خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
۱۸:۲۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۰ آبان
۱۴۰۱
۱۵:۵۳:۲۷
منبع:
ابنا
کد خبر:
1322044

ابنا شهرستان‌ها . رشت

شاعر شعر عاشورایی «کربلا منتظر ماست بیا تا بریم» درگذشت

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان گفت: «ابولقاسم حسینجانی»، شاعر برجسته گیلانی و خالق اثر عاشورایی «کربلا منتظر ماست بیا تا بریم» در سن 73 سالگی درگذشت.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت (ع) – ابنا – «رضا ثقتی» امروز جمعه، 20 آبان 1401 در جمع خبرنگاران ضمن تسلیت درگذشت شاعر برجسته گیلانی، اظهار کرد: «ابوالقاسم حسینجانی» شاعر، نویسنده و مترجم گیلانی و خالق شعر ماندگار «کربلا منتظر ماست» در سن ۷۳ سالگی در رشت دعوت حق را لبیک گفت.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با بیان اینکه مرحوم «ابولقاسم حسینجانی»، ۱۲ شهریور ۱۳۲۸ در بندر انزلی به دنیا آمد و از ۱۲ سالگی پا به دنیای شعر و شاعری گذاشت، افزود: این شاعر و نویسنده نامی گیلان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مناصبی چون فرماندار بندر انزلی و نخستین نماینده این شهرستان در مجلس شورای اسلامی هم انجام وظیفه کرده است.

وی ادامه داد: اگرچه بخش اعظمی از زندگی مرحوم حسینجانی در امور اجرایی و مدیریتی سپری شد، اما شهرت وی بیشتر به پشتوانه چهره ادبی او و فعالیتش در زمینه‌های شعر، نویسندگی، مترجمی و تدریس است.

ثقتی تصریح کرد: شعر معروف «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» و کتاب هایی، چون «حسین احیاگر آدم»، «جغرافیای رازها» و «عشق کبریت نیست که بی‌خطرش را بسازند» از مهم‌ترین آثار «ابوالقاسم حسینجانی» است.

وی اعلام کرد: آیین وداع با شاعر عاشورایی و دفاع مقدس گیلان، ابوالقاسم حسینجانی، فردا شنبه (21 آبان 1401) از ساعت ۱۰ صبح در گلزار شهدای رشت برگزار می‌شود.

متن کامل شعر «کربلا منتظر ماست بیا تا بریم» سروده مرحوم «ابوالقاسم حسینجانی» در ادامه بخوانید:


جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم

کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

 

ایستاده ست به تفسیر قیامت زینب

آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

 

خاک در خون خدا می شکفد، می بالد

آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم

 

تیغ در معرکه می افتد و برمی خیزد

رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم

 

از سراشیبی تردید اگر برگردیم

عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم

 

دست عباس به خون خواهی آب آمده است

آتش معرکه پیداست بیا تا برویم

 

زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان

راه ما از دل دریاست بیا تا برویم

 

کاش ای کاش که دنیای عطش می فهمید

آب مهریه ی زهراست بیا تا برویم

 

چیزی از راه نمانده ست چرا برگردیم

آخر راه همین جاست بیا تا برویم

 

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت

تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم

--------------------

پایان پیام/۳۴۴