خبرگزاری اهلبیت(ع) - ابنا - ايام حزن و عزای حضرت سیدالشهداء(ع) فرصتی برای بازخوانی فلسفه قيام آن حضرت است. تصور اين كه مسير حركت جامعه اسلامی به اندازهای منحرف گردید که در کمتر از ٥٠ سال از رحلت پيامبر(ص)، فاجعه عاشورا رقم خورد، تصور دشواری است؛ فاجعهای که به نام دين و به نام جانشينی پیامبر(ص) جمعی از پاكان روزگار را به مسلخ فرستاد و فرزندان و جانشينان بهحق رسول گرامی اسلام(ص) را «فتنهگر» و «خارجی» معرفی كرد و دلهای بهظاهر مسلمان را برای ریختن خون آنها فریفت.
درباره فلسفه قيام حضرت امام حسین(ع) كتابهای متعددی نوشته شده و سخنان مختلفی ایراد گردیده است، اما بیان هدفِ «اصلاح»، در گفتار مصلحانی که به این امام بزرگوار اقتدا کردهاند، میتواند ویژگی خاصی داشته باشد.
آنچه در ادامه میآید، گفتاری از امام موسی صدر، از متفکران و اندیشمندان برجسته شیعه در عرصه فرهنگی و سیاسی است که در کتاب «سفر شهادت» نیز به چاپ رسیده است. سیدموسی صدر (زاده ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ش در قم)، پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان و جنبش امل را تأسیس کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهدهدار شد.
در نگاه او، این ایام، روزهای انتخاب و صفبندی است. امام موسی صدر امید داشت که عاشورا و روزهای عزا، روزهای حرکت و جوشش باشد. این بیان او درباره آنانی است که خود را مرید سالار شهیدان میدانند: «حسینیه را حسینیه نمیدانم؛ مگر آنکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغالتحصیل کند.»
عاشورا؛ امتداد تقابل حق و باطل
او از «جنگی که بر اساس محاسبات مادی، برابری وجود ندارد» میگوید: «حسین(ع) با هفتاد نفر، دشمنان ۲۰ هزار نفر و پشت آن دهها هزار سپاهی و نظامی دیگر. دستگاه تبلیغاتی که مردم را در جهان اسلام فریب میدادند، حسین(ع) را خارجی شمردند. شهرها برای کشته شدن حسین(ع) جشن گرفتند...» این فضا و حال و هوای آن روزهاست که همه علیه امام معصوم و جانشین پیامبرشان صف بستهاند.
«از این رو حسین(ع) اوضاع حاکم را ارزیابی کرد و دریافت که با محاسبات مادی، با این توانمندیها نمیتواند خود و هدفش را به پیروزی برساند، در اینجا بود که از زبان رسول خدا(ص) فرمود: خداوند خواسته که تو را کشته ببیند و خداوند خواسته که آنان را اسیر ببیند.»
حضرت سیدالشهداء(ع) در آن فضا و با این خطاب، حرکت خود را شکل میدهد و به فرزندان ابوطالب که در مدینه هستند مینویسد: «آگاه باشید که هر کدام از شما با من بیاید، کشته میشود و هر کس نیاید، هرگز به پیروزی نرسد».
امام موسی صدر سخنرانیهای عاشورایاش را نه از لحظه شهادت شهیدان کربلا که از روزهای قبل، و از دلایل تصمیم آنها به شهادت آغاز میکند، از یک تصمیم بزرگ و دلایل منطقی آن میگوید: «ما اهلبیت(ع) خشنودی خدا را خشنودی خود میدانیم و بر بلاهایش صبر میکنیم».
حسین(ع) برای امام موسی صدر از روز شهادت آغاز نمیشود، بلکه مختصات حرکت سالار شهیدان از ابتدای تاریخ بشر و از آغاز مبارزه حق و باطل است که در طول تاریخ ادامه داشته و تا قیامت نیز ادامه خواهد داشت. خطابِ حسین(ع) در بیان امام موسی صدر سرنوشتساز است که «باید تصمیم بگیری در کدام جبهه باشی؟»
«وقتی امام حسین(ع) دید جنگ از نظر کمّی، نابرابر است، کوشید بُعد کیفی آن را بالا ببرد. کوشید درخشش چهره کربلا را بیشتر کند و به نبرد، بُعد معنویت و رنگ زیبای انسانی ببخشد».
مسئولیت عاشورایی
در نگاه سیدموسی صدر، حسین(ع) مسئولیتی دارد که از خاندان وحی و از تبار نبوت بودن بر دوش او میگذارد. در مقابل، یزید دین را بازیچهای برای دنیایش کرده است: «اگر حسین نبود یزید شناخته نمیشد، چرا که با بسیاری از راهها و روشها چهره خود را میپوشاند و میتوانست در پس این نقابها اسلام را با حکمی پس از حکم و امری پس از امر و موضعی پس از موضع نابود کند».
او تحلیلی دقیق از دلایل بیعت نکردن امام حسین(ع)، معرفی مردم زمانه او و استدلالی قوی ارائه میکند که «جنگ حسین(ع)، در گرو شخص نیست»، و نبرد حق و باطل قرنهاست که بوده و خواهد بود. امام موسی صدر، مخاطب را به حقیقت حسین(ع) و عاشورا دعوت میکند: «کسی که در برابر حق سکوت میورزد و چیزی نمیگوید، شیطانی لال است».
زیارت؛ تجدید عهد برای جوشش و حرکت
او زیارت حسین(ع) را برنامه حرکت و پویایی میداند: «هدف زیارت حسین(ع) بخشیدن حرکت و پویایی به عاشورا و خارج کردن این واقعه از انزوا و مخالفت با جداسازی آن از گذشته و آینده است، زیرا که همه خطر در این است که عاشورا فقط به یادبودها بدل شود و واقعه کربلا تنها برای کتابها و سیرهنویسی و یا ذکر آن برای اجر و ثواب اخروی باشد».
گریه؛ انگیزهای برای مبارزه
گریه برای حسین(ع) نیز در نگاه امام موسی صدر، انگیزه برای مبارزه است: «ما برای حسین بسیار گریه میکنیم، اما هرگز در گریه متوقف نمیشویم، گریه ما برای نو کردن اندوهها و کینهها و میل به انتقام و خشم بر باطل است».
او به تحلیل دقیق رفتار تربیتی امام حسین(ع) در شب تاسوعا میپردازد: «امام حسین در این شب کوشید اصحاب، اهلبیت و زنان خود را برای ورود مقتدرانه و عزتمندانه و استوار در نبردی حتمی آماده سازد. امام میخواست گریه و زاری و هر گونه مظهری را که بیانگر خواری و بیچارگی و ترس است به طور کلی از آنها دور کند».
عزّت؛ پیام روشن عاشورا
او «عزّت» را جزو پیامهای روشن عاشورا میداند که حسین(ع) و خاندانش، به طور کامل در عاشورا ترسیم کردند و هر آن کس که در سخنانی که به اهلبیت پیامبر(ص) نسبت میدهد، از این عزّت دور شود، از حسین(ع) نمیگوید و در صف یزیدیان است!
امام موسی صدر، مردیست که معتقد است: «عاشورا و عزاداری بر امام حسین(ع) و حضرت زینب (س) شروع تلاش برای تربیت مردان و زنان است».
او قیام عاشورا را اینگونه ترسیم میکند: «پس از آن و در طول تاریخ، این انقلاب از صحرا و از میان شنها به سراسر جهان اسلام منتقل شد. سال به سال و نسل به نسل و قرن به قرن انتقال یافت، تا اینکه اکنون پیش روی ماست و ما از آن استفاده میکنیم و بهره میبریم و هر روز از آن یک امر جدید و تصحیح جدید و موضع جدید و حرکت جدید و انقلاب جدید و عمل صالح و از خود گذشتگی کامل و مفید در راه دفع تاریکی و ظلم و راندن باطل در مییابیم».
در نگاه او، ما در کاروان حسین(ع) هستیم: «ما در کاروان حسین هستیم و تاریخ را آن گونه که حسین میخواهد بنا میکنیم».
گریستن و برپا کردن مجالس کافی نیست!
امام موسی صدر امید دارد که «این عاشورای ما و این روزهای ما، روزهای زنده حسینی باشد. این چنین میخواست و اینچنین سفارش میکرد گریستن و برپا کردن مجالس کافی نیست. حسین شهید راه اصلاح است، پس اگر در راه اصلاح امت جدش کوشیدیم، او را یاری رساندهایم و اگر سکوت کردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهادهایم و یزید را کمک کردهایم».
و فریاد میزند: «ای برادران! صفوف خود را انتخاب کنید. صف یزید یا صف حسین؟!».
..........................
پایان پیام