خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۱۶:۱۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۱۱ فروردین
۱۴۰۲
۱۲:۱۱:۴۲
منبع:
ابنا
کد خبر:
1355174

پژوهشگر مباحث انقلاب پاسخ داد؛

در تأسیس جمهوری اسلامی، چرا امام خمینی(ره) بر "رفراندوم" تأکید کرد؟/ گفتمان‌های رقیب جمهوری اسلامی چه بود؟/ آیا حضرت امام در تشکیل حکومت فقط به فقه توجه داشت؟

پژوهشگر مباحث انقلاب گفت: اعتقاد امام به رفراندوم نه از باب تقیه بلکه از باب اعتقاد به نقش واقعی مردم در تأسیس حکومت اسلامی بود.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ به مناسبت فرارسیدن دوازدهم فروردین سالروز همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران، خبرنگار ابنا با دکتر «عبدالوهاب فراتی» استاد دانشگاه و پژوهشگر مباحث انقلاب گفتگو کرد.

متن کامل گفتگو به شرح زیر است:

ابنا: با توجه به اینکه چیزی به اسم رفراندوم در فقه نداریم و از مسائل مستحدثه محسوب می شود، چرا امام خمینی(ره) برای تأسیس جمهوری اسلامی در ایران بر "همه‌پرسی" تأکید داشتند؟

در این مورد دیدگاه های مختلفی وجود دارد، عده ای اساسا معتقدند که امام به برگزاری رفراندوم معتقد نبود و از باب تقیه خوفیه یا تقیه مداراتی تن به این امر داد؛ به این معنا که مبادا ایشان را متهم کنند که دولت غیر مردمی بر سرکار آورده یا بخاطر اینکه با جریان عمومی جهان همسو باشد، رفراندوم را برگزار کرده است. در واقع از نظر این دیدگاه، رفراندوم در اندیشه امام جایی نداشت و ایشان به این امر معتقد نبودند اما به دلیل فشارهای احتمالی در آن دوره به این امر تن دادند.

دیدگاه بعدی که مورد تایید بنده نیز است چنین می گوید که اعتقاد امام به رفراندوم نه از باب تقیه بلکه از باب اعتقاد به نقش واقعی مردم در تأسیس حکومت اسلامی بود. همچنان که امام، انقلاب را حرکت مردمی می دانست، به اقدامات مسلحانه و نظامی اعتقاد نداشت و معتقد بود که انقلاب باید از درون توده ها شکل بگیرد و مردم باید با اراده خود به انقلاب دست بزنند؛ همچنان هم معتقد بود نظامی که تأسیس می شود باید از طریق اراده عمومی مردم محقق گردد.

اینکه چیزی به اسم رفراندوم در فقه نداریم و از مسائل مستحدثه محسوب می شود، درست است. اما اینجا نکته ای وجود دارد که امام در بحث مشروعیت حکومت اسلامی به یک مشروعیت ترکیبی معتقد بود، به این معنا که فقیه بر اساس مبانی دینی مشروعیتِ حکومت دارد و بر فقیه واجب است تشکیل حکومت دهد به شرط آنکه مردم نیز به آن حکومت رضایت دهند که اگر این جزء محقق شود، حکومت شکل می گیرد؛ به عبارت دیگر، اقبال و رضایت مردم به تشکیل حکومت اسلامی از عناصر پیشامنصب حکومت فقیه به شمار می رود نه از ارکان پسامنصب آن. لذا کسانی که تلاش می کنند تا رأی مردم به تشکیل حکومت را از حوزه مشروعیت خارج کنند و در حوزه مقبولیت کارآمدی نظام تقلیل دهند، معمولا رضایت مردم را از مقوله پسا منصب تحلیل می کنند در حالی که امام برای مردم نقش پیشامنصب قائل بودند و جزئی از مشروعیت می دانستند.

بنابراین نقش مردم در مشروعیت حکومت پررنگ است به شکلی که نوع حکومت پیشنهادی فقیه بدون اقبال و رفراندوم، مشروعیت پیدا نخواهد کرد.

ابنا: از دیدگاه حضرتعالی، گفتمان های رقیب "جمهوری اسلامی ایران" در ابتدای انقلاب چه بود و چه میزان پایگاه اجتماعی داشتند؟

به عقیده من زمانی که جمهوری اسلامی به رفراندوم گذاشته شد، نظریات دیگری مثل جمهوری دموکراتیک، جمهوری دموکراتیک اسلامی، جامعه عدل اسلامی یا سلطنت مشروطه مطرح بود که بدیل هایی برای طرح پیشنهادی امام(ره) محسوب می شدند.

طبیعتا بازگشت به سلطنت مشروطه و همینطور جمهوری دموکراتیک طرفدارانی در بدنه سیاسی داشت که بیشتر از سمت احزاب ملی و مذهبی مطرح بودند. این نظریات بدیل، از پایگاه اجتماعی قوی در آن دوره برخوردار نبودند به این علت که همه مردم و همه احزاب سیاسی که در نهضت مشارکت داشتند، تنها به امام(ره) نگاه می کردند و به نظریات ایشان توجه داشتند.

مطالعات جامعه شناختی نشان می دهد علی رغم مطرح شدن نظریات بدیل و طرفداری عده ای از آن، اما مورد اقبال عموم مردم نبود. در تحلیل فضای تاریخی آن دوره نیز متوجه می شویم که خیلی از مردم تفاوت جمهوریت و دموکراتیک را نمی دانستند و این مسئله را بازی با الفاظ تلقی می کردند. در نهایت نظریه امام خمینی(ره) در قالب جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد شد، مردم به آن رأی دادند و امام نیز فرمودند "نباید به این ترکیب دست زد نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر". ایشان اجازه ندادند که مثلا کلمه دموکراتیک به جای جمهوری یا کلمه توحیدی به جای اسلامی جایگزین شود.

مطالعات نشان می دهد که پیشنهاد ایشان مورد توجه مردم قرار گرفت و همین امر به رفراندوم گذاشته شد؛ ایشان معتقد بود نمی توانیم در رفراندوم چند نوع حکومت را در نظر بگیریم و یکی را انتخاب کنیم و تشخیص و تمییز این موارد برای مردم دشوار است. ایشان قائل بودند ابتدا همین مدل را به رأی بگذاریم و اگر مردم به آن رأی ندادند به سراغ مدل دیگر حکومت می رویم حتی اگر مدل سلطنتی باشد که روشن می شود که ایشان تا چه حد به نظر مردم احترام می گذاشتند.

ابنا: تحلیل شما از این سخن که بعضی می گویند "حضرت امام(ره) در تشکیل حکومت صرفاً به فقه توجه داشت و به سایر بخش های دین اعتنا نمی نکرد" چیست؟

در اینکه وجه غالب نظریه سیاسی امام (ره) در جمهوری اسلامی ایران، فقهی است تردیدی نیست اما اینکه ماهیت آن فقط فقهی باشد درست نیست و نمی توان گفت که فقط از دانش فقه اشراب شده است. اتفاقا همین پرسش به عبارت دیگری توسط خبرنگار معروف مصری یعنی «محمد حسنین‌هیکل» از ایشان مطرح شد که منابع معرفتی شما چیست؟ ایشان فرمودند "من در فقه از جواهر، در فلسفه از صدرا و در حدیث به کافی رجوع کردم و اندیشه خود را از این سه منبع استخراج کردم". این امر نشان می دهد که ایشان برای ترسیم تفکر خود فقط به فقه مراجعه نکرد گرچه فقه اهمیت زیادی در تقریر این نظریه داشت اما به نظر می رسد در این نظریه از آراء فلسفی، اخلاقی و عرفانی نیز بهره برداری شده و مرحوم امام توانست آنان را در ترکیبی بگنجاند که ظاهری فقهی دارد.

بنابراین ما می توانیم بگوییم نظریه سیاسی امام(ره) از دانش های متعددی تغذیه شده ولی نقش فقه در تولید آن پررنگ است، چرا که این تفکر از استدلال های فقهی بیرون آمده، علاوه بر آن که نگاه های عرفانی و فلسفی ایشان نیز در آن دخیل است.

....................................

پایان پیام/ 348