به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ در این سمینار که روز سه شنبه گذشته از سوی انجمن دوستی صربستان و کوبا با همکاری رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، انجمن دوستی صربستان و ونزوئلای بولیواری، انجمن دوستی صربستان و الجزایر، مرکز معرفی هنرها، مرکز خبرنگاری صربستان، شبکه دفاع از بشریت (نیروی صربستان)، و انجمن دوستی خلق آمریکای لاتین، در محل مرکز مطبوعاتی انجمن خبرنگاران بلگراد با حضور سفرای کشورهای الجزایر، ونزوئلا، امیرپورپزشک رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در صربستان و جمعی از اندیشمندان و فعالان فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، شرکت کنندگان درمورد انقلاب های ضد استکباری از جمله انقلاب اسلامی ایران دیدگاه های خود را مطرح کردند.
«بوبانا آنجلوکویچ» روزنامه نگار مستقل و تحلیلگر سیاسی صربستانی، درباره انقلاب اسلامی ایران و تاثیرات جهانی آن، دراگان پتروویچ استاد دانشگاه و مشاور علمی موسسه سیاست و اقتصاد بینالملل بلگراد درخصوص انقلاب الجزایر، راتکو کرسمانویچ استاد فلسفه دانشگاه بلگراد درمورد جنبش بولیواریسم و انقلاب ونزوئلا و بویان دراگیسویچ نائب رئیس انجمن دوستی صربستان و کوبا درباره انقلاب کوبا سخنرانی کردند.
بوبانا آنجلکوویچ در سخنانش با اشاره به ریشه ها، شرایط بین المللی قبل از انقلاب و همچنین ویژگی ها و پیامدهای انقلاب اسلامی ایران، به بیان وقایع اصلی حکومت استبدادی خاندان پهلوی از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۷۸ - قبل از جنگ جهانی دوم, در زمان جنگ جهانی دوم, کودتای تحت حمایت سیا و ام آی ۶ انگلستان در دوران دکتر مصدق، انقلاب سفید، جشنهای ۲۵۰۰ ساله تخت جمشید برای به اصطلاح «نخبگان جهانی»، بیرون راندن دین از زندگی روزمره و نظام آموزشی، نگرش ابزاری به زن مطابق سبک غربی پرداخت.
این روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل ایران در ادامه، شرایط بین المللی در سال های قبل از انقلاب مانند جنگ سرد, جنگ آمریکا در ویتنام، اتفاقات اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین را مورد بررسی قرار داد.
آنجلکویچ درمورد دلایل اصلی انقلاب اسلامی گفت: خاندان پهلوی به واسطه رفتار متکبرانه خود باعث شد همه گروه ها و جنبش های مختلف از گروه های چپ و سکولار و احزاب سیاسی گرفته تا احزاب راست و وطن پرست و نمایندگان مذهبی و علما و کارگران و کشاورزان علیه او متحد شوند. حتی جنبش های سکولار نیز از هدف بلندمدت خود مبنی بر جدایی دین از سیاست دست برداشتند و از امام خمینی و رهبری ایشان حمایت کردند. هر چه پهلوی استبداد و سرکوب خود را تشدید کرد، وقوع و موفقیت انقلاب حتمی تر بود. بسیاری از طلاب در دی ماه ۱۳۵۶ در پی انتشار تهمت های ننگین در روزنامه اطلاعات تهران به امام خمینی (ره) به خیابان ها آمدند. با گذشت زمان، افراد بیشتری هم در تهران و هم در شهرستان ها به آنها پیوستند. هر کشتاری که توسط نیروهای امنیتی ساواک و یا نظامی صورت می گرفت، افراد بیشتری را برای پیوستن به انقلاب ترغیب می کرد. امام خمینی تنها نیروی انقلاب را توکل بر اسلام و خدا دانست.
وی در ادامه به نقل از روژه گارودی، محقق فرانسوی مسلمان، اظهار داشت که انقلاب ایران در تاریخ بی نظیر است و درهیچ کشوری مشابه آن وجود ندارد. انقلاب علاوه بر بعد معنوی به عنوان مهمترین بعدی که به زندگی روزمره بازگشت، نظام جامع و چند بعدی را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، سیاست اجتماعی و فرهنگی و نیز جهان بینی ایدئولوژیک به نمایش گذاشت.
آنجلکویچ در زمینه دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران گفت: انقلاب به تمام اهداف خود دست یافت. آزادی از یوغ استعمارگران و دزدان، عدالت، دموکراسی و جمهوری برای مردم. انقلاب، دین اسلام را به جامعه بازگرداند و انگیزه بسیاری از جنبش های اسلامی در نقاط مختلف جهان اسلام بود. انقلاب اسلامی نیز آرمان های امام خمینی(ره) را برآورده ساخت زیرا به آگاهی بیشتر مسلمانان در سراسر جهان اسلام کمک کرد.
وی با اشاره به دو رکن اصلی انقلاب اسلامی ایران یعنی اسلامیت و جمهوریت پایه گذاری مردمسالاری دینی را بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست.
شایان یادآوری است این روزنامه نگار صرب کتاب هایی حاوی تصاویری از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، و تصویری از شهید سلیمانی را جلوی میز سخنرانی اش قرار داده بود.
دراگان پتروویچ نیز در سخنرانی خود تحت عنوان «جنگ استقلال الجزایر، نقطه عطفی در مبارزه ضد استعماری مردم آفریقا» گفت: در سال ۱۹۵۴، زمانی که جنگ استقلال الجزایر آغاز شد، آفریقا هنوز عمدتا در اختیار کشورهای استعمارگر اروپایی بود. جنگ الجزایر به چهار دوره زمانی تقسیم میشود که مراحل تکامل انقلاب الجزایر هستند. دوره اول ۱۹۵۴-۱۹۵۶ و بحران سوئز، دوره دوم ۱۹۵۶-۱۹۵۸ و سقوط جمهوری چهارم فرانسه، دوره سوم ۱۹۵۸-۱۹۶۰ و تظاهرات گسترده ساکنان مسلمان الجزایر در سراسر کشور که خواستار استقلال بودند در هنگام دیدار دوگل از الجزایر و دوره چهارم ۱۹۶۰-۱۹۶۲، زمانی که به استقلال الجزایر انجامید.
وی روند استعمارزدایی جهان پس از جنگ جهانی دوم را به موازات تحلیل وضعیت الجزایر بررسی کرد و افزود: دوره اول از پایان جنگ جهانی دوم تا سال ۱۹۵۴ است که اکثر کشورهای آسیایی استقلال یافتند. سپس استعمارزدایی در قاره آفریقا در چارچوب چهار مرحله جنگ الجزایر دنبال شد.
این استاد دانشگاه در توضیح چهار دوره این جنگ ادامه داد: در دوره دو ساله اول تا سال ۱۹۵۶، اکثر کشورهای شمال آفریقا به جز الجزایر آزاد شدند. در مرحله بعدی تا اواسط سال ۱۹۵۸، این روند به آرامی تنها به چند کشور دیگر در این دوره گسترش یافت. سرانجام تا پایان سال ۱۹۶۰ (به ویژه در سال ۱۹۶۰) روند استعمار زدایی به اوج خود رسید و تقریباً تمام کشورهای آفریقای سیاه که مستعمره فرانسه بودند و همچنین برخی کشورهای دیگر استقلال یافتند. در نهایت، تا سال ۱۹۶۲، این روند بیشتر توسعه یافت. پس از استقلال الجزایر در سال ۱۹۶۲، تنها کشورهای آفریقای شرقی و جنوبی و همچنین چندین کشور خلیج گینه (غرب آفریقا) به عنوان سرزمین های وابسته باقی ماندند.
بویان دراگیسویچ (Bojan Dragićević) نائب رئیس انجمن دوستی صربستان و کوبا نیز در زمینه انقلاب کوبا، گفت: «انقلاب کوبا نمایانگر اوج مبارزه ملی و طبقاتی چند صد ساله برای آزادی مردم کوبا از امپریالیسم و استثمارگران است. مردم کوبا با قیام علیه ظلم باتیستا، که بازوی گسترده امپریالیسم آمریکا و الیگارشی سرمایه داری بود، حق استقلال اساسی و قدرت سازماندهی جامعه، دولت و آینده خود را به دست آوردند. جامعه کوبا از یک کشور استثمار شده و یک جامعه غیرآزاد، به برکت نتایج پیروزی انقلاب و به لطف فیدل کاسترو، یک سری اصلاحات بسیار مورد نیاز و مترقی را پشت سر گذاشته است که باعث بهبود زندگی مردم شده است.
وی افزود: انقلاب کوبا باعث رشد سریع سواد در کوبا شد. تنها در دو سال، بیش از ۱۰ هزار کلاس درس جدید افتتاح شد و مقامات جدید کوبا بیش از ۱۲۰ هزار معلم را برای آموزش مردم استخدام کردند. بی سوادی به طور موثر ریشه کن شد و توجه ویژهای به دانشگاه هاوانا و دسترسی گستردهتر به مدارس برای معلولان شد. بیش از ۵۰۰ هزار کودکی که فرصت تحصیل در کوبای باتیستا را نداشتند در کوبای آزاد شده از این فرصت برخوردار شدند. پزشکی کوبا و ظهور آن پیامد مستقیم انقلاب است؛ ۲۰ دانشکده پزشکی درجه یک وجود دارد که در کوبا فعالیت می کنند و ۱۲ درصد از بودجه به مراقبت های بهداشتی اختصاص می یابد - مراقبت های بهداشتی کوبا در بسیاری از زمینه های پزشکی پیشرو در جهان است.
راتکو کرسمانوویچ (Ratko Krsmanović) در سخنرانی اش با عنوان انقلاب بولیواری گفت:بولیواریسم به عنوان یک دکترین سیاسی مقاومت مردم آمریکای لاتین در برابر الگوهای تحمیلی «غربی» توسعه و ستم طبقاتی-اجتماعی در ابتدا مواضع رادیکالی گرفت و معتقد بود که راه برون رفت از بحران تنها از طریق تغییر خشونت آمیز دولت امکان پذیر است. پس از شکست کودتا، این کودتا به مفهومی سازنده از اعتقادات اصلاح طلبان ملی تبدیل شد. گام بعدی تکاملی که در سال ۲۰۰۴ انجام شد، نتیجه این ارزیابی بود که ساختن یک جامعه سرمایه داری انسانی غیرممکن است و نتیجه آن مفهوم سوسیالیسم بولیواری - «سوسیالیسم قرن ۲۱» است.
او درمورد منشاء بولیواریسم بیان کرد: خاستگاه بولیواریسم مدرن به قرن نوزدهم، در طول جنگهای استقلالطلبی برمیگردد که رهبر مبارزات آزادیبخش آن سیمون بولیوار بود. او آرمانهای جمهوریخواهانه را به اشتراک میگذاشت، کارهای زیادی را در مورد مشکلات آزادی، برابری، بهترین سیستم سیاسی، حقوق مردم بومی، سیاست خارجی، به ویژه روابط با اروپا و ایالات آمریکای شمالی کرد. او نبردهای متعددی را در سرتاسر گرانادای جدید، علیه امپریالیستهای اسپانیایی، علیه مخالفان داخلی انجام داد و استقلال جمهوریهای ونزوئلا، کلمبیا، پرو، اکوادور و بولیوی را تضمین کرد.
وی اضافه کرد: جنبش بولیواری به رهبری هوگو چاوز، نشان دهنده گامی غیرعادی در تاریخ ونزوئلا و جهان در لحظه ای خاص است، زمانی که سرمایه داری پیروزی خود را بر مردمانی اعلام کرد که در حال توسعه یک سیستم اجتماعی متفاوت بودند. اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، یوگوسلاوی چند ملیتی و چکسلواکی تجزیه شدند و سوسیالیسم و روابط مالکیتی که مبنای توسعه الگوی آن جوامع بود، کنار گذاشته شدند.
کرسمانوویچ ادامه داد: انقلاب ونزوئلا نمایانگر نوع انتقالی از انقلابهای سوسیالیستی است و هدف حملات وحشیانه و تهاجمی نیروهای ضدانقلاب قرار گرفت و با نشان دادن مقاومت و توانایی بقا امروزه میتوان گفت که انقلاب بولیواری اولین انقلاب اجتماعی قرن بیست و یکم است و بیانگر ادامه برخی از انقلابهایی است که در قرن بیستم آغاز شد، از جمله تجربیات انقلابهای بزرگ اکتبر و کوبا.»
.......................
پايان پيام/ ۲۱۳