به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ
با فرارسیدن ایام عزای سیدالشهداء(ع)، جانهای شیعیان و محبان اهلبیت(ع) با محبت و مودّت به امام حسین(ع) و خاندان مطهر و اصحاب باوفای ایشان،
عطر و بوی تازهای میگیرد. این بیان مبارک رسول خداست که فرمود: «إِنّ لِقتل الحسین ـ علیه السلام ـ حرارةً فی قلوبِ
المؤمنینَ لاتَبْرَدُ اَبداً»؛ «برای شهادت حسین ـ علیه السلام ـ حرارت و گرمایی در
دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.» و برپایی مجالس باشکوه عزای حضرت سیدالشهداء(ع) مصداق بارز این عشق و محبت است.
مودت و محبت اهلبیت(ع) جایگاه ویژهای در دین مبین اسلام دارد و طبق تصریح آیات و روایات، ملاک ایمان و کفر است، به عبارت دیگر اگر محبت به آنان در قلب انسان وارد شد، ایمان او مورد پذیرش است و در صورت محبت نداشتن نسبت به این خاندان، ایمان او پذیرفته نیست.
حجت الاسلام دکتر «حسین مظفری» عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در سخنانی به بیان برخی ویژگیها در خصوص محبت و مودت به اهلبیت(ع) پرداخته است که در ادامه تقدیم خوانندگان ابنا میشود:
از آیات و روایات متعددی استفاده میشود که اصل، اساس و گوهر دین؛ محبت، مودّت و ولایت اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است. لذا اگر از این گوهر ارزشمند بهرهمند و برخوردار باشیم باید خدا را شکر کنیم و قدر این نعمت را بدانیم، اما اگر کسی این اصل و اساس را نداشت باید نگران حال و روز خود شود.
*مودّت قربی، گوهر و اساس دین است
از میان ادلّه فراوانی که در این زمینه وجود دارد، به دو آیه و دو روایت اشاره میکنم. در سوره شوری آیه 23 آمده است: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» معلمی را تصور کنید که به دانشآموزان میگوید: من از شما توقع و انتظاری ندارم، جز اینکه خوب درس بخوانید تا به جایی برسید. با توجه به این مثال، خداوند به نبی اکرم(ص) میفرماید که به امتت اینگونه بگو: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا»، من در ازای 23 سال زحماتی که برای شما متحمل شدم هیچ اجر و مزدی نمیخواهم. هدف پیامبر(ص) جز دیندار شدن امت نبود. چون پیامبر(ص) مبعوث شدند تا دین خدا را به مردم بیاموزند، ما را دیندار کنند و راه سعادت را پیش روی ما قرار دهند. بنابراین از آیه شریفه «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» میتوانیم استفاده کنیم که مودّت قربی، اساس دین است که اگر کسی آن را داشته باشد میتوانیم بگوییم انسان دینداری است.
مودّت به معنای محبتی است که در گفتار و رفتار انسان، خود را بروز و نشان میدهد. من و شما کسی را دوست داریم، اما در قلب و دل ما است و او متوجه نیست، اما زمانی دوستی خود را در کلام و گفتار خود ابراز میداریم و معنای مودّت این است که محبت خود را ابزار کنیم.
خداوند در آیه دیگری میفرماید که این مودّت، مایه سعادت شما است: «قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ». لذا شرکت در مجالس عزای سیدالشهدا(ع) و اقامه این مجالس، یا جشن و شادی در موالید اهلبیت(ع) مصداق مودت است.
وقتی در ایام حج و عمره و طول سال به سرزمین حجاز میرویم، میبینیم که در ایام حزن و عزای اهلبیت(ع) هیچ خبری نیست و مجلس عزایی برگزار نمیشود، و در ایام شادی اهلبیت(ع) هم خبری نیست. باید قدر مجالس را بدانیم که مصداق مودّت و نشانه دینداری ما است. امام صادق(ع) میفرماید: «شيعتنا خلقوا من فاضل طينتنا وعجنوا بماء ولايتنا يحزنون لحزننا ويفرحون لفرحنا» و باید خدا را برای این توفیق شاکر و سپاسگزار باشیم.
* ریشه دین و دینداری، محبّت است
آیه دوم این است که خداوند در سوره مائده آیه 54 میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ». معنای آیه این است که هر کدام از شما مومنین دست از دینش بردارد، فکر نکند که نعوذبالله خدای متعال در کار و اقامه دین درمانده و عاجز میشود. بدانید خداوند افراد دیگری را خواهد آورد که برخلاف شما، پای دینشان سفت و محکم ایستادهاند.
لذا اصل و ریشه دین و دینداری، محبت است. خداوند فرمود: اگر کسی از دین دست بکشد، کسانی را خواهد آورد که خدا آنها را دوست میدارد و آنها هم دوستدار خدای متعال هستند. اما کسانی در میان مردم هستند که دوستی آنها عین دوستی خداوند متعال است و آنها ذوات مقدس اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند.
در زیارت جامعه کبیره خطاب به حضرات معصومین آمده است که «من احبّکم احبّ الله» هر کس شما را دوست دارد خدای متعال را دوست داشته است. پس دوست داشتن اهلبیت(ع) نشانه دینداری است و انسان باید دوستدار خداوند و اولیای الهی باشد. همچنین خداوند در قرآن میفرماید «وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» نشانۀ کسانی که ایمان دارند و از نعمت ایمان برخوردارند این است که بیشترین محبت را به خداوند دارند.
در این زمینه به دو روایت نیز اشاره میکنم:
در روایت نبوی آمده که یک روز نبی اکرم(ص) در جمعی از اصحاب سوالی مطرح کردند که محکمترین دستگیره ایمان چیست؟ ما اگر شی عتیقهای داشته باشیم، افرادی مترصد هستند که آن را از ما بدزدند و اگر ظرف عتیقۀ ما، دستهای داشته باشد محکم آن را میگیریم. ایمانی که خداوند به ما عنایت کرده، سرمایه بسیار ارزشمندی است و قطعاً از انس و جن اطراف ما میچرخند تا این سرمایه را از دست ما بگیرند. امروزه برای ماهوارهها و شبکههای مجازی و تلویزیونی میلیاردها تومان خرج میکنند تا ایمان ما را بگیرند. در این وضعیت چه باید کرد؟ باید دستگیرههای ایمان را سفت بچسبیم و دستگیرههای ایمان روزه، نماز، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و ... است. دستگیرههای مختلف هستند اما ما باید به دستگیرهای که محکمتر بیشتر بچسبیم و متمسک آن شویم.
سوال رسول خدا(ص) این است که
محکمترین دستگیرۀ ایمان چیست که اگر نشانههای ایمان دیگر را از دست دادیم، آن را
محکم بچسبیم و از دست ندهیم. یک نفر دست بلند کرد و گفت: نماز، اما پیامبر(ص)
فرمود نماز نیست. شخص دیگری گفت: روزه، اما حضرت نپذیرفت. افراد دیگری حج، جهاد و... را گفتند و زمانی که از پاسخ درمانده شدند، به حضرت عرض کردند خودتان بفرمایید.
پیامبر(ص) فرمود: «الْحبّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی اَوْلِیَاءِ
اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللَّهِ» محکمترین دستگیرۀ ایمان، دوستی
برای خدا و دشمنی برای خدا است. انسانی که اولیای خدا را دوست دارد، ولایتشان را
بپذیرد، در برابر آنها تسلیم باشد و نسبت به دشمنان خدا دشمنی کند. این محکمترین
دستگیره ایمان است که باید سفت بگیریم تا ایمان خود را از دست ندهیم.
توحید بدون ولایت به شرک منتهی میشود
همچنین امام باقر(ع) در روایتی فرمود: «بني الإسلام علي خمس الصلاة و الزكاة و الصوم و الحج و الولاية و لم يناد بشيء ما نودي بالولاية» اسلام بر پنج پایۀ نماز، زکات، روزه، حج و ولایت استوار شده است و اگر بخواهیم روی مهمترین آنها دست بگذاریم، چیزی نیست جز ولایت محمد و آل محمد(ص). لذا از آیتالله شاهآبادی استاد عرفان امام نقل شده است که فرمود: «اصل و اساس دین، محبت حضرت صدیقه کبری فاطمه(س) است.» دلیلش این است که حضرت زهرا(س) به عنوان محور اصحاب کساء و پنج تن آلعبا است. لذا محبت به ایشان اصل و اساس دین میباشد.
توحید هم که خلاصه دین محسوب میشود و همۀ انبیای الهی مردم را به آن دعوت میکردند، بدون ولایت به شرک منتهی میشود. لذا امام رضا(ع) در حدیث سلسلة الذهب فرمودند: «كلمه لا اله الا الله حصني و من دخل حصني امن من عذابي» خداوند میفرماید: «کلمه توحید دژ و قلعه من است و هر که وارد آن شود از عذاب من در امان است.» کاروان مقداری حرکت کرد، ایستاد و امام رضا حدیث را تکمیل کرد که «بِشُرُوطِهَا وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». حضرت فرمود: «بدانید ورود به دایره توحید شروطی دارد که من از جمله آن هستم.» یعنی شرط توحید، ولایت است لذا اگر کسی ولایت اولیا و ائمه معصومین(ع) را نپذیرد، نمیتواند وارد دایره توحید شود.
*جمعبندی
اهلبیت(ع) مصداق «یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» هستند و ما در سایه اتصال به آن حضرات معصومین میتوانیم خودمان را پاک کنیم؛ زمینه وجودمان پاک و پاکیزه، و زمین وجود ما حاصلخیز شود. اگر ظرف آب نجسی داشته باشیم و متصل به آب کر شود، خود به خود پاک میشود. در زیارت جامعه آمده است: «جَعَلَ صَلواتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخُلُقِنَا وَ طَهَارَةً لِاَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا» اینکه توفیق داریم برای ائمه(ع) عزاداری کنیم، بر آنها سلام و صلوات بفرستیم و به ولایتشان تن دهیم، باعث میشود که ما پاکیزه شویم. در سایه اتصال به اهل بیت(ع)، اهل طهارت میشویم، آلودگیهای ما برطرف و زمین وجود ما حاصلخیز میشود و در این صورت است که «اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ» کلمات طیب و وجودهای پاکیزه به سوی خدا بالا میروند.
اتصال به اهل بیت(ع) انسان را پاکیزه میکند و اگر این اتصال نباشد طهارت نخواهد بود. در صورت اتصال به اهل بیت(ع)؛ دلداگیها، عرض ارادتها، اقامه عزا و اشک ریختنها برای وجود نازنین ابی عبدالله ثمره خود را نشان میدهد.
در کامل الزیارت ابن قولویه روایت مفصلی از امام صادق(ع) آمده است. امام صادق(ع) به جناب زراره فرمود: «مَا مِنْ عَبْدٍ یُحْشَرُ إِلَّا وَ عَیْنَاهُ بَاکِیَةٌ إِلَّا الْبَاکِینَ عَلَى جَدِّیَ الْحُسَیْنِ» هیچ کس روز قیامت محشور نمیشود مگر با چشمان گریان. همه در قیامت محزون و گریان هستند، اما چشمان کسانی که در دنیا بر مصائب جدمان ابیعبدالله گریه کردند در آن روز گریان نخواهند بود. «فَإِنَّهُ یُحْشَرُ وَ عَیْنُهُ قَرِیرَةٌ وَ الْبِشَارَةُ تِلْقَاهُ». روز قیامت، عزاداران ابیعبدالله در حالی محشور میشوند که چشمشان روشن است و بشارت الهی شامل حال آنها میشود. «وَ السُّرُورُ بَیِّنٌ عَلَى وَجْهِهِ» شادی در چهره آنها نمودار است. «وَ الْخَلْقُ فِی الْفَزَعِ وَ هُمْ آمِنُونَ» مردم درگیر حوادث وحشتاک روز قیامت هستند در حالی که عزاداران حسین(ع) در امن و امنیت به سر میبرند.
وَ الْخَلْقُ یُعْرَضُونَ وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَیْنِ تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِی ظِلِّ الْعَرْشِ لَا یَخَافُونَ سُوءَ یَوْمِ الْحِسَابِ. یُقَالُ لَهُمُ: ادْخُلُوا الْجَنَّةَ. فَیَأْبَوْنَ وَ یَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِیثَهُ. وَ إِنَّ الْحُورَ لَتُرْسِلُ إِلَیْهِمْ: أَنَّا قَدِ اشْتَقْنَاکُمْ مَعَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِینَ. فَمَا یَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ إِلَیْهِمْ لِمَا یَرَوْنَ فِی مَجْلِسِهِمْ مِنَ السُّرُورِ وَ الْکَرَامَة. گریهکنان حسین(ع) در گوشهای زیر سایه عرش الهی همنشین وجود نازنین ابی عبدالله(ع) خواهند بود و هیچ ترسی از حوادث آن روز به دل آنها راه پیدا نخواهد کرد. همسران و خدمتکاران آنها از بهشت پیام میدهند که ما منتظر شما هستیم، اما اینها آن قدر غرق در لذت همنشینی با ابیعبدالله(ع) هستند که حضور در مجلس سیدالشهداء(ع) را به همنشینی با همسران و خادمان بهشتی ترجیح میدهند. این نتیجه دلدادگی به وجود سیدالشهدا(ع) و اقامه عزا و اشک بر مصائب ابیعبدالله(ع) است.
..................................
پایان پیام/ 167