آیتالله «رضا استادی» عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت سالروز ارتحال علامه «سید محمدحسین طباطبایی» به ذکر نکاتی درباره تفسیر المیزان پرداخت و گفت: روشن است که علامه طباطبایی با تفسیر المیزان شناخته شده است، چنانکه تفسیر المیزان هم با عظمت ایشان شناخته میشود. گاهی گفته میشود این تفسیر یک دایرهالمعارف است و آنقدر مطالب خوب و محکمِ معارفی در این کتاب وجود دارد که تا کسی به درستی آن را مطالعه نکند به اهمیت آن پی نمیبرد. بنده به برخی از خصوصیات این تفسیر اشاره میکنم. تفسیر «المیزان» تفسیری اجتهادی محسوب میشود، برخلاف تفاسیر قبلی که نقل بر آنها حاکم است و حتی در تفسیر مهمی همانند «مجمعالبیان» نقل حاکم است.
* بررسی روایات در تفسیر المیزان
وی ادامه داد: المیزان را مجتهدی نوشته که بر فقه و اصول مسلط بود و مقدمات و مؤخرات را به خوبی میدانست. امتیاز دیگر تفسیر المیزان، بررسی روایات است که سابقه نداشته و در تفاسیر قبلی روایات هم نقل شده، اما ایشان اولین کسی است که روایات را بررسی کرده است؛ مثلاً میگوید این روایت مخالف قرآن است یا مؤید قرآن یا قرآن مؤید این روایت است. درباره این موضوع زیاد کار نشده، چراکه برخی فکر کردهاند چون علامه طباطبایی همه روایات را نقل نکرده ناقص است، در حالی که علامه روایاتی را که لازم بود نقل کرده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: برخی میگویند چون المیزان تفسیر قرآن به قرآن است با روایات کاری ندارد، در حالی که سراسر این تفسیر پر از روایت است و هر آیهای بحث روایی دارد و میتوان به آنها اعتماد کرد. یکی از امتیازات دیگر این تفسیر، توجه به شأن نزولهاست. ایشان بررسی کرد که کدام شأن نزول درست و کدام نادرست است.
از ویژگیهای دیگر این تفسیر توجه به امامت و ولایت شمرده میشود. آیات متعددی راجعبه اهل بیت(ع) در قرآن کریم وجود دارد و این آیات در تفاسیر مختلف بررسی شدهاند، اما علامه طباطبایی به تفاسیری که آیات را به خوبی بررسی نکردهاند پاسخ داده است.
* دیدگاه شهید مطهری درباره المیزان
وی تصریح کرد: درباره تفسیر قرآن به قرآن باید گفت که این روش از قبل بوده و در روایات ما هم گفته شده «إن القرآن يفسر بعضه بعضاً» اما این شیوه قبل از علامه طباطبایی بسیار کمرنگ بود. اگر مجمعالبیان را از ابتدا تا آخر مطالعه کنید شاید پنجاه مورد آن تفسیر آیه به آیه نباشد، اما علامه طباطبایی سعی کرده که از اول تا آخر قرآن به تفسیر قرآن به قرآن توجه کند. البته ابزار کار در زمان ایشان فراهم شد و علامه بسیار مسلط بودند. اگر غیر از علامه طباطبایی کسی چنین کاری را انجام میداد ممکن بود دچار لغزش شود و ایشان سعی کرد که مباحث فلسفی را وارد تفسیر نکند.
آیتالله استادی ادامه داد: تفسیر المیزان به زینت و افتخاری برای علم تفسیر تبدیل شده است. علامه طباطبایی فیلسوف، فقیه و اصولی بود و تفسیر قرآن ایشان جایگاه والایی دارد. شهید مطهری گفتهاند که این تفسیر کتابِ دم دست من است و شب و روز به آن مراجعه میکنم. لذا اگر ویژگیهای این تفسیر بیان شود، بیش از پیش به اهمیت آن پی میبریم. البته تفسیر المیزان کتابی دشوار است و مطالعه آن کار هر کسی نیست. بنابراین اگر قرار است در اختیار همه افراد قرار بگیرد، باید پاورقیهایی برای آن نوشته شود.
* راجع به تفسیر المیزان کار چندانی نشده است
وی گفت: بنده در جلسهای عمومی و مهم گفتم که راجع به تفسیر المیزان کار چندانی نشده و همان چاپ اول آن دائماً تکرار میشود و مدارک روایات در کتاب نیامده است. لذا باید در کنار بزرگداشتها و تعظیمهای ایشان، درباره این تفسیر کار شود. علامه طباطبایی مفسری مسلط به زبان عربی بود، اما ممکن است مصریها این قلم را نپسندند و میتوان این مشکل را با ویراش حل کرد.
* سادهزیستی علامه طباطبایی
آیتالله استادی درباره ساده زیستی مرحوم علامه طباطبایی هم بیان کرد: ایشان در کوچه ارک قم منزلی داشتند که الان تبدیل به مدرسه شده است. آن منزل بسیار ساده بود.
وی ادامه داد: ایشان با وجود عظمتی که داشتند، متواضع و سادهزیست بودند. در ترمینال همانند دیگران سوار ماشین میشدند و به تهران میرفتند و روند چاپ کتابها را پیگیری میکردند و به تنهایی رفت و آمد میکردند.
استادی به بیان نمونه دیگری از این ساده زیستی پرداخت و گفت: یک بار از مسجد شاه سابق و مسجد امام فعلی در تهران خارج شدند و می خواستند که به آن سمت خیابان بروند، اما ماشین به ایشان زد و مدتها پایشان شکسته بود.
......................................
پایان پیام/ 101