به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ کتاب «سیر تحول نگاه مستشرقان به مهدویت در ۱۵۰ سال اخیر» اثر زهیر دهقانی آرانی است که در پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در ۶۹۵ صفحه به چاپ رسید.
مهدویت از جمله باورهای اسلامی است که توجه مستشرقان و محققان غربی را در ۱۵۰ سال گذشته به طور ویژه به خود معطوف کرده است.
کتاب جاری سعی دارد با توصیف و تحلیل مهمترین آرای غربیان در ریز موضوعات مهدویت و گونه شناسی آنها از ۱۵۰ سال پیش تاکنون، تغییر و تحول آرای ایشان را در طی دورههای چهارگانه نشان دهد و با عرضه آمارهای مختلف و تحلیل آنها، تغییرات رویکردی، موضوعات مورد توجه و منابع مورد استفاده مستشرقان را بررسی کند.
ساختار اثر
این کتاب در شش فصل تألیف شده است؛ فصل اول مشتمل بر کلیات و مفاهیم است. نوشتار جاری سیر تحول آرا و نظرات مستشقان غربی در مورد مهدویت را در چهار دوره بررسی میکند. فصل دوم که به بازه زمانی ۱۸۲۸ -۱۹۴۵ میلادی میپردازد، دوره اول از سالهای آغازین قرن نوزدهم شروع میشود و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه دارد. ویژگی غالب این دوره فضای استعماری و نیز مسیونری حاکم است.
سومین فصل از کتاب حاضر، دوره دوم و سالهای ۱۹۴۶ -۱۹۷۸ میلادی را در بر میگیرد، این دوره، پس از جنگ جهانی دوم تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی را در بر میگیرد که طی این بازه زمانی و با فروکش کردن جنگ در سطح کشورهای غربی، با رشد مراکز علمی در این کشورها مواجه میشویم و طبعاً اسلام پژوهی غربیان نیز رنگ و بوی جدیدی میگیرد.
دوره سوم (۱۹۷۹ -۲۰۰۰ م) که در فصل چهارم آمده، شامل سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تا سالیان اخیر میشود،. انتهای این دوره بنابر ملاحظاتی سال ۲۰۰۰ میلادی در نظر گرفته شد؛ چرا که از این سال به بعد (دوره چهارم - فصل پنجم -) ما با نوع رفتار جدیدی از غرب در برابر اسلام مواجه بودهایم و به تبع مقابله آشکار و پنهان سیاسی کشورهای غربی علیه اسلام، مراکز علمی و رسانهای غرب نیز به گفتمان جدیدی روی آورده و نظرات جدید و کم سابقهای در زمینه منجیگرایی اسلامی بیان کردهاند.
در ششمین و آخرین فصل به جمعبندی و نتیجهگیری پایانی اختصاص یافته است.
امام مهدی (عج) نزد شیعیان اثنی عشری
جریانات پس از شهادت امام عسکری (ع) و سردرگمی و اختلاف ایجاد شده میان شیعیان به دلیل عدم حضور ظاهری امام مورد اشاره و توجه بسیاری از مستشرقان در این دوره بوده است. برخی همچون هالم در کتاب تشیع یا تیلمان ناگل منکر فرزند داشتن امام عسکری (ع) شدهاند یا مانند کارن آرمسترانگ و لیندا والبریج با تردید آن را ذکر کردهاند؛ ولی برخی دیگر همچون وِرِنا کلم و مایکل فیشر آن را پذیرفته یا به نقل از منابع شیعی آن را مفروض داشتهاند.
شهادت امام عسکری (ع) و عدم حضور ظاهری فرزند امام موجب اختلاف و گسستگی شدیدی میان شیعیان شد. به این اختلاف و چند دسته شیعیان افراد مختلفی از جمله یان ریچارد و کولین ترنر اشاره میکنند؛ چنان که هاینس هالم این دوران را از قول شیعیان «دوره حیرت» مینامد: «این انقطاع در دودمان امامان، شیعیان امامیه را در بحرانی جدی فرو برد؛ درست همانند درگذشت امام ششم، جعفر صادق، این وضعیت نیز سبب بروز عقایدی گوناگون درباره توالی امامت شد. کتب دینی شیعه فهرستی از قریب دوازده گروه رقیب را ارائه میدهند و برای این مرحله از تاریخ شیعه واژه خاص «الحیره» (سرگردانی) را مطرح میکنند». ورنا کلم هم در این زمینه مینویسد: «همچنان که در زمان مرگ هر امام پیش از او اتفاق افتاده بود، پیروان او بر سر حامل جدید میراث معنوی پیامبر در زیر گروههای مختلف تقسیم شدند و نتیجه آن - همچنان که در گفتمان اسلوب بندی شده فِرَق [پیشین] دیده میشود - تکرار مدلها و تقسیم بندیهای پیشین بود: برخی در اطراف یکی از برادران امام درگذشته جمع شدند. برخی مرگ او را انکار کردند و معتقد به ادامه امامت او شدند. دیگران باورمند به شروع یک دوره گسست (فطرت) شدند که طی آن خداوند حجت و راهنمای خود یعنی امام را از زمین برمیدارد، بدون آنکه برای او جانشینی تعیین کند…. گروهی دیگر - که بعدها اثنی عشری نام گرفتند - بر ادامه سیر امامت در یک فرزند پسر امام درگذشته معتقد و متفق شدند؛ امامی که در هیچ جایی قابل یافتن و رؤیت نبود و بنابر مشیت الهی به پنهان گاه [غیبت] برده شده بود».
.............................
پایان پیام / 348