خبرگزاری اهلبیت(ع) – ابنا – هدایتیافتگان به مکتب نورانی خاندان وحی و نبوت(ع) را میتوان مصداق بارز این بیان نورانی قرآن دانست که: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاء». دکتر عصام العماد از شخصيتها و اساتيدی است كه قبل از پذیرفتن مذهب تشيع، از دانشپژوهان و اساتید وهابیت بود. وی متولد سال 1968 ميلادی در روستای العماد در شهر الصباد – واقع در جنوب کشور یمن و دارای دكترای علوم حديث از دانشگاه سعودی است و در اثبات کفر شیعه کتاب «الصلة بین الاثنی عشریة و فرق الغلاة» را نوشت.
العماد هیچ ابایی از بیان ایام وهابی بودن و روزهای تبلیغ علیه تشیع ندارد، اما او به لطف الهی سالهاست که از مدرسان و مبلغان معارف خاندان وحی و مکتب تشیع است. العماد نزدیک به سی و چهار سال است در ایران زندگی میکند و علاوه بر تدریس در دانشگاه، در مقطع خارج فقه و اصول، در حوزة علمية قم مشغول به تحصيل است.آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی خبرگزاری اهلبیت(ع) – ابنا – با این پژوهشگر علوم اسلامی است:
ابنا: حضور شما را به خبرگزاری اهلبیت(ع) – ابنا - را خیر مقدم عرض میکنیم و از اینکه دعوت ما را پذیرفتید بسیار سپاسگزاریم.
- در ابتدا از خبرگزاری ابنا به دلیل خدمت به اسلام و مسلمین و زحمات فراوان در مسیر خدمتگزاری به قرآن و عترت تشکر میکنم.
من عصام العماد هستم، فردی که از عقاید شیخ محمد عبدالوهاب صرف نظر کرده و در شمار پیروان امام جعفر صادق(ع) قرار گرفتم. نحوه گرایش خود به مذهب تشیع را به صورت مشروح در کتاب «سفر من از وهابیت تا مکتب اثنی عشری» توضیح دادهام.
وقتی از دروازههای غدیر میگذرم، خود را مدیون مکتب امام علی(ع) میبینم و قدردان خداوند سبحان هستم که مرا در مسیر هدایت قرار داد؛ چرا که ذات باری تعالی در قرآن، تعداد شکرگزاران را اندک دانسته و هر کس خدا را به دلیلِ نعمتِ هدایت، شکر نکند در حقیقت از تقدیرات الهی خود ناخرسند است. زیرا بزرگترین هدیهای که خداوند به انسان میدهد قرار دادن او در خط امام علی(ع) است.
اگر به وهابی بودنم اشاره نکنم میترسم با خدا بدرفتاری کرده باشم. همانطور که در کتاب «سفر من از وهابیت تا مکتب اثنیاشعری» توضیح دادم، من در مسیر مخالف با حضرت علی(ع) بودم و در منزلِ یکی از نزدیکان به نام احمد هجری که عالم بزرگی است با شیخ حارث شوکانی جلساتی داشتیم و در این جلسات از حضرت علی(ع) انتقاد میکردیم. در واقع من قبل از اینکه بصیرت پیدا کنم از حضرت علی(ع) انتقاد میکردم؛ این یک واقعیت است و میترسم اگر این حقیقت را بیان نکنم به خدا دروغ گفته باشم و به ذات باری تعالی تهمت بزنم.
در سفری که به عربستان داشتم کتابی در دفاع از امام علی(ع) با عنوان «اهل الجرح و التعدیل» تألیف امام ابن عقیل شافعی حضرمی که مفتی یمن، اندونزی، مالزی و تایلند بود را به دست آوردم. در این کتاب من به ظلمهایی که به حضرت علی(ع) شده بود، پی بردم. سپس خداوند مرا مورد لطف قرار داد؛ چون میخواستم علیه شیخ مفید کتابی بنویسم و طبیعی بود که کتابهای او را جمعآوری میکردم و با مطالعه هر روزه کتابهای ایشان بیشتر به دیدگاههای شیخ مفید نزدیکتر میشدم و میتوانم بگویم در مسیر شناخت امام علی(ع)، شیخ مفید الگوی من بود.
ابنا: اولین آشنایی شما با شیعیان از کجا شروع شد و محبت امام علی(ع) و علاقه به تعالیم او از چه زمانی در وجود شما شکل گرفت؟
ـ من کتب شیخ مفید را میخواندم و مطالعه این کتابها باعث شد که بار دیگر امام علی(ع) را کشف کنم و به مدد نوشتههای امام ابنعقیل شافعی و شیخ مفید حیاتی دوباره یافتم.
این حدیث رسول خدا(ص) که «تو برای من همان گونه هستی که هارون نسبت به موسی بود»، جایگاه حضرت علی(ع) را نزد ایشان بیان میکند. در واقع از طریق شیخ مفید دریافتم که هر که امام علی(ع) را دوست داشته باشد، خدا و رسولش را دوست دارد؛ زیرا خداوند حضرت علی و رسول خدا را دوست دارد. گاهی از خودم تعجب میکنم که چرا من در برههای از شخصیت امام علی(ع) انتقاد میکردم.
روش رسول خدا(ص) در بیان و برجسته کردن تصاویر و صحنههای عالی و ویژگیهای احساسی حضرت علی(ع) بسیار هنرمندانه است؛ به گونهای که حتی لنزهای سینما و ماهرترین کارگردان نیز نمیتوانند تصاویری که پیامبر(ص) در خصوص امام علی(ع) ترسیم کرده است را به تصویر بکشند. پیامبر(ص) گاهی دست امام علی(ع) را میگرفت، در مقابل دیدگان مردم بلند میکرد و میگفت: «هر که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست» و من در دروان گمراهی خود، چگونه از امام علی(ع) انتقاد میکردم و چگونه میتوانستم عشق به رسول خدا(ص) را با انتقاد از حضرت علی(ع) جمع کنم؟! در حدیث دیگری، پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) را همچون کشتی نجات و در مقام هارون نسبت به موسی معرفی میکند.
ابنا: از آنجایی که شما یمنی هستید، میخواهیم درباره نقش یمنیها در صدر اسلام و حمایت آنها از امیرالمومنین(ع) بشنویم. و اینکه میزان علاقه مردم یمن به اهلبیت(ع) چه مقدار است؟
- من معتقدم که پیامبر اعظم(ص) به فکر آینده مسلمین بوده و میدانست که بعد از پیامبران چه بر سر امتشان آمده است، لذا میفرمود که امت حضرت موسی و حضرت عیسی، بعد از ارتحال آنها به بیش از هفتاد فرقه تقسیم شدند. رسول خدا(ص) برای آینده امت خود بسیار نگران بود، به همین دلیل در حجة الوداع گریست و فرمود: «به سوی من کافر برنگردید» و سپس سخنی گفت که وجدان هر مؤمنی را پر از درد میکند: «میخواهم امت خود را از گسستی که در امت موسی و عیسی وجود داشت، ایمن کنم. برای این منظور، کتاب خدا قرآن و اهلبیت را در میان شما گذاشتم.» رسول خدا(ص) مثل کارگردانی بود که همیشه به زبان اشاره صحبت میکرد، چون میدانست که اینها بر مردم تأثیر میگذارد. حضرت محمد(ص) به عنوان آخرین پیامبر خداوند، با تدبیر الهی برای حفظ امت خود برنامهریزی کرد تا امتش همچون امتهای پیشین پراکنده نشوند.
معتقدم که پیامبر از آینده امت اسلام میترسید و میدانست حوادثی پیش میآید که این امت را مانند امتهای گذشته تغییر می دهد، اما ایشان امیدوار بود که آینده اسلام با دو ملت ایران و یمن حفظ خواهد شد. وقتی به ایشان خبر دادند که مردم یمن اسلام آوردهاند، سجده خدای را به جای آورد و فرمود: «خداوند را برای دو نعمت شکر میکنم، اگر قریش مرا رها کرد، خداوند یمنیها و ایرانیها را جایگزین آنان نمود.» پر واضح است که پیامبر(ص) در طول زندگی با برکت خود، ایرانیان و یمنیها را میستود چون هیچ تغییری در مردم یمن و ایران رخ نداد. به همین دلیل است که در قرآن کریم حتی یک آیه در نکوهش ایرانیان مشاهده نمیکنیم. اینکه پیامبر(ص)، صحابه را به تمام نقاط زمین میفرستاد، ولی امام علی(ع) را به یمن فرستاد به چه معناست؟ به دلیل اینکه یمن برای پیامبر(ص) اهمیت زیادی داشت. برای نمونه، وقتی امام خمینی(ره) میخواست شخصی را نزد گورباچف بفرستد، یک فرد عادی را برای این کار انتخاب نکرد.
پیامبر(ص)، امام علی(ع) را چندین نوبت به یمن فرستاد؛ یک بار برای گرویدن مردم یمن به اسلام و بار دیگر برای گرفتن خمس. خداوند متعال اراده کرده است که مردم ایران و یمن در پیروی از حضرت علی(ع) یگانۀ روزگار خود باشند. این معجزه نبوی و از ادله نبوت است. پیامبر(ص) میفرماید: اگر علم در ثریا باشد ـ یعنی بالاترین نقطه بر حسب کاربرد در زبان عرب ـ پارسیان آن را به دست خواهند آورد. ایشان درباره مردم یمن میفرماید: «از یمن بوی رحمان را استشمام میکنم.» معنای حدیث این است که ایشان میدانند اقوام ایرانی و یمنی در خط امام علی(ع) و خط غدیر هستند. به همین دلیل است که شما ملتی مانند مردم ایران و یمن را نمییابید که به غدیر اهمیت دهند.
مردم یمن، روزی که به دست امام علی(ع) ایمان آوردند را مقدس میشمرند و در این روز که مصادف با یکی از جمعههای ماه رجب است، لباسهای پاکیزه پوشیده و همانند عید عرفه و عید فطر جشن میگیرند. یمنیها یک ماه قبل از فرا رسیدن بزرگترین عید یعنی عید غدیر، خود را آماده میکنند و این تنها برای امروز نیست، بلکه رسم دیرینهای است. در برخی از مناطق یمن، مردم به بلندترین نقاط کوههای یمن میروند و با ترسیم نام امام علی(ع) آتش روشن میکنند. این رسم به زمانی برمیگردد که دولت وقت یمن، خصومت شدیدی با برگزاری عید غدیر داشت و تا پیش از حضور پر برکت نماینده رهبر انقلاب و شهید حسین الحوثی و رهبر فعلی انصارالله جناب عبدالملک الحوثی، یمنیهایی که در داخل شهرها یا مساجد عید غدیر را جشن میگرفتند را کشته و یا ترور میکردند، لذا راهکار مردم یمن برای رهایی از این مشکل بالا رفتن از کوهها و روشن کردن آتش بود.
یمنیها استفاده از تفنگ را مثل متخصصان یاد گرفتهاند، آنان با تجهیزات کامل نظامی خود در روز غدیر بیرون رفته، تیراندازی میکنند و با این کار شادی خود را نشان میدهند. در برخی طوایف حتی در ایران دیده میشود که وقتی افراد میخواهند شادی خود را ابراز کنند، آتش روشن کرده و تیراندازی میکنند. یمنیها قبل از غدیر، گلوله و مهمات جمعآوری میکنند تا در روز غدیر از آنها استفاده کنند و شاعرانی از تمام مناطق یمن گردهم آمده و به زبان رایج و گویشهای مختلف یمنی به سرودن شعر میپردازند.
در یمن هیچ جشنی بزرگتر از جشن غدیر وجود نداشت و پس از به قدرت رسیدن انصارالله، این جشن گسترش زیادی یافت. این جشن اکنون به برکت سید حسین، سید عبدالملک الحوثی، امام خمینی و امام خامنهای بسیار بااهمیت شده است. انقلاب اسلامی، انقلاب امام علی(ع) و انقلاب غدیر، بازگشت به غدیر است.
ابنا: میدانیم که سالهاست ایران را می شناسید، ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
- به خدا سوگند ایران دارای جایگاه پر اهمیتی است و شاهد هستیم که خداوند ایرانیان را در هیچ جای از قرآن نکوهش نکرده است، اما تمدن روم که شامل مسیحیان و یهودیان بود را مورد سرزنش قرار داد و حتی خبر شکست آنان را داد. اما تمدن ایرانی را خار نکرد، زیرا میدانست که ایرانیان خدمتگزار اسلام خواهند بود. شاهد هستیم بیشترحافظان قرآن، فارسیزبانان هستند. چه کسی مبانی زبان عربی را حفظ کرده است؟ فقط پارسیان توانستند این کار را انجام دهند؛ نه به خاطر عربها، بلکه به دلیل علاقه به قرآن و خداوند متعال این کار را انجام دادند.
خدا را شکر میکنم که خداوند مرا مورد لطف قرار داده و سی و چهار سال پیش از ریاض در عربستان سعودی خارج شدم و در آشیانه آلمحمد(ع) سکونت نمودم. من مدتها با ایرانیان زندگی کردم و توصیفات رسول خدا در خصوص آنان را از نزدیک دیدم. شما در ایران وارد هر روستایی میشوید مشاهده می کنید که مردی از آلمحمد(ع) در آن مدفون است که ممکن است بین او و پیامبر بیست فاصله باشد، اما مردم به او احترام میگذارند و در مکان دفن او نماز خوانده و تمامی مراسم مربوط به وفات عزیزان خود را در آنجا برگزار میکنند.
زبان قرآن مبتنی بر بلاغت است و چه کسی بلاغت را غیر از عبدالقاهر جرجانی نوشته است. کتاب عبد القاهر جرجانی در احیای قرآن کریم نقش بسزایی دارد، حتی شهید سیدقطب گفته است اگر عبدالقاهر جرجانی نبود، اسرار قرآن کریم برای کسی آشکار نمیشد. شما لغتنامهای در خصوص قرآن نمییابید مگر اینکه نویسنده آن یک ایرانی باشد. این فیروزآبادی است که بزرگترین فرهنگ لغت عربی را گردآورده است.
من مردم ایران را دوست دارم چون آنان رسول خدا و امام علی را دوست دارند و پیامبر نیز مردم ایران را دوست دارد. تصور نمیکنم مسلمانی اسلام را دوست داشته باشد و از مردم ایران متنفر باشد، زیرا رسول خدا و امام علی آنها را ستود و واقعیت امروز، بزرگترین گواه این امر است. چه کسی پرچم اسلام را برافراشته و از زیدیه و اباضیه، شافعیها، حنبلیها و حتی سلفیها حمایت میکند. خداوند را شکرگذار هستم که بیشتر عمرم را در ایران سپری کردم. من سی و چهار سال است که از ایران خارج نشدهام. دخترم متولد ایران است، فرهنگ من ایرانی است و من به فرهنگ ایرانی خود افتخار میکنم.
ابنا: از شما تشکر میکنم. در خصوص تشکلهای اسلامی به خصوص تشکلهای شیعی مانند مجمع جهانی اهلبیت(ع) برای ما سخن بگویید که چگونه توانستهاند در تقویت جایگاه شیعیان موثر باشند؟
- سالهاست که این موسسات مشغول به کار هستند و فعالیت آنان، اکنون به ثمر نشسته است. من تصور نمیکنم نهادی وجود داشته باشد که مانند مجمع جهانی اهلبیت(ع) در خدمت مکتب اهلبیت(ع) باشد. به دلیل فعالیت این نهادها اکنون شاهد هستیم که در جهان اسلام دیگر حساسیتی نسبت به کلمه «شیعه» وجود ندارد. اکنون در تمام مساجد سلفی و زیدی یمن، شاهد برگزاری مراسم عاشورا هستیم. سخنان امام خمینی(ره) اکنون در تمام دنیا به ثمر نشسته است که گفتند: «هر چه داریم از عاشورا است»، زیرا محبت اهلبیت(ع) محبت خدا و قرآن است. امروز به برکت اسلام، اهلبیت(ع)، امام خمینی، امام خامنهای، سیدعبدالملک الحوثی و سیدحسن نصرالله این دستاوردها برای ما حاصل شده است.
..................
پایان پیام