به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) - ابنا - همزمان با سالروز ارتحال علامه سید
محمدحسین طباطبایی(ره) آيت الله «محمدجواد فاضل لنکرانی» در ابتدای درس
اصول خود به ویژگی های شخصیتی، اخلاقی و علمی ایشان پرداخت و گفت: انصاف
این است که علامه طباطبایی یکی از شخصیتهای کمنظیر در بین علمای اسلام
بود.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) درباره ویژگی ها و شاخصه های علمی علامه طباطبایی اظهار کرد: در مورد جهات علمی این مرد بزرگ نمیشود در یک جلسه یا چند جلسه سخن گفت، باید برای مباحث فلسفی او و تعلیقات ایشان بر اسفار یک بحث مستقلی داشت، برای حاشیه مهم و خوبی که بر کفایه دارند باز باید یک بحث دیگری داشت، برای تسلط و انسی که این مرد بزرگ با روایات داشت که ایشان به نظر میرسد قبل از آنکه با قرآن انس داشته باشد با روایات انس داشت.
وی با تأکید بر اینکه علامه طباطبایی با روایات بسیار مأنوس بود، ادامه داد: یک تفسیری قبل از تفسیر المیزان نوشته بودند و شروع کرده بودند که تفسیر روایی این کتاب شریف است. حواشیای که ایشان بر بحار مرحوم مجلسی و بر آنچه که مرحوم مجلسی به عنوان بیان در ذیل احادیث آورده، خودش نکات بسیار علمی، دقیق و جدیدی دارد و واقعاً تأسف از اینکه او ناتمام و ناقص ماند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه علامه طباطبایی در بعد تفسیری هم دارای برجستگی های فراوانی است، اظهار کرد: این انسی که با آیات قرآن داشته و این تسلطی که در حد خودشان بر مضامین قرآن داشت. نسبت به تفسیر قرآن معروف این است که ایشان روش القرآن یفسر بعضه بعضا را پیش گرفت، در حالی که این به عنوان یک روش تفسیری که بگوئیم ایشان اختیار کرده نیست، طبق همین مطالبی که در بحث محکم و متشابه و تأویل دارند اصلاً ایشان اثبات میکند که ساختار قرآن به نحوی است که این روش مما لابدّ منه است و اگر کسی این روش را توجه نکند نمیتواند به آن مقداری که خدای تبارک و تعالی در اختیار بشر قرار داده دسترسی پیدا کند.
وی افزود: گاهی برخی میگویند این القرآن یفسر بعضه بعضا به نحو موجبه جزئیه است، در بعضی از موارد مطرح است، در حالی که طبق برهانی که ایشان آورده، آن مقدمات خمسهای که ایشان ذکر کرده در ذیل آیه هفتم سوره آل عمران، بر اساس آن همه قرآن این چنین است.
آیت الله فاضل لنکرانی به ویژگی های منحصر به فرد تفسیری علامه طباطبایی پرداخت و گفت: حالا بشر به یک مقدارش میتواند دسترسی پیدا کند، به بسیاری از آن هم شاید نتواند دسترسی پیدا کند، بالأخره همین که متشابهات باید به محکمات ارجاع داده شود، همین که این کتاب یک امّالکتاب دارد به همین معناست که با این ام الکتاب بقیهی آیات قرآن را باید تفسیر و تبیین کنیم، لذا این نکته خیلی مهم است چون در اذهان خیلیها که گاهی اوقات صحبت میشود میگویند ایشان این روش را برگزید، به این معناست که میتوانست این روش را هم نداشته باشد! در حالی که ایشان میگوید غیر از این روش دیگری نیست در درجه اول باید قرآن را با خود قرآن تفسیر کرد، بعد نکته مهم این است که ولو از نظر مبنای اصولی ایشان معتقد است به اینکه خبر واحد در تفسیر قرآن حجیت ندارد و علت اینکه در تفسیر المیزان بحث روایی را در آخرین مرحله مطرح میکنند همین مبناست.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ابراز داشت: اما یک نکته را باید توجه کرد که ایشان نتیجهای که معمولاً از آیات قرآن به دست میآورند با روش القرآن یفسر بعضه بعضا همان نتیجهای است که در روایات است، یعنی اینطور نیست که به روایات اهتمام نداشته باشد حالا ایشان میگوید روایات در تفسیر قرآن حجّیت ندارد فقط میفرماید روایات در بحث احکام حجیت دارد، اما اعتنا دارد به روایاتی که فریقین نقل میکنند و یک تنسیق خاص و یک ارتباط خاص و یک نتیجهی خیلی خوبی را از روایات استخراج میکند و بعد آن نتیجه را با نتیجهای که در القرآن یفسر بعضه بعضا هست منطبق میکند، این نکته خیلی حائز اهمیت است که ولو آن مبنای اصولی را دارد ولی سبب نشده که ایشان اهتمام به سنّت و به روایات نداشته باشد.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) درباره ویژگی ها و شاخصه های علمی علامه طباطبایی اظهار کرد: در مورد جهات علمی این مرد بزرگ نمیشود در یک جلسه یا چند جلسه سخن گفت، باید برای مباحث فلسفی او و تعلیقات ایشان بر اسفار یک بحث مستقلی داشت، برای حاشیه مهم و خوبی که بر کفایه دارند باز باید یک بحث دیگری داشت، برای تسلط و انسی که این مرد بزرگ با روایات داشت که ایشان به نظر میرسد قبل از آنکه با قرآن انس داشته باشد با روایات انس داشت.
وی با تأکید بر اینکه علامه طباطبایی با روایات بسیار مأنوس بود، ادامه داد: یک تفسیری قبل از تفسیر المیزان نوشته بودند و شروع کرده بودند که تفسیر روایی این کتاب شریف است. حواشیای که ایشان بر بحار مرحوم مجلسی و بر آنچه که مرحوم مجلسی به عنوان بیان در ذیل احادیث آورده، خودش نکات بسیار علمی، دقیق و جدیدی دارد و واقعاً تأسف از اینکه او ناتمام و ناقص ماند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه علامه طباطبایی در بعد تفسیری هم دارای برجستگی های فراوانی است، اظهار کرد: این انسی که با آیات قرآن داشته و این تسلطی که در حد خودشان بر مضامین قرآن داشت. نسبت به تفسیر قرآن معروف این است که ایشان روش القرآن یفسر بعضه بعضا را پیش گرفت، در حالی که این به عنوان یک روش تفسیری که بگوئیم ایشان اختیار کرده نیست، طبق همین مطالبی که در بحث محکم و متشابه و تأویل دارند اصلاً ایشان اثبات میکند که ساختار قرآن به نحوی است که این روش مما لابدّ منه است و اگر کسی این روش را توجه نکند نمیتواند به آن مقداری که خدای تبارک و تعالی در اختیار بشر قرار داده دسترسی پیدا کند.
وی افزود: گاهی برخی میگویند این القرآن یفسر بعضه بعضا به نحو موجبه جزئیه است، در بعضی از موارد مطرح است، در حالی که طبق برهانی که ایشان آورده، آن مقدمات خمسهای که ایشان ذکر کرده در ذیل آیه هفتم سوره آل عمران، بر اساس آن همه قرآن این چنین است.
آیت الله فاضل لنکرانی به ویژگی های منحصر به فرد تفسیری علامه طباطبایی پرداخت و گفت: حالا بشر به یک مقدارش میتواند دسترسی پیدا کند، به بسیاری از آن هم شاید نتواند دسترسی پیدا کند، بالأخره همین که متشابهات باید به محکمات ارجاع داده شود، همین که این کتاب یک امّالکتاب دارد به همین معناست که با این ام الکتاب بقیهی آیات قرآن را باید تفسیر و تبیین کنیم، لذا این نکته خیلی مهم است چون در اذهان خیلیها که گاهی اوقات صحبت میشود میگویند ایشان این روش را برگزید، به این معناست که میتوانست این روش را هم نداشته باشد! در حالی که ایشان میگوید غیر از این روش دیگری نیست در درجه اول باید قرآن را با خود قرآن تفسیر کرد، بعد نکته مهم این است که ولو از نظر مبنای اصولی ایشان معتقد است به اینکه خبر واحد در تفسیر قرآن حجیت ندارد و علت اینکه در تفسیر المیزان بحث روایی را در آخرین مرحله مطرح میکنند همین مبناست.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ابراز داشت: اما یک نکته را باید توجه کرد که ایشان نتیجهای که معمولاً از آیات قرآن به دست میآورند با روش القرآن یفسر بعضه بعضا همان نتیجهای است که در روایات است، یعنی اینطور نیست که به روایات اهتمام نداشته باشد حالا ایشان میگوید روایات در تفسیر قرآن حجّیت ندارد فقط میفرماید روایات در بحث احکام حجیت دارد، اما اعتنا دارد به روایاتی که فریقین نقل میکنند و یک تنسیق خاص و یک ارتباط خاص و یک نتیجهی خیلی خوبی را از روایات استخراج میکند و بعد آن نتیجه را با نتیجهای که در القرآن یفسر بعضه بعضا هست منطبق میکند، این نکته خیلی حائز اهمیت است که ولو آن مبنای اصولی را دارد ولی سبب نشده که ایشان اهتمام به سنّت و به روایات نداشته باشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم اظهار کرد: در
هر صورت واقع مسئله این است که من وقتی در این شخصیت دقت میکردم، ایشان
تربیت شده مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانی است، مرحوم محقق اصفهانی سطر به
سطر نهایة الدرایه ایشان در حاشیه کفایه یا حاشیه مکاسبش عن فکرٍ عن
تفکرٍ و از روی فکر و اندیشه است، واقعاً گاهی اوقات به این نتیجه میرسم
که اصلاً لحظهای نبوده که
این مرد در حال فکر نباشد، آنچه که در ایشان است در مرحوم آقای طباطبائی هم در این تفسیر قرآن به خوبی مشهود است.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی دائم الفکر بود، گفت: من قبلاً یک وقتی عرض کردم به جای اینکه ما دائم الذکر و ذکر لسانی باشیم دائم الفکر باشیم، خود این فکر ذکر است البته از مصادیق ذکر است ولی به جای اینکه ما به ذکر لسانی استدامه و دوام داشته باشیم دائم الفکر باشیم، اصلاً تا حالا در زندگی علمی خودتان فکر کردید چقدر قدرت فکر کردن دارید؟ این خودش خیلی مهم است چند دقیقه من میتوانم فکر کنم درباره یک موضوع علمی میخواهم اندیشه کنم، اول تأملی میکنم بلا فاصله تمام میشود! فکر خیلی مهم است یعنی این قدرت فکری که خدا به بشر عنایت کرده و واقعاً هم این قدرت فکری در روایات داریم حیات القلب التفکر، انسان باید فکر کند، در مسائل علمی، تفسیر قرآن، فقه، اصول، حدیث، فلسفه، آنجا به جای خودش روی مسائل سیاسی فکر کند، روی مسائل اخلاقی، روی مسائل اجتماعی، حتی در مسائل زندگی انسان با فکر به نتایجی در هر بُعدی باید برسد، این شخصیت مثل استادش موفق به تفکر بوده، انسان حس میکند که غالب اوقاتش (نگوئیم همه اوقات) مقرون به فکر و تفکر بوده و این باید برای ما و برای همه حوزویان الگو باشد.
آیت الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه من معتقدم که واقعا هنوز قدر تفسیر المیزان در حوزههای علمیه شناخته نشده، خاطر نشان کرد: هنوز روی ابتکارات و نکات بدیع و جدیدی که مرحوم آقای طباطبائی در این تفسیر آوردند کار اساسی و علمی نشده، آنهایی که واقعاً دستی بر تفسیر و فلسفه دارند باید بیایند این ابتکارات را استخراج کنند، بسیاری از اشکالاتی که کسانی که منتقد به مرحوم علامه هستند به ایشان دارند، در کلمات ایشان و با مقدمات استدلالی که ایشان ذکر میکند ممکن است آن اشکالات حل شود، البته نمیگوئیم هر نظری هم که ایشان داده صحیح است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ابراز داشت: مرحوم والد ما خودشان سالها در خدمت مرحوم علامه هم اسفار خواندند و هم تفسیر خواندند، ایشان گاهی اوقات در بعضی از آیات اشکالات اساسی بر مرحوم علامه داشتند، در همین بحث آیه تطهیر جاهایی بر مرحوم علامه نقد دارند، بالاخره نقد را که نمیشود بابش را بست، بگوئیم آنچه ایشان فرموده همه مطلب همین است و غیر از این مطلبی نیست. نه، ولی فهم آنچه که ایشان به میدان آورده اول مسئله است و باید روی این کار بشود و من هنوز یک کار جدی و اساسی ندیدم، گرچه آنچه را که بعضی از اساتید بزرگ ما در تفسیرشان از مرحوم علامه آوردند مبانی ایشان را به میدان آوردند اما باز باید حوزههای علمیه تلاش بیشتری را ان شاء الله داشته باشند.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی دائم الفکر بود، گفت: من قبلاً یک وقتی عرض کردم به جای اینکه ما دائم الذکر و ذکر لسانی باشیم دائم الفکر باشیم، خود این فکر ذکر است البته از مصادیق ذکر است ولی به جای اینکه ما به ذکر لسانی استدامه و دوام داشته باشیم دائم الفکر باشیم، اصلاً تا حالا در زندگی علمی خودتان فکر کردید چقدر قدرت فکر کردن دارید؟ این خودش خیلی مهم است چند دقیقه من میتوانم فکر کنم درباره یک موضوع علمی میخواهم اندیشه کنم، اول تأملی میکنم بلا فاصله تمام میشود! فکر خیلی مهم است یعنی این قدرت فکری که خدا به بشر عنایت کرده و واقعاً هم این قدرت فکری در روایات داریم حیات القلب التفکر، انسان باید فکر کند، در مسائل علمی، تفسیر قرآن، فقه، اصول، حدیث، فلسفه، آنجا به جای خودش روی مسائل سیاسی فکر کند، روی مسائل اخلاقی، روی مسائل اجتماعی، حتی در مسائل زندگی انسان با فکر به نتایجی در هر بُعدی باید برسد، این شخصیت مثل استادش موفق به تفکر بوده، انسان حس میکند که غالب اوقاتش (نگوئیم همه اوقات) مقرون به فکر و تفکر بوده و این باید برای ما و برای همه حوزویان الگو باشد.
آیت الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه من معتقدم که واقعا هنوز قدر تفسیر المیزان در حوزههای علمیه شناخته نشده، خاطر نشان کرد: هنوز روی ابتکارات و نکات بدیع و جدیدی که مرحوم آقای طباطبائی در این تفسیر آوردند کار اساسی و علمی نشده، آنهایی که واقعاً دستی بر تفسیر و فلسفه دارند باید بیایند این ابتکارات را استخراج کنند، بسیاری از اشکالاتی که کسانی که منتقد به مرحوم علامه هستند به ایشان دارند، در کلمات ایشان و با مقدمات استدلالی که ایشان ذکر میکند ممکن است آن اشکالات حل شود، البته نمیگوئیم هر نظری هم که ایشان داده صحیح است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ابراز داشت: مرحوم والد ما خودشان سالها در خدمت مرحوم علامه هم اسفار خواندند و هم تفسیر خواندند، ایشان گاهی اوقات در بعضی از آیات اشکالات اساسی بر مرحوم علامه داشتند، در همین بحث آیه تطهیر جاهایی بر مرحوم علامه نقد دارند، بالاخره نقد را که نمیشود بابش را بست، بگوئیم آنچه ایشان فرموده همه مطلب همین است و غیر از این مطلبی نیست. نه، ولی فهم آنچه که ایشان به میدان آورده اول مسئله است و باید روی این کار بشود و من هنوز یک کار جدی و اساسی ندیدم، گرچه آنچه را که بعضی از اساتید بزرگ ما در تفسیرشان از مرحوم علامه آوردند مبانی ایشان را به میدان آوردند اما باز باید حوزههای علمیه تلاش بیشتری را ان شاء الله داشته باشند.
...........................
پایان پیام/ 268