خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۹:۳۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۱۴ آذر
۱۴۰۱
۵:۳۱:۱۵
منبع:
ابنا
کد خبر:
1328695

فرهنگ اهل بیت (ع) در بنگلادش جاری است

جمهوری خلق بنگلادش یک دوازدهم جمهوری اسلامی ایران وسعت دارد اما جمعیت آن ۱۶۱ میلیون نفر یعنی دو برابر ایران است و ۸۴ درصد این جمعیت مسلمان و ۸ ميليون نفر از آنها شیعه هستند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ شيعه در بنگلادش سه دوره مختلف را سپری كرده است كه هر كدام از اين دوره ها وضعيت و شرائط خاص خود را برای شيعيان به همراه داشته است. دوره اول عصر شبه قاره متحده مي باشد. در آن عصر منطقه بنگلادش با تسلط و شاهنشاهی عمدتاً مسلمانان به عنوان منطقه ای مسلمان نشين بروز كرد. اگرچه شيعيان آنجا هميشه اقليت بوده اند ولی تا  قبل از نفوذ استعمار انگليس به شبه قاره هند، آنان در بنگلادش دوران نسبتاً با رونقی را داشته اند. وجود بناهای عظيم و تاريخی همانند حسينيه دالان در قلب شهر داكا بهترين شاهد براين مدعا می باشد.

 

ولی به مرور زمان و بالخصوص با سيطره استعمار انگليس به شبه قاره همچون ساير مسلمانان، شيعيان نيز بطور قابل ملاحظه ای تضيعف شدند. يادآور می شود كه استعمار گران انگليس بعنوان تجار از همين سرزمين (بنگال بزرگ) وارد شبه قاره شدند.

 

دوره دوم براي شيعيان بنگلادش با تقسيم شبه قاره به هند و پاكستان و الحاق سرزمين بنگلادش به پاكستان (به اسم پاكستان شرقی) در سال ۱۹۴۷ ميلادی آغاز می شود. در ابتدای اين عصر براساس شرائطی كه نسبت به مذهب مطرح بود بيش از دو و نيم ميليون مسلمان اردو زبان از داخل هند به پاكستان شرقی (بنگلادش فعلی) هجرت نمودند -كه در ميان آنان حدوداً ۱۵۰ هزار نفر شيعه اردو زبان نيز وجود داشتند- اكثر آنان از مناطق بيهار واوتّار پرادش هند بودند كه بعدها به عنوان بيهاری ها معروف شدند. اين شيعيان بيهاری در چند نقطه بنگلادش سكونت داشتند و به عنوان يك جمعيت قابل توجه در كنار سنّی ها مطرح بودند.آنان با راه اندازی هيئتهای بزرگ عزاداری مراسم عاشورا را برگزار مي كردند. ولی اين مراسم آنقدر با اعمال و رسوم خرافاتی آميخته بود كه بجای اينكه ديگر مسلمانان را بدين وسيله به محبت اهل بيت (ع) جلب نمايند آنان را متنفّر و دور ساختند.

 

تصويری كه در مورد اهل بيت (ع) از طرف شيعيان مهاجر اردو زبان برای مسلمانان بنگلادش عرضه شده است بسيار زننده مي باشد. شايان ذكر است كليه جمعيت شيعه در اين دوران دويست هزار نفر بودند. بعلاوه ۱۵۰ هزار نفری كه از مهاجرين بيهاری بودند حدود ۵۰ هزار نفر از پاكستان غربی جهت انجام وظايف دولتی در پاكستان شرقی حضور داشتند. از طرف ديگر شيعيان اقليت بنگالی در اين مدّت دوران تاريكی را سپری كردند.

 

پراكندگی و اقامت در مناطق دور افتاده و بي اطّلاعی و بي ارتباطی و فقر و استضعاف و عدم وجود مبلّغ روحانی از جمله مهم ترين مشكلاتی بود كه گريبانگير شيعيان بنگالي بود. تعداد زيادی از شيعيان بنگالی بموجب آن شرايط گمراه كننده مذهب خود را هم فراموش كرده و بعدها به مذهب عامه روی آوردند.

 

در اين ميان شيعيان مهاجر اردو زبان، امكانات نسبتاً خوبی در اختيار داشتند ولی در مورد شيعيان بنگالی هيچ مسئوليتی را نشان ندادند. در طول بيش از ربع قرنی كه آنان در بنگلادش سكونت داشتند حتي يك كتابچه ای مذهبی به زبان بنگلا نيز منتشر نكردند بلكه بعلت طبيعت خاصی كه داشتند هيچ وقت از جوّ خودشان بيرون نيامدند و با بنگاليها ارتباط برقرار نكردند. وقتی هم كه بعد از استقلال بنگلادش آن ديار را به مقصد پاكستان ترك گفتند اكثر حسينيه ها را رها كردند و در نتيجه بسياری از آن حسينيه ها به تصّرف سنّی ها در آمد و بالاخره سوّمين دوره برای شيعه در بنگلادش با كسب استقلال بنگلادش از پاكستان شروع مي شود. اين دوره به نوبه خود از دو دوران تشكيل مي شود؛ دوره قبل از پيروزی انقلاب اسلامی در ايران (۱۹۷۹ -۱۹۷۱ ميلادی) و دوره بعد از پيروزی انقلاب اسلامی.

 

با تسليم نيروهاي پاكستانی و كسب استقلال بنگلادش در سال ۱۹۷۱ ميلادی شيعيان مهاجر هندی اردو زبان باتفاق شيعيان پاكستان غربی خواستار تابعيت پاكستانی شدند و شروع به هجرت از بنگلادش به پاكستان نمودند. طبق درخواست خودشان در قطعنامه سازمان ملل نيز آنان از اتباع پاكستانی شمرده شده اند.

 

اين روند هجرت به سرعت انجاميد و در مدت كوتاهی بيشتر آنان بنگلادش را ترك گفتند و در حال حاضر فقط صد و پنجاه هزار نفر از آن مهاجرين هندی اردو زبان در بنگلادش باقی ماندند كه در اين ميان تعداد برادران شيعه فقط ۴۰۰۰ نفر مي باشد و اين تعداد باقيمانده نيز بتدريج در حال مهاجرت مي باشند و در ليست سازمان ملل اسامی آنان موجود مي باشد. قابل ذكر است كه حتي بعضی از طلاّب مهاجر اردو زبان كه ۱۴ الی ۱۵ سال پيش با گذرنامه بنگلادشی وارد حوزه علميه قم شده بودند؛ در ضمن كلّيه خانواده آنان به پاكستان رفتند و آنجا سكونت گزيدند.

 

لازم به ذكر است كه اهمّ علل مهاجرت آنان موضع گيری شان برخلاف منافع مردم بنگلادش در جنگ استقلال اين كشور و عدم انعطاف و سازش آنان با فرهنگ و زبان بنگالی مي باشد. هنوز كه هنوز است آن تعداد باقيمانده مهاجرين همان خصلت محافظه كارانه را حفظ مي كنند. در نتيجه بی سوادی و بی فرهنگی گريبانگير آنان شد و از برقراری حسن معاشرت با بنگاليها بطور عموم محروم شدند.

 

از طرف ديگر شيعيان بنگالی در آن دوران (قبل از پيروزی انقلاب) در بهبود بخشيدن به وضع سابق چندان موفّق نبودند. خرافات نشأت گرفته از شيعيان هندی به آنان هم سرايت كرده بود. آنان فقط با انجام مراسم عزاداری هويت شيعی خود را حفظ مي كردند. اما با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال ۱۹۷۹ ميلادی همچون ساير شيعيان جهان براي شيعيان بنگالی نيز افق اميد بخشی بازشد. آنان علاقه زائدالوصفیبه انقلاب و جمهوری اسلامی ايران پيدا كردند و بي صبرانه در انتظار دريافت پيام انقلاب نشستند. مولانا حاج مشرف علي خان و مرحوم محمداصغر علی از اهم شخصتيهای شيعيان بنگالی مي باشند كه پيروزی انقلاب اسلامی را به مرتبه پيروزی خودشان تلقی نمودند و جهت رهايی شيعيان بنگالی از ظلمت به نور در سايه اين انقلاب پيش قدم شدند. مولانا حاج مشرف علي خان از اواخر دهه هشتاد بمدّت ۵ الی ۶ سال با تلاشهای بی وقفه و با انجام سفرهای تبليغی پيوسته به اقصی نقاط كشور در شناسائی مناطق شيعه نشين و ايجاد ارتباط و همبستگی در ميان آنان بيشترين زحمات را متحمل شد.

 

وي بينش روشن و تصوير صحيحی كه از انقلاب و اسلام پيدا كرده بود با استفاده از قدرت بيان استثنائی خود موفق شد در اين مدت شيعيان بنگالی را براي ايجاد يك تحوّل بزرگ و بهبودی سرنوشت خودشان بسيج نمايد. تأسيس مؤسسه البلاغ و بنای چهار مسجد شيعي و آشنا ساختن عموم شيعيان با احكام و معارف مكتب اهل بيت (ع) از جمله نتايج اين تلاشها مي باشد. به پاس اين زحمت ها جناب مولانا حاج مشرف علي خان بعدها بعنوان سرپرست شيعيان بنگالی شهرت پيدا كرد.

 

اما موضع شيعيان مهاجر اردو زبان در بنگلادش در دوران بعد از انقلاب اسلامی بيشتر با شيعيان هندی مشابهت داشت و خيلی به آرمانهای انقلاب علاقه نشان ندادند. بلكه طبق همان طبيعت خاص خودشان بر افكار و رسوم سنتی هند پايبند ماندند. خصوصاً در مورد نظام ولايت فقيه آنان موضع روشن ندارند.

 

حضور شيعيان مهاجر اردو زبان در نزديكی پايتخت موجب شد تا آنان زودتر به مراكز ايرانی معرّفی شوند. وليكن با داشتن اين ارتباطات بازهم در عقايد و فرهنگ آنها تأثير چندانی مشاهده نشد. در حاليكه شيعيان بنگالی با داشتن آن همه شوق و علاقه به انقلاب و جمهوری اسلامی و به علت دور افتاده بودن آنان تا اواسط دهه نود ناشناخته ماندند و هيچ ارتباطی با جمهوری اسلامی پيدا نكردند. متأسفانه شيعيان مهاجر نيز آنان را معرّفی نكردند؛ بلكه بيشتر مايل بودند خود آنان (شيعيان مهاجر) بعنوان شيعيان منحصر در بنگلادش مطرح شوند.

 

در سال ۱۹۸۶ ميلادي اوّلين تماس شيعيان بنگالی با طلَاب مبلَغ بنگلادشی مقيم حوزه علميَه قم حاصل شد. اكثريت اين مبلغين همان جوانان متشيع بودند كه براثر انقلاب به مذهب شيعه پيوستند. لازم به ذكر است كه انقلاب اسلامی همانطور كه در ميان شيعيان بنگالی تحولاتي ايجاد كرد، در ميان اهل سنت بالخصوص در بين دانشجويان و روشنفكران نيز تأثير عميق گذاشت. شدّت اين تأثير آنقدر زياد بود كه در همان ابتدای پيروزی انقلاب عده زيادی از آنان به مكتب اهل بيت(ع) روي آوردند. بلافاصله چند نفر از بين آنان جهت آشنايی بيشتر با مكتب اهل بيت (ع) وارد حوزه علميه قم شدند و به مناطق شيعيان بنگالی سفرهای تبليغی انجام دادند؛ نقش پل ارتباطی را ايفا كردند و براي اولين بار آنان (شيعيان بنگالی) را با جمهوری اسلامی مربوط ساختند. دلسوزی و روحيه ايثارگرانه اين برادران نسبت به مكتب اهل بيت(ع) آنان را وادار كرد تا در كنار شيعيان مستضعف بنگلادش قرار گيرند و جهت رفع مشكلات آنان تلاش نمايند. معرَفي چند نفر طلبه از بين شيعيان بنگالی، مستقر شدنشان در حوزه علميه قم، انجام  سفرهای تبليغی پی درپی در ميان آنان، ترجمه و چاپ كتب و جزوات در مسائل فقهی و عقايدی از جمله كارهايی بود كه اين برادران بعنوان اقدامات فوری براي شيعيان بنگالی انجام دادند.

 

اين همراهی و همدلی در ميان شيعيان بنگالی و مستبصرین باعث شد تا آنان يكدست با يكديگر جهت حفظ و گسترش مكتب اهل بيت (ع) در سراسر بنگلادش فعّاليت جدی را آغاز نمايند. و درحال حاضر اين جريان، حركت نوينی در راه اسلام و در خط ولايت فقيه در عرصه بنگلادش بوجود آورده است. با تلاش و فعاليتهاي بي وقفه و مستمر اين جريان در طول چند سال اخير امروز موقعيت تشيَع در بنگلادش به مرحله اي قابل قبول رسيده است.

 

جالب‌تر از همه‌موفَقيَت چشمگير اين‌ جريان در دعوت‌ برادران‌ اهل‌تسنن ‌به‌ مذهب اهل بيت (ع) مي‌باشد. تعداد مستبصرین درچند سال اخير تقريباً به تعداد شيعيان اصيل بنگالی رسيده است. و اين روند استقبال مذهب تشيَع به قوَت ادامه دارد. امروز در اكثر نقاط بنگلادش كم و بيش پيروان مكتب اهل بيت (ع) پيدا مي شوند. البته دعوت به مكتب تشيَع تنها هدف اين جريان نمي باشد بلكه آنان در بين علماء و روشنفكران و دانشجويان و جوانان اهل تسنَن بمنظور نزديك ساختن آنان به انقلاب اسلامي و تفكّرات اسلام ناب محمَدي (ص) فعَاليَت گسترده ای دارند.


.....................

پايان پيام/ ۲۱۳