حجتالاسلام عبدالحسين خسروپناه با اشاره به مبناي فكري آقاي مجتهد شبستري كه به شدت متاثر از هرمنوتيك گادامر است اشاره كرد و گفت: مطابق هرمنوتيك گادامر از آن جايي كه فهم متن يا واقعيت زايده انتظارات، پيش فرضها، حب و بغضها و فضائل و رذائل است، به تعداد فهمنده از متن واحد، فهم هاي متفاوتي وجود دارد و بر همين اساس معياري در فهم صحيح از فهم سقيم نمي باشد.به عبارت ديگر مي توان گفت كه مطابق هرمنوتيك گادامر، فهم نسبي است.
استاد حوزه و دانشگاه ضمن اشاره به نقد هرمنوتيك توسط متفكران مغرب زمين در ادامه گفت:مطابق هرمنوتيك گادامركه فهم نسبي است، همين فهم گادامر نيز نسبي بوده و معياري وجود ندارد كه گادامر، هرمنوتيك خود را بر ساير هرمنوتيكها ترجيح دهد.پس اولا اين هرمنوتيك، خود متناقض است و ثانيا مطابق آن تعليم و تربيت، قانونگذاري و ساير امور اجتماعي لغو است و بدين ترتيب جامعه دچار آنارشيسم ميشود.
ايشان تشكيك مجتهد شبستري در مورد عصمت پيامبر اعظم در امور شخصي را پارادوكس دانسته و تصريح نمود: پيامبر كه مطابق قول ايشان به مرتبهاي از كمال رسيده كه ميتواند وحي الهي را دريافت كرد و ملكوت عالم را نظاره كند چگونه در مسائل معمولي دچار گناه ميشود؟ چگونه فردي كه ملكوت گناه يعني آتش را ميبيند، به آتش دست ميزند؟ اين امر مانند آن است كه بگوئيم استاد رياضي از حل معادله معمولي و ساده عاجز است!اگر پيامبر اعظم در امور شخصي گناه ميكرد متدينان به او ايمان نمي آوردند چون خطا در وحي را نيز ممكن مي دانستند.
عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي مراتب كمال نوراني را به اعتبار مراتب بالاتر حجاب دانسته و در ادامه اظهار داشت:در نزد اهل معرفت، جهت سير ار منزل پائين به منزل بالاتر، نياز به استغفار است و اين غفران در واقع طلب استكمال براي سير به مرحله بالاتر است.از همين جهت هرچند پيامبر يكپارچه نور بود و در همه حال به ياد خدا بود، اما با توجه به اينكه سير الي الله نامتناهي است، ايشان با استغفار، درخواست صادفانهاي را جهت دريافت كمالات بيشتر مطرح مي كنند.اما آقاي شبستري بدون توجه به اين امور موضعي عوامانه گرفته است.
حجتالاسلام خسروپناه با رد محدود شدن قلمرو دين گفت:انتظارات بشر از دين، موجب كم يا زياد شدن قلمرو دين نميشود.چون اين خود دين است كه قلمروش را تعيين مي كند نه ديگران.مگر آنكه منظور دين بشري و ساخته دست انسان باشد.
همچنين به بركت انقلاب اسلامي، به نظر ميرسد كه انتظارات بشر از دين بيشتر شده است و شاهد مثال آن طرح مباحثي همچون علم ديني، جامعه ديني، هنر ديني و ... است.
ايشان در مورد مسئله علم امام تأكيد كردند:با استناد به برخي روايات مأثوره ميتوان گفت كه ائمه علوم زيادي را مي دانستند.اما بايد توجه داشت كه هدف اصلي انبياي الهي و ائمه هدا هدايت بشر بوده است و نه نوشتن كتابهاي علمي.البته در راستاي هدايت بشر از علوم ديگر همچون تغذيه، نجوم و... نيز استفاده ميكردند.
مدير گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در پايان خاطر نشان ساخت:بنده شخصا با طرح مباحثي از اين دست مخالف نيستم.اما بهتر است كه اين مباحث در محافل تخصصي همچون كرسي هاي نظريه پردازي طرح شود و اگر هم احيانا قرار بر اين شد كه در فضاي دانشجويي ايراد شود ميبايست مسئولين برگزاري جلسه بحث را به صورت يكطرفه پيش نبرند.در همين جا بنده اعلام آمادگي ميكنم كه با آقاي مجتهد شبستري در يك فضاي دانشگاهي مناظره كنم، علي رغم اينكه ايشان چند سال پيش از حضور در مناظرهاي كه چند سال پيش در دانشكده الهيات ترتيب داده شد طفره رفتند.
پایان پیام/127