خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
۰:۴۰
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۸ تیر
۱۴۰۲
۷:۰۶:۰۹
منبع:
ابنا
کد خبر:
1380397

توسط انتشارات نیستان؛

«سقای آب و ادب» به چاپ بیست و ششم رسید

کتاب «سقای آب و ادب» نوشته سید مهدی شجاعی توسط انتشارات نیستان به چاپ بیست و ششم رسید.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ کتاب «سقای آب و ادب» نوشته سید مهدی شجاعی شامل رمان و روایتی از زندگی حضرت عباس (ع)، به‌تازگی توسط انتشارات نیستان به چاپ بیست و ششم رسیده است.

این کتاب شامل ده فصل از جمله عباسِ علی، عباسِ ام‌البنین، عباسِ عباس، عباسِ سکینه، عباسِ مواسات، عباسِ زینب، عباسِ ادب، عباسِ حسین، عباسِ فرشتگان و عباسِ فاطمه است.

در هر فصل، رفت و برگشت روایی متعدد و متنوعی دیده می‌شود و در حرکتی سیال، راویان جای به هم می‌دهند و شکست‌ها به سرعت خوانش می‌افزاید و زوایایی جدید از مفهوم را روشن می‌کند. اما آن‌چه این کتاب را از حیث محتوا با دیگر آثار شجاعی متمایز می‌کند، بیشتر در فصل عباسِ فرشتگان به چشم می‌آید. در سایر فصول نویسنده دقیق و کامل بر اساس مستندات تاریخی، به روایت زندگی حضرت عباس (ع) می‌پردازد؛ اما در فصل نهم، شجاعی شیوه‌ای جدید را پیش می‌گیرد، روایتی متفاوت با مضامینی که بیشتر استحسان اوست، مفاهیمی جدید و نگاهی نو به شخصیت حضرت عباس بن علی (ع) می‌شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

پیش از آن‌که راوی این داستان، قدم به فصل پایان بگذارد، ما فرشتگان؛ فرشتگان هفت آسمان، بر خود فرض می‌شماریم که پا به میدان بگذاریم و پرده از رخسار حضرت ابوالفضائل برداریم. و ناگفته پیداست که این نه بدان معناست که ما قادریم پرده از اسرار حضرت ابوالفضائل برداریم. چرا که رخسار، جلوه‌ای از جلوات حضور عیان است و اسرار، جنس و جوهری از علوم در پرده و معارف پنهان. و فاصله میان این دو، فاصله میان زمین است تا آسمان. دلیل یا فلسفه حضورمان در این میدان را در سطور آتی در خواهید یافت، و امّا چرا این فصل را برای حضور انتخاب کردیم و در این مقطع از روایت داستان، وارد میدان شدیم!؟ پیش از این نیامدیم، چون امید یا انتظار یا توقع داشتیم که سایه و شبحی از رخسار حضرتش را در لابه‌لای خطوط داستان ببینیم ولی وقتی دیدیم که روایت رو به اتمام است بیرؤیت رخسار حضرت، و داستان در آستانه فصل پایان، ترسیدیم که مبادا نقطه ختم بر پایان داستان بنشیند و حرفهای اصلی و اصلی ترین حرف‌ها همچنان ناگفته بماند.

.............................

پایان پیام/348