خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱:۵۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۷ دی
۱۴۰۱
۷:۴۱:۲۵
منبع:
ابنا
کد خبر:
1333948

در رمان «یک دست ها»؛

نقش ابن سکیّت در حمایت از اهل بیت(ع) تبیین شد

هاشمی در داستان «یک‌ دست‌ها» با الهام از زندگی ابن سِکیت، از علمای قرن سوم هجری، تصویری از مظلومیت شیعه در دوران حکومت متوکل عباسی را ارائه می‌دهد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ رمان «یک دست‌ها»، نوشته سیدناصر هاشمی در مورد زندگی و زمانه ابن سِکیت، یکی از یاران با وفای امام هادی(ع) منتشر شد.  

ابن سکیت که بود؟

هاشمی در کتاب «یک دست‌ها» از همین منظر به سراغ زندگی و زمانه ابویوسف‌ یعقوب‌ بن‌ اسحاق‌، معروف به ابن سِکیت، از اندیشمندان قرن سوم هجری و از شیعیان و یاران امام جواد(ع) و امام هادی(ع) رفته است. او در اکثر علوم عصر خود مانند علوم قرآن، شعر، لغت و ادب تبحّر داشت و درباره این علوم کتاب‌هایى به رشته تحریر در آورده بود که به گفته بعضى از صاحب‌نظران بعضى از آنها در نوع خود بى‌نظیر است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:  

متوکل از اندرونی خارج شد پیش مهمان‌ها برگشت و سر جایش نشست. عصبانی بود. پی در پی چند جام شراب نوشید نگاهی به سعید حاجب انداخت که همان جا ایستاده بود. کیسه را برایش پرتاب کرد و گفت: «اینها را از هر کجا که برداشته‌ای بگذار سر جایش ابی الحسن را هم بیاور اینجا.» 

سعیدِ حاجب تعظیم کرد و خارج شد ابن سکیت کمی دورتر از متوکل روی یکی از تخت‌ها کنار عبیدالله بن یحیی نشسته بود، نمی‌دانست آنچه را می‌شنود و می‌بیند، واقعیت است یا خیال. این مجلس، مناسب امام(ع) نبود. حتماً امام(ع) مورد بی‌احترامی قرار می‌گرفت. نمی‌دانست که طاقت می‌آورد کسی در مجلس به امام(ع) توهین کند یا نه؟ چه باید می‌کرد؟ طاقت نیاورد. بلند شد. قدمی جلو گذاشت تعظیم کرد و گفت: «امیرالمؤمنین به سلامت باشند!» متوکل رو به ابن سکیت کرد و گفت: «چه می خواهی ابو یوسف؟» ابن سکیت که سعی می‌کرد بر ترسش غلبه کند و صدایش نلرزد، گفت: «یا امیر! شما بنده را مشاور خود قرار داده‌اید؛ مشاور باید با جسارت نکاتی را یادآور شود و جلوی ضررهای احتمالی را که متوجه حکومت یا شخص خلیفه است بگیرد. ...»

رمان «یک دست‌ها» نوشته سید ناصر هاشمی در 128 صفحه و به قیمت 49 هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده و روانه بازار نشر شده است.

....................................

پایان پیام/ 348