به گزارش خبرگزاری
بین المللی اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اکنون پس از سه
دهه فعالیت مؤثر خود در عرصه دیپلماسی فرهنگی، افق بسیار مهم تبدیل شدن به «ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻩ
ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ» را پیش روی خود قرار داده است. امّا ابعاد و
مولفههای قرارگاه شدن سازمان چیست و نسبت سنجی این قرارگاه با ظرفیتهای فرهنگی
استانهای کشور پهناور ایران عزیز، چگونه است؟ معاون همکاریهای علمی و فرهنگی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، به این سوال پاسخ میدهد.
«محمدرضا بهمنی» درباره ﭘﯿﺶﻓﺮﺽﻫﺎﯼ ﺩﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺩﺭﺳﺖ «ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ» در عرصه فرهنگ بینالملل، بیان کرد: ﻧﻘﺶ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ، ﯾﮏ «ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻓﺮﺍﺗﺸﮑﯿﻼﺗﯽ» ﺍﺳﺖ. بر این اساس قرارگاه بودن سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، صرفا یک معنای ساختاری ندارد بلکه هم ساختاری و هم رفتاری است.
وی ادامه داد: از دیگر سو، ﻧﻘﺶ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ، «ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺟﻬﺖﺩﺍﺭ» ﺍﺳﺖ. هماﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﻌﻈﻢ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻧﯿﺰ ﺗﺼﺮﯾﺢ ﺷﺪﻩ: ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻩ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺳﺖ. به عبارت دیگر، قرارگاه شدن مقدمه دستیابی به هدف والاتر یعنی تحقق اقتدار معنوی کشور در عرصه بینالملل است. پیشفرض سوم در دستیابی به مفهوم درست این است که بدانیم، جایگاه ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ، «ﻣﻔﻬﻮمی ﺯﻣﺎﻥﻣﻨﺪ» ﺍﺳﺖ؛ یعنی ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻘﺶ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ براساس ﺍﻗﺘﻀﺎﺋﺎﺕ و شرایط ﺯﻣﺎﻧﯽ امروز و آینده ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻭ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺷﻮﺩ. دو ویژگی مهم در این خصوص را این گونه میتوان بیان کرد: یکم، ﺍﻗﺘﻀﺎﺋﺎﺕ ناظر به ﮔﺎﻡ ﺩﻭﻡ ﺍﻧﻘﻼﺏ و دوم، اﻗﺘﻀﺎﺋﺎﺕ ناظر به ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺩﺭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﯼ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻞ.
مراتب قرارگاه شدن سازمان و نسبت آن با ظرفیت استانهای کشور
معاون همکاریهای علمی و فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با تأکید بر اینکه ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﻘﻖ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ، ﺑﺎﯾﺪ «ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻋﺮﺻﻪ ﻧﻈﺮ» ﺭﺍ ﺑﻪ «ﻣﺼﺎﺩﯾﻖ ﺻﺤﻨﻪ ﻋﻤﻞ» ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩ، ابراز کرد: ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ، ﯾﮏ ﺍﻣﺮ ﺗﺸﮑﯿﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ فرهنگ و ارتباطات اسلامی ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺸﻬﻮﺩ باشد. از جمله مراتب قرارگاه شدن سازمان، نقش و جایگاه قرارگاهی بخشهای ستادی در نسبت با ظرفیتهای بخشهای مختلف کشور و نیز نقش و جایگاه نمایندگیهای فرهنگی در نسبت با کنشگران میدانی در کشورهای هدف است.
وی افزود نقش و جایگاه قرارگاهی سازمان در نسبت با ظرفیتهای فرهنگی استانهای کشور، از مهمترین مسائل بررسی ابعاد و مولفههای قرارگاه شدن سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. به عبارت دیگر، قرارگاه شدن ستاد سازمان، نباید تنها در نسبت سنجی میان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با دستگاههای تهرانزیست باشد. بلکه ظرفیتهای فرهنگی مردمی و بخش خصوصی در استانهای کشور و نیز ظرفیتهای دستگاههای فرهنگی استانی نیز در تعریف جدید سازمان باید معنای موسع خود را پیدا کند.
ویژگیهای الگوی نوین حکمرانی ارتباطات فرهنگی بینالمللی
بهمنی درباره ویژگیهای الگوی نوین حکمرانی توضیح داد: ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺩﺭ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ارتباطات و دیپلماسی فرهنگی، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺣﺎﺋﺰ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻭ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ. وی در تبیین ﺍﻫﻢ ﻭﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯼ ﻗﺎﺑﻞ ﺫﮐﺮ ﺩﺭ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮﯼ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﻧﻮﯾﻦ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ افزود: ویژگی مهم اول؛ «ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﻉ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻞ» است. در این خصوص باید گفت که ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﻭ ﻓﻌﺎﻻﻥ ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ، ﻧﻘﺶ ﭘﺮﺭﻧﮕﯽﺗﺮﯼ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻗﺒﻞ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﯾﮕﺮ، ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﻧﻮﯾﻦ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﻨﺸﮕﺮ ﻓﻌﺎﻝ هستند.
وی افزود: ویژگی دوم در تبیین الگوی نوین حکمرانی ارتباطات فرهنگی؛ «تغییر ﺩﺭ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼﻫﺎ، ﺑﺴﺘﺮﻫﺎ ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎﯼ ﮐﻨﺸﮕﺮﯼ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻞ» است. در این راستا ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻓﻨﺎﻭﺭﺍﻧﻪ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻫﻮﺵ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ، ﭘﻠﺘﻔﺮﻡﻫﺎ ﻭ ﺷﺒﮑﻪﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﺩﺭ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻞ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ.
بهمنی در ادامه، «ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺯﻧﻪ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎﯼ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯼ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ» را به عنوان ویژگی سوم در مسیر شکل گیری الگوی نوین حکمرانی فرهنگی عرصه بینالملل توصیف و اضافه کرد: ﺭﺳﺎﻧﻪ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﭼﺘﺮ ﮔﺴﺘﺮﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﻗﻠﻤﺮﻭ ﻣﺒﺎﺩﻻﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻪ ﻗﻠﻤﺮﻭ ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ، ﺗﻌﻤﯿﻢ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
الزامات تحقق نقش و جایگاه قرارگاهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
وی همچنین، درباره الزامات تحقق جایگاه قرارگاه فرهنگی کشور، گفت: اهم الزامات قرارگاه شدن سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را در پنج محور میتوان تشریح کرد. وی از «تنظیمگری ﻧﻈﺎﻡ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿنﺍﻟﻤﻠﻞ» را به عنوان الزام نخست یاد کرد و گفت: تنظیم مناسبات کنشگران متنوعی که در عرصه بینالملل فعالیت میکنند، باید در سطوح و لایههای مختلفی صورت پذیرد، از جمله ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﺣﺎﮐﻤﯿﺘﯽ (ملی و استانی)، ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﺸﻮﺭ (همه استانها و شهرهای کشور)، ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ (ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ خارج از کشور) و ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﻣﯽ ﻫﻤﺴﻮﯼ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ.
معاون همکاریهای علمی و فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، «فراگیری عرصههای کنشگری ارتباطات فرهنگی» را الزام دوم تحقق نقش قرارگاهی دانست و افزود: قرارگاه شدن سازمان نباید تنها در امور اجرایی و مدیریت سازمانی معنا شود، بلکه عرصههای مهم عملیات میدانی باید در زمره نقش آفرینی قرارگاهی تعریف شود. از جمله؛ عرصه ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﺎﺩﻻﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، عرصه ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و عرصه ﺭﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﻭ ﺷﺒﮑﻪﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ.
بهمنی «نوگرایی در بهرهمندی از ابزارها و روشهای دیپلماسی عمومی» را الزام سوم ایفای نقش قرارگاهی برشمرد و اظهار داشت: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای تبدیل شدن به قرارگاه اقتدار معنوی نظام، باید علاوه بر استفاده از سازوکارهای مرسوم و کلاسیک هماهنگی و انسجام بخشی، از ابزارها و شیوههای خلاقانه و نوآورانه مبتنی بر تحولات فناورانه نیز بهرهمند شود. از جمله؛ ورود به حوزه ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻫﻮﺵ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ (ﺩﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺍﻟﮕﻮﺭﯾﺘﻢﻫﺎ)، استفاده از ظرفیت ﭘﻠﺘﻔﺮﻡﻫﺎ ﻭ ﺳﮑﻮﻫﺎی نوپدید و استفاده از ظرفیت ﭘﯿﻤﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی بینالمللی.
معاون سازمان فرهنگ در توصیف الزام چهارم تحقق نقش قرارگاهی، به «تنوع کارکردهای تنظیمگری رفتار کنشگران» اشاره کرد و بیان کرد، ﺍﻫﻢ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎﯼ ﺗﻨﻈﯿﻢﮔﺮﯼ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺡ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺷﻤﺮﺩ:
ﺭﻓﻊ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﻣﯿﺎﻥ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ
ﺷﮑﻞﺩﻫﯽ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﺭﺯﺵ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎﯼ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ
ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺳﺎﺯﯼ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ (ﺭﺍﻫﺒﺮﯼ ﻣﺴﺌﻠﻪﺷﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﻧﻘﻄﻪﺯﻧﯽ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ)
ﺷﺒﮑﻪﺳﺎﺯﯼ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ
ﺗﺄﻣﯿﻦ ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪﯼ (ﺍﻧﺘﻔﺎﻉ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻭ ﻣﺎﺩﯼ) ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ
ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺧﺮﻭﺟﯽﻫﺎ ﻭ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ
بهمنی، الزام پنجم ﺩﺭ ﻋﯿﻨﯿﺖ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻧﻘﺶ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ در عرصه فرهنگ را، «ﺳﻨﺠﺶ ﭘﺬﯾﺮﯼ فعالیت کنشگران فرهنگی عرصه بینالملل» عنوان کرد و ادامه داد: بدون ﺳﻨﺠﺶﭘﺬﯾﺮی و ارزیابی فعالیت کنشگران فرهنگی عرصه بین الملل، نمیتوان در مورد تحقق یا عدم تحقق نقش قرارگاهی قضاوت کرد. ﺫﮐﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻨﺠﺶﭘﺬﯾﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺷﺸﻢ، ﯾﻌﻨﯽ «ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺧﺮﻭﺟﯽﻫﺎ ﻭ ﻧﺘﺎﯾﺞ»، ﺍﺯ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻓﺮﻭﺩ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﺮﻭﺟﯽﻫﺎ ﻭ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻞ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺩﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺭﺯﯾﺎﺑﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.
امتداد بینالمللی فرهنگ و هنر استانها، شاخص مهم در تحقق جایگاه قرارگاهی دیپلماسی فرهنگی
بهمنی در نتیجه گیری از مطالب پیشگفته، بر ضرورت امتداد بینالمللی فرهنگ و هنر استانهای کشور اشاره کرد و افزود با توجه به ویژگی های فرهنگی و تمدنی ایران اسلامی باید سیاست ها و شیوه های ارتباطات و مبادلات فرهنگی بین المللی به گونه ای طراحی شود که تنوع فرهنگها و تکثر ظرفیت های فرهنگی، هنری، طبیعی، میراثی و تاریخی ایران در ارتباطات فرهنگی با سایر کشورها نمایان شود.
بهمنی ادامه داد: زیست بوم صادرات محصولات و خدمات فرهنگی (به عنوان حامل های انتقال مفاهیم، معارف و ارزش های فرهنگی)، جایگاه ویژه ای در نظام سیاستهای فرهنگی و بین المللی کشورها، پیدا کرده است و لذا ما هم نباید از ظرفیتهای این زیست بوم غافل شویم و بدون تردید، ظرفیت ارتباطات و صادرات فرهنگی استانها و شهرهای مختلف کشور باید در این زمینه مورد توجه و بهره برداری حداکثری قرار گیرد.
در همین زمینه، معاون همکاریهای علمی و فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از تدوین آیین نامه ایجاد و فعالیت اتاقهای ارتباطات و صادرات فرهنگی استان ها، خبر داد و افزود: به زودی ظرفیت شناسی مردمی و نیز مذاکرات با دستگاه های مسئول و به طور ویژه استانداران محترم از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی آغاز خواهد شد؛ البته توجه به اولویت کشور در اهتمام به کشورهای همسایه سبب شد تاضمن برگزاری اجلاس رایزنان منطقه ای (با محوریت کشورهای همسایه)، مطالعه و طراحی اتاقهای ارتباطات و صادرات فرهنگی نیز در استانهای مرزی تعریف شود.
شایان ذکر است، نخستین اجلاس منطقهای نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای همسایه به میزبانی و همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان قرارگاه اقتدار فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، از 15 تا 20 مهرماه سال جاری در محل این سازمان در تهران برگزار میشود.
..........................
پایان پیام / 348