به گزارش خبرگزاری اهل بيت (ع) ـ ابنا ـ سید ظفر علی شاه نقوی که از مهمانان همایش بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره) در حاشیه این همایش درباره تاثیر اندیشه‌های امام راحل در کشور پاکستان، جایگاه قرآن کریم در جامعه این کشور و تعامل شیعیان و اهل سنت در پاکستان سخن گفت.
نقوی در ابتدا در معرفی خود گفت: در حال حاضر در حوزه علمیه شهر قم در حال تحصیل هستم و دکترای تفسیر تطبیقی دارم. همچنین نماینده ولی فقیه و نماینده طلاب پاکستانی در جامعه المصطفی هستم. علاوه بر این، نماینده «سید ساجد علی نقوی» رهبر شیعیان پاکستان در ایران هستم.
این روحانی پاکستانی درباره نقش امام خمینی(ره) در تقویت اندیشه اسلامی در عصر حاضر گفت: ما در عصر معصومین زندگی نکردیم و وجود آنها را درک نکردیم. قبلا ما در کتابها می‌خواندیم که آنها قرآن ناطق بودند اما این امر را به خوبی درک نمی کردیم و فقط در کتابها خوانده بودیم و نمی‌دانستیم چگونه ممکن است یک انسان، قرآن مجسم شود و همه تعالیم قرآن و قوانین و اصول قرآنی در یک شخص به طور عملی جمع بشود. ولی همین که حضرت امام و نظامی که او تاسیس کرد را دیدیم این مسئله برای ما مجسم شد.
وی افزود: قرآن می‌فرماید: «و لقد ارسلنا رسلنا بالبینات» و علت این امر را می‌فرماید که «لیقوم الناس بالقسط» یعنی پیامبران فرستاده شدند تا سطح فکری و اعتماد به نفس مردم افزایش پیدا کند؛ آگاهیشان به حدی تعالی پیدا کند که خودشان عدالت را اجرا کنند. ما این را نمی‌فهمیدیم تا اینکه حضرت امام که فردی بود که در حوزه علمیه تحصیل کرده بود و مدرک دکترای دانشگاهی نداشت و فقط قرآن را خوانده و در آن تدبر کرده و تعلیمات قرآن را در مقام عمل پیاده کرده بود، آمد و با استفاده از تعالیم قرآن یک انقلاب اسلامی به تمام معنا را پیاده کرد.
وی افزود: انقلاب اسلامی در ایران بر کل مسلمانان جهان تاثیر گذاشت. مسلمانان که قبلا فکر نمی‌کردند هیچ وقت بتوانند یک نظام اسلامی و قرآنی داشته باشند دیدند که این امر شدنی است و امیدوار شدند. آنها فهمیدند وقتی امام خمینی(ره) موفق شد، سایر جوامع مسلمان هم می‌توانند با الگوبرداری از او حکومت اسلامی پیاده کنند. بیشترین تاثیرش در پاکستان بود. اولین کسی که در پاکستان انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخت ابوالعلا مودودی رئیس جماعت اسلامی بود. وی از انقلاب اسلامی استقبال کرد و گفت ما از نظام اسلامی حمایت می‌کنیم. او خودش هم می‌خواست در پاکستان نظام اسلامی برپا کند اما موفق نشد.
وی افزود: امام خمینی دو نفر را فرزند خود خواندند. یکی استاد شهید مطهری و دیگری عارف حسین الحسینی رهبر شیعیان پاکستان بود. وقتی وی به شهادت رسید امام خمینی در پیامی گفت من فرزند عزیزم را از دست دادم. او فرزند معنوی و فکری امام بود و اندیشه امام را در پاکستان گسترش می‌داد.
نماینده رهبر شیعیان پاکستان در ایران درباره فعالیت‌های این نمایندگی در قم گفت ما از شیعیان پاکستان که به ایران می‌آیند استقبال می‌کنیم و بین طلاب و علمای شیعه ایران و پاکستان پل ارتباطی هستیم. بیشترین فعالیت ما خدمت‌رسانی به طلاب پاکستانی و زائرانی است که سالانه صدها هزار نفر از آنها برای زیارت اماکن مقدس به ایران می‌آیند و هرگونه مشکلی که در ایران با آن برخورد کنند ما برای حل آن به آنها کمک می‌کنیم.
نقوی درباره فعالیت‌های قرآنی در پاکستان گفت: در مجموع پاکستانی‌ها از قرآن بسیار استقبال می‌کنند. بیشتر مردم روز خود را با قرآن آغاز می‌کنند؛ آنها معمولا یک جزء در روز می‌خوانند. وقتی حرف از قرآن باشد همه چه شیعه و چه سنی تسلیم هستند و روی آن حرف نمی‌زنند.
این فعال قرآنی افزود: بعد از زبان عربی، بیشترین کار بر روی قرآن از تفسیر گرفته تا شرح نکات بلاغی آن در اردو انجام شده است. ما در زبان اردو دهها تفسیر صوتی داریم در حالی که در زبان فارسی تنها دو تفسیر صوتی موجود است.
وی افزود: فعالیت‌های قرآنی اهمیت بسیار زیادی در زنده نگهداشتن اسلام دارد. خداوند می‌فرماید و لا تطع الکافرین یعنی از کافران اطاعت نکنید و در ادامه آن می‌فرماید: وجاهد به جهادا کبیرا یعنی با استفاده از قرآن با کافران مبارزه کنید. ما باید این جهاد را در عصر حاضر انجام دهیم.
این روحانی پاکستانی درباره آموزش قرآن در این کشور گفت: در ایران مطالعات قرآنی از جمله مطالعات میان رشته‌ای در دانشگاه‌ها بسیار پیشرفت کرده است اما در پاکستان بیشتر به طور سنتی بر روی معارف قرآنی کار شده است. همچنین تدریس قرآن در مدارس پاکستان بسیار مورد تاکید است. روخوانی قرآن که به «ناظره» معروف است از دوره ابتدایی الزامی است و دروس دینی و اسلامی تحت عنوان دینیات و درس اسلامیات تدریس می‌شود.
نقوی درباره وضعیت شیعیان پاکستان گفت: بعد از انقلاب اسلامی دشمنان جهان اسلام و استکبار ترسیدند که اگر شیعه و سنی با هم کار کنند نفوذ آنها به خطر می افتد اما موفق نشدند بین آنها تفرقه اساسی بیندازند. در خانواده خود من برخی بستگانم اهل سنت هستند. مثلا در یک کنفرانس قرآنی من را به عنوان نماینده شیعیان و فرد دیگری را به عنوان نماینده اهل سنت انتخاب کردند. وقتی وارد کنفرانس شدم دیدم دایی من را به عنوان نماینده اهل سنت برای سخنرانی دعوت کرده‌اند و من اطلاع نداشتم.
وی ادامه داد: او عقاید اهل سنت را تبلیغ می‌کند و من عقاید شیعه را اما هر دو در یک بشقاب غذا می‌خوریم. یعنی مردم هیچ مشکلی با هم ندارند بیشترین حملات تروریستی در شهر پیشاور و ایالت خیبر پختونخواه انجام شده است. اما ما همیشه در مراسم عزاداری امام حسین(ع) در ماه محرم شاهدیم که بیشترین حسینیه‌ها متعلق اهل سنت است. کسی که نوحه می‌خواند اهل سنت است و کسانی که سینه می‌زنند شیعه هستند یا برعکس. اهل سنت، امنیت مراسم عزاداری را به عهده می‌گیرند و این یک امر عادی است.
وی افزود: استعمار با کمک رسانه‌های متعددی که در اختیار دارد اختلافات کوچک را بزرگ نشان می‌دهد اما با وجود این همه تبلیغات، مردم با کمال صلح و دوستی با هم زندگی می‌کنند.
.........................
پايان پيام/ ۲۱۳