به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ بحرین دومین کشور عربی بود که در کنار امارات در سپتامبر ۲۰۲۲ قرارداد رسمی عادیسازی با رژیم صهیونیستی امضا کرد. البته از آنجایی که رژیم آل خلیفه در بحرین یک حکومت دستنشانده و وابسته به ریاض و واشنگتن و دیگر بازیگران خارجی محسوب میگردد هیچگاه قدرت تصمیمگیری مستقل درباره پروندههای داخلی و خارجی را نداشته است. بر همین اساس توافق سازش آن با صهیونیستها نیز با چراغ سبز و نظارت عربستان و آمریکا انجام شد.
سیطره صهیونیستها بر ارکان امنیتی و نظامی بحرین
بحرین با وجود اینکه وزنه چندان سنگینی در مناسبات منطقهای محسوب نمیگردد و اسرائیلیها نیز به عنوان یک حاکمیت دستنشانده با آل خلیفه تعامل میکنند، اما این کشور تلاش کرده تا پا به پای امارات و دیگر سازشکاران برای همکاری با صهیونیستها در سطوح مختلف گام بردارد. بحرینیها حتی در هماهنگی امنیتی و اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی، از دیگر رژیمهای سازشکار نیز پیشی گرفتهاند.
از زمان امضای توافق سازش میان منامه و تلآویو قراردادهای امنیتی متعددی میان دو طرف به امضا رسیده که مهمترین آنها مربوط به استقرار یک افسر اسرائیلی در بحرین است که ماموریت او برقراری ارتباط مستمر و مداوم از منامه با ناوگان پنجم ارتش آمریکا در بحرین میباشد. وبسایت اسرائیل دیفنس در این راستا گزارش داده بود که اسرائیل قصد دارد یک بندر را در بحرین به عنوان پایگاه نیروی دریایی خود با مشارکت و وساطت آمریکا مورد استفاده قرار دهد.
پایگاه اطلاعرسانی ایتلجنس آنلاین نیز اخیرا در گزارشی نوشت که «حمد بن عیسی آلخلیفه» پادشاه بحرین به سرویس اطلاعاتی کشورش دستور داده تا به تقویت و توسعه همکاری با سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل در چارچوب توافقنامه سازش دوجانبه بپردازد. . بر اساس این گزارش بحرین سرویسهای امنیتی خود را بازسازی کرده و به منظور تقویت قابلیتهای تکنولوژیکی دستگاههای امنیت دولتی خود قصد دارد با سرویسهای امنیتی- اطلاعاتی اسرائیل همکاری داشته باشد.
این وبسایت گزارش داد که سرویس امنیت راهبردی بحرین مربیان اسرائیلی را برای آموزش افسران اطلاعاتی بحرینی استخدام خواهد کرد. همچنین مقامات بحرین خواستار خرید سامانه ضد پهپادی «اسکای لوک» از شرکت صهیونیستی «اونون گروپ» و پهپادهای «هرمس» از شرکت «البیت سیستمز» هستند. روزنامه صهیونیستی معاریو نیز چندی قبل گزارش داد که بحرین در صدر فهرست مشتریان تسلیحات اسرائیلی قرار دارد و عمده معاملات آنها در این زمینه به سیستمهای سایبری مربوط میشود.
رژیم آل خلیفه همچنین برای جلب رضایت آمریکاییها و صهیونیستی دست به اقدامات متعددی برای یهودیسازی مناطق مختلف بحرین از جمله منامه و ساخت کنیسههای یهودی زده و اخیرا نیز تغییرات چشمگیری در محتوای آموزشی این کشور در راستای تبلیغ عادیسازی با صهیونیستها صورت گرفته است.
سفر رئیس اسرائیل به بحرین در میان انزجار مردم عرب و مسلمان
در سایه این شرایط، مقامات بحرینی و صهیونیستی سفرهای متقابلی از ۲ سال گذشته تاکنون انجام دادهاند که بارزترین آنها مربوط به سفر «نفتالی بنت» نخستوزیر موقت رژیم صهیونیستی و «بنی گانتس» وزیر جنگ و «یوسی کوهن» رئیس سابق موساد به بحرین است. اما درحالی که فضای اراضی اشغالی همراه با تغییرات سیاسی مختلفی بوده و راستافراطیها به ریاست «بنیامین نتانیاهو» مجددا به عرصه قدرت برگشتهاند، امروز «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی در سفری رسمی به دعوت پادشاه بحرین وارد این کشور شد.
سفر رئیس رژیم اشغالگر به بحرین با واکنشهای تندی در داخل و خارج این کشور از سوی بحرینیها مواجه بود و مردم از هفته گذشته دست به اعتراضات گستردهای در محکومیت سفر هرتزوگ به منامه زدهاند. حتی کاربران بحرینی در شبکههای اجتماعی پیامهای تهدیدآمیزی به زبانهای عبری و عربی و انگلیسی علیه هرتزوگ منتشر و او را جنایتکاری توصیف کردند که هیچ کس در بحرین منتظرش نیست. همین مسئله موجب افزایش تدابیر امنیتی از جانب سرویس امنیت عمومی رژیم صهیونیستی (شاباک) برای سفر رئیس این رژیم به منامه شد.
آيت الله شیخ «عیسی قاسم» رهبر معنوی انقلاب بحرین نیز نسبت به سفر رئیس رژیم اشغالگر به بحرین واکنش نشان داده و آلوده شدن خاک این کشور به قدمهای رئیس جنایتکار رژیم صهیونیستی را ننگی بزرگ دانست. اعتراضات ملت بحرین با ورود هرتزوگ به منامه شدیدتر شده و ویدئوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که تظاهرات بحرینیها در مناطق مختلف این کشور در محکومیت سفر امروز یکشنبه اسحاق هرتزوگ به منامه همچنان ادامه دارد.
آنها همچنین بر همبستگی خود با ملت فلسطین تاکید کرده و خواهان بیرون راندن صهیونیستها از بحرین شدند. «هیهات منا الذله»، «عادی سازی خیانت است»، «بحرین گورستان صهیونیستهاست» و «مقاومت مقاومت» از جمله شعارهایی است که مردم بحرین در محکومیت سفر رئیس رژیم صهیونیستی سر میدهند.
تکاپوی بیهوده اشغالگران و سازشکارانی که روی سراب حساب کردهاند
اما گذشته از خشم مردم بحرین و شخصیتها و جنبشهای این کشور نسبت به سفر یک مقام صهیونیست به منامه، این سفر درحالی انجام میگیرد که موج بیسابقهای از ابراز نفرت و انزجار ملتهای عربی و مسلمان نسبت به صهیونیستها در جریان مسابقات جام جهانی در قطر آغاز شده است. شهرکنشینان و خبرنگاران صهیونیست که برای تماشا یا تهیه گزارش از مسابقات جام جهانی به قطر سفر کرده و این تصور را داشتند که میتوانند از این فضا برای نزدیک شدن به مردم عرب و مسلمان استفاده کنند، متوجه شدند که این مردم تا چه اندازه از اسرائیل و اسرائیلیها بیزارند.
در بخشی از اعترافات صهیونیستها در جریان مسابقات جام جهانی قطر آمده است: «در قطر فهمیدیم که اعراب چقدر از اسرائیل متنفرند و میخواهند ما را از روی زمین محو کنند. فهمیدیم آنها نسبت به هر چیزی که به اسرائیل مربوط شود نفرت شدیدی دارند و ما با احساس بسیار بدی قطر را ترک میکنیم».
پس از آن که هواداران عرب و مسلمان در جام جهانی بعد از مطلع شدن از هویت خبرنگاران صهیونیست از مصاحبه با آنها خودداری کردند، موجی از ناامیدی میان این خبرنگاران و همچنین همه اسرائیلیهایی که برای تماشای مسابقات فوتبال به قطر آمدهاند مشاهده میشود. صهیونیستها حتی مجبور شدند برای جلوگیری از واکنش تند عربها و مسلمانان وانمود کنند که اهل اکوادور هستند.
بنابراین آنچه که در جام جهانی قطر رخ داد مؤید آن است که رفتار رژیمهای عربی و امضای توافقهای عادیسازی با رژیم صهیونیستی رویکردی یکجانبه از سوی رژیمهای مذکور بوده و به هیچ وجه بیانگر موضع و آرمانهای مردم عرب نیست و این ملتها همواره حامی فلسطین و آرمان و مقاومت آن هستند. تحریم رسانههای صهیونیستی از جانب هواداران عرب و مسلمان راه را به روی هرگونه تلاشهای این رژیم برای تبلیغ ادعاهای صلحطلبی و سرپوش گذاشتن بر جنایتهای خود علیه فلسطینیان و مقدسات اسلامی و مسیحی و تضعیف وجهه و حقوق ملت فلسطین در برابر افکار عمومی جهان بست.
بر همین اساس بسیاری از ناظران و کارشناسان امور منطقه معتقدند سفر اسحاق هرتزوگ به بحرین با هر هدفی که انجام شده باشد، در بازه زمانی فعلی ناشی از یک اشتباه محاسباتی بوده و در شرایطی که ملتهای عربی و مسلمان کمپین بزرگی برای حمایت از فلسطین و ابراز تنفر از اشغالگران در جام جهانی قطر به راه انداختهاند، این سفر مقام ارشد صهیونیست به یک کشور عربی کاملا در حاشیه قرار گرفته و نتایج آن نیز بیهوده خواهد بود؛ چرا که ملتهای عربی و مسلمان ثابت کردند حتی اگر همه رژیمهای مرتجع عربی نیز باب عادیسازی با صهیونیستها را باز کنند باز هم این رژیم هیچ مشروعیتی نزد مردم ندارد.
این در شرایطی است که کارنامه روابط علنی و غیرعلنی تلآویو و منامه از سالها قبل نشان میدهد رژیم آل خلیفه مانند دیگر سازشکاران تصور میکند در سایه عادیسازی روابط با اسرائیل میتواند منافع امنیتی خود را در منطقه تضمین و از حمایتهای بیشتر آمریکا برخوردار گردد. اما سوالی که اینجا مطرح می شود آن است که صهیونیستها زمانی که قادر به محافظت از امنیت جبهه داخلی خودشان نیستند چگونه میتوانند از کشورهای عربی (که دشمنی ریشه دار با آنها دارند) محافظت کنند؟ در واقع بحرین امنیت خود را به طرفی سپرده که نمی تواند حتی از موجودیت خود محافظت کند.
از سوی دیگر بازخوانی استراتژی رژیم صهیونیستی در توافقهای عادی سازی با کشورهای حوزه خلیج فارس نشان میدهد که این رژیم به دنبال ایجاد یک نقطه امن برای خودش از طریق همین کشورهاست. حتی سال گذشته دیدیم که مقامات و کارشناسان صهیونیست بعد از انجام چند عملیات جنبش انصارالله در خاک امارات به شدت نگران هستند که موشکهای یمنی عمق اراضی اشغالی را هدف قرار دهد.
رژیم صهیونیستی که از یک دهه گذشته درگیر بحرانهای شدید امنیتی و نظامی و سیاسی بوده اکنون در مرحلهای قرار گرفته است که کارشناسان و محافل داخلی این رژیم سناریو جنگ داخلی و فروپاشی از درون را نیز برای اسرائیل دور از انتظار نمیدانند؛ به ویژه بعد از بازگشت احزاب راستافراطی به عرصه قدرت که حتی لابی یهودی در آمریکا را نیز ترسانده و درباره آینده این رژیم هشدار میدهند. به همین دلیل است که ناظران میگویند رژیمهای عربی در سازش با صهیونیستها روی سراب حساب کردهاند.
.......................
پايان پيام/ ۲۱۳