به گزارش خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ امام جعفر صادق(ع) در سن ۳۱ سالگی پس از مرگ پدر بزرگوارشان، امام باقر(ع) به امامت رسیدند. امامت ایشان همزمان با سالهای پایانی حکومت بنیامیه و سالهای آغازین حکومت بنیعباس بود. عصر امام صادق(ع) همچنین، عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا(ص) دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج شود، بهویژه که قانون منع حدیث و فشار حکام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آن روز که تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم میخورد.
امام صادق(ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرشان را گرفته و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آوردند و در رشتههای مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کردند. شاگردانی چون هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و ... . تعداد شاگردان امام را تا چهارهزار نفر نوشتهاند. ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.
حجتالاسلام «اسدالله مصطفوی» عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده مطالعات اسلامی دانشگاه اهل بیت(ع) در گفتوگویی به بررسی سیره عملی و رفتاری امام صادق(ع) پرداحته که مشروح آن را در ادامه مطالعه میکنید:
«یکی از بحثهایی که در سیره امام صادق(ع) مطرح است، بحث اصلاح ذاتالبین و اصلاح امور بین شیعیان است. امام صادق(ع) در حديثى به مفضل بن عمر میفرماید: «اِذا رَاَيْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ مِنْ شِيْعَتِنا مُنازِعَةً فَاَفْتَدْها مِنْ مالِى»، هنگامى كه ميان دو نفر از شيعيان من نزاعى ديدى (بر سر امور مالى و مانند آن) با مال من، در ميان آنها صلح و سازش برقرار کن».
بر همين اساس يكى از اصحاب امام صادق(ع) به نام ابوحنيفه سابقالحج چنین عنوان میکند که بين من و دامادم بر سر ميراثى نزاعى در گرفت، مفضّل از آن جا مىگذشت، كمى ايستاد و سپس گفت که هر دو به منزل من بياييد، ما آنجا رفتيم و مفضل با چهارصد درهم، اختلاف بین ما را حل كرد. سپس، به ما گفت که بدانيد اين پول از مال من نبود بلكه از اموال امام صادق(ع) بود كه دستور فرموده هرگاه اختلافى در بین شيعيان واقع شد، به وسیله دارایی امام آنها را صلح دهم.
این سؤال مطرح میشود که آیا امروز و در دوران ما به این سیره امام صادق(ع) عمل میشود؟ وجود محاکم قضایی فراوان که بیشتر آنها بابت اختلافات مالی است، نشان از این دارد که متأسفانه به این جنبه از سیره امام صادق(ع) عمل نمیشود. زمانی اختلافات ایجاد شده میان مردم به صورت کدخدامنشانه حل و رفع میشد و طرفین دعوا احترام بزرگتر را حفظ میکردند اما زمانی اتفاق میافتد که دیگر بحث بزرگتری و احترام وجود ندارد و طرفین دعوا به دنبال پول هستند که در اینگونه موارد اقوام و آشنایانی از طرفین دعوا که صاحب مال و مکنت هستند، میتوانند ورود کرده و اختلافات را با اموال خود و به تأسی از سیره امام صادق(ع) حل کنند. اگر ما خود را شیعیان واقعی امام صادق(ع) بدانیم، زمانی که بین شیعیان اختلاف میافتد، میتوانیم گرفتاری آنها را حل کنیم.
یکی از اعتقادات شیعیان بحث عرضه اعمال بر امام(ع) است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ؛ و بگو (هر كارى مى خواهيد) بكنيد كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست». لذا طبق فرمایش صریح قرآن کریم، مؤمنان که منظور همان ائمه معصومین و اهل بیت(ع) هستند، بر اعمال مردم و به ویژه شیعیان واقف هستند.
شيخ طوسی از داوود بن كثير رقّی روايت كرده كه گفت: نشسته بودم خدمت حضرت امام صادق(ع) كه ناگاه ابتدا از پيش خود به من فرمود: ای داوود! به تحقيق كه عرضه شد بر من عملهای شما روز پنجشنبه، پس ديدم در بين اعمال تو، صله و احسان تو را به پسر عمویت، پس اين مطلب مرا خشنود کرد. همانا صله تو مر او را، سبب شود كه عمر او زود فانی و اجل او منقطع شود. داوود گفت: مرا پسرعمویی بود مُعاند و دشمن اهل بيت(ع) و مردی خبيث. خبر به من رسيد كه او و عيالاتش بد میگذرانند، پس برای نفقه او براتی نوشتم و نزد او فرستادم پيش از آنكه به سوی مكه توجه كنم، چون به مدينه رسيدم، امام صادق(ع) مرا بدين مطلب خبر داد.
امروز در محلات شهرهای مختلف فقرای زیادی زندگی میکنند که توانگران باید بدون اینکه به دین و مذهب و تفکرات آنها بنگرند، با تأسی به سیره امام صادق(ع) از ایشان دستگیری کرده و محرومیتشان را مرتفع کنند. اینکه فلان فرد در نماز جمعه شرکت میکند یا خیر؟ نماز میخواند یا نمیخواند؟ اصلا مهم نیست و چنانچه هر یک از افراد به کمک مالی نیاز دارند، باید به ایشان کمک کرد.
در بحث کمک به فقرا نیز چگونگی کمک کردن به آنها موضوع بسیار مهمی است. در سیره امام صادق(ع) کمک به نیازمندان به گونهای بود که نیاز آنها را کاملا مرتفع میکرد. امروزه ممکن است فقرا به ما مراجعه کنند و ما با مبلغ بسیار ناچیزی آنها را رد کنیم که به هیچ وجه نیاز آنها را رفع نمیکند، اما در سیره امام صادق(ع) اینگونه نبود و امام(ع) نیاز فقرا را به صورت کامل برطرف میکردند.
ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است حکایت میکند که روزی حضرت صادق(ع) کیسهای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: اینها را تحویل فلان سید بنیهاشم بده و به او نگو از سوی چه کسی ارسال شده است. خثعمی میگوید: هنگامی که نزد آن شخص تهیدست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است؟ و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما میفرستد و ما زندگی خود را با آن تأمین و سپری میکنیم. ولی جعفر صادق(ع) با آن همه ثروتی که دارد، توجهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمیفرستد و هرگز به یاد ما فقرا نیست.
امام صادق(ع) با اینکه از سوی این فرد محتاج به بیتوجهی متهم شدند اما حاضر نشدند تا نام خود را برای او فاش کنند. این مسئله نشاندهنده آن است که کمک کردن به فقرا و نیازمندان بدون اینکه آنها از نام و نشان فرد یاریدهنده آگاه شوند، اجر و ثواب بیشتری دارد. متأسفانه عدهای هستند که اگرچه به دیگران کمک میکنند، اما همواره نام خود را در بوق و کرنا کرده و همه جا به عنوان حامی فقرا عنوان میکنند اما باید بدانیم که اگر کمک کردن برای خدا باشد، نیازی به داد و فریاد ندارد.
روزى امام صادق(ع) وارد حمام شدند. صاحب حمام به ایشان گفت: اگر اجازه بدهید، حمام را به خاطر شما خلوت كنم. آن حضرت فرمود: «نه! نيازى به اين كار نيست، كار مؤمن آسانتر و سبكتر از اين است». بسیاری از بزرگان بودند و هستند که طبق سیره امام صادق(ع) بدون حافظ و مانع و در سادگی در میان مردم حاضر میشوند و همواره در میان مردم هستند.
یکی از مشکلات امروز جامعه ما این است که قبح رفتارهایی مانند ناسزا گفتن و فحش دادن از بین رفته است. عمرو بن نعمان جعفی میگوید: امام صادق(ع) دوستی داشت كه هر جا میرفت، هیچگاه از او جدا نمیشد. روزی همراه امام صادق(ع) در بازار كفشدوزان حركت میكرد و غلام خود را كه اهل سند (هند) بود همراه داشت و پشت سر آن دو در حركت بود. آن مرد سه بار برگشت و نگاه كرد ولی غلام را ندید، در بار چهارم كه نظر انداخت، از سر ناراحتی گفت: كجایی تو، مادر فلان؟
با شنیدن این سخن، امام صادق(ع) دست خود را بلند كرد و پیشانی خویش را در دستان گرفت و سپس فرمود: «سبحانالله! تو به مادرش تهمت میزنی؟ من تاكنون میپنداشتم كه تو از پارسایی بهرهای داری، اما اكنون میبینم كه تو را هیچ بهرهای از پارسایی نیست». آن مرد گفت: فدایت شوم، مادر او زنی سندی و مشرك است. امام(ع) فرمود: «مگر نمیدانی كه هر ملتی شیوه خاصی برای ازدواج دارند (كه آن شیوه بر اساس باورهای خودشان پسندیده و قابل احترام است). از من دور شو! عمروبن نعمان حجفی میگوید: دیگر هیچ گاه ندیدم كه آن مرد همراه امام صادق(ع) حركت كند تا آنكه مرگ میان آنان جدایی انداخت».
متأسفانه امروز حتی نوجوانان کم سن و سال نیز ناسزاهای رکیک به یکدیگر نسبت میدهند. اگرچه اغلب این افراد در ایام عزاداری امام صادق(ع) و ائمه معصومین(ع) در مراسم مختلف شرکت میکنند اما باید بدانند که برای حرکت در مسیر صحیح اسلامی و مذهبی باید به سیره امام صادق(ع) و ائمه(ع) رجوع کنیم. البته حضور در مراسم مذهبی و هیئتهای مختلف بسیار مهم است ولی مهمتر از آن این است که عمل و رفتار خود را با عمل و رفتار امام صادق(ع) مطابق کنیم.
فردی نزد امام صادق(ع) آمد و به ایشان عرض کرد که نزد پسرعمویتان بودم و او نسبت به شما بدگویی کرد و هرچقدر که توانست به شما ناسزا گفت. امام صادق(ع) با شنیدن این سخن، وضو گرفتند و پس از خواندن دو رکعت نماز، برای پسر عموی خود دعا کردند. درس اخلاقی امام صادق(ع) در این روایت، عفو و بخشش است، لذا چنانچه جامعه ما نیز به امام(ع) تأسی کرده و مردم راه عفو و گذشت را به جای تلافی و دعوا انتخاب کنند، بسیاری از معضلات اجتماعی حل خواهد شد. سیره امام صادق(ع) و ائمه معصومین(ع) راه حل برونرفت از معضلات و مشکلات اجتماعی است».
..........................
پایان پیام / 348