خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۳:۲۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۲۵ خرداد
۱۳۸۸
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
116494

اعتقاد به مصلح موعود(عج)، محور اتحاد مسلمانان

مقوله مهدویت در تصور آگاهانه اسلامی به تلاشی هدفمند برای انتظار و جهادی بیدارگر تبدیل شده است كه منتظران را برای قدم نهادن در عرصه جهاد و تربیت درونی كه همان جهاد اكبر و مبارزه با شیطان و نفس اماره است، رهبری می‌كند. این نوشتار با نظر به سابقه مسئله مهدویت در قرآن، احادیث نبوی و گفتار اهل‏بیت(ع) و با نگاهی به دیدگاه‌های عالمان متأخر و متقدم اهل‏سنت در این باره، به بررسی زمینه‌های مورد اتفاق مسلمانان در مسئله مهدویت می‌پردازد. نگارنده، در این باره از اتفاق‏نظر در قطعیت برپایی حكومت مهدی(ع)، وحدت نظر در جهانی بودن حكومت‌ مهدوی و یكسانی آراء درباره برخی كیفیات و علائم ظهور به عنوان زمینه‌های مورد اتفاق مسلمانان در مسئله مهدویت نام می‌برد و بر این اعتقاد پای می‌فشارد كه وجود این عرصه‌های عمده اتفاق‏نظر، در نهایت به امر تقریب مذاهب اسلامی خواهد انجامید. این نوشتار در نهایت از امت‌ اسلامی می‌خواهد كه به دلیل اهمیت مقوله مهدویت و خطری كه این مسئله برای منافع و ماهیت دشمنان اسلام به همراه دارد، به توطئه‌های زیركانه آنان علیه اعتقاد به مهدویت در اشكال قدیم و جدید آن توجه كافی داشته باشند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت (ع) ـ ابنا ـ آنچه در پی می آید مقاله ای است راجع به مصلح موعود(عج) که در زیر برای شما می آید:

مقدمه:

ظهور مصلح جهانی در آخرالزمان، یكی از مسائل اساسی است كه از روزگاران كهن تا عصر حاضر، ‌مورد توجه جوامع بشری بوده است. آرزوی فرج، اندیشه‏ای است كه تقریبا همه ملل را به خود مشغول ساخته است و حتی ملت‌های غیر خدا پرست و مادی‏گرا به نوعی به مصلح جهانی در دوره آخرالزمان معتقدند.

دین اسلام، ظهور مهدی(عج) را تنها به عنوان یك ایده و تفكر خیالی كه بشارت قیام رهبری مبهم،‌ در آینده‏ای نامعلوم برای رهایی بشریت از ظلم و جور را می‏دهد، مطرح نساخته بلكه آن را به عنوان یك مسأله اعتقادی كه دارای نشانه و علائم روشن و پابرجایی است،‌ مطرح می‏كند و این اعتقاد در دل و جان و وجدان امت اسلامی و همچنین در زندگی سیاسی و مبارزاتی آن‌ها وجود دارد.

در حالی كه امت اسلامی با اندیشه‏های منحرف ‌كنونی درگیر است‌، كوشش می‏كند آن را تغییر دهد تا به این وضعیت، رنگی اسلامی و سمت و سویی دینی دهد و در میادین جهادی، با سمبل كفر، گمراهی و دشمنان دین مقابله كند. تمامی این تلاش‌ها برای فراهم آوردن زمینه‏های ایمانی و مسئوولیت پذیری است تا برای پذیرایی و استقبال از رهبر منتظرش تناسبی داشته باشد. زیرا امت اسلامی در انتظار ظهور ایشان و مشاركت در قیام و انقلاب جهانگیرشان هستند و زمان استقبال از یك شخصیت انقلابی جهانی، آن‌گاه كه وقوعش مشخص شده باشد، معنایش این است كه دائما باید در حال آماده‏باش بود تا روزی كه از وی استقبال و در جنبش انقلابی و جهانی وی شركت كنیم.

با وجودی كه تفكر و ایده مهدویت، نماد فریادی است كه بسیار بلند بر سر تمامی طاغوت‏های زمین فرود می‏آید و مخالفتی است قاطعانه با تمامی شیوه‏های عدول از ارزش‌های الهی، با این وصف، فراخوانی روشن و آشكار است كه از مسلمانان می‏خواهد چه از لحاظ اعتقادی و چه از لحاظ عملی (با منشی درست) به اسلام پایبند باشند. چنان كه قیام حضرت مهدی(عج) و جنبش ایشان نیز از درون جوامع اسلامی سرچشمه می‏گیرد تا در ابتدا مسلمین منحرف را تصفیه كند؛ مسلمانانی را كه قبل از ظهور ایشان موفق به توبه و اصلاح باطن خویش نشدند.

از این رو، مسئله ظهور مهدی منتظر در تصور آگاهانه اسلامی به تلاشی هدفمند برای انتظار و جهادی بیدارگر تبدیل شده است كه منتظران را برای قدم نهادن در جهاد تربیت درونی كه همان جهاد اكبر و مبارزه با شیطان و نفس اماره است، رهبری می‏كند. در این انتظار، هدف آن است كه بر این دو دشمن (شیطان درون و نفس اماره) غلبه كرده و درون را از انگیزه‏های انحراف پاك کند‌ و عواملی كه فرد مسلمان را از سعادت دیدار مهدی(ع) محروم كرده و مانع از رفتن به سمت راه و روش ایشان می‏شود، از میان بر می‌دارد.

در عین حال اسلام از همه مسلمانان می‏خواهد كه پا به میدان نبرد اعتقادی، سیاسی و جهادی بگذارند تا در روند مقدمه‏چینی ظهور رهبر و پیشوای خود مشاركت داشته و در نهایت آماده پذیرایی و استقبال از ایشان باشند. و در فتوحات جهانی و تأسیس حكومت عدل الهی در سایه‌ ولایت و خلافت جهان‏شمول ایشان، مشاركت کنند.

مهدی(ع) در قرآن:

1. «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی‌الدین كله و لو كره المشركون» /سوره توبه 33.

سدی در تفسیر این آیه می‏گوید: (پیروزی اسلام بر دیگر ادیان) هنگام قیام مهدی است (در آن زمان) مردم یا باید مسلمان شوند، یا جزیه دهند و اینكه گفته شده است: مهدی همان عیسی است،‌ نادرست است. زیرا اخبار صحیح به گونه‏ای متواتر وارد شده كه مهدی از خاندان پیامبر است. از این رو تطبیق مهدی بر عیسی جایز نیست و حدیثی كه گوید : «مهدی كسی جز عیسی نیست » درست نیست.(1)

2. و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذكر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئك ماكان لهم ان یدخلوها الخائفین، بهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم  /بقره 114.

در تفسیر درالمنثور و تفسیر طبری درباره «لهم فی الدنیا خزی »‌آمده است:

«اما خزهم فی الدنیا فانه اذ اقام المهدی و فتحت القسطنطنیه قتلهم فذلك الخزی » یعنی خواری و ذلت (ستمكارانی كه سد راه دین خدا و آیین حق‏اند) در دنیا، ‌زمانی فرا می‏رسد كه مهدی به پا خیزد و قسطنطنیه را فتح كند و آنان را بكشد .(2)

3. و انه لعلم للساعه / زخرف آیه 6.

در تفسیر این آیه سیوطی می‏گوید:‌ نشانه قیامت، خروج عیسی قبل از آن است. (3)

و در روح المعانی آمده است:

نزول عیسی یكی از نشانه های  قیامت است. بنا بر قول مشهور، عیسی هنگام نماز صبح در دمشق فرود می آید، امام (جماعت) كه همان مهدی است، ‌عقب می‏ایستد (تا عیسی امام جماعت شود) ولی عیسی او را مقدم می‏دارد و پشت سرش نماز می‏گزارد. (4)

شبلنجی به نقل از مقاتل بن سلیمان و مفسران پس از وی در تفسیر آیه فوق می‏گوید: (نشانه قیامت) مهدی است و (دوران) او در آخرالزمان است. (5)

4. بقیة الله خیرلكم ان كنتم مؤمنین /هود 86.

در كتاب نورالابصار در تفسیر این آیه آمده: چون مهدی ظهور كند، كعبه را پایگاه خویش قرار می‏دهد و 313 نفر از یارانش به او می‏پیوندند. آن‏گاه در نخستین سخن این آیه را تلاوت می‏كند: «بقیه الله بهتر است برای شما؛ اگر ایمان بیاورید ». سپس می‏گوید:« منم بقیه الله و خلیفة‌ خدا و حجت او بر شما». (6)

5. كتب الله لاغلبن انا و رسلی، ان الله قوی عزیز /مجادله 21.

این آیه از پیروزی آیین الهی بر همه آیین‌ها حكایت دارد. فعل «كتب» ماضی است و به گونه‏ای روشن و حتمی این امر را می‏رساند كه گویا این پیروزی انجام یافته است.  همراه شدن این فعل با لام و نون تأكید، جایی برای تردید در تحقق این وعده نمی‏گذارد و ذیل آیه كه قدرت و اراده خدا را می‏نمایاند و به منزله علتی برای نوید آغاز آن است، جایی برای توصیه‏های نابایست و تفسیرهای نامناسب نمی‏گذارد، ‌زیرا سخن از قهر و غلبه و قدرت غالب خدایی است.

چنین تاكیدی نمی‏تواند تنها در پیروزی پیامبر در جنگ‌های صدر اسلام و یا در استدلال‌های كلامی اسلام با دیگر ادیان و برهانی‌تر بودن آن محدود شود و از سویی تاكنون این پیروزی جهانی پدید نیامده است. بنابراین باید در آینده تفكرات غیرالهی زوال پذیرد و آیین یكتاپرستی سراسر گیتی را فراگیرد كه بنا بر روایات بسیار، آن زمان روزگار مهدی موعود خواهد بود.

در این مجال می‏توان آیات دیگری را نیز مرتبط با بحث مهدویت دانست كه به همین مختصر اكتفا می‏كنم. (از جمله آیات مهمی كه در این زمینه مورد اتفاق فریقین است آیه «ولقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» است.)

مهدی(ع) در احادیث نبوی:‌

1ـ شما را به (ظهور) مهدی بشارت می‏دهم ..... زمانی كه اختلاف‌ها، سختی‌ها و دل‏نگرانی‌ها مسلمانان را در بر می‏گیرد، ‌قیام می‏كند و زمین را كه پر از ظلم و ستم شده است به شیوه‌ درست بین مردم تقسیم می‏كند و دل‌های مسلمانان را سرشار از بی‏نیازی می‏سازد. ..(7)

2ـ اگر از (عمر) دنیا جز یك روز باقی نماند، خدا آن روز را طولانی گرداند تا مردی از فرزندانم را برانگیزد (برای زنده كردن اسلام و اصلاح اجتماعات بشری) كه هم‌نام من است .(8)

3ـ المهدی من عترتی من ولد فاطمه. (9)

4ـ كیف انتم اذا نزل ابن مریم فیكم و امامكم منكم. (10)

5ـ در آخرالزمان آزارها و ستم‌های جانكاه از سوی شاهانشان بر امتم فرود می‌آید. بلاهایی كه سخت تر از آن شنیده نشده است. آن چنان كه دنیای فراخ بر آنان تنگ می‏نماید. همه جا آكنده از ستم و بی‏عدالتی است و انسان با ایمان پناهگاهی برای فرار از ظلم نمی‏یابد. در این هنگام خدای متعال مردی از خاندان مرا بر می‏انگیزد. پس زمین را از عدل و داد پر می‏كند... (11)

6ـ در زمانی كه (دنیا را ظلم و ستم فرا گرفته و دین باوران در تنگنا و سختی به سر می‏برند) فریادی از آسمان‌ها بر می‏آید كه ای مردم همانا خدا روزگار طاغوتیان و منافقان و پیروان آن‌ها را به سر آورده و مهم‌ترین امت محمد(ص) را به سرپرستی شما گمارده است. در مكه به او بپیوندید كه بی گمان او مهدی است.. (12)

7ـ (مهدی) فردی از فرزندانم است. چهره‏اش چونان ستاره‌ درخشان، ... آن‌گاه كه به سوی شام حركت كند،‌ جبرئیل پیشاپیش و میكائیل همراه اوست. اهل آسمان و زمین با ظهور او شادمان می‏شوند. (13)

8ـ و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب .(14)

9ـ یخرج المهدی فی امتی، یبعثه الله غیاثا للناس. (15)

10ـ مهدی از فرزندان من است. در پرتو خلافت (و حكومت) او پرندگان آسمان خرسند می‏گردند. (كنایه از گسترش قانون و عدالت در سراسر جهان ) (16)

11ـ افضل العباده انتظار الفرج. (17)

12ـ هركس مهدی را انكار كند ( و ظهور او را دروغ بپندارد)، كافر است. (18)

پس  از ذكر نمونه‏ای از سخنان والای پیامبر گرامی اسلام درباره آینده بشریت و امت اسلامی و ظهور مصلح فاطمی، مناسب است سخن یكی از محدثان بزرگ اهل‏سنت را در این‏باره یادآور شویم.

حافظ ابو عبدالله گنجی شافعی؛ محدت معروف اهل‏سنت، باب پنجم از كتاب خود درباره‌ مهدی(ع)، ‌یعنی «البیان فی اخبار صاحب الزمان»‌ را ویژه همین مطلب ساخته و این باب را این‏سان عنوان كرده است: ‌«الباب الخامس فی ذكره نصره اهل المشرق للمهدی»‌ و در این باب این حدیث را  از پیامبر(ص) نقل می‏كند:

«یخرج اناس،‌ من المشرق، ‌فیوطئون للمهدی سلطانه». یعنی مردمی از مشرق قیام می‏كنند و زمینه‌ حكومت مهدی را فراهم می‏سازند.

حافظ گنجی پس از نقل این حدیث می‏گوید: «این حدیث، حدیثی است حسن و صحیح، كه آن را راویان موثق و عالمان حجت روایت كرده‏اند و حافظ ابن ماجه ‌قزوینی این حدیث را در كتاب سنن (صحیح) خود آورده است».

مهدی(ع) و گواهی اهل‏بیت(ع)

- از امام علی(ع) درباره این جمله رسول خدا(ص) كه فرموده‏اند: «انی مخلف فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی»،‌ پرسیده شد. حضرت علی(ع) فرمودند: كه عترت، من و حسن و حسین و نه امام از فرزندان حسین هستیم و نهمین آن‌ها «مهدی» ‌است. آنان از كتاب خدا جدا نمی‏شوند و قرآن نیز از آنان جدایی‏ناپذیر است و در روز قیامت با هم در حوض كوثر بر رسول خدا(ص)‌ وارد می‏شوند.»‌(19)

- امام حسن(ع): «امامان بعد از رسول خدا(ص) دوازده تن هستند، نه تن از آنان از نسل برادرم حسین هستند و مهدی امت اسلام نیز از جمله آنان است.»‌(20)

-امام حسین(ع): «قائم امت اسلام، نهمین فرزند من است. اوست كه غیبت می‏كند و همین شخصیت است كه خود در قید حیات است و میراثش را تقسیم می‏كند. (21)

- سید حمیری شاعر از امام صادق(ع) پرسید: ای فرزند رسول خدا، درباره غیبت و درستی آن از اجداد گرامی‏تان، اخبار و روایاتی نقل شده است، بفرمایید كه كدامیك از امامان غیبت می‏كند‌. حضرت فرمود: ‌ششمین فرزند من است كه غیبت می‏كند. او دوازدهمین امام و پیشوا بعد از رسول خدا(ص) است. اولین ایشان امام علی(ع) و دوازدهمین و آخرینشان قائم به حق بقیة‏الله در روی زمین، مهدی صاحب زمان است.(22)

- ریان بن صلت می‏گوید: به خدمت امام رضا (ع) رسیده و از ایشان پرسیدم: آیا شما صاحب امر و زمان هستید؟ فرمود: «آری من صاحب امر و زمان هستم، اما كسی كه زمین را بعد از آن كه مملو از ظلم و ستم بوده، از عدل و داد پر می‏كند من نیستم. وی عصای موسی و نگین سلیمان را دارد. ‌او چهارمین فرزند من است. خداوند تا آن زمان كه خود اراده فرماید او را از دیده‏ها پنهان می‏كند و بعد، او را آشكار ساخته و زمین را كه پر از جور و ستم شده از عدالت و داد پر نماید.» (23)

مهدی (ع) در اندیشه عالمان اهل‏سنت:‌

1ـ مسعودی (در گذشته به سال 346 هـ):

مسعودی نقل می كند: «در سال 260 هجری، ابومحمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‏طالب در خلافت معتمد عباسی درگذشت و او پدر مهدی منتظر است.» (24)

2ـ قاضی عیاض (در گذشته به سال 544 هـ):

در كتاب الشفا: ‌ما در این كتاب از پیامبر(ص) درباره آینده مطالبی را نقل می‏كنیم كه هرگز از روی هوا سخن نگفته است و از آن جمله مساله «ظهور مهدی» است. (5)

3ـ ابن اثیر (در گذشته به سال 606 هـ ):

مهدی، یعنی  كسی كه خداوند راه حق را به او نشان داده است. این كلمه، به صورت اسم به كار رفته است، تا جایی كه «علم بالغلبه» شده است و همین كلمه (مهدی)،‌ نام آن كسی است كه پیامبر(ص) مژده داده است كه در آخرالزمان می‏آید. (26)

4ـ محی الدین ابن عربی (درگذشته به سال 638 هـ ):

مهدی حجت خدا بر مردم زمان خود و از پیروان پیامبر است. پیامبر درباره او گفته است: «او راه مرا پی می‏گیرد و به خطا نمی‏رود» ... همین امر، گواهی می‏دهد كه مهدی در میان احكام مصون از خطاست، همان گونه كه رسول خدا در ابلاغ آنچه از جانب خداست عصمت دارد.(27)

5ـ ابن ابی الحدید مدائنی (در گذشته به سال 655 هـ):

در كتاب شرح نهج البلاغه می‏گوید‌: میان همه فرق مسلمین اتفاق قطعی است كه عمر دنیا و احكام و تكالیف پایان نمی‏پذیرد، ‌مگر پس از ظهور مهدی.(28)

6ـ ابن تیمیه (در گذشته به سال 728 هـ):

در كتاب «منهاج السنه النبویه» ‌ابن عمر از پیامبر(ص) روایت كرده است:‌ «در آخرالزمان مردی از اهل‏بیت من ظهور می‏كند كه هم‌نام و هم‏كنیه من است. زمین را پر از عدل و داد می‏كند، بعد از آنكه از ظلم و بیداد آكنده شده باشد». این شخص همان مهدی است.(29)

7ـ ابن خلدون (در گذشته به سال 806 یا 808 هـ):

مشهور بین همه‌ مسلمانان، در همه عصرها این است كه به یقین در آخرالزمان فردی از خاندان نبوت ظهور می‏كند، دین را مدد می‏رساند و عدل را می‏گستراند، و مسلمانان از او پیروی می‏كنند و بر همه ‌كشورهای اسلامی حاكم می‏شود و مهدی نام دارد. (30)

8ـ یحیی بن محمد حنبلی (از عالمان قرن 10 هجری):

پیامبر(ص) كسانی كه مهدی را تكذیب كنند،‌ كافر دانسته است.(31)

9ـ محمد برزنجی (در گذشته به سال 1103 هـ):

در كتاب الاشاعه لاشراط الساعه: ‌نخستین نشانه‌ روز باز پسین، ظهور مهدی است. احادیث پیرامون او به حدی است كه فراتر از حد شمارش می‏نماید. در روایات فراوان صحیح و مشهور آمده است كه او از فرزندان فاطمه است ... این امر در حد تواتر معنوی است و انكار آن جایی ندارد. ... وی زمین را كه از بیدادها آكنده شده است، پر از عدل و داد می‏كند. (32)

10ـ شیخ محمد عبده (در گذشته به سال 1323هـ):

خاص و عام می‏دانند كه در اخبار و احادیث،‌ ضمن شمردن علائم قیام قیامت، آمده است كه مردی از اهل‏بیت پیامبر(ص) خروج می‏كند كه نام او مهدی است و او زمین را، پس از آنكه از جور و بیداد آكنده باشد، از عدل و داد آكنده می‏كند. در آخر ایام او، عیسای مریم (ع) از آسمان فرود می‏آید... (33)

11ـ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز (از عالمان معاصر):

.... مسأله مهدی آشكار و روشن و احادیث درباره ‌آن فراوان بلكه متواتر و مستحكم است و از اهل علم بسیار كسان «تواتر» آن را بازگو كرده‏اند، ... به علت كثرت طرق، اختلاف مخارج، گویندگان، راویان و الفاظ این احادیث، تواتر معنوی دارد، بنابراین به حق دلالت دارد كه این شخص موعود مساله‏اش ثابت و خروجش حق است ... این امام از الطاف خدای عزوجل است كه ظهور می‏كند و داد و حق را بر پا می‏دارد ‌و از ظلم و جور جلوگیری می‏كند و خدا به وسیله او سایه ‌لوای حق را در راه عدالت، هدایت و راهنمایی مردمان می‏گستراند. (34)

در این زمینه تعداد زیادی از عالمان اهل‏تسنن نظراتی را بیان كرده‏اند كه در حد بیان نظر برخی از ایشان، به این مختصر اكتفا می‏كنم.

زمینه‏های مورد اتفاق مسلمانان در مسأله مهدویت:

زمینه‏های مشترك بین اهل‏تسنن و شیعه دوازده امامی در مورد حضرت مهدی(عج) بسیار زیاد است كه همه آنان بر اصل اعتقاد به درست بودن چنین ایده‏ای اتفاق‏نظر دارند و هر كسی را كه منكر آن بشود، نادان تلقی می‏كنند. همچنین مسلمین بر این عقیده متفق‏القولند كه مهدی(ع) از قبیله قریش و به ویژه از اهل‏بیت پیامبر اسلام(ص) و به خصوص از نوادگان امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) است.

علاوه بر این،‌ وی را آخرین خلیفه و جانشین حضرت محمد(ص) در بین دوازده امام می‏دانند و برپایی حكومتش را قطعی و حدود قدرت و سلطه آن حضرت را جهان‌شمول می‏دانند. زیرا كه حكومت او وعده‌ الهی است كه نص قرآن بر آن تاكید داشته است و سرانجام آن كه شیعه و سنی بر حتمی بودن پیش‏آمد برخی حوادث و اتفاقات و علایم ظهور ایشان اشاره دارند. این علایم مژده‌ نزدیكی ظهور ایشان را می‏دهند. ما در اینجا به دلایل قابل اعتمادی در اثبات موارد اتفاق نظر بین شیعه و سنی در اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(ع) اشاره می‏كنیم.

اتفاق نظر مسلمانان در اصل قضیه مهدویت:

نشانه چنین توافقی در ضبط، ثبت و صحت احادیث فراوانی است كه درباره حضرت مهدی(ع) نقل شده است. این احادیث را مسلمانان حفظ و در بسیاری از مراجع و منابع خود ذكر كرده‏اند؛ ‌به طوری كه حد تواتر آن ده‏ها بار در علم حدیث به تایید مسلمانان رسیده است و هر مساله‏ای از مسائل دینی كه روایات و احادیث مرتبط با آن به حد تواتر برسد، به خودی خود از دایره‌ شك و تردید خارج می‏شود و كسی در موضوع و بحث اسناد و سندیت آن وارد نمی‏شود. به طوری كه این مساله در جای خود و در دو علم حدیث و اصول به اثبات رسیده و غیر قابل انكار است و مناقشه و جر و بحث در آن از عدم آگاهی به قواعد و اصول بحث علمی و تحقیق اسلامی، نشأت گرفته است.

مرجع بزرگ، شهید صدر(ره) می‏گوید:‌ «‌اندیشه‌ اعتقاد به حضرت مهدی منتظر به عنوان رهبری كه جهان چشم انتظار اوست تا دنیا را به جایگاهی بهتر رهنمون شود، به طور كلی در احادیث پیامبر عظیم‏الشان(ص) و به ویژه در روایات ائمه اطهار(ع) آمده است. همچنین در متون و كتب فراوانی به حدی بر آن تاكید شده كه شك و تردید به آن راه پیدا نمی‏كند.

درباره‌ حضرت مهدی(عج) 400 حدیث از طریق برادران اهل‏سنت نقل شده است، به طوری كه مجموع روایات نقل شده در این باره از طریق شیعه و سنی به بیش از شش هزار حدیث می‏رسد كه این عدد، رقم بالایی است و نظیر آن در مورد بسیاری از امور واضح و بدیهی دین اسلام كه معمولا قطعی و خالی از شك است، جمع‏آوری نشده است.

حافظ بن حجر عسقلانی می‏گوید: «احادیث متواتر تاكید می‌كنند كه حضرت مهدی (ع) از میان مسلمانان برانگیخته می‏شود. حضرت عیسی (ع) نیز در آن زمان فرود می آید و پشت سر وی نماز خواهد خواند».(35)

قاضی شوكانی در مورد احادیث مهدی (ع) می‏گوید:

احادیث مرتبط با مهدی(ع) بدون هیچ گونه شك و شبهه‏ای، متواتر است بلكه وصف تواتر به تمامی اصطلاحات نگاشته در علم اصول بر كمتر از این هم صدق پیدا می‏كند. پس چگونه می‏توان با فراوانی حدیث در مورد ایشان آن‌ها را متواتر ندانست؟

حافظ ابوالحسن ابری سگزی (م 363 هـ .ق) در كتاب «‌مناقب الشافعی» ‌و ابن صباغ مالكی در کتاب «اسعاف الراغبین»‌ و برزنگی در كتاب «الاشاعه لاشراط الساعه»‌ و شیخ عبدالحق در كتاب «اللمعات» و ابن صدیق مغربی در كتاب «ابراز الوهم المكنون من كلام ابن خلدون» و صدیق حسن قنوجی در كتاب «الاذاعه لما كان و یكون بین یدی الساعه» و دیگر علما  كه فراوانند، به حد تواتر رسیدن احادیث مربوط به امام عصر (ع) را تصریح كرده‏اند.

اشتراك نظر در لزوم اعتقاد به مهدی(ع):

مساله حضرت مهدی(ع) از جمله مسائل غیبی است كه وحی نیز درباره آن خبر داده است. متون و نصوص دینی مورد اعتماد همه مسلمانان نیز، ‌لزوم ایمان و اعتقاد به چنین مسائلی كه در قرآن و سنت ذكر شده‏اند را مورد تاكید قرار داده‏اند، چنان كه خداوند تبارك و تعالی می‏فرماید:

« الم، این قرآن، كتابی است كه هیچ تردیدی در آن راه ندارد. هدایتگر انسان‌های با تقواست. همان كسانی كه به عالم و دنیای غیب ایمان دارند و نماز به پا می‏دارند و از آنچه به آن‏ها روزی می‏رسانیم، انفاق می‏كنند و به آنچه بر تو و پیامبران پیش از تو نازل شده ایمان می‏آورند و به آخرت یقین دارند.» بقره 4-1

این آیه به طور كلی بر لزوم ایمان به مسائل غیبی كه از طریق شرع و با ادله روشن به اثبات رسیده‏اند، دلالت دارد.

پس همان طوری كه برپا داشتن نماز و دادن زكات و ایمان به قرآن و كتب آسمانی كه پیش از قرآن نازل شده بر هر مسلمانی لازم و ضروری است، اعتقاد به همه مسائل غیبی نیز كه اسلام درباره آنها سخن گفته و در نصوص معتبر و مشهور از آن‌ها خبر داده، واجب است. بنابراین هر كس موردی از امور غیبی اسلام را، از قبیل ظهور حضرت مهدی(ع)، نزول عیسی(ع)، خروج دجال و سایر مسائلی را كه با دلایل قطعی ثابت شده‏اند انكار كند، از جرگه مسلمانانی كه به عالم غیب ایمان دارند ‌خارج می‏شود، زیرا ایمان به غیب، حد فاصل میان مومنین به رسالت‌های الهی و ملحدان و مادی‏گرایان است.

براساس همین ادله قرآنی است كه برخی  از دانشمندان اهل‏تسنن در اثبات وجوب اعتقاد به حضرت مهدی(ع) به این برهان قرآنی استدلال كرده‏اند.

شیخ ناصرالدین البانی یكی از علمای اهل‏سنت در این باره چنین می‏گوید:

«اعتقاد به قیام حضرت مهدی(ع) اعتقادی ثابت است كه احادیث متواتری از نبی اكرم(ص) بر وجوب ایمان به قیام ظهور ایشان نقل شده است، زیرا این اعتقاد از امور غیبی است و ایمان به چنین اموری از جمله نشانه‏های پرهیزكاران است، همانطوری كه خداوند متعال در قرآن فرموده: «‌الم – این قرآنی است كه هیچ شكی به آن راه ندارد. هدایتگر انسان‌های پرهیزکار و تقواپیشه‏ای است كه به عالم غیب ایمان دارند و این تنها انسان‌های نادان و متكبر هستند كه در صدد انكار امور غیبی بر می‏آیند. من از درگاه پروردگار متعال مسالت می‏كنم كه ما را در حالی بمیراند كه به قیام مهدی(ع) و هر آنچه قرآن و سنت بر آن صحه نهاده‏اند، ایمان داشته باشیم.» (36)

اتفاق نظر بر اینكه مهدی از سلاله اهل‏بیت‏(ع) است:

روایات و اخبار صحیحی كه از شیعه و سنی نقل شده، گواه بر این است كه مسلمین در مورد مسأله متفق‏القولند؛ ‌از جمله سعید بن مسیب نقل كرده است:

«نزد ام سلمه بودیم. صحبت از مهدی(ع) به میان آمد، ایشان گفتند: از رسول خدا(ص) شنیدم كه فرمودند: مهدی(ع) از عترت من و از فرزندان فاطمه(س) است.»(37)

از امام محمد باقر(ع) نقل شده كه ایشان فرمودند:‌ «مهدی از ما اهل‏بیت و از فرزندان فاطمه است»

از  ابو سعید خدری به نقل از پیامبر(ص) ‌روایت شده كه فرموده‏اند:

«مهدی از ما اهل‏بیت است، دارای بینی‏ای كشیده است، زمین را بعد از آنكه از  ظلم و جور پر شده باشد، پر از عدل و داد می‏كند.»

اتفاق نظر مسلمانان در قطعیت برپایی حكومت مهدی(ع):

در این مورد نیز روایات و احادیث صحیح و صریح فراوانی در كتب اخبار، ملاحم و فتن و شرایط آخرالزمان، هم در منابع اهل‏تسنن و هم در منابع شیعه نقل شده است.

از ابن مسعود روایت كرده‏اند كه پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده‏اند: ‌«عمر دنیا به پایان نخواهد رسید تا روزی كه مردی از اهل‏بیتم به نام مهدی، ولایت و رهبری امتم را بر عهده می‏گیرد.»(38)

از امام صادق(ع) نقل شده: «قیام قائم(ع) قطعی و حتمی است.» (39)

ابو هریره نقل كرده كه رسول خدا(ص) فرمود: ‌«اگر از عمر دنیا، تنها یك روز باقی مانده باشد، خداوند بلند مرتبه آن روز را به قدری طولانی می‏كند تا مردی از اهل‏بیت من فرمانروایی و ولایت زمین را به دست گیرد.» (40)

همچنین آیات الهی كه تفسیر آن‌ها وعده ظهور مهدی(ع) است، قطعی بودن برپایی حكومت ایشان را به صراحت تاكید می‏كنند.

وحدت نظر مسلمانان در جهانی بودن حكومت مهدی(ع):

آیات فراوانی از قرآن كریم و روایات كثیری چه از طریق شیعه و چه سنی از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است و تاكید می‏كنند كه حكومت مهدی(ع) جهانی است. همین منابع، همچنین بر مژده‌ پیروزی اسلام بر تمامی دشمنان دین در سراسر گیتی و چیرگی آن بر همه ادیان و آیین‏های كفر و شرك و رژیم‏های منحرف و فاسد تأكید دارند.

مساله جهانی بودن حكومت ایشان از جمله مهم‏ترین موضوعاتی است كه آیات قرآن و روایات فراوان و معتبری آن را تأیید می‏كنند. همه ‌این آیات و روایات بر اصالت ظهور مهدی(ع) در چهارچوب امور و مسائل غیبی و شكل‏گیری حكومتشان در آینده تاریخ امت اسلامی پای می‏فشارند.

الف ) حكومت جهانی حضرت مهدی(ع) در قرآن كریم

آن دسته از آیات قرآن كه مژده برپایی حكومت جهانی حضرت مهدی(ع) را می‏دهند، فراوانند و به دو دسته تقسیم می‏شوند:

دسته اول آیاتی هستند كه به تفسیر، شرح و توضیح مفصل و گسترده علمی نیاز دارند تا بتوانند موجبات قانع شدن خواننده را با بحث اختصاصی موضوع موردنظر، فراهم بسازند.

دسته دوم آیاتی هستند كه آشكار و واضح‏اند و به عبارتی این آیات، صراحتا موضوع موردنظر را بیان می‏كنند كه در بخش‏های قبل این نوشتار به آن اشاره شده است.

ب ) حكومت جهانی حضرت مهدی(ع) در احادیث نبوی

علاوه بر احادیثی كه بر حتمی بودن برپایی حكومت جهانی اسلام در تفسیر آیات مرتبط بیان شده است، به احادیث و روایات دیگری كه بر جهانی بودن حكومت حضرت مهدی(ع) پای می‏فشارند، اشاره می‏كنیم:

از ابن عباس روایت شده كه ایشان به نقل از رسول خدا(ص) گفته‏اند: حاكمان روی زمین چهار نفرند؛ دو حكمفرما مومن هستند و دو پادشاه كافرند. آن دو حكمفرمای مؤمن،‌ ذوالقرنین و سلیمان(ع) هستند و دو پادشاه كافر، نمرود و بخت النصرند. اما حاكم پنجمی بر سراسر زمین حكمفرمایی خواهد كرد. وی از اهل‏بیت من است. (41)

احادیث و روایاتی كه در صحاح شش‏گانه اهل‏سنت نقل شده، حضور و نزول حضرت عیسی(ع) را در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) تایید كرده و می‏گویند:

حضرت عیسی(ع) پشت سر امام زمان(ع) نماز می‏گزارد و در كشتن دجال و راهنمایی و هدایت مسیحیان به اسلام، حضرت مهدی(ع) را یاری می‏رساند.

در روایتی ابو هریره نیز به نقل از پیامبر(ص) مضمون فوق را مورد تأكید قرار داده است. رسول خدا(ص)‌ فرموده‏اند: روح خدا، ‌عیسی بن مریم در بین شما نزول خواهد كرد. او صلیب را می‏شكند و خوكان را می‏كشد و از مخالفان جزیه می‏گیرد. مردم را به اسلام فرا می‏خواند و نیز خدای متعال در زمان حضور ایشان همه آیین‏ها را به غیر از اسلام از بین می‏برد. مسیح (ع) دجال را به هلاكت می‏رساند و امنیت و آرامش سراسر گیتی را فرا می‏گیرد.

روایتی نیز از امام جعفر صادق(ع) نقل شده كه فرموده‏اند: «زمانی كه قائم، قیام بنماید، در سراسر زمین غیر از بانگ شهادت «لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله» بانگ دیگری به گوش نخواهد رسید.»(42)

البته آن دسته از اخباری كه بر قطعی بودن بر پایی حكومت جهانی اسلام در زمان رهبری و خلافت مهدی منتظر(ع) دلالت دارند، بسیار فراوانند. یكی از این خبرها حدیث متواتری است كه شیعه و سنی آن را به نقل از حضرت محمد(ص) آورده‏اند. ایشان در وصف حكومت و عدالت حضرت مهدی(ع) فرموده‏اند:

«یملا الارض قسطا وعدلا كما ملئت ظلما و جورا»

توافق مسلمانان بر برخی از نشانه‏های ظهور

اخبار و روایات وارده در كتب ملاحم و فتن شیعه و سنی حاكی  از آن است كه قبل از ظهور حضرت مهدی(ع) پدیده‏هایی به وقوع می‏پیوندد كه نشانه قریب‏الوقوع بودن ظهور حضرت و برپایی انقلاب اسلامی ایشان و انجام وعده الهی است. این نشانه‏ها كه مورد توافق شیعه و سنی است، بسیار زیادند كه روشن‏ترین آن‌ها دو نشانه هستند:‌

اولین نشانه، برپایی حكومت اسلامی در شرق است كه مقدمه انقلاب حضرت مهدی(ع) است و در حدیثی از رسول خدا(ص) به این موضوع اشاره شده است. حضرت محمد(ص) فرموده‏اند: ‌«مردمی در مشرق زمین قیام می‏كنند كه زمینه‏ساز حكومت مهدی(ع) هستند.» (43) شوبان نیز از رسول خدا(ص) روایت كرده است كه فرموده‏اند: «هر زمان دیدید كه پرچم‏های سیاه از سمت خراسان پیش می‏آید، و لو با لغزیدن روی برف بوده، به آنان بپیوندید.»(44)

دومین نشانه، تشكیل دولتی در شامات است كه با حكومت امام زمان(ع) مخالف است. رهبری این حكومت را فردی از بنی‏امیه بر عهده دارد. او در روایات اسلامی به «سفیانی» ‌مشهور است و شیعه و سنی روایات فراوانی درباره او نقل كرده‏اند. در كتب صحاح سته مدفون گشتن و فرو رفتن سفیانی همراه با لشكرش به عمق زمین نقل شده است. سفیانی بعد از آنكه خبر سلطه‌ امام زمان(ع) بر حجاز را می‏شنود، همراه سپاهش به سوی مكه گسیل می‌شود تا حكومت امام(ع) را  نابود سازد.

عایشه از پیامبر اكرم(ص) نقل كرده است كه ایشان فرموده‏اند:‌ «سپاهی قصد حمله به كعبه را دارد و همین كه به صحرایی می‏رسند تمام آن لشكر به كام زمین فرو می‏روند.»(45)

اتفاق نظر مسلمانان در نماز خواندن حضرت عیسی(ع) پشت سر امام مهدی(ع):

در این باره در كتب صحاح سته و در احادیث معتبر اهل‏بیت(علیهم السلام) اخبار فراوانی آمده است.

از امام محمدباقر(ع) نقل شده است: «هراس از قائم(ع) باعث غلبه ایشان بر دشمنان می‏شود و ایشان به نصرت الهی تایید می‏شود. ‌تمامی زمین تحت سیطره ایشان در می‏آید و به گنج‏های فراوانی دست می‏یابند و دامنه ‌سلطه ایشان تمامی شرق و غرب زمین را فرا می‏گیرد و پروردگار متعال به واسطه ایشان دین خود را بر دیگر ادیان غالب خواهد كرد، هر چند مشركان را ناخوش آید. در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) تمامی ویرانه‏های زمین آباد می‏شود و روح خدا، عیسی(ع) فرود می‏آید و ایشان پشت سرشان نماز می‏گزارد.»(46)

در صحیح بخاری و صحیح مسلم، از ابوهریره به نقل از رسول خدا(ص) ‌چنین آمده است:‌

«آن گاه كه فرزند مریم در بین شما فرود آید، چه خواهید كرد، در حالی كه امامتان، مهدی(ع) از خودتان باشد؟»(47)

مسلم در صحیح خود به نقل از جابر بن عبدالله انصاری آورده است كه می‏گوید: «از پیامبر اكرم(ص) شنیدم كه فرمود: در میان امتم همیشه گروهی هستند كه تا روز قیامت و با حمایت و پشتیبانی الهی در دفاع از حق می جنگند تا آنكه عیسی بن مریم (ع) فرود می آید، ‌فرمانده‏ای به نام عیسی(ع) می‏گوید: بیا و بر ما نماز بگذار، عیسی می‏گوید: خیر، ‌در بین شما كسی هست كه این كار را انجام می‏دهد. خداوند امت اسلام را عزیز و گرامی داشته است. (48)

حافظ ابو عمر دانی در سنن خویش همین حدیث جابر از پیامبر(ص) را نقل كرده، جز آنكه حدیث او در برخی الفاظ با این حدیث فرق می‏كند. متن حدیث ابو عمردانی چنین است:

«پیوسته جماعتی از امتم در دفاع از حق می‏جنگند تا آن زمان كه عیسی(ع) در سپیده‏دمی در شهر بیت‏المقدس نزد مهدی(ع) فرود می‏آید. پس گفته می‏شود: ای پیامبر خدا پیش آی و بر ما نماز بگزار، حضرت عیسی(ع) می‏فرماید‌: خداوند گروهی از امت اسلام را به جهت عزت و احترامی كه نزد پروردگار متعال دارند، بر گروه دیگر فرمانروایی و رهبری داده است.» (49)

توطئه علیه مهدویت، چرا ؟

پر واضح است كه ایده مهدویت، روح قیام و انقلاب بر ضد ظلم و ستم را به همراه خود دارد. چنین مساله‏ای به خودی خود ایده‏ای است كه حاكمان جور را نگران و تمامی سلطه‏گران و سلطه‏جویان مفسد را در هراس افكنده است.

ستمگران سلطه‏جو كه در هر دوره، با زور و شمشیر و سرنیزه بر ملتهای خود چیره می‏شوند، می‏دانند كه سلطه جائرانه‏شان سرانجام، پایانی خواهد داشت و این پایان محتوم، جز به دست مهدی منتظر(ع) نخواهد بود.

پس شكی نیست كه وحشت و ترس حاكمان كشورهای عربی سلطه‌گر از حكومت‌ عدل مهدوی، ‌در مقایسه با تمامی جباران روی زمین بیشتر باشد، چرا كه همه آنان به خوبی می‏دانند كه شعله‏های آتشفشان انقلاب او از درون كاخ‏هایشان شعله‏ور شده، تاج و تختشان را واژگون ساخته و همه آنان را قبل از دیگر حاكمان ستمگر و جباران فاسد، نابود خواهد كرد.

در پرتو این دیدگاه بیدادگرانه و به خاطر عظمت و اهمیت قضیه مهدویت و خطری كه این مساله برای منافع دشمنان اسلام و ماهیت آنان دارد‌،‌ ما باید به ابعاد سیاسی و تاریخی در ورای تهاجم فرهنگی ددمنشانه و تشكیكی كه در گونه گونه توطئه‏های زیركانه‌ آنان علیه اعتقاد به مهدویت،‌ در اشكال قدیم و جدید آن دارد،‌ توجه كافی داشته باشیم.

پی نوشت‏ها:

1ـ الجامع الاحكام القرآن ،ج 8 ، ص111.

2ـ الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور ، ج 1 ، ص 264.

3ـ همان، ج 7 ، ص 386.

4ـ روح المعانی ، ج 25 ، صص 5-6 .

5ـ نورالبصار ، ‌ص 343 .

6ـ همان، ‌ص 349.

7ـ المسند، ج 3 ،‌ ص 37.

8ـ فرائد المسطین ،‌ج2 ، ص325.

9ـ سنن ابی داود، ج 2 ، ص 256.

10ـ صحیح بخاری ،‌ج 2 ، ص 256.

11ـ كنزالعمال ، ج 14 ، ص 275.

12ـ عرف الوردی فی اخبار المهدی ، ج 2، ص 81 .

13ـ همان ، حدیث 182.

14ـ ‌فرائد السمطین ، ج2 ،ص 312.

15ـ الحاوی للفتاوی ، ج 2 ، ص 132.

16ـ الصواعق المحرقه ، ص 162.

17ـ الجامع الصحیح و سنن ، ج 5 ،‌ ص 565.

18ـ سنن ، ج 4 ، ‌ص 106.

19ـ كمال‏الدین ، ج 1 ، ص 240 ،‌ ح64 و نیز بحارالانوار ، ج 23 ، ص 147 ، ح 110.

20ـ كفایه الاثر ، ص 223 و نیز بحار الانوار ، ج 36 ، ص 383 ، ح 1.

21ـ كمال الدین ، ج 1 ، ص 317 ،‌ح 2 و نیز بحارالانوار ، ج 51 ،‌ص 133 ،‌ح 3.

22ـ كمال الدین ، ج 1 ، ص 33 و نیز بحار الانوار، ج 42، ‌ص 317.

23ـ كمال الدین ، ج 2 ، ص 376  همان ،‌ج 52،‌ص 222.

24ـ مروج الذهب ، ج 4 ، ‌ص 199.

25ـ مصلح جهانی و مهدی موعد از دیدگاه اهل‏سنت ، ص 124 .

26ـ ‌النهایه ، ج 5 ، ص 254.

27ـ فتوحات مكیه ، ج 3، ص 332.

28ـ شرح نهج البلاغه ،ج2 ، ص 535.

29ـ منهاج السنه النبویه ، ج 4 ، ص 11.

30ـ مقدمه ابن خلدون ، ص 367.

31ـ الرهان فی علامات مهدی آخرالزمان ، ص 182.

32ـ موسوعه الامام المهدی ، ج 1،‌ص 99 ، و 598.

33ـ تفسیر المنار ، ج 6 ،‌ص 57.

34ـ مجله الجامعه الاسلامیه ، ‌شماره سوم.

35ـ فتح الباری ، ج 5 ، ص 362.

36ـ مجله تمدن اسلامی ، شماره 22 ،‌ص 643.

37ـ سنن ابن ماجه ، ج 2 ، ح4086 و نیز تاریخ بخاری ، ج 3 ، ص 346 .

38ـ الغیبه ، ص 112.

39ـ بحارالانوار ، ج 52 ، ص 206 ، ح40.

40ـ سنن ابن ماجه ، ج 2 ، ص 982 ، ح2779.

41ـ الحاوی للفتاوی ، ج 2 ، ص 81.

42ـ ینابیع الموده ، ص 421.

43ـ سنن ابن ماجه،ج 2 ، ص 4088.

44ـ مسند احمد ، ج 5 ، ص 227.

45ـ صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 221 ،‌ح7.

46ـ صحیح بخاری ،‌ج 3 ، ص 86.

47ـ بحار الانوار ، ج 52 ،‌ص 191 ،ح4.

48ـ صحیح بخاری ، ج 4 ،‌ص 205 ونیز صحیح مسلم ، ج 1، ص 136.

49ـ صحیح مسلم ، ج 1 ،‌ص 137.

50ـ سنن الدانی ، ص 143و نیز مسند احمد ، ج 3 ،‌ص 345.

كتابنامه:‌

1ـ آكوسی بغدادی ، سید محمود ، روح المعانی ، ج 25 ، احیاء التراث العربی .

2ـ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ، ج2 ، مصر.

3ـ ابن اثیر ،‌النهایه ، ج 5 .

4ـ ابن عربی ، فتوحات مكیه ، ج 3.

5ـ ابن خلدون ، مقدمه ابن خلدون.

6ـ ابن ماجد ، سننن ,  ج 2.

7ـ ابو عیسی محمد بن عیسی بن سوره، الجامع الصحیح و سنن ترمذی ، ج 5.
 

..........................

پایان پیام/ م 222