خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
۸:۱۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۱۱ مرداد
۱۴۰۲
۱۱:۴۲:۲۲
منبع:
ابنا
کد خبر:
1384361

مصاحبه خبرگزاری ابنا با پژوهشگر لبنانی؛

از اقتدار شیعه، نگرانند/ معارف اهل‌بیت(ع)، حلقه وصل آزادیخواهان جهان است

امروز شیعیان، به برکت معارف اهل‌بیت(ع)، صاحب اندیشه معتدل و صحیحی هستند که شرق و غرب را به هم پیوند می‌دهد.

آآ

خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا - رویدادهای عظیم شیعی در جهان، از جمله مراسم‌های عزاداری ایام محرم و تجمعات بزرگ عاشورا و جشن‌های باشکوه اعیادی همچون غدیر، از ابعاد مختلف دارای اهمیت است. این حرکت‌ها و رویدادها علاوه بر جلوه ویژه و نمایاندن قدرت و حضور اجتماعی تشیع و زمینه‌سازی برای وحدت امت اسلامی و آثار بسیار در قدرتمندی مسلمانان در مقابل بدخواهان و دشمنان، نگاه ویژه پیروان سایر ادیان را نیز به دنبال دارد.

از این منظر، نگاه و توجه پیروان سایر ادیان به معارف والای اهل‌بیت(ع) نیز اهمیت پیدا می‌کند، معارفی که علی رغم تلاش‌های دشمنان در دنیای امروز، بیش از پیش جهان را فراگرفته و به گوش و جان آزادیخواهان جهان رسیده است.

در همین زمینه خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) – ابنا – در گفت‌وگوی تفصیلی با یکی از پژوهشگران و کارشناسان اسلامی به بررسی توجه محبان و مشتاقان به معارف اهل‌بیت(ع) پرداخته است.

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدعلی سیدقاسم از این جهت که وی مسئولیت مركز گفت‌وگوی اديان و فرهنگ‌ها در لبنان را برعهده دارد و از اعضای كمیسيون پاپی بين‌المللی اسلامى مسيحی در واتيكان است، اهمیت دارد.

آنچه در ادامه می‌آید مصاحبه خبرگزاری اهل‌بیت(ع) – ابنا – با حجت‌الاسلام دکتر سیدعلی سیدقاسم است:

ابنا: ابتدا از خودتان و فعالیت‌ موسسه‌ای که مسئولیتش را بر عهده دارید و مسئولیت‌تان در واتیکان توضیحاتی بفرمایید:

- مؤسسه ما در لبنان، مؤسسه‌ای است که در زمینه آگاهی فرهنگی و اشاعه ارزش‌های مشترک بین اسلام و مسیحیت فعالیت می‌کند و نام آن «مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگ‌ها» است. این مرکز را در تهران در سال 1398 و در جریان حضور در کنفرانس وحدت اسلامی در جمهوری متبرّک اسلامی ایران راه‌اندازی کردیم، به طوری که به برکت زیبایی‌های خداوندی و کثرت نعمات در خلقت و از طریق کنفرانس وحدت اسلامی که هر ساله در تهران برگزار می‌شود، تصمیم گرفتیم آن را به لبنان انتقال دهیم و تلاش کردیم تا این تجربه مبارک را از ایران به لبنان منتقل کنیم، به ویژه اینکه لبنان تابلویی از زیبایی‌های متنوع است، کشوری با کثرت‌گرایی در سطح ادیان، طوائف و مذاهب.

نام مرکز خود را «مرکز گفت‌وگوی ادیان و فرهنگ‌ها» قرار دادیم که شامل جمعی از روشنفکران، نویسندگان و روحانیون از همه فرقه‌ها و مذاهب باشد که تنها دغدغه آنها تلاش مجدانه برای تداوم ارزشهای مشترک بین اسلام و مسیحیت و بین خود مسلمانان و تلاش برای تقویت زمینه‌های مشترک بر اساس کلام خداوند متعال است که می‌فرماید: «یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الّا نعبد الا اللَّه و لانشرک به شیئاً ولایتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون اللَّه»، (بگو اى اهل كتاب بیاید روی عنوان مشترک جمع شویم و...)

در ارتباط با این مرکز، تجربه دیگری نیز وجود داشت. در واتیکان، گروهی از اعضای مسلمان به عنوان هسته موسس برای اقدام مشترک در سطح گفت‌وگوی بین ادیان، تحت عنوان مشترک «مریم مقدس» انتخاب شدند. این عنوان مشترک و جمع‌کننده بین اسلام و مسیحیت است و قرآن کریم آن را در یک سوره کامل از کتاب آسمانی به نام سوره مریم بیان کرده است.

از این رو، ما این افتخار را داشتیم که با انتخاب خود به همراه گروه دیگری از علمای مسلمان اهل‌سنت، شیعه، دروزی و همچنین از تمامی جریانات و گرایش‌های مسیحی به عضویت سازمان جهانی اسلامی-مسیحی در واتیکان حضور داشته باشیم که عنوان آن حضرت مریم مقدس است و و هدف آن تلاش مجدانه در زمینه‌های مشترک و ارزش‌هایی است که ادیان و پیام‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

ابنا: با توجه به موقعیت و ارتباطاتی که دارید، سطح دانش، آشنایی و علاقه‌مندی پیروان مذاهب و ادیان مختلف درباره حضرات معصومین علیهم‌السلام از چه طریقی و به چه میزان است؟

- ائمه اهل‌بیت(ع) نور هستند که خداوند با آنها جهان را نورانیت می‌بخشد، اولین آنها محمد، وسط آنها محمد و آخرین آنها محمد و همه آنها محمد هستند. آنها نام مشترک در ایجاد ارزش‌های انسانی در سراسر جهان و جهان هستی هستند، به همین دلیل است که وقتی در حضور اهل‌بیت(ع) تأمل می‌کنیم، وقتی به نام، نقش، پروژه و اهداف آنها می‌اندیشیم و به افرادی که زندگی نامه آنها را جستجو می‌کنند و شناخت علوم آنها را جستجو می‌کنند می‌نگریم، درمی‌یابیم که ائمه(ع) به طور کلی بزرگوارانی هستند که در میان ادیان و مذاهب مختلف می‌درخشند.

برای نمونه، این حسین(ع) است که در انقلابش همه ارزش‌های انسانی را جمع کرد، این حسینِ شهید است که انقلابش وفاداران و عاشقانی دارد که در آخرین لحظات وقتی که شنیدند ندا سرمی‌دهد «آیا یاوری نیست که ما را یاری کند و از حرم پیامبر دفاع کند؟» به اردوگاه حضرت حسین(ع) پیوستند. چنانکه مورخان ذکر می‌کنند از اردوگاه دشمن، حدود هفده مرد مسیحی به لشکرگاه حسین در کربلا پیوستند.

وقتی سیره اهل‌بیت(ع)، سیره ائمه هدایت و چراغ روشنگر ظلمات را مطالعه می‌کنیم، به مولایمان عالم آل‌محمد ابوالحسن الرضا(ع) می‌رسیم، این امام که با حضور خود تابلویی از زیبایی در سطح گفت‌و‌گوی ادیان و مذاهب مختلف تشکیل داد و از طریق آن به تقدیم ارزش‌های مشترک در میان همه مذاهبی که با آنها گفت‌وگو کرد پرداخت که در میانشان صابئین و سایر ادیان مختلف بودند و هدف ایشان گرد هم آوردن و استقرار نظام ارزشی و برانگیختن گرمای ذهنشان بود.

با این کار، هر کسی سیره اهل‌بیت(ع) را بخواند و شخصیت‌شان را مطالعه کند، ایشان را گردآورنده و عامل اتحاد می‌بیند که خط اسلام و رویکرد معتدل را در همه جای دنیا گسترش می‌دهند، به همین دلیل است که مسیحیان و دیگران را می‌بینیم که در جستجوی گنجینه دانش اخلاق و آداب و ارزش‌های جامع اهل‌بیت(ع) هستند.

ابنا: میزان شناخت پیروان مذاهب و ادیان مختلف از شخصیت و معارف امیرالمؤمنین علی(ع) در چه سطحی است؟

- از قول امیرالمؤمنین علی(ع) شروع به درک امیرالمؤمنین می‌کنند که می‌فرماید: مردم بر دو دسته‌اند، یا برادر دینی تو یا همتای تو در خلقت. این کلام شریف امیرالمومنین(ع) نظام کاملی را در حوزه ادیان و مذاهب تشکیل می‌دهد و بیان بی‌نظیری است که فقط در بیان امیرِ کلام جلوه می‌کند.

امروز در همه جای دنیا به دنبال علی(ع) و در جستجوی اندیشه او هستند، به دنبال ارزش‌های امیرالمومنین هستند، در نهج‌البلاغه به دنبال علی(ع) هستند که در تمام جهان حضور دارد و جاذبه‌ای در سطح سرزمین‌ها و بین مردمان مختلف شکل داده است. اميرالمؤمنين(ع) در فرمان خود به مالك اشتر تشكيلات كاملي را برای سازمان ملل به ارمغان گذاشت.

وقتی علی(ع) را جستجو می‌کنیم، او را در شخصیتش حاضر می‌یابیم، او را در گفتارش، در عبارات و در بیانش حاضر می‌یابیم. زیرا علی(ع) حصار است؛ همچنانکه مولانا امام رضا(ع) در حدیث سلسله‌الذهب می‌فرماید: كلمة لا إله إلا الله حصني فمن دخل حصني أمِنَ من عذابي ولكن بشرطها وشروطها وأنا شرطها وشروطها.

وقتی مولایمان ابوالحسن امام رضا(ع) به احوال و شرایط موجود در شخصیت امیرالمؤمنین و اهل‌بیت(ع)  اشاره می‌کند، مقصود این است که آنها با هم این زنجیره کامل و یکپارچه را تشکیل می‌دهند. علی(ع) ولایت را با اهداف، نقش‌ها، هنجارها و ارزش‌های خود تشکیل داد که محور و قطب جهان هستی است. به همین دلیل است که وقتی دقت می‌کنید و می‌اندیشید در این دنیا همه از علی(ع) و شخصیت او در دنیا صحبت می‌کنند، از علی(ع) که شخصیت استثنایی این دنیاست. از علی که پنج سال یا (بهتر بگویم چند ماه از 5 سال کمتر) بیشتر در این دنیا حکومت نکرد. حکومتی که در شخصیت علی(ع) در قالب یک نظام کامل و یکپارچه در حوزه ادیان و مذاهب متعدد تجسم یافت، زیرا در مقام حاکم اسلامی و رهبری استثنایی ظاهر شد. این علی(ع) است كه وقتي برادرش عقیل به نزد او آمد که از بیت‌المال مسلمین چیزی بگیرد، حضرت در حالی که آهنی را در آتش گداخته بود به نزدیک او رساند تا عبرت بگیرد و به او گفت: تو از اين رنج مختصر مى‌نالى، من از آن شعله‌هاى سوزان ننالم؟! این گونه بود که علی(ع) را رهبری استثنایی و رهبری منحصر به فرد، محور عالم هستی و محور منحصر به فرد در سطح فرهنگ‌های مختلف می‌یابیم.

وقتی حضرت علی(ع) شنید که عده‌ای از یارانش به لشکر معاویه بن ابی‌سفیان دشنام می‌دادند، می‌بینیم چگونه روش اختلاف با دیگری را در روح آنها کاشت، چگونه روش‌شناسی گفتگو با کسانی را که ما با آنها مخالفیم در روح آنها جاودانه کرد، به آنها گفت: من خوش ندارم كه شما ناسزاگو باشيد، بلكه اگر اعمال و رفتار و موقعيت [باطل] آنها را خاطر نشان كنيد، مؤثّرتر و در بيان عذر و حجّت رساتر و قانع‌كننده‌تر باشد. به جاى ناسزا گفتن به آنها، بگوييد: خدايا! خونهاى ما و آنان را حفظ كن. این در صورتی است که همه می‌دانیم معاویه کیست، او اولین کسی بود که سال اهانت به امیرالمؤمنین(ع) را بر منابر اجرا کرد، در خطبه‌های هر جمعه به علی(ع) فحش می‌داد و دشنام می‌کرد!

گویی امیرالمؤمنین علی(ع) در حال کاشت و بنیان نهادن یک اصل قرآنی است که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَلا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ»؛ و آنهايى را كه جز خدا را مى‏‌خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى، خدا را دشنام خواهند داد. گویی امیرالمؤمنین(ع) قاعده اختلاف با دیگری را بر اساس و روش عینیت و احترام به غیر و انتقاد سازنده پیش می‌برد، نه انتقاد تند و نقد بیزانسی که روش آن سفسطه برای شک و تردید و برای تداوم و اختلاف افکنی در میان ملت‌ها است.

ابنا: همه می‌دانیم که در سال‌های گذشته تبلیغات سوء زیادی علیه پیروان مذهب تشیع صورت گرفته است، با تمام اینها از نظر شما و با توجه به آشنایی شما با محافل مختلف دینی و بین‌المللی در جهان و منطقه، جایگاه شیعه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- ترديدی نيست كه تبليغات رسانه‌اي كه با سياست‌ جنگ نرم در برابر آموزه‌هاي اهل‌بيت(ع) انجام شد، نقش منفي داشت. به طور خاص، از برخی مطالعاتی که اخیراً توسط اطلاعات جهانی منتشر شده و به دنبال موقعیت‌های قدرت در میان مسلمانان به طور عام و در میان شیعیان به طور خاص بوده، در می‌یابیم آنها در مطالعات خود به سه عامل اساسی «سطح قدرت، گفتمان و حضور جهانی» که در بین شیعیان وجود دارد، دست یافته‌اند.

اولین نکته از نظر آنها و بر اساس مطالعاتشان، مسئله انقلاب حسینی در سال 61 هجری قمری بود. نکته دوم بحث مهدویت و سومین امر، مرجعیت دینی آگاه است که ولایت فقیه الگویی از آن است. به همین دلیل است که اطلاعات جهانی با صرف سرمایه‌های گزاف میلیاردها دلاری برای مقابله با شیعیان، مجدانه تلاش کرده است. به همین دلیل است که می‌بینید سعی در دامن زدن به انتشار گمراهی و دروغ می‌کنند و متأسفانه عمامه‌هایی ساختند که از هم جدا می‌شوند و به هم نمی‌پیوندند، عمامه هایی که امام خامنه‌ای آن را «تشيع لندنی» یا انگلیسی در مقابله «سنی آمریکایی» نامگذاری کردند.

این تلاش‌های بی‌وقفه که سعی در دروغ‌پردازی و گمراهی در مورد انقلاب حسینی داشتند و عده‌ای سعی در منحرف کردن مسیر انقلاب حسینی از اصول واقعی آن داشتند، همه اینها در نتیجه پول‌های گزافی است که در این دنیا در مقابل تضعیف عقیده اهل‌بیت(ع) پرداخته شد.

در برخی تبلیغاتی که در مورد جریان مهدوی انجام می‌شود، متوجه می‌شوید که هر از گاهی فلانی ادعای یمانی بودن و... می‌کند. همه اینها با حمایت خارجی برای یافتن شخصیت‌های کاریزماتیک و متوهم که باعث گمراهی و تضعیف شیعه می‌شوند، صورت می‌گیرد.

علاوه بر تبلیغات متعدد برای ایجاد اختلاف بین مراجع عاقل و کار خستگی‌ناپذیر برای کنار زدن هویت ولایت فقیه، این نظریه مبارک الهی و نظریه استثنایی فقهی تاریخی بود که ملت اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را حفظ کرد و الگوی شگفت‌انگیزی در سطح جهان اسلام ارائه داد. به همین دلیل بود که آن را یک نیرو و یکی از مواضع قدرت شیعیان یافتند و با رسانه‌های دروغ‌پرداز و گمراه‌کننده در جهت تضعیف ایران و تضعیف پروژه اسلامی در ایران تلاش کردند، اما شکست خوردند.

به همین دلیل است که می‌گوییم امروز شیعیان، به برکت معارف اهل‌بیت(ع)، صاحب اندیشه معتدل و صحیحی هستند که شرق و غرب را به هم پیوند می‌دهد. این همان چیزی است که ما در دولت اسلامی ایران نشان می‌دهیم. این جمهوری بی‌نظیر در نوع خود شگفت‌انگیزترین قهرمانی‌ها را در سیاست، جامعه، اقتصاد و علم ارائه می‌دهد و این امر گویای آن است که به فرموده حضرت امام خمینی(ره) تشیع، عنوان تمدنی و یکی از عناوین مقابله با پروژه استکبار در این جهان را تشکیل می دهد.

به همین دلیل است که می گوییم شیعیان امروز حلقه اعتدال در این دنیا را تشکیل می‌دهند و از طریق مبنای اعتدال اهل‌بیت(ع) پیش می‌روند. مبنایی که برای تداوم مثبت‌اندیشی در میان همه مولفه‌ها عمل می‌کند، مبنایی که دیگری را ناباور یا گمراه نمی‌داند، بلکه همیشه زبان گفتگو، زبان ارتباط و زبان گشاده‌رویی با دیگری را فرا می‌خواند.

ابنا: مهمترین راهبردهای نشر و ترویج معارف اهل‌بیت(ع) و خصوصا معارف علوی و معارف کتاب‌هایی همچون نهج‌البلاغه را در میان ادیان و مذاهب مختلف در چه می‌دانید؟

- این امر به نقش نهادهای تخصصی مانند مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و مراکز مشابه دیگر و گروه‌های جهانی که در جمهوری اسلامی، عراق، لبنان و دیگر کشورهای اسلامی حضور دارند، باز می‌گردد. این نهادها با ریشه‌یابی در کتب آسمانی و پیام‌های الهی در جهت تقویت ارزش‌های مشترک تلاش می‌کنند تا مفاهیم و ارزش‌های کلی جامعی را در واقعیت معاصر ما مطرح کنند. مثلاً اینکه ما اصطلاح «یزید» را بر پروژه استکبار و پروژه صهیونیستی اطلاق کنیم و این که اصطلاحی واحد را برای پروژه کسانی که به لشکر حسینی پیوستند و حامیان حق و مدافعان پروژه مقاومت هستند اطلاق کنیم. با این کار، به نظر من، کار مداوم از طریق این نهادها در سه جهت قابل هدایت است: گرایش اول، تقویت جنبه شناختی از طریق ساخت و سازهای ذهنی است، آنچه امروز به آن نیاز داریم زبان عقل در سطح نوشتار و تألیف و در سطح تلفیق آثار نوشته شده بین فرقه‌ها، مذاهب، ادیان، پیام‌ها و فرهنگ‌های متعدد است.

عنوان اول، عنوان معرفتی مبتنی بر عقل است، چنانکه در اخبار شریف و حدیث قدسی از  خداوند تبارک و تعالی آمده که وقتی خداوند عقل را آفرید، با آن صحبت کرد، سپس به آن گفت که پیش بیاید، پس پذیرفت، سپس گفت که برگرد، پس برگشت، سپس فرمود: سوگند به عزت و جلالم، من محبوب‌تر از تو مخلوقی نیافریدم و تو را در امری که دوستش دارم کامل کردم و اما شما را امر می‌کنم و شما را نهی می‌کنم و شما را پند می‌دهم و شما را پاداش می‌دهم. پروردگار متعال در قرآن می‌فرماید: «و ما خلقت الجن والإنس إلا ليعبدون»؛ ‌و [من] جنّ و انس را نیافریدم، مگر براى آن که مرا بپرستند. امام صادق(ع) تفسیر می‌فرماید که: «تا بدانند، تا بفهمند.»

اولین ساختاری که این نهادها باید بر آن استوار شوند، ساختار شناختی است که حول عقل می‌چرخد تا با شبیه‌سازی ذهن، جهت‌های دیگر را شبیه‌سازی کنند. به ویژه اینکه امروز در سایه سیاست‌های جنگ نرم قرار داریم که با نشر هذیان و دروغ، سرمشق می‌شود و تلاش می‌کند پروژه برچیده شدن خانواده و برچیدن جنبه‌های تربیتی را پیاده کند. رویکرد شناختی که مبتنی بر عقل است در جهت ریشه‌کن کردن همه این توهمات عمل می‌کند و فرهنگ جدیدی را در سطح ارزش‌ها و در سطح تقدیس سیستم شبیه‌سازی ذهن انسان ایجاد می‌کند. امروز نیز در واقعیت معاصر ما سعی می‌شود عنصر الحاد در جوامع اسلامی و عربی گسترش داده شود، وقتی مثلاً به الحادی که گسترش می‌یابد، فکر می‌کنیم، چگونه با آن مواجه می‌شویم؟ باید از طریق فرهنگ دانش مبتنی بر تعادل ذهن با آن مواجه شد، وقتی ذهن را با عقلانیت شبیه‌سازی کردیم، در برابر فرهنگ الحاد و رونق بی‌خدایی که امروزه در سراسر واقعیت معاصر در حال گسترش است، به موفقیت‌های بزرگی در سطح ارزش‌سازی دست خواهیم یافت.

موضوع دوم، جنبه عاطفی است. همانطور که ما به ذهن نیاز داریم، به وجدان و احساس هم نیاز داریم، احساسی که به درستی جهت‌دهی شود، نه احساس طاقت‌فرسایی که ما را از چارچوب عقل و چارچوب درک و آگاهی خارج کند، بلکه احساسی که از طریق آن برای انتقال ایده حرکت می‌کنیم. این همان چیزی است که می‌توان از طریق برجسته ساختن احساس اهل‌بیت(ع) و جنبه عاطفی آنها مطرح کنیم. تاریخ خود به خود تکرار می‌شود، همانطور که اکنون در فلسطین، جنین، غزه، الاقصی، آنچه در یمن زخمی و آنچه در بحرین رخ می‌دهد، اتفاق می‌افتد. هنگامی که ما این جنبه عاطفی را تقویت کنیم و آن را به یک فرهنگ پایدار در واقعیت معاصر خود تبدیل کنیم، فرهنگ دانش سازنده را به نظام ارزشی جامع گسترش می‌دهیم.

موضوع سوم، جنبه رفتاری است. وقتی عقل و وجدان را با هم ترکیب کنیم، یک رفتار زنده ایجاد می‌کنیم، رفتاری که در جامعه بشری وجود دارد و این باید از طریق فرهنگ و معارف اهل‌بیت(ع)، فرهنگ و تعالیم امیرالمؤمنین(ع) برجسته شود که درس مخالفت مؤدبانه با دیگری را به ما می‌آموزد. وقتی سه عنوان عقل، وجدان و رفتار با هم جمع شوند، نظام ارزشی که از طریق آن در مکتب اهل‌بیت(ع) پیش می‌رویم، پیروز خواهد شد.

ابنا: در میان اندیشمندان غیرمسلمان، ما نویسنده و حق‌جویی مثل جرج جرداق را می‌شناسیم. در عصر حاضر و از اساتید و اندیشمندان غیراسلامی شخصیتی هست که همچون جرج جرداق مشتاق شخصیت و معارف امیرالمومنین یا حضرات معصومین(ع) باشد؟

- در جهان عرب و اسلام شخصیت‌های زیادی وجود دارد، از جمله لبنان و جرج جرداق که حق امیرالمؤمنین و معصومین(ع) ارائه کرده‌اند. برای مثال وقتی درباره اشعار و نوشته‌های «بولس سلامه» در مورد مولایمان امیرالمؤمنین و حضرات معصومین تأمل می‌کنیم، متوجه ارزش فکری او می‌شویم. امروز در میان معاصران، شخصیت «جورج خضر»، اين اسقف مقاوم، اسقف شجاع را می‌بينيم که حلقه وصل در سطح ارزش‌های مشترک در لبنان است. وي کسی است که در کنار امام وطن و مقاومت، سیدموسی صدر حضور داشت و در سطح فکری و ارزشی در کنار هم حضور داشتند و در کلیساها و اماکن مذهبی مختلف سخنرانی کردند و یک واقعیت ارزشی مشترک در سطح ادیان، فرقه‌ها و مذاهب متعدد را تشکیل دادند.

بله، بسیاری از شخصیت‌های مسیحی امروز در دنیای معاصر ما وجود دارند و در سطح فکر و در سطح ارزش‌ها پیوندی ایجاد می‌کنند، ما دائماً با آنها ملاقات می‌کنیم، با آنها صحبت می‌کنیم و در مورد مسائل مختلف با آنها گفتگو می‌کنیم. من معتقدم باید روی ایفای نقش چنین شخصیت‌هایی در جهان عرب و اسلام و لبنان به عنوان الگو کار کرد و این تنها از طریق ارتباط مستمر و گشایش مستمر با این شخصیت‌ها است که در مسیر اتحاد حرکت می‌کنند، نه در مسیر تفرقه و اختلاف.

ابنا: به نظر شما برای تقویت پیروان مذهب اهل‌بیت(ع) در سطح جهان، چه اقداماتی باید در دستور کار قرار گیرد؟

- توصیه ما به سازمان‌ها، انجمن‌ها و آکادمی‌های شیعی در واقعیت معاصر این است که برای خارج شدن از تئوری به عمل مجدانه، تلاش کنند. به این معنا که ما همیشه طوری صحبت می‌کنیم که گویی گفت‌وگو فقط به سالن‌ها منتهی می‌شود. من معتقدم این شخصیت‌ها را باید از طریق کنفرانس‌ها و از طریق کارگاه‌ها مستمر، با ارزش‌های اهل‌بیت(ع) آشنا نمود که از طریق آن‌ها به واقعیت برسیم. به نظرم جمهوری اسلامی با برنامه‌های متعددی که برای گروهی از شخصیت‌های اهل‌سنت و جمعی از شخصیت‌های مسیحی از مذاهب مختلف راه انداخته و آنان را با نظام اسلامی در ایران آشنا نموده، نمونه‌های متعددی را در موارد فوق ارائه کرده است.

آنچه در این مجامع بین‌المللی مانند مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) تاکید داریم، تداوم فرهنگ گفت‌وگو و ارتباط با این شخصیت‌هاست و اینکه تلاش کنند یک کنفرانس سالانه برای گفتگوی ادیان مانند کنفرانس وحدت اسلامی، برگزار شود به طوری که دوره‌ای در تعدادی از کشورها منعقد و محدود به کشور خاصی نباشد.

برای ایجاد مجمع تخصصی گفتگوی بین ادیان باید مجدانه کار کرد به خصوص که امروز با مشکل اساسی در درباره اصطلاح «گفت‌وگوی ادیان» مواجه هستیم، به طوری که این اصطلاح دارای جنبه‌هایی است. اهمیت این اصطلاح مانند چاقو است، یا از آن برای خدمت به بشریت و ساختن نظام ارزشی استفاده می‌کنیم و یا برای تخریب جامعه بهره می‌بریم. مثلاً امروز کسانی هستند که به اصطلاح «دین ابراهیمی» را تبلیغ می‌کنند، روی چیزی به نام جمع شدن پیام‌های آسمانی در یک مجموعه کار می‌کنند و همه برای عادی‌سازی با رژیم اسرائیلی است که زمین و مقدسات را غصب کرد. این شکلی از گفتگو بین ادیان است که باعث تفرقه می‌شود. آنها مجموعه‌ای را ایجاد کردند تا در یک سالن مسجد، کلیسا و عبادتگاه یهودیان جمع باشند. همه اینها برای این است که راه را برای عادی سازی فرهنگی و فکری از سوی کشورهای عربی و اسلامی با رژیم موقت اسرائیل که سرزمین، مقدسات و مردم ما را اشغال کرده است، هموار کنند.

گویی طرفداران این دعوت ابراهیمی این ندای گفتگوی ادیان را سر می دهند و فراموش می‌کنند که فلسطین امروز سلاخی می‌شود و فراموش کرده‌اند که این رژیم، فرزندان فلسطین را می‌کُشد و زنانش را در جاده‌ها سرگردان می‌کند. رژیم اسرائیل، همانطور که در حمله اخیرش به جنین و قبل از آن به غزه اتفاق افتاد، به همه خانه‌ها و به ساکنان اصلی در فلسطین حمله کرد و فراموش کردند که آرمان فلسطین در نابودی رژیم صهیونیستی است.

به همین دلیل است که می گویم امروز یکی از مهم‌ترین اولویت‌های نهادهای جهانی شیعه، تفکیک واقعی معنای گفت‌وگوی ادیان است، به طوری که آن را از سطح گفت‌وگوی در سالن‌ها و جداول نظری، به واقعیت عملی برسانند.

چند روز پیش در کنفرانس گفت‌وگوی ادیان و فرهنگ‌ها در شمال شرق سوریه سخنرانی کردم و پیام مرکز گفت‌وگوی ادیان و فرهنگ‌ها را ارائه نمودم. امروز از تریبون شما تکرار می‌کنم، همانطور که در آنجا با مسلمانان، مسیحیان، زرتشتیان و ایزدی‌ها سخن گفتم و از طرف مرکزمان در لبنان و از طرف بیروت پایتخت فرهنگ و پایتخت مقاومت، به آنها گفتم، می‌گویم باید برای پایداری و برای بازگشت قدس و بقای الاقصی در دست مسلمانان، مسیحیان، عرب‌ها، ترک‌ها و... باید تحت لوای محور مقاومت برای بازگشت فلسطین به مردم، سرزمین و مردمش، جمع شویم و مبارزه کنیم.

در آخرین پیامم به مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) می‌گویم که شما مجمعی هستید که برای تداوم فرهنگ گشاده‌رویی مورد نظر اهل‌بیت(ع) و استمرار فرهنگ اهل‌بیت(ع) تلاش موثری انجام می‌دهید. ما روی نقش شما حساب می‌کنیم، روی جمهوری اسلامی ایران حساب می‌کنیم که امروز قطب و محور جهان اسلام، و با سیاست‌های داخلی و خارجی خود الگوی تعیین‌کننده برای ساختن نظام ارزشی و برای ساختن انسانیت و مقدمه‌ای بر دولت حق امام صاحب العصر و الزمان(عج)، است.

در آخر سخنانم از لبنان پایتخت فرهنگ، از بیروت پایتخت مقاومت و جهاد، از لبنان پایتخت امام سیدموسی صدر، از لبنانِ سیدحسن نصرالله، از لبنانِ مقاومت، از لبنانِ آگاهی و بصیرت می‌گویم که شیعیان لبنان ابتدا گروه کوچک را تشکیل دادند که مقاومت خود را از دهه هفتاد قرن گذشته آغاز کردند و به کار جهادی خود ادامه داده تا امروز مقاومت در لبنان به چراغ حقیقت درخشان تبدیل شده است و توانسته معادلات رعب و وحشت را در مقابل اشغالگر اسرائیلی تشکیل دهد و امروز نظام مقاومت در لبنان اولین خط دفاعی در مقابل صهیونیسم در جهان است. همه اینها پس از برکت خداوند به برکت حمایت‌های بی دریغ نظام مقدس جمهوری اسلامی است که عنوانی جامع برای مقاومت، آزادی فلسطین و ایجاد ارزش‌های مشترک بین ادیان و مذاهب و را تشکیل می‌دهد.

.......................

پایان پیام