خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۵:۵۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید

در جلسه بنیاد قم‌پژوهی مطرح شد:

کتاب "تاریخ محلۀ باغ‌پنبه قم" منتشر می‌شود

سید محسن محسنی پژوهشگر و قم پژوه گفت: تاریخ اجتماعی محله تاریخی باغ‌پنبه قم که توسط مرحوم سید حسن لاجوردی‌زاده نوشته شده است در آینده چاپ و منتشر خواهد شد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در جلسه 473 بنیاد قم پژوهی که  با حضور جمعی از اعضای این بنیاد در موسسه طلوع مهربا موضوع «تاریخچه ای از محله کوچه نو و  باغ پنبه» برگزار شد، سید محسن محسنی افزود: از مرحوم سیدحسن لاجوردی زاده تقاضا کردم تاریخچه باغ پنبه را بنویسد واو تاریخچه­ای مفصل از این محل  نوشته است، البته اگر فرصت پیدا می کرد بیشتر می توانست دامنه موضوعات را گسترش بدهد. آن مرحوم از همه چیز صحبت کرده است؛ از اماکن تاریخی و مسجدها و حسینیه ها تا کفتربازها و قماربازها و کُلفَت ها و پهلوانان و بزن بهادرها و دعواهای بین محلات.

وی بیان کرد: برای تعیین قدمت محله مزبور باید نحوه شکل گیری شهر قم را بررسی کنیم. در دوران ساسانی شهر قم به صورت سکونتگاه های پراکنده که به آن ها «دیه» می گفتند،  در دو سوی روداناربار شکل گرفته بود. بعد از ورود حضرت معصومه (س) به قم  ما دیگر خبری از سکونت گاه های پراکنده  در قسمت غربی نداریم . اما  سکونت گاهها پراکنده در قسمت شرقی به حیات خود ادامه می دهند و با پیوستن به هم، به سمت  باغ بابلان یعنی محل دفن حضرت پیش می روند. کوچه  و محلی که من در آن متولد شدم به نام  «کوچه نو» بود و گمان می کردم یک  محله مستقل است  اما بعد از تحقیق متوجه شدم بخشی از محله بزرگ باغ پنبه است.

محسنی گفت: سوالی که همیشه برایم وجود داشت این بود که چرا به محله ما «کوچه نو» می گویند؟ بعدها متوجه شدم این هم یک علت تاریخی دارد. در واقع  آخرین حلقه گسترش تاریخی شهر از شرق به سوی غرب در جایی  که دیگر  نمی‌توانست  به علت وجود  رودخانه  ادامه پیدا کند، نام کوچه نو را به خود می گیرد. کوچه نو هم صرفا  یک کوچه نیست بلکه  یک محله است که چهار تا راسته کوچه و ۵ یا ۶ کوچه فرعی و بن‌بست و یک ساباط (کوچه سر پوشیده) طولانی هم دارد.‌ بعدها  دیدم چنین نامی هم در یزد وجود دارد، به تاریخ یزد رجوع کردم دیدم چنین نامی در زمان صفویه در شهر یزد هم وجود داشته است. بنابراین اصطلاح «کوچه نو» ریشه تاریخی دارد و گویا آخرین حلقه توسعه شهرهای تاریخی را کوچه نو می نامیدند. لذا منتها الیه گسترش قم از شرق به غرب  را کوچه نو نامیده اند. حال باید دید بر اساس قواعد مشترک در نام گذاری مکان های جغرافیایی در کدام شهرهای تاریخی ایران شهر/ ایران زمین( ایران تاریخی) محله ای به نام کوچه نو وجود دارد؟ اگر دارد در کدام قسمت توسعه تاریخی آن شهر قرار دارد؟

وی  با اشاره به اینکه  در اواخر دوران  قاجار،  قم  به ۱۰ محله تقسیم شده و مفلس قمی ( شیخ ارده شیره) باغ پنبه را  به عنوان محله نهم تعریف کرده است، افزود: به  متن های قاجارکه رجوع می‌کنیم، می بینیم صحبت از «باغ پنبه علیا» و «باغ پنبه سفلا» است، علیا و سفلا یا بالا و پایین مربوط به شیب زمین است. پایین‌ شیب را سفلا و بالای شیب را عُلیا می گویند. در آن زمان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات دوره ناصرالدین شاه یا به اصطلاح امروزی وزیر فرهنگ وارشاد ازفضلای محلی خواسته بود تا در خصوص شهر خودشان رسالاتی بنویسند و برای دارالخلافه بفرستند. در این متن‌ها هنگام توصیف باغ پنبه می گویند، قسمتی باغ است و قسمتی خانه های نوساز شهر.

وی ادامه داد: این توصیف نشان دهنده تکمیل فرآیند  گسترش شرق به طرف غرب بوده یعنی ساخت و سازها آرام آرام از باغ پنبه پایین یا همان سفلا به سمت علیا یا بالا در حال تکامل بوده است و با رسیدن به کوچه نو، این سِیر تکاملی تاریخی به پایان می رسد. چون بعد از آن به رودخانه می رسیم‌. این نحوه تکامل نشان می دهد که قدمت محله باغ پنبه به دوران قاجار می رسد . خاصه این که مسجد این محل هم در همان دوران به دست شخصی به نام حاج علی اکبر پالان دوز ساخته می شود .  ذکر این فرد با القاب تاجر و ارباب در همان متن ها آمده است و از قضا این شخص نیای مادری پدر بنده بوده است و تمام احفاد او از جمله حاج آقا ابوالفضل حسینی معروف به حاج آقا ابول( پسر خاله پدرم) که در جریان قیام ۱۵ خرداد ۴۲ به گوش رئیس شهربانی وقت سیلی زده بود، در همان محل زندگی می کنند.

این قم پژوه تصریح کرد: البته در رساله ای به نام «نتیجه الدوله» مربوط به دوره صفویه_ چاپ‌ بنیاد فرهنگ قدیم_  به بقعه بابا مسافر که مجاور این محله است، اشاره می‌کند.  آیا چنین ذکری قدمت باغ پنبه را به دوران صفوی بر می گرداند؟ به نظر می رسد این بقعه یا خانقاه در خارج شهر آن  زمان بوده و صوفیان و درویشان برای عبادت از آن استفاده می کردند و سپس با گسترش شهر و تشکیل محله باغ پنبه در داخل شهر قرار می گیرد.

محسنی دو دلیل دیگر هم برای گسترش شرقی _ غربی قم ذکر کرد. دلیل اول گسترش بازار قم از شرق به غرب بوده است. با این توضیح که  بازار کهنه یعنی از شرق به بازار بزرگ یا نو یعنی به غرب گسترش یافته است. دلیل دیگر وقف قرآنی  در سده نهم بر مسجد جامع عتیق یعنی همین مسجد امام حسن (ع ) در خارج دروازه ساوه است. حال آن که در دوران قاجار مسجد امام حسن(ع) در داخل دروازه ساوه قرار می گیرد. این اتفاق نشان می دهد که  دروازه ساوه از شرق به سوی غرب تغییر مکان داده است.

وی در ادامه گفت: کوچه شماره ۳ باجکِ یک یا همان ۱۹دی  را  که ابتدای کوچه نو است ،چال خروس می گقتند  پدرم گفت تا جایی که من یادم هست کوچه شماره ۳ باجک یا همان چال خروس از قدیم به همین نام معروف بود. پس قدمت این نام کمتر از صد سال نیست. این کوچه  منتهی می شود به محله کوچه نو و بعد از کوچه نو به باغ پنبه می رسیم.  ما بچه که بودیم می‌خواستیم برویم مسجد جامع ( به لهجه قمی مَچّد جُمه) بعد از گذشتن از باغ پنبه به باغ شاه می رسیدیم و از مقابل مدرسه ای قدیمی نام مستوفی عبور می کردیم و سپس به مسجد جامع می رسیدیم. طبق متن های تاریخی این باغ شاه هم تیول یا خالصه بوده است. به این معنی که منافعش به سرداران و حامیان حکومت های وقت می رسیده است.

محسنی گفت: وجه تسمیه باغ پنبه این است که اینجا پنبه می‌کاشتند و به همین دلیل  موسوم به باغ پنبه شد.  ما از کودکی یادمان بود  از کوچه ایی که الان خانه تاریخی  لاجوردی زاده است و به هفت متری ختم می شود،  باغ ها و مزارع به صورت پراکنده در میان خانه ها شروع  می شد.

پرنده بازان

این پژوهشگراظهارداشت: در محله کوچه نو  و باغ پنبه در گذشته  پرنده بازان زیاد بودند، شاخص آنها در کوچه نو حاج آقا ناصر محسنی بود که در اوایل دهه ۵۰ در مسابقه پرنده بازان جهان در ایتالیا  نفر اول شد. این رویداد سر و صدای زیادی در قم ایجاد کرد و در مجلات و روزنامه‌های وقت هم مفصلا بدان پرداخته شد از جمله در  مجله جوانان که گزارش مفصلی درباره  حاج آقا ناصر و قناری‌های او نوشت. پس از بازگشت ایشان، رئیس وقت شهربانی و روسای ادارات و  بانک‌ها  برای  تماشای پرنده های او به محله کوچه نو می آمدند. پدر و به خصوص عموهای من هم کبوتر نگهداری می کردند. آن ها برخلاف بسیاری از کاربران ، کبوتران را در زیرزمین نگهداری می کردن ونه در پشت بام. آن قدر کبوتر داشتیم که به جز املتِ تخم کبوتر، مادرم از گوشت کبوترها، کفترپلو درست می کرد. اتاقی هم به نام اتاق قناری ها داشتیم که در آن پُر از قناری بود.‌

این پژوهشگر در باره عناصر شاخص  کوچه نو و باغ پنبه افزود:  در گذشته  گذری به نام «کبل آق علی» در کوچه نو وجود داشت و گویا در دهه سی تخریب شد. در زیر آن شخصی به نام کبل آق علی بقالی داشت. یک تکیه به نام‌ تکیه کوچه نو ویک مسجد کوچک که بانی آن مرحوم سید هاشم محسنی بوده است در محله کوچه نو وجود دارد. در محله بزرگ باغ پنبه به جز مسجد باغ پنبه مسجد دیگری به نام مسجد سجادیه ( تاسیس در دهه ۳۰) و یک مسجد کوچک هم وجود دارد. مسجد و حمامی هم به نام «اولیا» در آن جا وجود داشته  ‌که صرفا مسجد آن باقی مانده است.

من از پدرم تاریخچه تکیه کوچه نو را پرسیدم شرح مفصلی داد که  خیلی جالب بود.  پدرم می گفت ما برای عزاداری برخی مواقع می رفتیم مسجد محله  باع پنبه و بعضی مواقع می رفتیم  تکیه عربستان . برخی مواقع هم در خانه ها چادر عزاداری را بر پا می کردیم. کوچه نو استقلال نداشت. احداث مسجد کوچک کوچه نو بدست مرحوم سید هاشم محسنی اولین کار برای استقلال محل بود که پیشینه آن  گویا به اواخر قاجار بر می گردد. پرسیدم پس تکیه کوچه نو را چه کسی ساخته است. گفت اینجا یک  خانه مسکونی بود که اهالی محل در دهه ۲۰ و ۳۰ با همکاری هم احداث کردند و محله کوچه نو با احداث آن  کاملا مستقل شد. البته حمام تاریخی شازده و حمامی که یزدی ها در این محل ساختند از عناصر دیگر استقلال کوچه نو بود.با این وصف، محله باغ پنبه، محله بزرگی بوده  است.امیدواریم طرح های ناپخته شهری ترکیب این محله منحصر به فرد را به هم نزند.

محسنی بیان کرد: بعد از تخریب گذر کبل آق علی، ( حاج)آقا عباس بقال که فرزند کبل آق علی و نابینا بود بقالی را به منزل خود منتقل کرد. او یک  پیشخوان داشت و کسی نمی‌توانست وارد مغازش بشود پیشخوانش چوبی بود. درهای مغازه اش  هم چوبی بود‌. کرسی کوچک چوبی هم داشت که زمستان ها از آن استفاده می کرد  وقتی مشتری می آمد به راحتی اجناس را از قفسه های چوبی به مشتری می داد.

رسم اذان گویی

وی اذان گویی را یکی از رسم های قدیمی محله کوچه نو برشمرد و افزود: چند نفر در این محل در اوقات شرعی اذان می گفتند.  یکی همین آقا عباس بقال بود که اوقات شرعی با بیرون کردن سرش از مغازه و گذاشتن دو دستش بر دور دهان اذان می گفت.  یکی دیگر مرحوم شاطر آقا محمد شوهر دختر عموی پدرم بود که در وسط حیاط منزلشان با صدای بلند اذان می گفت.او می گفت دوران پنج پادشاه را دیده است.  شخص دیگری که  اذان می گفت مرحوم حاج محمد حسن قصاب( باقری) بود. ایشان اگر در وقت شرعی خارج از مسجد بود، در همان جا اذان می گفت.  وی پدر مرحوم حاج محمد باقری مدیر تالار قدیمی ایران و صاحب تالار معروف طاووس و از نخستین موسسان تالار در قم بود. رسم اذان گویی به این‌نحو ریشه در گذشته داشته است.

 وی افزود: در محله باغ پنبه یک قصابی و یک خشکشویی و یک نعلبندی و یک نانوایی هم وجود داشت. یکی از بقال های محله، پدر مرحوم لاجوردی زاده  به نام حاج آقا احمد بقال بود که بسیار متدین ومنحصر بفرد بود در خرید و فروش، مسائل شرعی را  بسیار رعایت می کرد و در سنگ ِترازو دقت می کرد تا حق مشتری ضایع نشود.

محسنی افزود : از مرحوم لاجوردی خواستم درباره پدرش که بقال منحصر بقردی  بود شرحی  بنویسد، چون او را درک کرده بودم. آن مرحوم گفت اگر درباره پدرم بخواهم بنویسم یک کتاب مجزا می شود. یکی از تاسف های من این است که به علت فوت نابهنگامش فرصت نکرد این کتاب را بنویسد.

این قم پژوه تاکید کرد: با توجه به قدمت  شهر قم، این شهر نیاز به تدوین «تاریخ اجتماعی» دارد. مرحوم  استادعلی اصغر فقیهی قصد داشت یکی از مجلدات تاریخ جامع قم را به تاریخ اجتماعی این شهر اختصاص دهد ولی صرفا موفق به تدوین تاریخ مذهبی شد. حتی اگر هم موفق می شد تاریخ اجتماعی قم ناتمام بود. وی گفت تاریخ اجتماعی قم اگر با تمام جزئیات نوشته می شد ، شاید بالغ بر ۱۰ جلد قطور می گردید. موجب تاسف است که بگویم حتی یک برگ آن نیز تا کنون نوشته نشده است. باید گفت راویان تاریخ اجتماعی قم به دیار خاموشان پیوسته اند و هیچ دستگاهی هم اندک کوششی برای ثبت و ضبط این گنجینه های نهفته در سینه ها نکرد. 

گفتنی است محله باغ پنبه یکی از محله های تاریخی قم است  که سال ۱۳۹۷توسط اداره کل راه و شهرسازی و میراث فرهنگی قم احیا و نوسازی شده است و بخش قابل توجهی از خانه های تاریخی  قم در این محله واقع شده است.

..................................
پایان پیام/ 167