خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱:۵۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۶ خرداد
۱۴۰۲
۴:۲۰:۱۶
منبع:
ايكنا
کد خبر:
1368857

گزارشی از یک سفر

مشترکات زیادی بین دیوبندیه هند با ایرانیان و شیعیان وجود دارد

عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مشترکات زیادی میان دیوبندیه و ایرانیان و شیعه وجود دارد؛ از جمله اینکه آنها محب اهل بیت(ع) هستند و برای زبان فارسی احترام ویژه‌ای قائلند و ایرانیان را برادران خود می‌دانند و حوزه علمیه باید برای آگاهی‌ بیشتر آنها از شیعه و ایران تلاش کند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ ابوالفضل روحی، عضو هیئت‌ علمی دانشگاه شهید بهشتی، شامگاه دوم خرداد گذشته در نشست علمی «گزارشی از مدارس دیوبندیه هند»، که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، به ایراد سخنانی پرداخت که متن آن به شرح زیر است:


دیوبندیه در روستایی به همین نام در منطقه اوتاپرادش هند نشستی را برای مقابله با نهضت تبشیری مسیحیت برگزار کردند و به این نتیجه رسیدند که باید کاری ساماندهی‌شده و منسجم در برخورد با مسیحیت تبشیری انجام دهند. به نظر می‌رسد این نشست با نیت خیر و در برابر یک نهضت مسیحی رخ داده است. لذا توفیقات زیادی هم داشتند.


مهمترین شخصیت دیوبندیه ملامحمد قاسم است که وی شخصیتی کم‌عمر ولی برجسته در شبه قاره بود؛ او گفته است من پیامبر(ص) را خوب دیدم در حالی که بالای کعبه ایستاده بودم و احساس کردم آب از دستان من سرازیر شد و همه کره زمین را فراگرفت. لذا به دنبال مقابله با مسیحیان تبشیری رفتند. امروز فقط در پاکستان ۴ هزار مدرسه دیوبندی وجود دارد و در مجموعه قاره آسیا، ۱۲ هزار مدرسه دیوبندی وجود دارد.


۵۰۰ هزار مبلغ در جهان


نتیجه این فعالیت‌ها باعث پیدایش نهضت جماعة‌التبلیغ شده است که خودشان اعلام کرده‌اند ما ۵۰۰ هزار مبلغ بالفعل در سراسر جهان داریم و جایی در جهان نیست که ما مبلغ دیوبندی نداشته باشیم. سران دیوبندی در ابتدای کار، منشوری برای فعالیت سازماندهی‌شده تدوین کردند که منشوری مترقی است. آنان تاکید می‌کنند که مدارس دیوبندیه حق ندارند از کمک‌های حکومتی استفاده کنند و فقط باید از نیکوکاران و مساعدت مردمی استفاده شود. در تأسیس دارالعلوم دیوبند، ملامحمد قاسم، رشید احمد، ملا خلیل، محمد یعقوب، ذوالفقار علی و فضل الرحمان دیوبندی و... پایه‌گذاران اولیه دیوبندیه هستند. این مدرسه در ۱۵ محرم ۱۲۸۳ تأسیس شد.


امروز دارالعلوم فقط دارالعلوم نیست و مدارس آنها متنوع شده‌اند، تا قبل از تفکیک مدارس از یکدیگر، اندیشه مؤسسان دارالعلوم و دیوبند به سه بخش تقسیم می‌شد؛ آنان مدعی هستند که در بحث علوم حدیث، علوم فقه و علم معقول تدریس و بحث داشته‌اند، ولی مرکز ارائه علم حدیث، دهلی بوده که هنوز آثاری از آن موجود است؛ مرکز علم الفقه، لکنهو بوده که الان هم از پاتوق‌های اصلی شیعیان هند است. مرکز علم معقول در خیرآباد هند بوده است، ولی بعدها در هم ادغام شدند.


همچنین، دارالعلوم تا سال ۱۴۰۲ بر همان دارالعلوم دیوبند متمرکز بود و سایر مدارس زیر نظر این مرکز فعالیت می‌کردند، ولی در سال ۱۴۰۲ جریان دارالعلوم دیوبند به شعبه‌های مختلف تجزیه شد؛ البته خودشان این اختلافات را جدی نمی‌دانند، ولی این اختلافات که با حمایت حکومت هند از بخشی از اینها صورت گرفته به نزاعی جدی تبدیل شده است؛ یعنی حکومت از بخشی از علمای دیوبند حمایت مالی می‌کند و بخش دیگری که با سیاسی‌کردن دارالعلوم مخالف هستند با این گروه نزاع و مشاجره پیدا کردند، زیرا این کار را باعث دورشدن مردم و حمایت‌های مردمی و استفاده ابزاری از دارالعلوم می‌دانند.  

 

این انشعاب سبب شد تا دارالعلوم به ۴ بخش تقسیم شود، اول مرکز اصلی دارالعلوم، دیگر مرکزی که از سوی نوه ملامحمدقاسم نانوتوی با عنوان دارالعلوم وقف ایجاد شد؛ یکی از اختلافات مشهود بین این دو گروه این است که دارالعلوم وقف خیلی به تبلیغ مباردت ندارد و بیشتر دنبال آموزش و تدریس و پژوهش است. از دیگر اختلافات آنها این است که معتقدند آموزش‌ها باید کاملا کلاسیک باشد، ولی دارالعلوم دیوبند ساختاری سنتی دارد. همچنین دارالعلوم وقف صرفاً به منابع مالی مردمی متکی نیست.


استفاده از ظرفیت همراهی دیوبندیه هند با ایران

 

مجموعه دیگری هم بعد از تجزیه در لکنهو ایجاد و دانشگاه سیداحمد شریف هم تأسیس شد. از جمله تفکرات موجود در این دانشگاه آن است که معاویه را کافر می‌دانند و لعن می‌کنند و در امور سیاسی اتحاد موضع زیادی با سیاست‌های ایران دارند؛ از جمله اینکه دشمن سرسخت اسرائیل هستند و از ظرفیت‌های خیلی خوب در شبه‌قاره هند در همراهی با سیاست‌های ایران است. همچنین مدرسه امنیه در دهلی با تمرکز بر اهداف تبلیغی و مرکز جماعة التبلیغ هم در آنجا ایجاد شد.


نکته دیگر در مورد دیوبندیه این است که نظام آموزشی فراگیری دارد. کل ساختار جریان دارالعلوم دو بخش است؛ اول آموزش دهلوی. معتقدند شاه ولی الله دهلوی فرایند آموزشی خاص خود را داشته است و بین سه جریان تلفیق کرده است؛ جریان فقه، کلام و صوفی‌گرایی از این رو نهضت جدیدی ایجاد کرده است یعنی یک مسلمان می‌تواند مسلمان باشد و هر سه اینها را هم با خود داشته باشد. این تفکر معتقد است که سیستم آموزشی باید طوری کار خود را انجام دهد که روش نظامی حفظ شود. لذا این موارد که چه متونی خوانده شود، در بحث نقل احادیث چه باید کرد و به علم عقلی پرداخته شود، باید مبتنی بر تفکر شاه ولی الله باشد.


وضعیت بریلوی‌ها در ایران و شبه قاره

تفکر دیگر از سوی احمدحسن خان به وجود آمد که اختلاف عمیقی بین پیروان او و دیوبندیه وجود داد. از نکات جالبی که ما در سفر به هند با آن مواجه شدیم این است که در ایران ارتباط ما با بریلوی‌ها(فرقه‌ای از صوفیان) پررنگ‌تر از ارتباط با دیوبندیه است. بریلوی‌ها در برپایی مراسم شادی و عزا برای اهل بیت(ع) و ارادت به ائمه(ع) به ما بسیار نزدیک هستند، ولی دیوبندیه، که نمونه آن مولوی عبدالحمید است، به ما نزدیک نیستند. همچنین، در شبه‌قاره وضع فرق دارد و دیوبندیه تعامل بیشتری با شیعه و جمهوری اسلامی و بقیه مسلمین دارند و مشکل ما در شبه‌قاره جریان بریلوی است.

علاوه بر این، در کنار این مکاتب دوگانه نظامی دهلوی و مکتب حدیثی چیز جدیدی شکل گرفته که جالب است؛ در تفکر دیوبندیه گفته می‌شود که شاه ولی الله پیرو طریقت  قادریه بود و جریانات دیگر نقشبندی یا سهروردی و... هستند. بنابراین باید صوفی‌گرایی در دل آنها سریان و جریان داشته باشد. بنده از سفیان قاسمی، نوه ملامحمد نانوتوی در مورد صوفی‌گرایی سؤال کردم و گفت ما خانقاه‌هایی داریم که در آنجا این جریان وجود دارد. وقتی به خانقاه رفتیم، تصور می‌کردیم که باید مرکزی برای تدریس و آموزش مباحث صوفی‌گرایانه و متمرکز بر کارهایی باشد که دراویش ما انجام می‌دهند، ولی مرکزی تربیتی اخلاقی بود؛ یعنی طلاب را جذب کرده و تلاش می‌کنند با ساختاری تربیتی و اخلاقی مبادرت به تدریس کند. از این رو با استفاده از آیات و روایات اقدام به تربیت اخلاقی می‌کنند که نام آن را صوفی‌گری می‌نهیم. این خانقاه‌ها ظرفیت خوبی برای شیعه و جمهوری اسلامی است.


ارادت دیوبندیه هند به اهل بیت(ع) 

آنچه بنده از سفر اخیرم به هند دریافت کردم یکسری نقاط مشترک بین تفکر دیوبندی و مدارس آنها با شیعه و جمهوری اسلامی است. یکی از نکات برجسته مسئله اظهار محبت به اهل بیت(ع) مخصوصا ۵ تن آل عباست و ارادت به امام علی(ع) بسیار مشهود بود جز یک جا یعنی نضرة العلمای لکنهو که تفکر وهابی وجود دارد. بنابراین باید دیوبندی‌های شبه‌قاره هند را به عنوان محبان اهل بیت(ع) تلقی کنیم و آنان تأکید می‌کنند که امام علی(ع) برترین شخص بعد از پیامبر(ص) است. لذا مهمترین موضوعی  که ما را به این گروه پیوند می‌دهد تمرکز بر محبت به اهل بیت(ع) است. 

نکته دیگری که حوزه علمیه برای نشان‌ دادن آن کم کار کرده بحث وحدت وجود، عرفان نظری و عملی و خاستگاه آن است، زیرا این نوع اندیشه‌ها نقاط مشترک فراوانی در تفکر ما و دیوبندیه دارد. همچنین توجه جدی به اخلاق و تربیت از ویژگی‌های مشترک این دو تفکر است. مجموعه‌ای در لکنهو داشتند که کاملا عبادی بود و می‌گفتند از سراسر جهان و از ادیان و مذاهب و مکاتب مختلف به اینجا می‌آیند و ما از آنها از یک روز تا یک سال پذیرایی می‌کنیم و نمی‌پرسیم که دنبال چه هستند. آنان نوعی انزوا و خلوتگاه را مهیا کرده‌اند تا افراد بتوانند در افکار خود تفکر و تدبر کنند. نکته جالب اینکه برای اینها تعلق به فلان مذهب و دین مهم نبود.


مشترکات دیوبندیه و ایرانیان


نکته مشترک دیگر، احترام ویژه به زبان فارسی است و آنها به فارسی به عنوان زبان مادر نگاه می‌کنند و خودشان را قوم آریایی می‌دانند. ایرانیان را با عنوان برادر بزرگتر می‌دانند و به فارسی افتخار می‌کنند و خوشبختانه کتب جذاب فارسی به فراوانی در کتابخانه‌های آنها دیده می‌شود که موضوعات هیئت، علوم غریبه، نجوم و... را شامل می‌شود و اگر انسان یک سال خودش را آنجا حبس کند و افسوس نخورد به خاطر همین کتابخانه‌هاست، زیرا بسیاری از منابع فلسفی و آثار دست اول ما در آنجا وجود دارد و آنها متوجه اهمیت این منابع نیستند.  


جالب این است که به ما می‌گفتند شما اولین گروه شیعه هستید که به اینجا آمده‌اید و ما وقتی نماز می‌خواندیم طرز نماز خواندن ما برای آنها جذاب بود و با آغوش باز از ما پذیرایی کردند. همچنین، ظرفیت خوبی برای حوزه‌های علمیه است تا در قالب‌های مختلف مطالعاتی و... با آنها تعامل کنند، ولی نمی‌دانم چرا حوزه از این ظرفیت استفاده نکرده است. البته اطلاعات آنها در مورد شیعه بسیار کم و این هم جزو مسائلی است که باید مورد توجه ما قرار بگیرد. 

 

.........................          

پايان پيام/ ۲۱۳