به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ 13 ساله بود که عروس حاج آقا خالقیپور شد و راهی خانه بخت شد، خانهای که برایش پر از خیر و برکت و خاطرات شیرین بود.
«فروغ منهی» مادر شهیدان خالقیپور که اسوه ایثار و بخشش و فداکاری است، سه فرزندش را تقدیم نظام و انقلاب کرده است.
اولین شهید این خانواده«داود خالقیپور» متولد سال 1344 و در سال 1362 یعنی در 18 سالگی و در عملیات پر افتخار و غرور آفرین خیبر و در جزیره مجنون به شهادت رسیده است.
دو شهید دیگر یعنی فرزند دوم و سوم خانواده«رسول و علیرضا»که به ترتیب متولد سالهای 1346 و 1350 بودند در سال 1367 و در سنین (19 و 16) سالگی در منطقه شلمچه و در آغوش یکدیگر آسمانی شدند.
حاج محمود خالقیپور نیز که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود، چند سال قبل درگذشت و به فرزندان شهیدش پیوست.
همین چند سال پیش بود که با وی به گفتوگو نشستیم و در مورد زندگیش پرسیدیم، میگفت: در ابتدای جنگ حاج آقا عازم جبهه شد و از سال 1360 تا 1367 جبهه بودند و به همین ترتیب هر زمان که نیاز میشد، پسرانم یکی یکی به جبهه اعزام میشدند. برای اعزام همه فرزندانم میرفتم و آنها را با دعای خیر بدرقه میکردم، اما یک خاطره از اعزام علیرضا پسر سومم دارم که هنوز هم آن را فراموش نکردهام.
خاطره مادر شهیدان خالقیپور از شهید آوینی
به یاد دارم زمان اعزام آخرین پسرم یعنی(علیرضا)، خبرنگاری با من مصاحبه کرد و از من پرسید شما همسرتان در جبهه است؟ گفتم: بله.
دوباره سوال کرد: پسر بزرگتان شهید شده و دومین پسرتان در جبهه است؟ پاسخ دادم: بله.
سوال کرد، الان برای چه به اینجا آمدهاید؟ گفتم آمدهام سومین پسرم را راهی کنم.
سوال کرد، باز هم پسر دارید؟ پسر کوچکم که در آن زمان دو سال داشت را نشانش دادم و گفتم یک دختر هم دارم.
پرسید، الان ناراحت نیستید؟ گفتم خیلی ناراحتم، گفت اگر ناراحت هستید، چرا رضایت دادید که پسر سومتان هم به جبهه برود، گفتم از این ناراحتم که چرا پسر کم دارم و ای کاش به تعداد موهای سرم پسر داشتم و در این راه فدا میکردم.
خبرنگار بدون اینکه پاسخی بدهد، اشک در چشمانش جمع شد و حرفی نزد، گفت مادر حرفتان را دوباره تکرار کنید، دوباره گفتم؛ بعدها فهمیدم آن خبرنگار شهید «آوینی» بود.
هرگز سر سفره جمع نبودیم!
میگوید هرگز سر سفره با هم جمع نبودیم و همیشه یکی یا دو نفر و یا همزمان همشون در جبهه بودند.
یاد گذشتگان آنقدر برایش شیرین است که به گفته خودش به یاد فرزندان شهیدش هر از چندگاهی تصویر پروفایلش را عوض میکند، این روزها تصویر «رسول» پسر دومش در پروفایل قرار دارد، سؤال میکنم: مادر چرا تصویر «رسول» در پروفایلتان است، جواب میدهد: علت ندارد، عکس هر سه شهید را دارم و هر از چندگاهی عکس یکی را در پروفایل قرار میدهم.
بدرقه تیم ملی به جام جهانی
اما این مادر بزرگوار و اسوه صبر و استقامت دیروز میهمان اعضای تیم ملی بود و آنها را برای راهی شدن به جام جهانی 2022 قطر از زیر قرآن رد کرد و برای آنها از سر دلسوزی و حس مادرانه توصیههایی نیز داشت.
در حاشیه مراسم بدرقه تیم ملی به جام جهانی، مادر شهیدان خالقیپور در مراسم بدرقه ملیپوشان اظهار داشت: تک تک شما فرزندان من هستید. دلم برای تک تک شما میتپد. اگر اجازه بدهند دستانتان را میبوسم. زیرا همه شما فرزندان و چشم و چراغ این ملت هستید.
وی افزود: به من قول بدهید که همانطور که زیبا بازی کنید، با اخلاق ورزشی پرچم ایران را به دنیا بشناسانید. هر خانواده فرزندانی دارد. ما خانواده ایران بزرگ هستیم. در یک خانواده ممکن است تنش ایجاد شود. هر خانواده کمبود دارد و همه میدانیم مشکلاتی هست. اما اعضای خانواده مشکلات را در بیرون نشان نمیدهند.به برخی حرفها کاری ندارم اما اینجا آمدهام تا بگویم اینگونه نیست که میخواهند ایران را نشان دهند. همه ما اعضای خانواده ایران هستیم. یک چیز را هم از شما میخواهم به عنوان یک خانواده و میخواهم قولی بدهید هر کاری از دستتان بر میآید برای ایران انجام دهید. قول بدهید حرف خانوادگی در دنیا پخش نشود.
مادر شهیدان خالقیپور اضافه کرد: مانند فرزندان خودم با شما صحبت میکنم و بلد نیستم کلاس بگذارم. میخواستم اینجا بیایم و برای شما اسفند دود کرده و راهیتان کنم. قول میدهم اگر زنده بودم در بازگشت شما به استقبالتان بیایم.
گفتنی است، در این مراسم پیراهن شماره 7 تیم ملی نیز به مادر شهیدان خالقیپور اهدا شد.
...........................
پایان پیام/ 268