به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در آستانه شهادت امام حسن مجتبی(ع)، حجتالاسلام والمسلمین «محمد عابدی» عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگویی به تبیین شخصیت و جایگاه ایشان پرداخت.
. چگونه میتوانیم شخصیت امام مجتبی(ع) را در پرتو آیات قرآن بشناسیم و معرفی کنیم؟
یکی از بهترین مسیرهای شناخت شخصیت امام حسن مجتبی(ع) مراجعه به آیات قرآن است. آیات قرآن در سه سطح، معرّف و گویای ویژگیهای شخصیتی امام حسن مجتبی(ع) است؛ تفسیر، تطبیق و تأویل. از منظر تطبیق آیات بر شخصیت ایشان میتوانیم بخشی از شخصیت امام(ع) را شناسایی و تبیین کنیم. منظور از تطبیق ذکر مصداقهایی برای بعد از عصر نزول است. برای نمونه میتوانیم امام حسن(ع) را صاحب مرجعیت علمی در تفسیر قرآن کریم بدانیم. کتاب قرآن متن زندگی و حیات اجتماعی و سیاسی و حتی فردی مؤمنان و مسلمانان جهان است. البته این کتاب نیازمند تبیین و توضیح است.
با این مقدمه و براساس برخی روایات معتبر میتوان گفت منظور از کسی که در آیه «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»(رعد،۴۳) به کتاب علم دارد، حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) است، ولی در برخی روایات نیز به همه امامان تطبیق شده که از جمله آنها امام حسن(ع) است. به دیگر بیان آیه به مصداقهای تمام و کامل تفسیر شده است(نمونه، ج ۱۰،ص ۲۵۴). به تصریح امام باقر(ع)، این آیه در مورد علی(ع) بعد از رسول(ص) و ائمه بعدش نازل شد و علمالکتاب نزد امام علی(ع) است.
عمربن حنظله از امام صادق(ع) نقل کرده است که در قرآن از آغار تا پایان مثل این آیات، درباره ائمه است و آنها اراده شدهاند. شیخ طوسی نیز از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل میکند که آنها، ائمه از آل محمد(ص) هستند، زیرا علم همه کتاب نزدشان است(التبيان في تفسير القرآن، ج ۶، ص ۲۶۸). تفاوت روایات از این منظر اهمیت دارد که آیه در زمان حضرت علی(ع) نازل شد و ایشان اولین و کاملترین فرد مشمول آیه در زمان نزول آیه است و ائمه دیگر در مرتبه بعد از وی بعد از عصر نزول قرار میگیرند.
روایاتی در تأیید این تحلیل وجود دارد. از امام صادق(ع) روایت میشود که آیه ما را قصد کرده و علی(ع) اول و افضل و بهتر ما بعد از نبی(ص) است. امام باقر(ع) فرمود که مصداق این آیه ما اهل بیت(ع) هستیم و اول و افضل و بهترین ما بعد از پیامبر(ص)، علی(ع) است. برید بن معاویه گفته است که نزد امام باقر(ع) آیه «بگو خدا و کسی که علم کتاب نزد اوست، برای گواهی میان من و شما کافی است» را خواندم، فرمود: مقصود ما اهل بیت(ع) هستیم و علی(ع) بعد از پیغمبر(ص) اول و افضل و بهتر ما خاندان ماست.
. آیا برای صلح ایشان هم میتوان استنادات قرآنی را برشمرد؟
برای تبیین قرآنی صلح امام حسن(ع) باید به دلایل امام برای صلح توجه کنیم که ریشه قرآنی دارند. یکی از آنها حفظ شیعیان از خطر نابودی از سوی معاویه است. بارها در گفتوگوها و سخنرانیهای حضرت و یاران مطرح شده است که اگر جنگ تداوم مییافت، به دلیل اندک بودن یاران و سستعنصری و نداشتن بصیرت خواص و فرماندهان خیانتکار و غلبه بنی امیه اساس تشییع را نابود میشد، در حالی که بر اساس آیات قرآن صراط مستقیم، صراط علی بن ابی طالب و ائمه طاهرین است و آنها از انواع آلودگی اخلاقی، سیاسی و اقتصادی پاکاند و اولیالامری هستند که قرآن معرفی کرد. بنابراین حفظ این هسته اصلی و جوهره اسلام لازم بود و نمیشد به نابودی آن راضی شد، زیرا معادل نابودی دین الهی بود. بدین ترتیب حضرت در مقابل کسانی که صلح را موجب ذلت مؤمنان میدانستند و با خطاب مذلالمؤمنین به وی سلام میکردند، صلح را موجب عزت و حفظ مؤمنان میدانست و اگر صلح نمیشد، شاهد تسلط معاویه و بنیامیه و ریختن خون بقیه شیعیان بودیم.
نکته دیگر اینکه محافظت از عزت مسلمانان هدف اصلی توقف روند موجود و رضایت به صلح بود، زیرا جنگهای داخلی میتوانست به نابودی و از هم پاشیدن قدرت داخلی مسلمانان بینجامد و دشمنان خارجی را به طمع بیندازد. در چنین وضعیتی فراتر از شیعیان، تمام مسلمانان دچار ناامنی و هراس از سایه شوم حکومتهای بیگانه میشدند. البته این امر با آیات قرآن مبنی بر نفی سبیل، اعلی بودن مسلمانان نسبت به دیگران(انتم الاعلون) و... ناسازگار بود.
نکته سوم هم اینکه نجات اسلام و اساس دین از نابودی مطرح بود، زیرا برای جبهه رقیب جنگ قدرت اهمیت داشت و دغدغهای به نام اسلام نداشتند، ولی برای اولیای الهی مثل امام علی(ع) و امام حسن(ع) یکی از محدودیتها و خطوط قرمز در اقدام به جنگ یا تداوم آن، حفظ کیان اسلام بود. تداوم آن وضعیت میتوانست به از هم پاشیدن جامعه اسلامی و تضعیف اسلام بینجامد و به این دلیل امام تن به صلح دادند.
..........................
پایان پیام / 348