به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ هفتاد و دومین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشهای نهجالبلاغه» به صاحبامتیازی بنیاد بینالمللی نهج البلاغه و مدیرمسئولی آیتالله سید جمالالدین دینپرور منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بررسی و بازتاب انسان کامل و مقامات آن در نهج البلاغه و شاهنامه فردوسی»، «بررسی وظایف زیردستان و رعیّت نسبت به حاکم در بخش تاریخی شاهنامه و مقایسه آن با نهجالبلاغه»، «تنهایی و اقسام آن در آینه نهجالبلاغه»، «توسعه مفهوم انگیزه خدمت عمومی مبتنی بر نهج البلاغه»، «حذف و اضافه برگردان مشتقات باب استفعال و تأثیر آن در ترجمههای خطبههای نهجالبلاغه»، «سازه مفهومی خرد در نهج البلاغه امام علی(ع)»، «کاربست عناصر سینمایی در تصاویر بلاغی نهجالبلاغه»، «کارکرد عاطفی در ساختهای کلامی خطبه جهاد نهجالبلاغه در پرتو الگوی ارتباطی یاکوبسن»، «واکاوی چیستی و چرایی صبر اجتماعی بر مبنای سیره و کلام امام علی(ع)».
در چکیده مقاله «بررسی و بازتاب انسان کامل و مقامات آن در نهج البلاغه و شاهنامه فردوسی» میخوانیم: «انسان کامل از تعابیری است که عرفا در مباحث خود، پیرامون مسائل هستیشناختی به کار بردهاند. انسان کامل، کاملترین تجلّی عینی حق تعالی بوده و از این روی آینه تمامنمای جمال و جلال خداوندی و لاجرم واسطه در آفرینش امری و خلقی است. نهجالبلاغه و شاهنامه به معرفی، تفسیر و تبیین ویژگیهای انسانهای والا و کامل پرداخته است؛ بنا بر پژوهشهای پیشین، این دو کتاب به عنوان منبع مهم در روشهای دستیابی به آن محسوب میشوند. جستار حاضر به بررسی ویژگیهای انسان کامل و مقامات آن در نهجالبلاغه و شاهنامه پرداخته و با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بخشی از کلام امام علی (ع) و دیدگاه فردوسی درباره انسانهای برتر پرداختهاند. نتیجه حاصل از این پژوهش دستیابی به برائت از ویژگیهای ناشایست و جذب ویژگیهای پسندیده است؛ آنچه بیشتر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است؛ سجایای اخلاقی همانند: نیکی و احسان، عدالت و دادگری، خردورزی، وفای به عهد و حفظ اسرار است. این ویژگیها از دریچه علم اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است و هر کدام نشان دهندۀ جایگاه انسان کامل و جامع است. در این پژوهش درک این مفهوم از دریچه علم اخلاق مورد خوانش تطبیقی صورت گرفته و آنچه به دست آمده است، حاکی از آن است که ویژگیها و سجایای اخلاقی و نیز حضور انسان کامل در هر دو کتاب مورد مطالعه، بسامد بیشتری داشته است.»
در طلیعه مقاله «بررسی وظایف زیردستان و رعیّت نسبت به حاکم در بخش تاریخی شاهنامه و مقایسه آن با نهجالبلاغه» آمده است: «فردوسی حکیم و شاعر برجسته ایرانی با خلق کتاب سراسر پند و اندرز شاهنامه به عنوان شاهکاری حماسی، نماینده و معرّف هویّت ملّی و فرهنگی ایرانیان است. موضوع حکومتِ پادشاهان و مسائل مربوط به حاکم و رعیّت به شکلی فراگیر در بخش تاریخی شاهنامه نمود دارد که در نوع خود بینظیر است. وی توانسته است فرهنگ و تمدن ایرانی را به اسلام پیوند دهد. با توجّه به تأثیر آموزههای دینی و فرهنگ اسلامی در اندیشههای حکیم توس و همچنین تأثیر آن بر نگارش شاهنامه و وجود شباهتهای بسیار آن با آثار دینی، این مقاله به بررسی وظایف زیردستان و رعیّت نسبت به حاکم در بخش تاریخی شاهنامه (یعنی از پادشاهی «بهمن» تا پادشاهی «یزدگرد سوم») و مقایسه آن با نهجالبلاغه پرداخته است. این نوشتار از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای تهیّه و تدوین آن از منابع کتابخانهای استفاده شده است. نتایج این مقایسه نشان می دهد که در هر دو اثر بر وظایف زیردستان و رعیّت نسبت به حاکم یا پیشوا (لزوم فرمانبرداری از حاکم، رازداری، بیان سخنان نیک و دوری از بدگویی حاکم، وفاداری ، جنگاوری و فرار نکردن از میدان جنگ،) تأکید شده است و این وجه، از وجوه شباهتهای فراوان هر دو اثر است، با این تفاوت که حکیم توس در مواردی در تقدّس پادشاهان قدری افراط کرده است و اجرای اوامرشان را بیچون و چرا لازم دانسته است.»
در چکیده مقاله «تنهایی و اقسام آن در آینه نهجالبلاغه» آمده است: ««تنهایی» به معنای جداافتادگی و بیکسی، عمیقترین و ریشهای ترین احساسی است که در تجربه زیستی انسانها وجود دارد و به اشکال مختلف از تولد تا مواجهه با مرگ با همه آدمیان همراه است. در مقاله حاضر به بحث درباره «تنهایی» و اقسام آن که از جمله مهمترین معضلات بشر امروز است، در آینه نهج البلاغه پرداختهایم تا اقسام تنهایی مطلوب و نامطلوب را از نظر امام علی(ع) مورد واکاوی قرار دهیم و جهت استخراج تعریف تنهایی و تقسیمات آن، به شیوه کتابخانهای و توصیفی تحلیلی، متن نهجالبلاغه را محور قرار گرفته است. از نظر امیرالمؤمنین(ع)، تنهایی گاهی سنجیده و از سر آگاهی است، گاه بر اثر باورها، نگرشها و شیوه زندگی فرد است و گاه فراتر از وجوه مادی رفته و تا آگاهی از خویشتن و عدم غفلت از دورن خود ارتقاء مییابد. از نظر امام(ع) اقسامی از تنهایی نامطلوب است که بر پایه گزینش و خواسته فرد نیست، و قسم دیگری مطلوب است که فرد به صورت سنجیده با کنارهگیری از مردم و با پیشگرفتن هدفهای اجتماعی و فردی خود آن را جستوجو کرده و به پرورش روح و روان خویش میپردازد. در آخر نیز درمان برخی تنهاییهای اساسی از نظر امام علی(ع) از جمله انس با خدا، نیایش، کسب فضائل اخلاقی و دوری از رذائلی مانند عجب، کینه و دشمنی بررسی گردیده است.»
..............................
پایان پیام/348