خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳
۱۶:۱۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۳۰ فروردین
۱۴۰۲
۶:۲۷:۰۰
منبع:
دانشجو
کد خبر:
1359263

پایگاه خبری میدل ایست آی بررسی می‌کند؛

چرا اسرائیل به دنبال جنگ و تنش در خاورمیانه است؟

پایگاه خبری میدل ایست آی در گزارشی می‌نویسد: «اسرائیل دلایل زیادی دارد تا بیش از آنکه خواهان یک منطقه باثبات باشد، منطقه‌ای پُرتنش و مملو از جنگ‌ها و منازعات بی پایان را شاهد باشد. از این منظر، اعراب و دیگر کنشگران مطنقه‌ای هستند که خود باید به صلح و ثبات در خارومیانه (در نقطه مقابل منافع صهیونیست‌ها) کمک کنند».

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ پایگاه خبری «میدل ایست آی» در گزارشی با اشاره به نقش تاریخی مخرب و منفی رژیم صهیونیستی در بحران زایی و ایجاد تنش در منطقه خاورمیانه، به طور خاص سعی کرده به این سوال محوری و بنیادین پاسخ دهد که چرا این رژیم این دستورکار را دنبال می‌کند و اساسا صهیونیست‌ها از جنگ و تنش در خارومیانه چه نفعی را می‌برند؟


پایگاه خبری میدل ایست آی در گزارش خود می‌نویسد: «تقریبا اغلب کشور‌ها در اقصی نقاط جهان از توافق اخیر ایران و عربستان جهت تنش زدایی و احیای روابط سیاسی و دیپلماتیکشان، استقبال کردند. در این میان، رژیم اسرائیل یک استثنا بوده و شدیدا از این قضیه ناراحت و خشمگین شد و حتی برخی توافق ایران و عربستان را زلزله‌ای وحشتناک برای اسرائیل تحلیل و تفسیر کردند. البته که بسیاری از تحلیلگران انتظار این مساله را داشتند. اسرائیلی‌ها سال هاست ایران را تهدیدی جدی علیه موجودیتِ خود می‌دانند.


با این حال، اشتباه است که مخالفت اسرائیل با توافق اخیر ایران و عربستان را صرفا ناشی از مساله مذکور بدانیم. رژیم اسرائیل از سال ۱۹۴۸ و تشکیل رژیم جعلی اش، در زمینه آتش افروزی در منطقه خاورمیانه یدِ طولانی داشته و گاه به دلایل فرصت طلبانه و گاه هم با هدف تضعیف ملت‌های عربی، دست به ایجاد تنش و بی ثباتی در منطقه خاورمیانه زده است.


سال ۱۹۵۶، اسرائیل با بریتانیا و فرانسه جهت حمله به مصر در جریان بحران کانال سوئز، موافق بود و با آن‌ها همراه شد. در آن زمان، مصر که به تازگی از چنگال استعمار رها شده بود هیچ خطر و تهدیدی برای اسرائیل به حساب نمی‌آمد با این حال، تل آویو به دنبال به دست گرفتن کنترل غزه بود و درست به همین دلیل، رئیس جمهور ملی گرایِ مصر یعنی «جمال عبدالناصر» را تضعیف کرد و در ازای همکاریهایش با قدرت‌های غربی جهت حمله به مصر، از فرانسه امتیاز‌های قابل توجهی جهت تعریف و ایجاد یک برنامه هسته‌ای غیرصلح‌آمیز برای خودش دریافت کرد.


از این رو، مشارکت اسرائیل در جریان حمله فرانسه و انگلیس به مصر، یک اقدام فرصت طالبانه از سوی این رژیم در قالب نبرد یک کشور تازه مستقل، و دو قدرتِ در حال افول غربی بود و هیچ ربطی به تحرک رهبران اسرائیلی جهت حراست از رژیمشان در برابر تحرکات خارجی نداشت.


در منطقه حاشیه خلیج فارس، اسرائیل برای سال‌ها روابط خوب و ویژه‌ای را با رژیم شاه در ایران داشت. روابطی که تا حد زیادی بر پایه ادراک تهدید از سوی اسرائیل از جانب شوروی سابق و جریان‌های پان‌عربیسم، معنا و مفهوم پیدا می‌کرد. با این حال، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی، دشمنی‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل اوج گرفتند و تل آویو هر آنچه توانسته را جهت تنش زایی علیه ایران انجام داده است.


رژیم اسرائیل سال هاست که به عنوان تنها رژیم حاضر در منطقه خاورمیانه، از سلاح‌های اتمی برخوردار است. این در حالی است که این رژیم دست به تنش زایی و بحران سازی‌های مختلف در منطقه زده و می‌زند تا مانع از دستیابی دیگر کشور‌ها به فناوری هسته‌ای شود. به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۱، اسرائیل به نیروگاه اتمی "اوسیراک" عراق حملات گسترده‌ای را انجام داد.


در عین حال، لابی قدرتمند اسرائیل در آمریکا نقشی ویژه در تحریک سیاستمداران و دولت وقت آمریکا جهت حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ بازی کرد. البته که اسرائیلی‌ها تلش‌های گسترده‌ای را با هدف ممانعت از انجام مذاکرات سازنده اتمی میان ایران و غرب نیز انجام داده اند. در این راستا، این رژیم در سلسله‌ای از حملات تروریستی، اقدام به ترور شماری از دانشمندان موثر و مهم اتمی ایران نیز کرده است.


در رابطه با مصر نیز که با دولت اتیوپی، درگیری‌ها و منازعات قابل توجهی را با محوریت اقدام دولت اتیوپی در احداث «سد نوزایی بزرگ» دارد، نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو به جِد قول داده که از موضع اتیوپی علیه مصر حمایت کند و کمک‌های زیادی را به آن در زمینه آبی و همچنین کشاورزی ارائه کند.


تاریخچه‌ای مختصر از مداخلات منفی و غیرسازنده اسرائیل


اسرائیل همچنین تاریخچه‌ای طولانی از مداخله در جنگ‌های داخلی منطقه خاورمیانه دارد. به عنوان مثال در جریان جنگ داخلی لبنان و حمله سال ۱۹۸۲ اسرائیل به این کشور که به بهانه هدف قرار دادنِ سازمان آزادیبخش فلسطین انجام گرفت، جهان شاهد اوج گیری قابل توجه درگیری‌ها در خاک لبنان بود و در نتیجه برخی گروه‌های شبه نظامی نظیر فالانژیست‌ها که وابسته به اسرائیل بودند رشد کردند و فجایعی نظیر «جنایت صبرا و شتیلا» را رقم زدند. جنایتی که موجب کشته شدن بیش از ۳۵۰۰ غیرنظامی بیگناه شد.


تسلیحات اسرائیلی همچنین به سمت سودان جنوبی روانه شدند. جایی که از آن‌ها به نحو گسترده‌ای در چهارچوب جنگ داخلی این کشور استفاده شد. مساله‌ای که در نهایت به تجزیه جنوب سودان و ایجاد کشور سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱ ختم شد. در عراق نیز اسرائیلی‌ها در جریان منازات میان کُرد‌های عراقی و دولت مرکزی عراق، کنشگری زیادی را از خود نشان دادند و اصلی‌ترین عامل و محرک استقلالِ کرد‌ها از کلیت خاک عراق هستند.


منطقه خاورمیانه یک منطقه پُرتنش با منازعات و درگیری‌های طولانی است. موضوعی که عاری از مداخلات خارجی و مناسبات دوره پسااستعماری نیست. با این حال، اسرائیل این وضعیت را به دلایل مختلف با گذشت زمان به سمت بد و بدتر شدن هدایت کرده است. از جمله این دلایل می‌توان به مواردی که در ادامه می‌آید اشاره کرد.

 

الف) اسرائیل به دنبال حفظ موقعیت به اصلاح برتریِ راهبردی خود در منطقه خاورمیانه است و این دستورکار را صرفا می‌تواند با ضعیف کردنِ دیگر کشور‌ها دنبال کند. این مساله در نوع خود می‌تواند توضیح دهد که چرا اسرائیلی‌ها اقدامات زیادی را جهت تضعیف دولت سوریه در سال‌های اخیر انجام داده اند و به طور خاص تا همین حالا نیز گاه و بیگاه این کشور و به ویژه تاسیسات مهم آن نظیر فرودگاه هایش را بمباران می‌کنند.

 

ب) اسرائیل به عنوان یک دولت امپریالیستی به دنبال کسب سود و منفعتاز فروش سلاح و قرارداد‌های تسلیحاتی است و به خوبی می‌داند که منازعات و درگیری‌های بیشتر در منطقه خاورمیانه به معنای این است که این رژیم فرصت‌های سودآوری را جهت فروش تسلیحات بیشتر به کنشگران منطقه‌ای دارد.

 

ج) اسرائیل به نوعی روایت در غرب شکل داده که بر اساس آن، این رژیم باید به مثابه تنها دموکراسی در منطقه خاورمیانه در نظر گرفته شود. یک رژیم مرفه و مدرن و دموکراتیک در میان آنچه خود آن را جنگل توصیف می‌کند. از این رو، وقوع جنگ و درگیری‌های بیشتر و گسترده‌تر در منطقه، تا حد زیادی به موجه بودن و معتبر شدن این تحلیل و روایت، کمک می‌کند.

 

با این همه، اینکه می‌بینیم رژیم صهیونیستی موضعی منفی در مور توافق اخیر ایران و عربستان اتخاذ کرد، به هیچ عنوان شگفت انگیز نیست. اسرائیل خواهان شعله‌ور بودنِ منازعات و درگیری‌ها میان ایران و کشور‌های عربی است تا از این طریق، هر دو طرف تضعیف شوند و البته که موقعیت آن تقویت شود.

 

در شرایط کنونی، همزمان با قدرت گیری یک دولت راست گرای افراطی در اراضی اشغالی، سیاست‌های سمّی و خطرناک اسرائیل، به ورای مساله ایران گسترش یافته است. در بحبوحه تحرکات جاری و اخیر در هتک حرمت مسجدالاقصی، تنش‌های این رژیم با ایران افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است. تنش‌هایی که با توجه به موضع‌گیری اخیر «بزالل اسموتریچ» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در رونمایی از نقشه‌ای که در قالب آن قلمرو اردن جزیی از خاک اشغالی صهیونیست‌ها عنوان شده، ماهیت وخیم تری را نیز به خود گرفته است. عجیب اینکه اسموتریچ به صراحت تاکید کرده که اساسا چیزی به اسم قلمرو فلسطینی‌ها و ملت فلسطین نیز وجود ندارد.

 

اسرائیل دلایل زیادی دارد تا بیش از آنکه خواهان یک منطقه باثبات باشد، منطقه‌ای پُرتنش و مملو از جنگ‌ها و منازعات بی پایان را شاهد باشد. از این منظر، اعراب و دیگر کنشگران منطقه‌ای هستند که خود باید به صلح و ثبات در خاورمیانه (در نقطه مقابل منافع صهیونیست ها) کمک کنند».

 

.....................

پايان پيام/ ۲۱۳