به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ داشتن تصویری قرآنی از تاریخ زندگانی خوبان بشر و در رأس ایشان اهل بیت وحی علیهمالسلام و شیعیان با وفای ایشان، یکی از نقاط مغفول در اندیشه اسلامی ما محسوب میشود؛ چرا که عمده تحلیلهای اندیشمندان ما درباره سیره و تاریخ عترت، مبتنی بر نگاه تاریخی و یا کمی فراتر، بیان علوم و اخلاق آن انوار مقدس است. به عنوان مثال در مسئله قیام امام حسین علیهالسلام اکثر روایات از زبان مورخانی است که اصل آنها نه تنها شیعه نبودند بلکه در فضای اسلامی اموی تنفس کرده بودند و بلکه در لشکر یزیدیان بودند که از جمله آنها حُمَید بن مسلم ازدی بود.
اما وقتی در ماجرای امام حسین علیهالسلام پای درس قرآن بنشینیم، تصویری دقیقتر و مبتنی بر معارف ناب به انسان ارائه میدهد، معارفی که نه تنها کهنگی ندارند بلکه در تمام دورانها میجوشند و بهرههای خود را به سایر پاکطینتان عالم میرسانند. در سه شماره قبل مبتنی بر آیات 24 تا 27 سوره انفال، گذری بر معارف قرآنی اصحاب امام حسین علیهالسلام و دشمنان ایشان داشتیم و مطرح شد که در صورت کلی سه گروه در ماجرای قیام حسینی حضور داشتند:
1. استجابتکنندگان ندای امام که مؤمنان جانبر کف بودند و با کشته شدنشان به حیات جاودانه رسیدند.
2. مردم عادی که گرفتار فضای غبارآلود فتنه شدند؛ عدهای از آنان خیانت کردند، مقابل امام صف بستند و عدهای بیطرف ماندند.
3. ظالمانی که گردانندگان اصلی فتنه بودند که در رأس آنها معاویه و یزید ملعون و نیز ابنزیاد قرار داشتند.
خداوند در آیه 27 هشدار دیگری مطرح کرده، میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ یعنی «اى کسانى که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر او خیانت نکنید و [نیز] در امانتهاى خود خیانت نورزید در حالی که (به این مسئله) علم دارید.» حال باید پرسید خیانت به امانات چه ارتباطی به عترت دارد؟ پاسخ این است که چه امانتی بزرگتر از مقام امامت عترت علیهمالسلام میتواند باشد؟ همان امانتی که بارها رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را بیان کردند و در حدیث مشهور به حدیث ثقلین ما را دعوت به آن کردند. امام باقر علیهالسلام در روایتی به صراحت بر این نکته صحه گذاشته، درباره این آیه میفرماید «تَخُونُوا أَماناتِکُمْ» فِی آلِ مُحَمَّد. (شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج1، ص: 270) این حدیث گویای آن است که در هر دوره ممکن است درباره اهل بیت وحی خیانت صورت گیرد و این اتفاق را تقریباً در زندگانی تمام عترت شاهدیم.
اما وقتی این آیه را در بستر تاریخ صدر اسلام رصد کنیم، حداقل به دو ماجرای بزرگ میرسیم:
یکی پس از ماجرای غدیر و دیگری ماجرای قیام امام حسین علیهالسلام. در ماجرای غدیر، خداوند به واسطه رسول خدا صلی الله علیه و آله از امت مسلمان نسبت به سرسپردگی به امامت، ولایت، امارت و خلافت امیر مؤمنان علیهالسلام عهد میگیرد. در همان لحظات ابتدایی پس از فوت پیامبر، همان مردمان به امانت نبوی خیانت کردند و سقیفه را رقم زدند و اتفاقات اسفباری که در برگهای تاریخ خواندیم. در ماجرای قیام امام حسین علیهالسلام تقریباً مشابه این ماجرا اتفاق افتاد. همانها که به امام از کوفه نامه نوشتند و ایشان را دعوت کردند تا تحت امامتشان قرار گیرند، از عهد خود نه تنها رویگردان شدند بلکه عمده آنها در صف یزید آمدند و مقابل امام صف بستند. این مسئله اگر داستان هم باشد، داستانی غمانگیز و تأسفبار است که در تاریخ به ندرت اتفاق میافتاد.
.............................
پایان پیام / 348