خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳
۰:۱۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۷ فروردین
۱۴۰۲
۸:۰۶:۵۱
منبع:
شبستان
کد خبر:
1354387

هشت سال ناامیدی اتئلاف سعودی-آمریکایی در یمن!

بعد از گذشت ۸ سال از جنگ یمن، عربستان از سیاستِ رویارویی به سیاستِ عملگرایی و گفتگو سوق پیدا کرده است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ بعد از گذشت ۸ سال از جنگ یمن، عربستان چگونه مجبور شد از تقابل در معرکه یمن به سمت دیپلماسی حرکت کند؟! و چگونه این جنگ، سه‌گانه‌ی قدرت، ثروت و ائتلاف را درهم کوبید؟!


«علی ظفر» نویسنده یمنی در ابتدای یادداشتش برای سایت عرب زبان المیادین، بر شکست ائتلاف عربستان تأکید می‌کند، چرا که عربستان را از سیاستِ رویارویی به سیاستِ عملگرایی و گفتگو سوق داده است و بسیاری از ناظران سیاسی- حتی آمریکایی‌ها- هم بر این مهم اذعان دارند.


این نویسنده در ادامه به بیان شعار‌های عربستان در حمله به یمن می‌پردازد که از جمله آن شعار‌ها: «بازگرداندن یمن به جمع اعراب»؛ «مقابله با نفوذ ایران»؛ «حفاظت از امنیت ملی اعراب» و «بازگرداندن مشروعیت به صنعا» بود و برای تحقق همین شعار‌ها و اهداف، عربستان سعودی به صورت عجولانه‌ای، ائتلاف‌های نظامی و سیاسی، عربی، اسلامی و محلی تشکیل داد و هزاران مزدور را با ملیت‌های مختلف به خدمت گرفت و میلیارد‌ها دلار با هدف شکست یمنی‌ها هزینه کرد.


سعودی‌ها اعتقاد داشتند که جنگ در یمن را در عرض چند هفته به پایان می‌رسانند؛ همان گونه که یک «جان برنان» مقام امنیتی آمریکایی به نقل از بن سلمان گفته بود: « حوثی‌ها در عرض چند هفته سرنگون خواهند شد».


نویسنده‌ی المیادین ضمن اشاره به تبدیل شدن این شعار‌ها برای طرف سعودی به غم و اندوه، به تنها ماندن عربستان در معرکه یمن می‌پردازد که به دنبال راهی بود تا خود را از این مخصمه تاریخی خلاص کند و این ۸ سال نشان داد که عربستان برای آمریکا، بریتانیا و اسرائیل می‌جنگد.


از رویارویی تا دیپلماسی


نگارنده یادداشت سپس به تشریح دلایل توقف جنگ یمن و‌گذار از تقابل به گفتگو می‌پردازد و می‌نویسد: «این تحولی که در سیاست خارجی سعودی نسبت به ۸ سال گذشته رخ داد. از رویارویی و درگیری به سمت گفتگو و کاهش سطح تنش سوق داده شد -که از توافق با قطر و ترکیه شروع شد و به توافق پکن ختم شد-، اگر شکست سعودی و تلخی ۸ سال جنگ در یمن نبود، هرگز محقق نمی‌شد چرا که سعودی‌ها خود را مضطر و مجبور می‌دیدند و چاره‌ای برای حفظ اولویت‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاری، توسعه و انرژی خود از طریق گفتگو (و نه جنگ و آتش) نمی‌دیدند؛ به خصوص که فاصله توسعه‌ی اقتصادی مورد نظر آن‌ها با چشم انداز ۲۰۳۰ بسیار کوتاه است».


ستون‌نویس سایت المیادین به علل شکست سعودی‌ها در جنگ یمن اشاره دارد و ادامه می‌دهد: «درست است که سعودی‌ها یک قدرت نظامی بزرگ و دارای اقتصاد قدرتمندی هستند، اما آن‌ها مرکز ثقل قدرت نظامی و اقتصادی را در مکانی اشتباه قرار دادند و اهداف رُویایی برای شکست یمن ترسیم کردند. لذا موجب غرق شدن آن‌ها و هدررفت منابع مالی آن‌ها و متحمل شکست شدند. و امروز -بعد از ۸ سال- ثمره‌ی آن توهم، حسرت و شکست تاریخی در یمن را درو می‌کنند؛ شکستی که از منظر تاریخی از آن به «قبرستان متجاوزین» یاد می‌شود».

 

سقوط سه‌گانه قدرت، پول و ائتلاف


یادداشت‌نویس سایت المیادین سپس با تأکید بر اینکه سعودی‌ها بر سه‌گانه «پول، قدرت و ائتلاف» و حمایت آمریکا تکیه داشتند، و هیچ گاه گمان نمی‌کردند که جغرافیای وسیع کشورشان در تیررس موشک‌های یمنی باشد (به نحوی که معادلات جنگ نیز تغییر کند)، ادامه می‌دهد: «امروز پس از ۸ سال، سعودی‌ها متوجه اشتباه محاسباتی خود شده‌اند و اینکه آمریکایی‌ها چگونه به آن‌ها پشت کردند و از حمایت از آن‌ها عاجز ماندند و عربستان می‌بیند چگونه یمن از یک قدرت محلی، که فاقد دولت، ارتش و نهاد‌های (مدنی) بود، به یک قدرت اقلیمی و منطقه‌ای؛ به یک دولت قوی و به یک ارتش مقتدر که قادر است، معادلات داخل و خارج از یمن را تغییر دهد، تبدیل شده است و از برجسته‌ترین معادلات، تحمیل خواست یمنی‌ها به سعودی‌ها بود که بر آن‌ها شرط کرد ثروت یمن محفوظ بماند و منابع نفتی و گازی یمن به سرقت نرود.

 

یمن با قدرت موشکی، نیروی هوایی، و تسلیحات هوایی و قدرت دریایی، نه تنها قادر است هر نقطه‌ای از عمق جغرافیایی دشمن را مورد هدف قرار دهد؛ بلکه قادر است هر نقطه‌ای از دریا تا بندر «ایلات» را هدف بگیرد و عربستان، آمریکا و اسرائیل از صنعا - که وارد یک مرحله‌ی رُعب‌آوری برای ائتلاف پنهان و آشکار شده است- دچار ترس و هراس شده‌اند.


معجزه الهی


نویسنده در پایان ضمن بر شمردن مناطق تحت اشغال یمن توسط ائتلاف سعودی-آمریکایی، پیروزی یمن را به معجزه تشبیه می‌کند چرا که توانایی طرف مقابل در زمینه‌ی نظامی، اقتصادی و انسانی و ارتشی و ائتلاف، گسترده بود و هیچ کدام از نخبه‌ها، تحلیل گران و ناظرین سیاسی تفسیر منطقی از(صحنه نبرد) نداشتند.


......................                                     

پايان پيام/ ۲۱۳