به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) – ابنا – «رسانه» را از ارکان قدرت نرم دانستهاند و در عصر «پساحقیقت» که قدرتها از این ابزار در راستای منافع خود بهره میبرند، تعریف دقیق از مختصات مکتب الهی تشیع و اثرگذاری بر افکار و جوامع با گفتمان شیعی، نیاز به رسانهای در تراز دنیای امروز دارد.
جنگ روایتها در نبرد افکار و اذهان، پیشاهنگ دریافتهای رسانهای است و به منظور فائق آمدن بر روایتهای غلط و ارائه روایت حقیقی از مکتب شیعه، تسلط بر ابزار رسانه ضرورتی انکارناپذیر است.
خبرگزاری اهلبیت(ع) – ابنا – به منظور بررسی راهبردهای تقویت رسانهای شیعه، نشستی با حضور آقایان مصدق مصدقپور و علی سعدی، کارشناسان رسانه و مسائل سیاسی برگزار نمود تا از این منظر نگاهی به سلطه رسانهای غرب داشته باشد.
در ابتدای این نشست آقای مصدقپور با اشاره به جایگاه رسانه در دنیای امروز گفت: امروزه رسانهها وسیلهای برای انتقال فرهنگها و ارزشها هستند و هر کشوری که بر این ماشین مسلط باشد، میتواند بر دیگران مسلط شود و فرهنگ خود را به آنها تحمیل کند.
وی در ادامه با اشاره به جایگاه تشیع در جهان افزود: ما فرهنگ بزرگی به نام تشیع داریم که از طریق آن میتوانیم یک رسانه شیعی قوی نیز تشکیل دهیم.
مصدقپور در پاسخ به سوالی درباره چیستی سلطه رسانهای و جنگ روایتها و تاریخچه تحول آن در ادبیات سیاسی و رسانهای اینگونه توضیح داد: بحث سلطه رسانهای از گذشته وجود داشته و از زمان حضرت آدم نیز بوده و موضوع جدیدی نیست. وقتی به قرآن و کتب آسمانی نگاه میکنیم، متوجه میشویم که مستکبران همیشه در مقابل پیامبران از روشهای گوناگون استفاده میکردند. اکنون نیز روشهای رسانهای، روشهای روانی، خیانت و همه این ابزارها در اختیارشان است و استفاده می کنند. در نتیجه سلطه همیشه بوده و تا امروز هم ادامه دارد، پیامبر ما و دیگر انبیاء از آن رنج بردهاند و ما هم امروز گرفتار آن هستیم و با همین دشمن روبرو هستیم. امام خمینی میگوید آمریکا بزرگترین شیطان است، آمریکا امروز یک شیطان واقعی است و امروز ما مستقیماً با این شیطان روبرو هستیم که با جمهوری اسلامی میجنگد.
این نویسنده و پژوهشگر سیاسی با اشاره به مفهوم «هژمونی» افزود: اگر تاریخ سلطه رسانهها، یا همان هژمونی را مطالعه کنیم، هژمونی یک کلمه لاتین در یونان به معنای رهبری است و مقصود همان رهبری، اقتدارگرایی یا کنترل و هدایت و همچنین به معنای حمله به قدرت نیز میتوان در نظر گرفت و این امر در میان کشورهای باستانی رایج بود. این قدرت یک قدرت نرم و نامرئی است که شاید نتوانیم در ظاهر شاهد سلطه رسانهای باشیم، اما با چشم عقل و آگاهی و بصیرت میتوانیم به تماشای آن بنشینیم. این هژمونی در طول زمان تکامل یافته و امپراتوریهای مختلفی حتی در شرق چین به وجود آمدند، همچنانکه در خلیج فارس نیز قلعههایی برای پرتغالیها وجود دارد. سپس انگلیس آمد و قاره هند را اشغال کرد، سپس به آفریقا و سپس به سایر نقاط جهان رفت، اما در ادامه حذف شد. ایتالیا هم جزو امپراطوریهایی بود که قدرتنمایی میکرد.
مصدقپور با بیان اینکه امروز با شکل جدیدی از این قدرت نامرئی مواجهیم بیان کرد: این قدرت با قدرت نظامی تفاوت دارد و اگر قومی با قدرت نظامی مغلوب نشود، دشمنان به روشهای پنهان دیگر روی میآورند، به همین دلیل به این قدرت، نامرئی و نرم اطلاق میشود. در کشور ما نیز همینطور، اقدام نظامی به تنهایی کافی نبود، پس دشمن به روشهای دیگری مانند جنگ روایتها متوسل شد تا در موقعیتهای بعدی از آن استفاده کند. حتی درباره شهید سلیمانی که درس بسیار بزرگی به دنیای استکبار داد و زمینهساز تشکیل مقاومت در منطقه شد نیز اتهامات شدیدی مطرح میکنند که در راستای همان جنگ روایتها و هژمونی رسانهای است. در دنیا و در قضیه فلسطین هم میبینیم صهیونیستها قتل عام میکنند، بعد میگویند فلسطینیها زمین خود را فروختند. به همین دلیل در جنگ روایتها، امکانات مهم است، اما بیشتر از آن، فکر است که اهمیت ویژهای دارد که یک جبهه در ایجاد روایت، بسیار قوی عمل کند، مهارت داشته باشد و اصلاً در روایت نقصی نداشته باشد تا در آینده این روایت مخدوش نشود. در مقابل اگر سکوت کنیم، روایات جدیدی میسازند، این خیلی خطرناک است، چون بعد از سالها نسلهایی بعد از ما خواهند آمد و این روایات را با تاریخ تحریف شده باور میکنند!
در ادامه این نشست علی سعدی، دیگر کارشناس این نشست گفت: سخنان استاد مصدقپور حقیقتی جامع و همه جانبه بود. همچنانکه اشاره شد، سیطره رسانهای از ابتدای تاریخ شروع شده و ابتدا در بهشت علیه حضرت آدم(ع) بود. اولین هژمونی رسانهای توسط شیطان استفاده شد و روش او مشابه روشی بود که امروزه استعمار استفاده میکند؛ از جاودانگی صحبت میکنند، همچنانکه شیطان از آدم خواست به جاودانگی برسد و به او گفت جاودانگی تو با خوردن این میوه ممنوعه اتفاق خواهد افتاد.
نقل شده است که حضرت موسی از حضرت آدم(ع) پرسید که چرا از میوه ممنوعه خوردی و حضرت آدم در پاسخ گفت: شیطان قسم یاد کرد که این درخت تو را به ابدیت میرساند. این همان کارکرد برخی رسانهها برای مخاطبان است.
وی با اشاره به عملکرد برخی رسانهها در دنیای امروز گفت: امروز رسانهای که بر دنیای ما مسلط است، رسانه مصلحت خویش است و تعریف خود را از واقعیت به شما ارائه میکند و حاضر است از همه ابزارها برای رسیدن به خواسته خود استفاده کند.
سعدی مسئله هژمونی رسانهای را یک موضوع بسیار قدیمی دانس و افزود: این مسئله ریشه تاریخی دارد و تمام تمدنها، این خط رسانهای را داشتهاند. البته هژمونی رسانهای یک مفهوم مارکسیستی است که مطرح میشود و حرفش کنترل نخبگان بر رسانههاست و رسانهها ایدئولوژی غالب را ترویج میکنند. طبیعی است که هر ایدئولوژی به دنبال کنترل است، چه اسلامی، چه کمونیستی، چه لیبرالی و چه هر فرهنگی که سعی در اشاعه ارزشهای خودش را دارد. اما ما با این مسئله روبرو هستیم، ارزشهایی که هر تمدنی صحبت میکند، باید سنجیده شود و سپس به روشهایی که در سلطه رسانهای استفاده میشود، مورد توجه قرار گیرد.
وی با اشاره به دوجنبه هژمونی گفت: اولین نشانههای تسلط، اشاعه ارزشهای غربی است. دنیای غرب امروز با ارزشهایی مواجه است و سعی میکند هر چیزی را که غربی است به شیوههای مختلف تبلیغ کند و پیشنهاد میدهد که بر اساس آنها زندگی به زیباترین شکل صورت میگیرد. بر همین اساس و تبلیغ ارزشهای غربی در رسانه، ماشین غربی باید بهترین ماشین باشد، هواپیمای غربی باید بهترین هواپیما باشد، دستگاههای الکتریکی باید بهترین باشند و در رسانهها همه چیز باید غربی باشد و در واقع در این باره یک همبستگی وجود دارد.
و وجه دوم هژمونی نیز در بُعد اقتصادی است که جنبه رسانهای، مقدمهای بر سلطه اقتصادی است که در سلطه اقتصادی متوجه این وجه از رسانه نمیشویم. منظورم این است که همه این تلاشهای رسانهای، برای رسیدن به هژمونی مالکیت فردی یا مالکیت غرب بر جهان است.
رسانههای غربی مخاطب را به سمت سلطه اقتصادی غرب حرکت میدهند که نهایتا بر کل جهان مسلط شوند، بنابراین غرب تلاش میکند به شیوهای چشمگیر از طریق رسانه ارزشهای خود را به دیگران نشان دهد، زیرا آنها تلاش میکنند از شکست به موفقیت برسند.
این کارشناس با بیان چند اتفاق تاریخی اضافه کرد: این هژمونی رسانهای همان اتفاقی بود که ما در نبردهای ویتنام شاهد بودیم. در آن جنگ آمریکا به طور غیرطبیعی شکست خورد، اما رسانههای غربی چه کردند؟ اکنون نیز رسانههای غربی چشم جهان را متوجه شخصیتهای غربی کردهاند تا از آنها شخصیت منحصربفردی بسازند و آنها را به الگویی برای همه جوانان تبدیل کنند.
یادم هست در یکی از مناظرههای ریاست جمهوری آمریکا از بچهای در آمریکا پرسیدند: در دوران کودکی شما در آمریکا اولویت رئیس جمهور آمریکا چه باید باشد؟ آن کودک پاسخ داد: رئیس جمهور آمریکا باید مرزهای اسرائیل را حفظ کند. این هژمونی رسانهای حتی کودک آمریکایی را به این باور میرساند که امنیت اسرائیل، امنیت آمریکاست.
اساس هژمونی رسانهای جنگ روایتهاست. برنامهریزی تاسیس داعش با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا بود و سعودیها هم وظیفه حمایت و تامین را برعهده گرفتند، اما اگر به رسانههای برخی کشورهای خلیج فارس، رسانههای سعودی و رسانههای اماراتی نگاه کنید، اولین اتهام این است که ایران داعش را تأسیس کرده است و آنها با روشها و استدلالهای عجیب به سراغ شما میآیند. در عین حال وقتی داعش وارد مناطقی میشد و کنترل آنها را در دست میگرفت، عبارتی که به کار گرفته میشد این بود که آنها قبایل عرب هستند که به عنوان مثال وارد اسپایکر شدند، قبایل عرب سربازان مالکی را کشتند، قبایل عرب چنین و چنان کردند! این دستکاری ذهن واقعی مردم، روشی است که توسط ماشین رسانهای متکی به استکبار اتفاق میافتد که امروزه بر رسانهها مسلط است و برای تغییر افکار مردم فعالیت میکند. همین سلطه و تغییر ذهن و شناخت را در اتفاقات اخیر در ایران نیز شاهد بودیم.
در ادامه این نشست کارشناسان به این پرسش پاسخ گفتند که چگونه میتوان با سیاست سلطه رسانهای از طریق رسانههای شیعی مقابله کرد و در مورد رسانههای شیعی راهکارها و پیشنهادها برای خروج از این سیطره رسانهای و رساندن پیام به مخاطب چه باید باشد؟
مصدقپور در پاسخ به این پرسش گفت: ما کتاب آسمانی داریم که راه را به ما نشان میدهد و انقلاب الهی اسلامی ما، بهترین راه برای ماست، باید به قرآن رجوع کنیم. علاوه بر این، رسانههای ما از جمله خبرگزاری اهلبیت(ع) – ابنا – در خصوص این موضوعات باید دقت نظر کافی داشته باشند: تمرکز بر افشای منبع خبر و تکذیب اخبار خلاف واقع و البته بیتوجهی به برخی خبرها، از جمله راهبردهای رسانهای است که یکی از روشهای روانشناختی رایج کانالهای غربی است. از سوی دیگر تکیه بر عینیت و منطق نیز جزو وظایف رسانهای ماست.
به عنوان راهبرد تقابلی نیز نباید درباره تخریب نمادها سکوت کرد. ما فرهنگ محکمی داریم که باید به آن تکیه کرد تا راه را گم نکنیم. در زمینه جهاد تبیین باید در این ایام به نحوی موثر و هرکس به اقتضای توان خود، مورد توجه قرار گیرد و رسانه ها در این زمینه تأثیر مهمی دارند.
سعدی نیز در پاسخ به این سوال گفت: در مورد رویارویی، ما امروز شبکههای زیادی داریم که برخی از آنها عالی هستند، اما برخی فقط برای بازتولید هستند. ما در برخی شبکههای خودمان جذابیتی نمیبینیم، در حالیکه این امر در شبکههایی مثل الجزیره بسیار مهم است. رسانههای ما از جمله خبرگزاری اهلبیت برای روایتسازی و گفتمانسازی باید از افراد حرفهای بهره بگیرد.
........................
پایان پیام