خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۴۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۲۶ مهر
۱۴۰۱
۶:۰۸:۲۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
1314804

سخنی از آیت الله مصباح یزدی؛

دارویی برای همه امراض روحی

اگر انسان باور کند این پولی که جیبم هست مال خداست، وقتی می‌بیند کسی محتاج است و نیازمند، خیلی سختش نیست که به او بدهد. می‌گوید مال کس دیگری است می‌دهم به او. خدا این پول را گذاشته در جیب من که من بدهم به کس دیگری و ثوابش را ببرم. چرا نکنم؟

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مرحوم آیت الله «محمدتقی مصباح یزدی» از علما و بزرگان حوزه علمیه قم و از اساتید اخلاق، در بیانی به شرح زیر دارویی برای همه امراض روحی معرفی کرده است:

«خیلی خوب است که انسان دارویی پیدا کند که بشود با آن همه امراض روحی را معالجه کرد. هر چه زحمت داشته باشد می‌ارزد. آن دارو این است که انسان خوب فکر کند و بیندیشد و یقین پیدا کند که ما هر چه داریم از خداست. هر چه در دست ماست عاریه است. به زبان سادۀ عوامانه بداند که ارث پدری نیست، نعمت خداست. هر چه خوبی دید نعمت خداست، هر چه کار خوب از دست‌مان بربیاید توفیق خداست. اگر توانستیم از گناهی مصون بمانیم باز توفیق خداست که بر شیطان غالب شدیم، اما اگر جایی زورمان نرسید، لغزیده‌ایم و مغلوب شده‌ایم، از ماست. اگر انسان این را باور کند، همه گرفتاری‌های روحی حل می‌شود، ریا و حسد برطرف می‌شود، بخل برطرف می‌شود.

اگر انسان باور کند این پولی که جیبم هست مال خداست، وقتی می‌بیند کسی محتاج است و نیازمند، خیلی سختش نیست که به او بدهد. می‌گوید مال کس دیگری است می‌دهم به او. خدا این پول را گذاشته در جیب من که من بدهم به کس دیگری و ثوابش را ببرم. چرا نکنم؟ اگر باورمان باشد مال خداست دادنش آسان است، اما اگر بگویم نه مال خودم است؛ "إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِنْدِي"، زحمت کشیدم الکی نیست. این دادنش مشکل است.

اگر آدم به عبادتی موفق بشود حالا هر جور عبادتی، اگر باور کند که این توفیق خداست و موهبت خدا و یک هدیه الهی است؛ حالا نماز باشد، روزه باشد کار خیر باشد، تحقیق علمی باشد، اختراع باشد، خدمت به خلق باشد ... خب وقتی مال خدا شد من به چه چیز بنازم؟ افتخار کنم که خدا نعمت خوبی داده است؟ خب خدا داده به تو چه؟ این افتخار ندارد. خدا داده پس شکر آن را به جا بیاور. اگر به هر نعمتی این طور نگاه کنیم که این عطیه الهی و عاریه‌ای است در دست من که خدا لطف کرده تا من از این راه به ثوابی برسم؛ یا خوشی دنیا یا ثواب آخرت. همه‌اش باید شکر خدا را بکنم و این نعمت‌ها را در راهی صرف کنم که از آن بیش‌تر خدا راضی باشد، اما اگر این گونه نگاه کنم که این من هستم که این را دارم و این را افتخار بدانم، مشکل پدید می‌آید؛ آن وقت بر نعمتی که دیگری دارد حسد می‌ورزم در حالی که باید بگوید این نعمت را خدا خواسته به او داده است. اگر خدا خداست و به کسی چیزی داد به من چه؟ من هم باید بگویم: خدایا به من هم بده!»

...............................................
پایان پیام/ 167