خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳
۱۰:۵۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۷ مرداد
۱۴۰۲
۱۰:۰۸:۳۶
منبع:
ابنا
کد خبر:
1383116

مظفری: لازمۀ محبّت به خدا و اولیای الهی، تبعیّت از آنان است

خداوند همۀ بندگان خود را دوست دارد و خلقت و آفرینش بر اساس محبت است اما دوستی خاص و ویژه‌ای که خداوند نسبت به بندگان مؤمن خود دارد، زمانی حاصل می‌شود که ما از پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام تبعیت عملی داشته باشیم.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در آموزه‌های قرآنی و روایی، ایمان و عمل صالح از چنان ارتباطی برخوردارند که فقدان هر یک، کارآیی و تأثیرگذاری دیگری را کم‌اهمیت و یا بی‌ارزش می‌کند.

ایمان و عمل صالح دو بال پرواز بشر به مقام انسانیت و درک خلیفه اللهی و وصول به سرمنزل مقصود هستند. در آموزه‌های قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود.

از سوی دیگر، برخی گمان می‌کنند که عزاداری و سینه‌زن برای اباعبدالله(ع) به تنهایی مایۀ نجات انسان است در حالی که اقامه عزا برای سیدالشهداء(ع) به شرطی سبب عاقبت به خیری انسان مؤمن می‌شود که همراه عمل صالح مثل نماز، روزه و انفاق باشد.

در گفتار زیر حجت الاسلام دکتر «حسین مظفری» عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به تبیین ارتباط ایمان و عمل صالح و ارتباط آن با عزای ابی‌عبدالله(ع) پرداخته است که تقدیم خوانندگان ابنا می‌شود:

اصل و اساس دین، محبت به خدا و اولیای الهی است که وجود سیدالشهداء(ع) یکی از مصادیق بارز اولیای الهی می‌باشد. لذا دوست داشتن ابی‌عبدالله(ع)، نشانۀ اصلی و اساسی برای ایمان انسان مؤمن می‌تواند محسوب شود. اگر انسان از این نعمت بهره‌مند و برخوردار باشد باید خدا را بسیار شکر کند و قدر این نعمت را بداند و اگر خدای نکرده کسی از این سرمایه ارزشمند محروم باشد باید خیلی نگران حال و روز خود باشد.

اما سوال این است که آیا صرف داشتن محبت برای سعادت کافی است یا نه؟ صرف اینکه در دلم احساس کنم سیدالشهداء یا اهل بیت علیهم‌السلام را دوست دارم، آیا کافی است که خودم را دین‌دار واقعی و اهل سعادت بدانم یا نه؟

* تبعیّت لازمه محبّت به خدا و اولیای الهی است

آنچه که ما از آیات و روایات استفاده می‌کنیم این است که شرط اصلی و اساسی سعادت، ایمان و پذیرفتن ولایت اهل بیت(ع) می‌باشد که بُن‌مایه آن محبت است. ایمان قطعاً باید باشد تا انسان به سعادت برسد اما اگر صرف محبت کافی بود، آیا مردم کوفه که دست‌شان به خون امام حسین(ع) و اهل‌بیت(ع) آغشته شد، سیدالشهداء(ع) را دوست نداشتند؟ کوفیان ابی‌عبدالله(ع) را دوست داشتند؛ شاهدش این است که وقتی ابی‌عبدالله(ع) در راه مکه به فرزدق برخورد، از وی پرسید: «از مردم کوفه چه خبر؟» وی عرض کرد: «قلوبکم معک و سیوفهم علیک». دل‌های آنان با شما است و شما را دوست دارند اما شرائط روزگار به گونه‌ای است که شمشمیرهای‌شان علیه شماست. درست است که شما را دوست دارند اما در کنار آن، دنیا و زن و بچه و زندگی بیشتر را هم دوست دارند.  

در آیه 24 سوره توبه آمده است: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ» اگر شما جلوه‌های دنیا مثل زن و فرزند و برادر و پدر و مادر و اموال و کار و کاسبی را از رسول خدا(ص) و اولیای خدا بیشتر دوست دارید ـ خداوند تهدید می‌کند ـ مترصد امتحانات الهی باشید. چون در فراز و نشیب‌های زندگی و امتحانات الهی، ممکن است ایمان و محبت به اهل‌بیت(ع) از شما گرفته شود. پس صرف اینکه من احساس می‌کنم امام حسین(ع) را دوست دارم، نباید دلم را خوش کنم که الحمدلله تمام شد! نه این مقدار کافی نیست.

درست است امام حسین(ع) برای شخص و دسته و گروه خاصی نیست و همه می‌توانند ایشان را دوست داشته باشند و ما نباید کسی را به بهانه اینکه ظاهرت مناسب نیست، از دستگاه امام حسین(ع) بیرون کنیم اما آیا هر کس که پای خود را در دستگاه ابی‌عبدالله می‌گذارد لزوماً اهل سعادت است؟

* ادعای محبت بدون تبعیت پذیرفتنی نیست

محبتی که در انسان مؤمن به خدا و اولیای الهی وجود دارد، باید وی را به تبعیت بکشاند.  خداوند آیه 31 سوره آل عمران می‌فرماید: «قُل إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ» ای پیامبر بگو که اگر شما از روی صداقت، خدا و اولیای الهی را دوست دارید، پس از منِ پیامبر(ص) تبعیت کنید. بنابراین ادعای محبت بدون تبعیت در پیشگاه الهی ادعای صادقی محسوب نمی‌شود و محبت ما را باید به تبعیت بکشاند. لذا در محافل و مجالس حسینی باید سخنران، مداح و شرکت‌کنندگان به گونه‌ای عمل کنند که اگر برخی به ظاهر چیزهایی که مورد نظر سیدالشهدا(ع) و مطلوب دین خداست را رعایت نمی‌کنند، با زبان خوش، اشعار حماسی و استدلال و دلیل و رفتار خوب، آن‌ها را به سمت راه صحیح بکشانند؛ نه آنان را بیرون کنیم، نه نفرت ایجاد کنیم و نه بگوییم که امام حسین(ع) برای همه است، همه می‌توانند اهل سعادت باشند و لیبرالیسم جدید حسینی برای خودمان ایجاد کنیم!

خداوند در آیه شریفه 54 مائده فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ» ما باید خدا را دوست داشته باشیم و دوست داشتن ما نسبت به خدا و اولیای الهی، اساس دین‌داری است. همچنین ما که دوست‌دار خدا و اولیای الهی هستیم باید به گونه‌ای عمل کنیم که محبوب خدا شویم و خداوند به صورت ویژه ما را دوست داشته باشد.

خداوند همۀ بندگان خود را دوست دارد و خلقت و آفرینش بر اساس محبت است اما دوستی خاص و ویژه‌ای که خداوند نسبت به بندگان مؤمن خود دارد، زمانی حاصل می‌شود که ما از پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام تبعیت عملی داشته باشیم.

*ایمان و عمل صالح انسان را در جرگه اولیاءالله قرار می‌دهد

ایمان و عمل صالح انسان را در جرگه اولیاءالله قرار می‌دهد. شاهد این سخن آیات سوره یونس است: «أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ» بدانید که اولیای الهی ترس، حزن و اندوهی ندارند. اولیای الهی اهل ایمان و ولایت و محبت هستند و سعی می‌کنند در همه زوایای زندگی، همواره تقوای الهی را رعایت کنند و حدود الهی را زیرپا نگذارند.

خداوند در آیه 10 سوره فاطر می‌فرماید: «الَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ». در تفاسیر روایی درباره تفسیر آیه آمده است که کلمات طیب به سوی خدا بالا می‌رود و گفتن «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله» مصداق کلمات طیب است.

درباره «العَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ» از امام صادق و امام رضا علیهم‌السلام نقل شده است که عمل صالح عمل جوانحی است؛ اگر انسان کلمات را بر اساس باور قلبی و پذیرفتن ولایت اهل بیت(ع) ادا کند به سوی خدا بالا می‌رود. «فمن لم یتولّنا لم یرفع الله له عملا». اگر کسی ولایت اهل‌بیت(ع) را با علم و عمد نپذیرد خدا عملی را از او را بالا نمی‌برد.

درباره این آیه تفسیر دیگری از علامه در المیزان وجود دارد که «الَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ» یعنی باورها به سوی خدا باور می‌رود اما عمل جوارحی و عمل صالح، به ایمان و باور انسان رفعت می‌دهد، باور را بالا می‌برد و تعمیق می‌کند.

اگر به یگانگی پروردگار، نبوت و امامت ائمه(ع) باور داشته باشیم، فرمایشات ایشان را روی سر خود بگذاریم و به مرحله اجرا درآوردیم، باور ما تقویت می‌شود. لذا در قرآن آمده است که «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» اگر می‌خواهی به یقین برسی راه آن عبادت، عبودیت و بندگی خداست. پس در زندگی هر چه بیشتر بندگی کرده، و اهل تقوا و عمل صالح باشیم، روز به روز بر یقین ما افزوده خواهد شد. اما اگر رفتار ما با باورهای قلبی همخوانی نداشته باشد، روز به روز باورهای انسان تضعیف می‌شود، او را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد و احتمال دارد در فراز و نشیب امتحان الهی، ایمان از انسان گرفته شود. لذا در قرآن می‌خوانیم: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساءُوا السّوأىٰ أَن كَذَّبوا بِآياتِ اللَّهِ وَكانوا بِها يَستَهزِئونَ» عاقبت و سرانجام کسانی که پشت سر هم گناه انجام می‌دهند این است که کارشان به تکذیب آیات الهی کشیده می‌شود و ایمان‌شان را از دست می‌دهند.

بنابراین بعد از محبت و ولایتی که خدای متعال به ما عنایت کرده است باید اهل عمل صالح و رعایت تقوا باشیم. امام صادق(ع) در روایتی می‌فرماید: «کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً» شما که محبان و شیعیان ما اهل بیت(ع) هستید، به گونه‌ای رفتار کنید که زینت ما باشید و مايۀ زشتى و بدنامى ما نباشيد .

*مجالس عزای حسینی حرمت دارد  

در مجالس عزای سیدالشهداء(ع) از انجام هر کاری که موجب وهن است باید به شدت بپرهیزیم. نگوییم که مجلس سیدالشهداء است و  هر کس هر کاری خواست انجام دهد، چون مجالس عزای حسینی حرمت دارد و همه باید حرمت مجالس را حفظ کنیم. خودمان را به دلیل انتساب به سیدالشهدا و اهل‌بیت علیهم السلام در رعایت تقوای الهی بیش از دیگران مسئول بدانیم.

حاجب بروجردی اشعار خوبی در مدح و مرثیه اهل بیت(ع) دارد. وی با صفای باطنی که داشت این شعر را گفت:

حاجب اگر محاسبه حشر با علی است

من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن

حضرت علی(ع) به خواب ایشان آمد و گفت که حاجب این چه شعری است که گفتی؟! شعر خود را این‌گونه اصلاح کن:

حاجب اگر محاسبه حشر با علی است

شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن

 در جلد دوم کتاب کافی آمده است که عبیدبن زراره از شخصی به نام محمد بن ابی‌عمیر نقل می‌کند که خدمت امام صادق(ع) عرض کردم که «حديثٌ رُوِيَ لنا أنك قُلتَ: إذا عَرفتَ فَاعْمَلْ ما شِئتَ؟!» از شما برای ما روایتی نقل کرده‌اند؛ می‌خواهم ببنیم که این روایت درست است یا نه. حضرت فرمود بفرمایید. عرض کرد: «وقتی معرفت به اهل‌بیت(ع) پیدا کردی هر کاری می‌خواهی انجام بده. آیا این روایت از شما نقل شده است؟» حضرت امام صادق(ع) فرمود: «قد قُلتُ ذلك». بله درست است این را من گفته‌ام. آن شخص تعجب کرد، گمانش این بود که حضرت می‌فرماید این چنین روایتی از ما نیست. وی تعجب خود را این گونه ابراز کرد که: «و إن زَنوا أو سَرقوا أو شَربوا الخمرَ؟!» به شیعیان که معرفت به شما دارند، اجازه دادید هرکاری دلشان خواستند انجام دهند، و لو مرتکب فحشا، دزدی یا شرب خمر شوند؟! رنگ و روی امام سرخ شد و فرمود: «إنا لله وإنا إليه راجعون. والله ما أنصَفونا أن نكونَ أُخِذنا بِالعمل ووُضِع عنهم. إنما قلتُ: إذا عرفتَ فَاعمَلْ ما شِئتَ مِن قليلِ الخيرِ وكثيرِه؛ فإنَّه يُقبَلُ مِنك». این چه معنا و تفسیری است؟ با ما به انصاف رفتار نکردند کسانی که روایت را این‌گونه معنا کردند. آیا خداوند ما اهل‌بیت(ع) را برای گناهان‌ مؤاخذه می‌کند اما اجازه می‌دهد شیعیان ما هر کاری بخواهند انجام دهند؟!

امام درباره تفسیر روایت فرمودند که مقصود ما این است که «هرگاه معرفت يافتى، به هر كار خيرى خواستى، بپرداز، چه كوچک چه بزرگ؛ كه از تو پذيرفته مى‌شود». می‌خواهی نماز شب را یک ربع طول بده یا نیم ساعت، روزی یک جزء قرآن بخوان یا دو جزء؛ کمتر یا بیشتر خودت می‌دانی چون برخلاف کسانی که تن به ولایت ندادند، وقتی معرفت باشد اعمال خیر انسان مؤمن مقبول است.

اینجا باید توجه داشت که تفسیر قرآن و روایت کار ساده‌ای نیست امروزه در فضای مجازی و حقیقی، همه درباره مباحث دینی کارشناس شده‌اند و با استناد به روایت و آیه‌ای چیزی که می‌خواهند را نتیجه می‌گیرند. اگر فهم و تفسیر قرآن و روایات ساده بود، مراجع برای فهم دین این همه عمر خود را صرف نمی‌کردند؛ مراجع پنجاه یا شصت سال عمر خود را برای فهم دین می‌گذارند اما معترفند که حق مطلب را ادا نکرده‌اند.

* جمع‌بندی

درست است که اصل و اساس دین، محبت به خدا و اولیای الهی و پذیرفتن ولایت آن‌ها است اما در کنار آن باید تقوا و عمل صالح قرار گیرد تا این دو بال، انسان را پرواز دهد و به سعادت برساند.

لذا زوج ایمان و عمل صالح بارها در قرآن کریم آمده است. خداوند در سوره عصر می‌فرماید: «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» همه در زیان هستند مگر کسانی که ایمان بیاورند و اهل عمل صالح باشند. همچنین از جامعه خود غفلت نورزند و یکديگر را به حق و شكيبايى توصيه کنند.

.................................................
پایان پیام/ 167