمایش ها و تست کرونا، چند روزی به دلیل ضعف عمومی تحت مراقبت بودند.
ایشان حدود بیست روز بعد، مجدداً به دلیل تب و بروز عفونت در خون در بیمارستان شهید بهشتی قم بستری شدند. علیرغم اعلام اولیه مبنی بر بهبودی، عصر روز سه شنبه 24 اسفند 1400 ش. (١٢ شعبان ١٤٤٣ ق.) روح مطهر ایشان به ملکوت اعلی پیوست و در 83 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کردند.
سلامٌ علیه یوم وُلد، ویوم مات، ویوم یُبعث حیّاً.
........................
پایان پیام/ 101-218