به گزارش خبرنگار ابنا، رييس پژوهشكده علوم سياسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ويژگيهاي خاص فلسفۀ ملاصدرا را الهام گرفته از واقعيات جامعه دانستند. ايشان افزودند در قرن 12 جامعه از اوضاع خودش آگاه شد و به فلسفۀ ملاصدرا رجوع كرد. وي نگاه ملاصدرا به انسان و حركت از قوه به فعل و از نقص به كمال را و به تعبيري اثبات تجرد نسبي قوۀ خيال، جسمانيه الحدوث و روحانيه البقا بودن انسان بر مبناي حركت جوهري و حتي بحث اتحاد عاقل و معقول را از ظرفيتها و نكات كليدي اقبال به فلسفۀ اين فيلسوف دانستند. وي با بيان اينكه قبل از ملاصدرا تفكر غالب در جامعه تفكر مشائي و از بالا به پايين بود، و شاه اسماعيل صفوي هم طبق همين نگاه خود را مرشد كامل ميپنداشت و شأن خود را اجل از دخالت در امور دنياي مردم ميدانست و از همين روست كه براي خودش وكيل تعيين ميكند؛ وكيل السلطنه، نه صدر اعظم. اما اين نگاه قداستآميز بعد از شكست صفويه در جنگ چالدران از بين ميرود و در سراشيب نزول قرار ميگيرد، تا وقتي كه حكومت به دست كريم خان ميرسد و او خود را وكيلالرعايا مينامد؛ يعني وكيل مردم. و كاملاً نگاه عوض ميشود؛ از پايين به بالا. ايشان كه در جمع محققان و اساتيد حوزه و دانشگاه صحبت ميكردندافزودند: نگاه اول مبتني بر انسانشناسي ابن سينا و مشائيان است، چون آنها قائل به دو گانگي روح و بدن هستند. و در واقع بر اين باورند كه بعد از پيدايش بدن، روح به آن ملحق ميشود، اما نگاه ملاصدرا و حكمت متعاليه به پيدايش انسان اينگونه نيست، بلكه صدرالمتألهين طبق نظريۀ معروف حركت جوهري معتقد است روح در دامن جسم زاده ميشود، و به سيرش به سمت كمال ادامه ميدهد تا به تجرد برسد. طبق همين دو مبنا رابطۀ زندگي دنيايي و زندگي خدايي هم دو جور تعريف ميشود، در يكي جدا و به كنار، و در ديگري پيوسته و با هم. در ديدگاه مشائي انسان فقط مدني بالطبع تعريف ميشود كه به اجتماع نياز دارد و براي عرفان بايد به سراغ مقامات العارفين ابن سينا برود و در ديگاه صدرا المتألهين انسان موجودي است كه استعدادهايي دارد كه در اجتماع به فعليت ميرسد و بايد طبق حركت جوهري ارادي به سمت كمال حركت كند و استعدادهايش را شكوفا كند. دكتر فتحاللهي افزودند: فقاهت هم اينجا مهم ميشود و فقها به مرجع تقليد تبديل ميشوند و مردمي كه روزي دست شاه اسماعيل را ميبوسيدند، در مقابل مراجع خضوع ميكنند، چرا كه مرجع يكي از بچههاي همين مردم است كه درس خوانده و حالا تقدس پيدا كرده و اين همان تقدسي است كه از بالا به پايين آمده است. ايشان افزودند: حتي در سبكهاي شعري هم از كريم خان به بعد ما شاهد دورۀ بازگشت هستيم. بازگشت به سبك خراساني؛ البته ويژگي سبك خراساني توجه به مظاهر مادي طبيعت چون گل و بلبل و كوه و ... ميباشد، اما اين بازگشت، يك نوع توجه به ماده است كه ميخواهد از درونش كمال و معنويت استخراج كند. ايشان اين بازگشت را هم نمونهاي از حركت جوهري ميداند. در ادامه هم، اساتيد، پژوهشگران و محققان به طرح سؤالات و اظهار نظر پرداختند. گفتني است اين نشست در ادامه سلسله نشست هاي فلسفه سياسي متعاليه مي باشد كه توسط دبيرخانه هايش سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه برگزار مي گردد. |
انتهاي پيام/107
.......................