به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مرکز فرهنگی اسلامی جاکارتا (به انگلیسی: Islamic Cultural Center of Jakarta) ،شناخته شده با نام اختصاری ICC، از موسسات دینی شیعیان در اندونزی است.
فعالیتهای مرکز اسلامی ـ فرهنگی جاکارتا در سه بخش، آموزش، تبلیغات و انتشارات متمرکز است.
ترجمه کتابهای آموزشی، کتابفروشی، برقراری کتابخانه، برگزاری جلسات دعای کمیل، عزاداری و کمک به مبلغان و طلاب بومی از فعالیتهای این مرکز میباشد. مرکز اسلامی جاکارتا را حجت الاسلام و المسلمین محسن حکیم الهی در سال ۲۰۰۰ میلادی، تأسیس کرد و هماکنون حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالمجید حکیم الهی ریاست و اداره آن را برعهده دارد.
درباره وضعیت مسلمانان و شیعیان اندونزی همچنین فعالیتهای مرکز فرهنگی اسلامی جاکارتا، خبرنگار ابنا با حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالمجید حکیم الهی گفتگو کرده است که در پی میآید:
ابنا: در ابتدا ضمن معرفی خود، فعالیتهای مرکز اسلامی جاکارتا را تشریح کنید.
ـ من عبدالمجید حکیم الهی هستم که از سال 1395 به عنوان رئیس مرکز اسلامی جاکارتا در اندونزی مشغول به فعالیت هستم. مرکز اسلامی جاکارتا در سال 2000 میلادی تأسیس شد و فعالیتهای متنوعی دارد. امروز این مرکز به عنوان یک مرجع برای فعالیتهای اسلامی با رویکرد تقریبی و بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام فعالیت میکند.
این مرکز در چند حوزه فعالیت دارد؛ حوزه اول در بخش پژوهش است. ما انتشارات داریم که هر هفته یک کتاب را چاپ می کنیم، یعنی در سال بین 60 تا 65 جلد کتاب چاپ میشود که اکثر این کتابها از زبان فارسی و عربی و در رتبه بعد انگلیسی، به زبان اندونزیایی ترجمه و چاپ می شود. البته کتابهایی هم تولید میکنیم که تألیف مجموعه ما است و براساس نیازهای جامعه هدف و مخاطبین تولید شده است. تاکنون بیش از 1012 عنوان کتاب در مرکز اسلامی جاکارتا ترجمه، تولید و چاپ شده است. کتابها بیشتر در حوزهی معارف دینی، جامعه شناختی، اخلاق، تاریخ و مسائل فلسفی هستند. شورای نشر مرکز اسلامی جاکارتا وظیفه نیازسنجی جامعه را برعهده دارد تا بر اساس نیازهای جامعه مخاطب، کتابهایی را تألیف یا ترجمه کند.
فعالیت دوم مجموعه در حوزه پژوهش، انتشار مجله است؛ ما 5 مجله منتشر میکنیم که شامل 4 ماهنامه و 1 فصلنامه است. اولین مجله، فصلنامه «بیان» است که مجلهای علمی می باشد و مقالات علمی و فلسفی در آن منتشر میشود. دومین مجله با عنوان «عترت» است که از خانواده و مسائل مرتبط با آن بحث میکند. سومین مجله ما، ماهنامه «عرفان» است و پیرامون کودکان، نوجوانان و مسائل تربیتی آنان سخت می گوید. چهارمین مجله با عنوان «شعار» است که در مناسبتها منتشر میشود مثلاً در ماه محرم برای روز عاشورا، در ماه صفر برای ایام اربعین، در ربیع الاول برای ولادت پیامبر(ص)، شماره هایی از این مجله منتشر میشود. گاهی مناسبت هایی مثل شهادت حاج قاسم پیش می آید که دو شماره در رابطه با ایشان و محور مقاومت منتشر شد. آخرین مجله ما بولتن «جمعه» است که خطبه های نماز جمعه ای که ما می خوانیم در آن پیاده میشود و نسخه چاپی آن بین ائمه جمعه توزیع می گردد.
سومین فعالیت پژوهشی مرکز اسلامی جاکارتا، برگزاری همایش هایی با همکاری دانشگاه ها میباشد و موضوعات مورد نیاز جامعه علمی در آن مطرح میشود. تا قبل از کرونا، ماهانه یک همایش بزرگ حضوری برگزار میکردیم ولی در ایام کرونا، همایش ها به صورت وبیناری برگزار شد؛ در حال حاضر نیز همایشها به صورت ترکیبی یعنی حضوری و مجازی برگزار میگردد.
چهارمین فعالیت پژوهشی ما، برگزاری نشست های علمی با حضور اساتید دانشگاه است که موضوعات مورد نیاز اساتید طرح میشود، اساتید اظهار نظر میکنند و درباره نظریه های مختلف گفتوگو میشود.
حوزه دوم فعالیت های مرکز اسلامی جاکارتا، بخش «آموزش» است که در این حوزه دوره های کوتاه مدت برگزار می کنیم. در مرکز ما، سالانه نزدیک به 200 دوره کوتاه مدت برای دانشجویان دانشگاه های مختلف برگزار میشود که شامل دوره های یک روزه تا شش ماهه میشود؛ البته دوره شش ماهه فقط شامل روزهای تعطیل یعنی شنبه و یکشنبه می شود. بخش خوب فعالیتهای آموزشی ما شامل تنوع آموزش برای کودکان دو ساله تا بزرگسالان است؛ ما هر هفته برای کودکان بین 2 تا 5 سال که در شرایط سنی حساسی هستند، کلاس برگزار میکنیم و باید برای آنها برنامه داشته باشیم. همچنین کارگاه آموزش فقه، برپایی کلینیک مشاوره خانواده، برگزاری کلاس های اخلاق، کلاس های عقیدتی و پاسخ به شبهات داریم که همگی به صورت هفتگی و منظم برگزار میشوند.
حوزه سوم فعالیت های مرکز اسلامی جاکارتا، بخش تبلیغی ـ فرهنگی است. در بخش تبلیغی، تعدادی مبلّغ با همکاری مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام مشغول فعالیتهای تبلیغی در مناسبت های مختلف سال هستند، همچنین برگزاری برنامههای دینی در شهرهای مختلف نیز از دیگر فعالیت های مجموعه ما است. در بخش فرهنگی، ما 7 تلویزیون اینترنتی داریم و در شبکه های مجازی نیز مشغول فعالیت های گسترده هستیم. وب سایتهای مختلفی نیز داریم مثل تانیا اسلام((tanyaislam که به عنوان خبرگزاری جهان اسلام است، همچنین وب سایت پرسش و پاسخ به سؤالات دینی و معرفتی داریم و با مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام در بخش زبان اندونزیایی ویکی شیعه، در تولید و ترجمه مقالات همکاری می کنیم. همچنین سایت شیعه پدیا توسط مرکز اسلامی جاکارتا اداره می شود. در بخش تولید فیلم و کلیپ، سالانه بیش از 200 فیلم از 3 تا 7 دقیقه در موضوعات مختلف از جمله اخلاقی، عقیدتی و فقهی تولید میشود که در فضای مجازی نیز منتشر میگردد.
این خلاصه ای از فعالیتهای مرکز اسلامی جاکارتا بود. امروزه این مرکز در منطقه جنوب شرق آسیا به ویژه اندونزی، به عنوان قطب معرفتی معارف اهل بیت(ع) شناخته شده است و افراد مختلف برای فراگیری معارف اهل بیت(ع) معمولاً به این مرکز مراجعه میکنند. کتابخانه ای داریم که معمولاً دانشجویان برای نوشتن پایان نامه هایی که مربوط به حوزه دانشی اهل بیت(ع) است به آنجا مراجعه میکنند. همچنین کتابخانه دیجیتالی ما بنام «پوستکال شیعه» است که ه صورت وب سایت و اپلیکیشن در اختیار عموم قرار دارد.
ابنا: میزان استقبال شیعیان و غیر شیعیان حتی ادیان و مذاهب دیگر از مجموعه شما چگونه است؟
رابطه بسیار خوبی بین مرکز اسلامی جاکارتا با برادران اهل سنت، مراکز علمی و دانشی اهل سنت، و دانشگاه ها و سایر پیروان ادیان و مذاهب برقرار شده است. به دلیل اینکه مرکز اسلامی جاکارتا در تلاش بوده به شکل فرامذهبی فعالیت کند و هیچگاه وارد مسائل اختلافی، فقهی و کلامی نشده است. همین امر سبب شده است تا این مرکز بتواند جایگاه خوبی را در بین مسلمانان به دست بیاورد. ما از بیان معارف اهل بیت(ع) و تبیین آن هیچ ابائی نداریم اما به مسائل اختلافی نمی پردازیم. تبیین معارف اهل بیت علیهم السلام براساس استدلال ها و احادیثی است که خود اهل سنت هم آنها را پذیرفته اند. من در 14 جلسه کلیاتی از مباحث امامت را بیان کردم و هر جلسه تقریباً یک ساعت به طول انجامید. در ابتدا برای من سوال بود که آیا این مباحث موجب اختلاف می شود یا نه؟ اما جمعیت زیادی به صورت آنلاین و حضوری استقبال کردند و هیچ اعتراضی هم به مباحث امامت صورت نگرفت. در رابطه با مسائل سیاسی نیز مباحثی مطرح می کنیم مثل مسئله فلسطین که هیچ گاه مخالفتی با آن نشد بلکه در چنین مواردی با ما همراهی میکنند.
ابنا: تعامل شما با دولت اندونزی چگونه است؟ آیا برای تبلیغ شیعه محدودیت دارید؟
دولت اندونزی پس از بررسی های مختلفی که انجام داد به این نتیجه رسید که گفتمان اهل بیت علیهم السلام به نفع آنها است، چرا که گفتمان اهل بیت(ع) برخاسته از عقل فلسفی و فطرت بشری است، لذا هیچ مخالفتی با ما ندارند بلکه از آموزه های دینی و معرفتی ما استقبال میکنند. آن ها به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با افراطیگری باید اندیشه فلسفی توسعه پیدا کند. به همین دلیل از ما خواستند که در مدارس اندونزی، فلسفه آموزش دهیم و استقبال خوبی از ما شد. آموزش مباحث فلسفی و شناختی سبب شده برخی از افراطیگریهایی که بین برخی جوامع و گروه ها بوده، کاهش یابد و دولت هم این بازدهی را می پسندد و در نتیجه با ما همکاری و همراهی دارد لذا مانع انتشار گفتمان اهل بیت(ع) نمی شوند.
ابنا: برای برگزاری مراسم عزاداری در ماههای محرم و صفر منعی وجود ندارد؟
نسبت به برگزاری مراسم عزاداری هیچ منعی از نظر دولتی و قانونی وجود ندارد البته گاهی گروه های تندرو در محل برگزاری مجالس ما اعتراض میکنند اما از نظر قانونی محدودیتی نداریم. مراکز شیعیان، حسینیه ها و مساجد در ایام محرم، صفر و همچنین ماه رمضان فعال هستند و شیعیان به صورت گسترده در برنامه ها شرکت میکنند.
ابنا: درباره کیفیت ورود اسلام به منطقه شرق آسیا بگویید.
اسلام در منطقه جنوب شرق آسیا به صورت مسالمت آمیز وارد شده و هیچ گاه جنگ و درگیری برای ورود اسلام به منطقه مجمع الجزایر «مالاکا» صورت نگرفت. بر همین اساس تاریخ دقیقی برای ورود اسلام به این منطقه وجود ندارد چون یک مرتبه و دفعتاً نبوده و به صورت تدریجی وارد شده است؛ لذا ورود اسلام به این منطقه را در قرن دوم و سوم گفته اند. چون اسلام در قرن دوم به برخی مناطق و در قرن سوم نیز به یکسری مناطق ورود پیدا کرده است.
عناصر ورود اسلام به منطقه مجمع الجزایر جنوب شرق آسیا شامل سه عنصر اساسی است: اولین عنصر، عنصر ایرانی است. روابط تجاری ایران و آن منطقه به بیش از سه هزار سال پیش یعنی قبل از اسلام برمیگردد. ایرانیان از جاده ابریشم دریایی به چین میرفتند، مبادلات تجاری انجام میدادند و در جزیره سوماترا نیز توقف میکردند. بعد از ورود اسلام به ایران نیز روابط تجاری و اجتماعی ایرانیان با آن مناطق ادامه داشت. معمولا ایرانیان سنگ های قیمتی، ابریشم و یکسری اجناس دیگر مثل پارچه را به آن مناطق می بردند و با ادویهجات معامله میکردند. ایرانیان وقتی در آن مناطق توقف میکردند به خاطر ذکاوت و هوشی که داشتند با دختران پادشاهان ازدواج میکردند لذا نسل های بعدی پادشاهان آن مناطق، ایرانی زاده هستند. حتی ما منطقه ای داریم به اسم لُرا که گروهی از لرزبانان ایران در آنجا سکونت کردند. بیش از 750 واژه فارسی در زبان اندونزیایی داریم که ناشی از روابط فرهنگی بین ایرانیان و جنوب شرق آسیا بوده است. مثلاً گندم، کشمش و انگور در زبان اندونزیایی هم داریم. ابن بطوطه می نویسد: من به جنوب شرق آسیا سفر کردم و دیدم سیستم حکومتی آنان برگرفته از سیستم حکومتی ایرانیان است. نوع لباس و پوشش درباریان مانند پوشش درباریان ایران است، مراتب نظامیان آنها هم مراتب نظامی ایرانیان است و همچنین پست هایی که دارند، اسم هایی که انتخاب کردند هم اسم های ایرانیان است.
دومین عامل و عنصری که مورخان و تاریخ نگاران برای ورود اسلام به آن منطقه گفته اند، عامل هندی است؛ مسلمانان از گجرات هند به آن منطقه سفر میکردند و اسلام در آنجا منتشر شده است.
سومین عنصر ورود اسلام به منطقه جنوب شرق آسیا، عنصر عربی است که أحمد بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق(ع) معروف به احمد مهاجر به آن مناطق هجرت کرد. علی بن جعفر که در گلزار شهدای قم دفن شده از اولاد ایشان است. احمد مهاجر از مدینه به کوفه فرار میکند، بعد از کوفه به بصره و بعد به حضرموت یمن میرود، از آنجا به منطقه شرق آسیا فرار میکند تا در امن و امان باشد. امروزه 4 میلیون سادات در اندونزی، سنگاپور، تایلند، مالزی و برونئی وجود دارد که به «حبائب» معروفاند. پادشاه برونئی از سادات است و به درخواست او، شجره نامه اش از سوی کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی تهیه شد. در کامبوج و ویتنام نیز سادات داریم، در آنجا هر سیدی یک کتابچه مثل پاسپورت دارد و شجره نامه اش در آن ذکر شده است.
بر اساس گزارش تاریخ نگاران، هر سه عنصر از اتباع اهل بیت علیهم السلام بودند؛ ایرانیان پیروان اهل بیت علیهم السلام بودند، شیعیان گجرات هند نیز اسماعیلیه بودند که از پیروان اهل بیت علیهم السلام محسوب می شوند، فرزند امام صادق(ع) هم از شیعیان بود. پس در تاریخ شاهد ورود اسلام اهل بیتی به مجمع الجزایر مالاکا در جنوب شرق آسیا هستیم. برهمین اساس شیعیان 370 سال در آن منطقه حکومت داشتند و هنوز نمادهای شیعی در منطقه به فور دیده می شود، مثلا سنگ نوشته یا سنگ قبر های زیادی وجود دارد که اسماء مقدس ائمه علیهم السلام درآن حک شده است یا مردم منطقه آداب و سنن زیادی دارند که برگرفته از آداب شیعیان است. آنان در شهر بنگکولو مراسم تابوت دارند که از اول محرم شروع می شود. تابوت های زیادی را در محله های مختلف تا روز عاشورا تهیه میکنند، در روز عاشورا آنها را به هم وصل میکنند، به دریا می اندازند و مدام میگویند «لبیک یا حسین»، در حالی هیچ کدام هم شیعه نیستند. همان مراسم سینه زنی که ما امروز داریم در آنجا به صورت فستیوال و جشنواره برگزار میشود که البته تغییراتی نیز داشته است.
پرچم هایی که پادشاهان آن زمان داشتند، به «بچن علی» معروف بود که هنوز هم برخی از آنها در موزه ها هست. روی پرچم ها شمشیر ذوالفقار کشیده شده و عبارت لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار بر آن نقش بسته است، بچن به معنای شیر است و عبارت «بچن علی» از شجاعت حضرت علی(ع) حکایت دارد.
از نظر فکری، اسلامی که وارد این منطقه شد، اسلام اهل بیتی بود نه اعتقادی، لذا مسلمانان منطقه جنوب شرق آسیا مانند مالزی، اندونزی، سنگاپور، برونئی و تایلند همگی محبّ اهل بیت علیهم السلام هستند و مشترکات زیادی با گفتمان اهل بیت(ع) و شیعه دارند. همانگونه که ما زیارت اهل قبور می رویم آنها هم زیارت قبور می روند. همانگونه که ما برای امامزادهها ضریح و قبر می سازیم، آنها نیز برای امام زادهها بارگاه می سازند و آنان را زیارت میکنند. اعتقاد به شفاعت در بین آنها هم رایج است. دعاهایی که ما داریم همان دعاها را دارند مانند جوشن کبیر که البته قدری ناقص است. وقتی کرونا فراگیر شد، بزرگترین علما و جمعیتهای اسلامی اعلام کردند که مردم هر شب این شعر را در مساجد بخوانند «لی خمسة أطفی بهم حر الجحيم الحاطمة المصطفی و المرتضی و ابناهما و الفاطمة» که همگی هم آن را حفظ هستند و می خوانند.
از سوی دیگر، به دلیل کوتاهی هایی که مقامات شیعی داشتند و ما یک کشور شیعی نداشتیم که بتواند به آنها کمک کند لذا در طول تاریخ گذشته، شیعیان در آنجا کم کم با مشکلاتی مواجه می شوند. تشیع در این برهه در حالت تقیه زندگی میکرد، اظهار وجود نداشت و به طور کلی فعالیتهای دینی و مذهبی برای همگان ممنوع بود که همه این موارد تا قبل از پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران ادامه داشت.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان آنجا گمشدۀ خود را در نگاه مارکسیستی می دیدند. از نظر آنان ایدهای که با ظلم مبارزه میکند و میتواند آنها را نجات دهد، پیروی از نظریههای مارکسیستی بود لذا اکثر آنان علاقمند به چهگوارا، فیدل کاسترو و ... بودند و هیچ راه دیگری را برای نجات خودشان نمی دیدند. دانشجوها و دانشگاهیان بعد از انقلاب اسلامی ایران متوجه می شوند که اسلام راه حل دارد لذا اندیشه امام خمینی(ره) در آن منطقه توسعه پیدا میکند و تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید دانشگاه ها به تئوری حضرت امام رضوان الله تعالیعلیه علاقمند میشوند.کم کم با انقلاب اسلامی ایران نیز آشنا می شوند و به شیعه گرایش پیدا میکنند. براساس نظرسنجی ها و همچنین آمار موسسه آمریکایی «فکت» که فعالیت آن درباره ارائه آمار اقلیت های جهان است، تعداد شیعیان اندونزی بین 2 تا 5 میلیون ذکر شده است؛ ولی نظر ما بر این است که تعداد شیعیان در اندونزی 5/ 2 میلیون نفر هستند.
* جریان های فکری حاکم بر اندونزی کدامند؟
جریان حاکم در اندونزی «صوفیه» است. البته تصوف به معنای محبت اهل بیت علیه السلام است و آنان به گفتمان اعتدالی گرایش دارند که حاکم بر مسلمانان اندونزی است. در اندونزی 272 میلیون نفر زندگی می کنند که طبق آخرین آمار، 86 درصد آنان مسلمان هستند. مسلمانان از نظر فقهی شافعی، و از نظر اعتقادی ماتریدیه و اشعری هستند که همگی در فکر و گفتمان، تصوف هستند. به همین دلیل اولیایی معروف به «ولی سونگو» دارند که به معنای اولیاء تسعه یا نه گانه است. اولیاء تسعه در اندونزی مزار دارند که مردم آنها را زیارت می کنند و دین و معنویت خود را از آنها می دانند. جالب این است که هفت تن از اولیاء تسعه، ایرانی بودند که یکی از آنها «شریف هدایت الله» اصالتاً کاشانی بود و امروزه دانشگاه شریف به عنوان بزرگترین دانشگاه اندونزی به یاد او بنا شده است.
یکی از جریانهای فکری حاکم بر اندونزی جریان «نهضت علما» است که جریان غالب در این کشور می باشد. نهضت علما جمعیتی دینی و مردمی است که صد سال قبل تاسیس شده و رویکرد آنها سلفی است؛ البته سلفی نه به معنای وهابی و نه سلفی جهادی، بلکه میگویند ما باید به سلف صالح برگردیم و احکام دین خود را از آنان بگیریم نه از نگاه غربی و جدید امروز. آنان معتقدند: ما باید به فهم گذشته اعتماد کنیم. این نهضت خودجوش است، امروزه 120 میلیون پیرو دارد و بزرگترین جمعیت اسلامی جهان است. شاید 120 میلیون پیرو مبالغه باشد ولی قطعاً 100 میلیون هستند. این نهضت 5 میلیون مبلّغ و 900 هزار حافظ قرآن دارد. حوزه های علمیه دارند که تا 23 هزار طلبه در آن مشغول به تحصیل هستند؛ بیش از 50 دانشگاه دارند و دستکم 70 بیمارستان دارند که خدمات عمومی و اجتماعی زیادی ارائه می دهند. این جریان فکری به اسلام اعتدالی معتقد است و با محوریت لزوم تبعیت از سلف صالح پیش می رود.
بزرگان این نهضت میگویند ما باید اسلام را به گونه ای تعریف کنیم که در آن تندروی و افراط و تفریط نباشد. آنان یک اسلام اعتدالی را در نظر دارند که به «اسلام خندان» معروف است، شدیداً با افراط گری در تضاد، و مخالف وهابیت و داعش هستند و معتقدند که اسلام می تواند با تمام پیروان ادیان دیگر زندگی مسالمت آمیز داشته باشد.
نهضت علما یک جریان خودگردان است، مردم به آنان کمک میکنند، هیچ بودجه دولتی ندارند و از کشور خارجی هم تأمین متلی نمی شوند. ممکن است موردی پیش بیاید که مبلغ مختصری برای یک پروژه به آنها داده شود ولی در اصل، مردم به این جریان کمک میکنند و بخشی از کمک ها در قالب زکات و بخشی هدیه است.
جریان دوم فکری در اندونزی، انجمن «محمدیه» است که
از نظر تاریخی قبل از نهضت علماء تاسیس شده است. شخصی به نام «محمد دحلان» به مصر می
رود و با تعدادی از آزادیخواهان مثل جمال عبدالناصر و افراد دیگر ملاقات میکند؛
هنگام برگشت به اندونزی بر این باور تاکید میکند که ما باید به سلف و گذشته
برگردیم که آنها هم مانند نهضت علماء، سلفی محسوب می شوند. آنان بین 50 تا 60
میلیون پیرو دارند و با انگیزه خرافهزدایی و زدودن پیرایه ها از دین تـأسیس شدند.
مردم منطقه جنوب شرق آسیا بافت سنتی دارند و بیشتر دنبال خرافه ها هستند، در دین
خرافه هایی وجود دارد که چون مسلمانان به آن عمل کردهاند، رنگ دینی پیدا کرده است
لذا انجمن محمدیه تاسیس شد تا بتواند خرافه ها را از دین حذف کند.
گام اول انجمن محمدیه برای زدودن خرافه ها، آموزش بود لذا مدارس، مراکز علمی و دانشگاه های متعددی را تأسیس کرد و امروزه حدود 70 تا 80 دانشگاه دارند. در گام بعد به سراغ خدمات اجتماعی رفت و بیمارستان یا مسجد افتتاح کرد بر خلاف نهضت علما که در ابتدا به سراغ خدمات اجتماعی و توده مردم رفت سپس به سراغ دانشگاه و علم آمد. لذا انجمن محمدیه در قشر دانشگاهی نفوذ بیشتری دارد اما نهضت علماء در توده های مردمی نفوذ گسترده تری دارد. تفاوت دیگر بین انجمن محمدیه و نهضت علماء این است که انجمن محمدیه گرایش غربی دارد و میگوید ما اسلام را باید به گونه ای تعریف کنیم که با مفاهیم غربی و تمدن غربی همخوانی و سازگاری داشته باشد. ضمن اینکه می گویند ما سلفی هستیم اما سلفی در اصل دین، یعنی در فروع دین می گوید ما باید به گونه ای کار کنیم تا بتوانیم از فرهنگ و تکنولوژی غرب استفاده کنیم ولی نهضت علماء اصولا نسبت به فرهنگ غرب و تمدن غربی بدبین است.
جریان فکری سومی که در اندونزی وجود دارد، جریان شیعی است که به صورت یک جریان فکری در قشر نخبگانی و دانشگاهی نفوذ دارد و در توده های مردمی گسترش پیدا کرده است. در جریان شیعی دو موسسه و گفتمان بزرگ شیعی در اندونزی وجود دارد که با هم تعامل و همکاری دارند: یکی به سازمان اهل بیت(ع) با نام مخفف «ایجابی» معروف است، مؤسس آن مرحوم پرفسور «جلال الدین رحمت» بود که سال گذشته بر اثر کرونا فوت کرد. جریان دوم فکری شیعه سازمان اهل بیت(ع) با اسم مخفف «اَبی» است که ریس شورای عالی آن آقای دکتر «عمر شهاب» است.
جریان چهارم در اندونزی، جریان لیبرالیسم است. نگاه این جریان به غرب است و تمام ارزشهای دینی را هضم شده در فرهنگ غرب می دانند. اینها میگویند برای اینکه رشد کنیم و توسعه یابیم باید دین را از سیاست، فرهنگ و تمدن جدا کنیم.
پنجمین جریان که جریان نمی توان به آن گفت، گروه وهابیت است که کمترین تأثیر را در منطقه جنوب شرق آسیا داشته و کمترین یارگیری را به ثبت رسانده است. تعدادی افراد از مناطق شرق آسیا به عربستان رفتند و در دانشگاه اُمّ القری یا دانشگاه اسلامی مدینه تحت تاثیر افکار وهابیت قرار گرفتند. وهابیون در منطقه جنوب شرق آسیا فعالیت میکنند و مؤسساتی دارند. آنان دانشگاهی به نام جامعه محمد بن آل سعود دارند که وابسته به عربستان است. آنان در توده مردم نفوذی ندارند چون نگاه مردم نگاه تصوفی و اعتدالی است. به همین خاطر این جریان فکری نتوانسته تعارضی با شیعیان داشته باشد چرا که اهل سنت جایی برای وهابیت خالی نکردند تا آنها بتوانند ظهور و بروز داشته باشند.
ابنا: آیا میتوان گفت بیشتر مردم این منطقه، روحیه و طبیعت نرمی دارند و با خشنونت خیلی سازگار نیستند، به همین خاطر اسلام را قبول کردند و از تفکر داعشی، تکفیری، سلفی و وهابی استقبال نمیکنند؟
همین طور است. منطقه جنوب شرق آسیا به انسانه های بسیار آرام معروف است یعنی به تعبیر امروز آدمهای ریلکس، خون گرم و خندانی هستند به گونهای که اسلامشان را اسلام خندان نامیدهاند. در بین آنان درگیری و دعوا وجود ندارد و پیروان ادیان مختلف مثل بودایی، هندو، کنفوسیوس، مسیحی و مسلمان به صورت مسالمتآمیز در کنار هم زندگی میکنند ولی هیچ گاه بین آنها درگیری وجود ندارد و به دیگران احترام میگذارند. لذا جایی برای جریانهای تندرو باقی نگذاشتهاند.
ابنا: شیعیان اندونزی با یکدیگر اختلافاتی دارند ؟
یکی از محاسن واقعاً بزرگی شیعیان منطقه جنوب شرق آسیا دارد این است که شیعیان آن منطقه یکدست هستند. همه شیعیان جنوب شرق آسیا از جمله مالزی، اندونزی، تایلند و سنگاپور طرفدار انقلاب اسلامی و از پیروان و مقلدین مقام معظم رهبری هستند و اختلافی بین شیعیان این منطقه وجود ندارد. البته گاهی ممکن است اختلافات جزئی درباره عملکرد داشته باشند مثل اختلاف در روز برگزاری برخی برنامهها که البته اختلاف محسوب نمیشود. در کل یکدست بودن شیعیان آن مناطق، مزیتی بزرگ به حساب می آید و تاکنون هیچ اختلاف فکری بین آنان رخ نداده است.
ابنا: چند مسجد و مرکز اسلامی برای شیعیان وجود دارد؟
بنا به ملاحظاتی شیعیان شاید بیشتر از 5 یا 6 مسجد ندارند اما بیش از 100 مرکز اسلامی و حسینیه دارند. شیعیان در برخی از مناطقی که مرکز اسلامی و حسینیه ندارند، برنامههای مذهبی را هر هفته در خانهای برگزار کرده وآن را تبدیل به حسینیه میکنند.
علاوه بر حسینیه و مراکز اسلامی متعدد، انتشارات شیعی هم وجود دارد. دانشگاه ها و حوزه های علمیه شیعی هم داریم. مدارس شیعه شامل دوره های ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و حتی پیش دبستانی و مهدکودک است و بسیار فعال هستند. مدارس پایان هفته هم داریم که در روزهای پایانی هفته به آموزش مسائل دینی می پردازند. همچنین کلینیکهای درمانی و اورژانس برای شیعیان داریم که در اختیار عموم نیز قرار میگیرد. بنابراین خدمات اجتماعی شیعیان به مردم آن مناطق خیلی زیاد است مثلا موسسهای به نام «دمام مستضعفین» در اندونزی وجود دارد که مانند کمیته امداد امام خمینی(ره) به مستضعفین کمک میکند. در کشور اندونزی حوادث طبیعی زیادی رخ می دهد لذا شیعیان این مؤسسه را بنا نهادند تا در زمان وقوع زلزله یا سیل، به مردم کمک کنند.
ابنا: شیعیان اندونزی در ماه محرم و به خصوص ایام اربعین حسینی چه برنامه ای دارند؟
شیعیان اندونزی نسبت به اهل بیت علیهم السلام واقعاً علاقهمند هستند و خودشان را ملزم میدانند که در مراسم اهل بیت(ع) شرکت کنند، چه بیست و پنجم شوال باشد که شهادت امام صادق علیه السلام است، خواه سوم شعبان مصادف با تولد امام حسین علیه السلام یا دهه محرم همزمان با ایام شهادت امام حسین علیه السلام باشد. شیعیان در شهرهای مختلف در حسینیه ها، مراکز اسلامی و مساجدی زیادی برنامههای مذهبی برگزار میکنند اما «مرکز اسلامی جاکارتا» مورد علاقه همه شیعیان است لذا برخی شیعیان اندونزی که با 2 ساعت پرواز به جاکارتا می آیند، شش شب در هتل اقامت میکنند تا در مراسم ما شرکت کنند. بعضی 7 ساعت با ماشین یا دو ساعت با موتورسیکلت رانندگی میکنند تا به مراسم ما برسند و بعد از مراسم هم برمیگردند. کمتر شیعهای در جاکارتا پیدا میشود که در خانهاش نشسته باشد و در مراسمی شرکت نکند مگر اینکه مریض باشد و نتواند حضور پیدا کند. یعنی شیعیان بر خودشان فرض و لازم می دانند که حتماً در مراسمی که مربوط به اهل بیت علیهم السلام است شرکت کنند.
شیعیان در مراسم اربعین هم حضور گسترده ای دارند و بر خودشان لازم میدانند که در عزاداری اربعین شرکت کنند. اکثر زائران اربعین از اندونزی به ایران هم میآیند و به زیارت امام رضا علیه السلام می روند. حتی یک خانم 90 سالۀ ثروتمند از کشور اندونزی به مدت 10 سال در راهپیمایی اربعین شرکت می کند. وی 4 نفر را برای انجام امور خود استخدام میکند که مبادا از رویداد اربعین جا بماند.
به طور کلی اندونزیایی ها به دو صورت برای راهپیمایی اربعین سفر میکنند: به صورت کاروانی مثل کاروانهایی که به مکه می روند و باید ثبت نام کنند یا به صورت فردی به عتبات مقدسه در ایران و عراق مشرف می شوند.
ابنا: درباره آسیبشناسی وضعیت شیعیان اندونزی بگویید.
شیعه تا دهه 90 شمسی در منطقه رشد خوبی کرد ولی بعد از آن، رشد تشیع کُند شد اما متوقف نشد. اولین علت وجود جریان های افراطی در میان شیعیان است. متأسفانه رسانههای منتسب به شیعیان، افراد به سبّ و لعن خلفا پرداختند و این مسائل، دستاویزی برای دشمنان شیعه شد تا بر علیه ما استفاده کنند و شیعه را به اینگونه معرفی کنند. صحبتهایی که علیه خلفا بود پخش میشد و برای مردمی که اعتقاد به خلفا داشتند و با آن اعتقاد بزرگ شده بودند، قابل قبول نبود که کسی به خلفا توهین کند. هر چه افراطیون شیعی گسترش یافتند، رشد تشیع در این منطقه کم شد و به یکی از آسیب های بزرگ امروز ما تبدیل شده است. همین مورد به شکل برجسته از سوی اهل سنت به ما مورد اعتراض قرار میگیرد که به نظرم آسیب مهمی است.
نکته دوم آسیب نیست ولی موضوعی که از طرف نهادهایی مثل مجمع جهانی اهل بیت(ع) باید مورد اهتمام قرار گیرد این است که ما باید معرفی شیعه را در دستور کار قرار دهیم. مثلا برای مخاطبی که اساساً مسلمان نیست و مسیحی است باید یک محتوا تهیه کنیم؛ برای کسی که وهابی و ضد شیعه است، محتوای دیگری لازم داریم که در این زمینه ها به نظرم کم کاری شده است یا اگر هست من اطلاع ندارم. ما باید برای سنین مختلف و گرایش های متفاوت، محتوا داشته باشیم تا بتوانیم شیعه را معرفی کنیم. یقیناً با توجه به مخاطب متفاوت، محتوای متفاوتی باید ارائه شود و ما نمیتوانیم یک نسخه برای همه بپیچیم، مثل اینکه یک دکتر برای هر بیماری یک دارو تجویز کند.
بنده مدتی در لندن بودم، یک روزی در دانشگاهی که بودیم کشیشی آمد و گفت: سی حلقه فیلم برای معرفی مسیحیت آماده کردم، و آنها را به ما نشان داد؛ حقیقتا قشنگ و تأثیرگذار کارکرده بود.
آقای پروفسور حامد الگار از اساتید برجسته دانشگاه میشیگان امریکا است که از مسیحیت به اسلام و مذهب تشیع نائل آمده است. پروفسور الگار در منزل ما بود و به من گفت: دوست دارم دو سال مرخصی بگیرم و یک کتاب درباره معرفی شیعه بنویسم. من گفتم کتاب های زیادی درباره شیعه نوشته شده است. وی جواب داد همه را دیدم ولی کتاب مورد نیاز جامعۀ مخاطبی که در غرب زندگی میکند، تفاوت دارد و باید کتاب دیگری تهیه شود.
به نظر می رسد از رسالتهای بزرگ مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام پرداختن به معرفی شیعه است. بنده مدتی رئیس کنگره مقابله با جریان های تکفیری بودم و آقای فرمانیان نیز زحمات زیادی در آن کنگره کشیدند؛ ما در پاسخ به شبهات، کتابهای زیادی تهیه کردیم اما زمانی که خدمت آیت الله مکارم شیرازی رسیدیم به ایشان عرض کردیم "ما در پاسخ به شبهات خیلی کار کردیم ولی جای خالی کتابی برای معرفی شیعه احساس میشود" که این حرف مورد تایید و تاکید ایشان واقع شد.
ابنا: از دیدگاه حضرتعالی راهکارهای تعامل مرکز فرهنگی اسلامی جاکارتا با مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام چیست؟
رسالت اصلی مجمع جهانی اهلبیت علیهم السلام، تقویت و ارتقاء جایگاه شیعیان در جهان است که نیازمند وضعیت شناسی صحیح می باشد؛ البته مجمع این کار را انجام می دهد ولی یک کار کلی نیست و باید مثل پازل در کنار هم قرار بگیرد.
باید پژوهش هایی در مناطق مختلف صورت گیرد تا مشکل اساسی و مهم استخراج شود سپس بر اساس وضعیت شناسی که از اوضاع شیعیان در مناطق مختلف انجام شده، راهکارهایی برای ارتقاء جایگاه شیعیان در کشورهای مختلف ارائه شود.
به عنوان مثال کل جمعیت یهود در دنیا چند نفر است؟ بیشترین عددی که گفته شده 10 میلیون نفر است که به 10 میلیون هم نمی رسد ولی تمام افکار مردم جهان زیردست یهود است، تمام قراردادهای بزرگ بین المللی جهانی توسط یهود نوشته می شود، بالاترین و بزرگترین وکلای دنیا یهودیها هستند.
سه کلان رشته داریم که دنیا را تسخیر کرده و این 10 میلیون یهودی با تربیت نیرو در این سه کلان رشته توانستند دنیا را در مشت خودشان بگیرند به شکلی که اسرائیلِ چند میلیونی، با دنیا بازی میکند. اولین کلان رشته «رسانه» است، بزرگترین خبرگزاری های دنیا در دست یهودیان است. دومین کلان رشته «حقوق» است که بزرگترین مؤسسات حقوقی و وکلای دنیا که قطعنامه ها را علیه ایران وضع میکنند، یهودیان هستند. «مدیریت» به عنوان سومین کلان رشته است و بزرگترین بانک های جهان نیز دست یهودیان می باشد؛ چرا ؟ چون فهمیدهاند که اگر بخواهند در دنیا حکومت کنند و تاثیرگذار باشند، باید در این سه کلان رشته نیرو تربیت کنند.
حدود 55 یا 60 سال پیش در دانشگاه کانادا نوشته بودند "ورود یهودی به دانشگاهها ممنوع است" ولی امروز اکثر دانشگاه ها دست یهودیان است. مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام باید افرادی را بورسیه کند تا در رسانه، حقوق و مدیریت در سطح بین المللی متخصص داشته باشیم. به طور مثال دانشگاه آمریکایی بیروت توانست افراد تأثیرگذار زیادی را تربیت کند حتی بعد از انقلاب نیز برخی مسئولین خوب ما آنجا تحصیل کردند یا کالج سلطنتی بریتانیا که اکثر پادشاهان دنیا و فرزندانشان در آنجا درس خواندند و تبدیل به مدیران بزرگی شدند که نمونه آن افغانستان است که شخصی مثل «اشرف غنی» را تربیت و به موقع از آن استفاده کردند. حالا ما به عنوان مسئول مستقیم در حمایت شیعیان و ارتقاء جایگاه علمی، فکری، فرهنگی و اجتماعی آنان تا چه اندازه توانستیم افرادی تربیت کنیم که بتوانند در جامعه خودشان مدیریت و رهبری داشته باشند، بتوانند در مجلس صحبت کنند یا در مدیا تأثیرگذار باشند؟ ما دانشگاه های خوب داریم اما به جای اینکه به تربیت و کیفیت بپردازیم، همیشه دنبال کمیت ها هستیم؛ من در دانشگاه کمبریچ بودم، کلا 5 نفر در یک کلاس بودیم اما در نهایت هر کدام در کشور خودشان به آدم های برجسته و تاثیرگذار تبدیل شدند.
ابنا: تحلیل شما از آینده شیعیان چیست؟
ما در زمانی زندگی میکنیم که به تعبیر مقام معظم رهبری، دنیا با سرعت زیادی پیش می رود و باید بتوانیم با همان سرعت حرکت کنیم که البته این سخن ایده آل است. اما اگر بخواهیم با سرعت کمی حرکت کنیم، در همه زمینه ها عقب خواهیم افتاد؛ مانند کسی که از همه دونده ها عقب افتاده و در حال درجا زدن است و به آن افتخار میکند!
امروزه رسانه و شبکه های اجتماعی، تأثیر زیادی در زندگی افراد دارند و اگر ما نتوانیم رسانه و شبکههای اجتماعی را در قبضه خودمان بیاوریم، قافیه را خواهیم باختیم. در گذشته بچه ها از بیرون رفتن از خانه نهی می شدند که ما مبادا خطری تهدیدشان کند اما الان همه چیز در خانه در اختیار آنان قرار دارد و تهدید اصلی در دستان آنان است.
مذهب تشیع را اگر مثل یک صفحه سفید در نظر بگیریم، اگر توانستی به عنوان اولین نفر روی آن چیزی بنویسی و خودت را معرفی کنی، همه آن را خواهند دید ولی اگر ننوشتی، دشمن تو مینویسد. لذا اگر ما نتوانیم جوانان را آموزش دهیم، دیگران امر آموزش را عهده دار میشوند. حتماً جریان «جوکر» در عراق را شنیدهاید که جوانهای بین 13 تا 15 ساله را به آمریکا می بردند و بعد از چند ماه آموزش، به عراق باز میگرداندند لذا از این طریق توانستند وضعیت پوشش و ظاهر و حتی مسائل فکری جوانان عراق را تغییر دهند.
اگر بخواهیم خودمان را متوقف کنیم و فقط سنت های گذشته را نگه داریم مانند کسی که به جای کامپیوتر از دستگاه تایپ قدیمی استفاده میکند، فقط متضرر خواهیم شد؛ خداوند شهید مطهری را رحمت کند که می گفت "جهان با هیچ کس عقد اخوّت نبسته است" یعنی مردم ما به چیزی دل میبندند که نیاز هایشان را برطرف کند مانند زمانی که مردم با اسب حرکت میکردند ولی امروزه از ماشین استفاده میکنند.
من همیشه گفتهام که خیلی از کارهایی که امروز انجام می دهیم، 50 سال پیش برای ما برنامه ریزی شده است؛ ما چه اندازه روی این زمینه کار کردیم که بفهمیم شیعیان ما در چه وضعیتی هستند و نیاز آیندهشان چیست؟ نسل جوان شیعه ما در حال تجربه یک گسست با نسل قدیم است؛ نسل قدیم شیعیان اروپا اکثراً مهاجرینی هستند که در ایران، عراق، پاکستان، هندوستان، بحرین یا عربستان زندگی کرده و با فرهنگ اسلامی بزرگ شدهاند اما نسل جدید شیعیان در اروپا به دنیا آمدند و فرهنگ و آداب غربی را یاد گرفته اند؛ سوال اینجاست که چه برنامه ای برای این افراد داریم؟ نیاز این نسل متفاوت است و اگر ما به فکر نباشیم، کم کم از جامعه حذف می شویم.
ابنا: اگر در پایان نکتهای دارید که در سوالات نبود، بفرمایید.
من از شما و مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام تشکر میکنم که موجب افتخار و سربلندی همه ما است. به نظرم انجمنی که رسالت اصلی آن توجه به شیعیان دنیاست، تنها مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام است.
امکانات همه ما محدود است لذا باید اولویت بندی کنیم و بر اساس اولویت ها، هزینه کنیم؛ باید ببینیم جامعه امروز چه نیازی دارد تا بودجه را به آن سمت ببریم. مدیر موفق باید سه کار را انجام دهد: اول شناخت داده ها و داشته ها؛ دوم شناخت موانع و آسیب ها و سوم ایجاد راهبرد برای رسیدن به هدف. بنابراین داده های ما پاسخگوی جهان امروز است زیرا بزرگترین و بیشترین محتوای فکری و معرفتی را داریم که به تعبیر امام رضا علیه السلام "اگر مردم زیبایی های کلام اهل بیت(ع) را بچشند، از ما تبعیت می کنند"؛ لذا برای اینکه محاسن کلام اهل بیت(ع) را بتوانیم برای مردم دنیا ارائه کنیم، باید ب آسیب های فرارو را شناسایی کنیم، اولویت بندی کنیم، راهبرد بنویسیم و بر اساس آن هزینه کنیم.
ابنا: ممنون و متشکرم از این اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار ما گذاشتید.
......................................
پایان پیام/ 167 - 348