خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات
فرهنگی:
آنچه در ادامه میآید مقالهایست درباره نگاه اقتصادی حضرت امام رضا علیه السلام به جامعه و راهکارهای آن حضرت برای رشد و رونق اقتصادی.
**توصیههای امام رضا (ع) برای رشد و رونق اقتصادی**
اسلام به مبارزه با فقر اهتمام فراوان دارد، زیرا آن را فاجعهای ویرانگر میداند که باید از زندگی عمومی دور شود و ازاینرو توسعه اقتصاد، افزایش درآمد افراد و گسترش رفاه را بر عهده حاکمان مسلمان قرار داده است. ازجمله مواردی که اسلام به آن اهتمام میورزد، توسعه اقتصادی است، لذا بر حاکمان مسلمان واجب کرده است که پول بیتالمال را درراه توسعه کشاورزی، ایجاد پروژههای عمومی و موارد دیگری که باعث توسعه کشور و منافع عمومی میشود، خرج کنند. بااینحال، عباسیان در دوران ولایتعهدی امام رضا (ع) از این سیاست روی گردانیدند. آنها اموال بیتالمال را درراه هوسها و خوشیهای خود خرج میکردند و بندگان را به بردگی میگرفتند؛ ازاینرو این سیاست موجب انتقاد و تقسیم جامعه به دوطبقه شد:
طبقه اول، شامل سرمایهدارانی بود که ثروت جامعه را در دست داشتند، درحالیکه کاری جز بیکاری و تفریح و اسراف در حرام نداشتند.
طبقه دوم، شامل کارگران و کشاورزان بود که فقر و محرومیت در میان آن شیوع یافت.
این تقسیم در بین طبقات جامعه منجر به از دست دادن تعادل زندگی اقتصادی و آرامش در زندگی سیاسی و اجتماعی شد اما امام رضا (ع) با توجه به موقعیت زمان و نوع فسادی که رواج داشت، شیوههای خاصی را برگزیدند و با فساد در عرصههای مختلف مبارزه کردند که میتوان از این شیوهها نیز الگوبرداری داشت. بر این اساس و به منظور آبادانی دنیای امروز، به اندیشههای اقتصادی امام رضا(ع) اشاره میشود.
* رعایت امور اقتصادی نسبت به فقرا
امام
رضا (علیهالسلام) حامی بیپناهان و سرپرست افتادگان بود. ایشان با شیوههای
گوناگون بهصورت محرمانه باواسطهها و گاهی در نیمهشبهای تاریک به خانهی
نیازمندان میرفتند و به زندگی آنها میرسیدند.
زمانی
که فردی بدهکار میشد و طلبکار بر او سخت میگرفت، امام رضا (علیهالسلام) در این
شرایط یا به پرداخت بدهی او اقدام میکرد یا او را ضمانت میکرد تا بدهکار را از
آن مخمصه نجات بخشد. (حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب التجاره)
امام
رضا (علیهالسلام) در حدیثی به کسانی که از پرداخت اموالشان به تهیدستان و
بینوایان خودداری میورزند، چنین هشدار داده است:
«صاحب نعمت درخطر است و پرداختن حقوق خدا در آن نعمت بر او واجب
است؛ به خداى سوگند که خداوند بزرگ نعمتهایی به من میدهد؛ و من پیوسته دراینباره
بیمناکم تا آنگاهکه از عهدهی حقوقى که خدا بر من واجب کرده است درآیم.» (کلینی،
الکافی، ج 4، ص 399)
*پرهیز از اسراف
اسراف، عامل اصلی فقر و تهیدستی نیز به شمار میرود. سيره زندگاني حضرت حاكي از دوري از اسراف و تبذير
است و امام رضا علیهالسلام اسراف را عامل اصلي فقر و تهيدستي به شمار ميآوردند.
در روايتي كه (فضل بن شاذان) از امام رضا علیهالسلام نقل ميكند،
حضرت ضمن نامهها به مأمون و بيان مسائل مهمي از شريعت، به شمارش گناهان بزرگ ميپردازند
و ازجمله آنها به «اسراف و تبذير» اشاره ميكنند.
امام
رضا علیهالسلام درباره ميانهروي در مصرف ميفرمايند: «نسبت به مصرف مال در مورد خود و خانوادهات، معتدل و ميانهرو باش؛ زيرا
خداوند متعال ميفرمايد: اي رسول خدا! وقتي از تو ميپرسند كه چگونه خرج كنند، در
پاسخ آنان بگو: عَفْو و عَفْو؛ يعني ميانهروي.» (الحدیث، ج 3، ص
268)
و نيز
خداوند تعالي ميفرمايند: «بندگان شايسته كساني هستند كه به هنگام خرج، اسراف و
بخل نورزند.» ( الفرقان، آیه 67)
رونق و
شكوفايي اقتصادي، بيشك با اسراف و هدر دادن بيهوده اموال امكانپذير نيست و هرگز
شخص و ملت اسرافكار، به رشد اقتصادي نخواهد رسيد. ازاینرو، اسراف، آفت كار نيز
به شمار ميآيد زيرا آنكه هم كار ميكند و هم اسراف، مانند آن است كه در صندوقي
كه ته ندارد، پول ميريزد و بديهي است ثروتي براي اندوخته نخواهد شد و پيشرفتي
نخواهد كرد.
رسيدگي به محرومان و مستضعفان و برخورد مطلوب با آنان نيز از ديگر مهمترين جلوههاي اقتصادي مورد تأكيد در سيره و رفتار امام هشتم شيعيان محسوب ميگردد. رفتار عملي امام رضا علیهالسلام نمونه كامل انسانگرايي و انساندوستي است كه در دوران زندگي آن حضرت كاملاً شكوفا شده است. امام براي رفع نياز انسانها، تمام ثروت خود را در ميان مردم تقسيم ميكند. بهگونهای كه در نظر بينشهاي غیر الهی و دنياپرست، مورد خردهگيري قرار ميگيرد. ازاینرو، در روايتي چنين نقلشده است: «امام رضا علیهالسلام در خراسان همه اموال خود را در روز عرفه (ميان مردم و نيازمندان) تقسيم كرد. در اين هنگام فضل بن سهل گفت: اين كار زيان است. امام فرمودند: بلكه اين كار غنيمت و سود است. آنچه را كه براي دستیابی به پاداش الهي و كرامت انساني بخشيدي، غرامت و زيان مشمار.» (اعیان الشیعه، ج 2، ص 16) بنابراين، يكي از مهمترين معيارهاي برتري مسلمان، بخشش مالي و كمكرساني او به انسانهاي ديگر است؛ بهگونهاي كه حضرت در جاي ديگر فرمودند: «هر كس اندوه و مشكلي را از مؤمني برطرف نمايد، خداوند در روز قيامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.» (بحارالأنوار، ج 49، ص 101)
از احکام و آداب اسلامی درباره کارگر آن است که مزد او پیش از انجام کار تعیین شود. این کار، افزون بر آنکه از درگیری احتمالی میان کارگر و صاحبکار بر سر قیمت در پایان کار جلوگیری میکند، اثر روانی مثبتی نیز بر روحیه کارگر خواهد داشت. دراینباره حکایت زیر شنیدنی است.
سلیمان بن جعفری، از یاران امام رضا (ع) میگوید: «برای انجام برخی کارها خدمت امام (ع) بودم. چون کارم به پایان
رسید، خواستم مرخص شوم، ولی امام فرمود: «امشب نزد ما بمان!» سپس همراه امام به
خانه ایشان رفتم. هنگام غروب بود و غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها
غریبهای دید، پرسید: او کیست؟ عرض کردند: کارگر است؛ به ما کمک میکند و به او
چیزی خواهیم داد. امام رضا (ع) پرسید: «مزدش را تعیین کردهاید؟» گفتند:
نه! هرچه بدهیم، میپذیرد. امام ناراحت شد. من به حضرت عرض کردم: فدایتان شوم! خود را ناراحت نکنید. امام فرمود: «من بارها به اینها گفتهام هیچکس
را برای کاری نیاورید، مگر آنکه پیش از کار، مزدش را تعیین کنید. کسی که بدون
قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام دهد، اگر سه برابر مزدش بدهی، باز گمان میکند
مزدش را کم دادهای، ولی اگر با او قرارداد ببندی و به مقدار معینشده، پولی به او
بپردازی، از تو خشنود خواهد بود که بر اساس قرارداد عمل کردهای و اگر بیش از
مقدار تعیینشده، چیزی به او بدهی، هرچند کم و ناچیز باشد، میفهمد که بیشتر پرداختهای
و سپاسگزار خواهد بود.» ( شهید مطهری، داستان راستان، ص 132 و 133)
*مقابله با مفاسد اقتصادی
تذكر نسبت به انحرافات مالي و اقتصادي به حكام و
همچنين نزديكان از ديگر مسائل مورد تأكيد در سيره رضوي علیهالسلام است كه توجه به
آن ميتواند زمينه فضاي مناسبي جهت تحقق جهاد اقتصادي در جامعه اسوه اسلامي را
فراهم آورد و بهعنوان يكي از ضرورتهاي تحقق جهاد اقتصادي، مبنا و سرلوحه دستاندرکاران
نظام اسلامي قرار گيرد.
يكي از نكات بسيار مهم زندگي حضرت رضا علیهالسلام آن
است كه ايشان اگر دریکی از بستگان خويش، خلاف و انحرافي را در مسائل اخلاقي يا
سياسي يا اعتقادي ميديد، تذكر ميداد، انتقاد ميكرد، موضع ميگرفت و صرف
خويشاوندي باعث نميشد كه آن حضرت، از تذكر و نهي از منكر و داشتن موضع خودداري
كند.
ازاینرو بستگان آن حضرت، هرگز نميتوانستند از
خويشاوندي با او سوءاستفاده كنند. چون حضرت، اين اجازه و مجال را به آنان نميداد.
حتي بعضي را طرد ميكرد و افشا مينمود تا امر بر مردم مشتبه نشود و مردم بدبين
نشوند و خلافهاي آنان را بهحساب امام نگذارند.
ياسر، خادم آن حضرت ميگويد: «زيد بن موسي، (برادر امام رضا علیهالسلام) در مدينه خروج كرد و
دست به كشتار و آتشسوزي در خانههاي بنيعباس زد. ازاینجهت به «زيدالنار» معروف
بود. مأمون كسي را در پي او فرستاد. او را گرفتند و بهپیش مأمون آوردند. مأمون
گفت: او را پيش علي بن موسیالرضا (ع) ببريد. چون او را نزد آن حضرت آوردند، حضرت
به او فرمود:اي زيد! آيا سخن سفلگان كوفه مغرورت كرده است كه گفتهاند: فاطمه علیهماالسلام
چون عفاف ورزيد، خداوند، ذريه او را بر آتش حرام كرد؟ اين سخن فقط درباره حسن و
حسين علیهماالسلام است. اگر خيال ميكني كه گناه كني و وارد بهشت شوي و موسي بن جعفر
(ع) هم كه اطاعت خدا را كرده وارد بهشت شود، پس با اين حساب، تو نزد خداوند گراميتر
از موسي بن جعفر علیهالسلام هستي؟! به خدا سوگند، هیچکس به پاداش خدا نميرسد
مگر با اطاعت او. اگر خيال ميكني كه تو با معصيت خدا به پاداش ميرسي، گمان بدي
كردهاي!... زيد گفت: من برادر تو و پسر پدرت هستم. حضرت فرمود: تو تا وقتي برادر مني كه خداي متعال
را اطاعت كني.» (بحارالأنوار، ج 49، ص
217)
آري، ميبينيم كه حضرت با برادرش كه دست به ارتكاب
خلاف زده، اینگونه برخورد تند ميكند تا هم موضع خود را روشن كرده باشد، هم خطاي
انديشه برادر را گوشزد كند و هم ملاكها را بيان نمايد. (بحارالأنوار، ج 49، ص 218)
.................................
پایان پیام / 272