بسم الله قاصم الجبارین
فرجام انباشت ظلم
*وَ تِلْكَ الْقُرى أَهْلَكْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً* (سوره کهف:59)
(این آبادیهایی است که چون ستم کردند، هلاکشان ساختیم. و برای هلاکتشان وقتی قرار دادیم)
رژیم صهیونیستی در طول حدود هشت دهه حضور خود به دو انباشت دست زده است: انباشت سلاحهای هستهای؛ بهگونهای که گاه ششمین کشور دارنده و توسعهدهنده این سلاح به شمار میرود و انباشت ظلم و ستم بر ملت محروم فلسطین. مبنای نظری دولت صهیونیسم در بخش دوم تبعیضنژادی، توهین به کرامت انسانی، محافظت از خود به هر قیمت و توجیه اخلاقی هر عمل ضد اخلاقی است.
در این منطقنمای نامطبوع میتوان کودک 2 ساله را از پا درآورد؛ چون به احتمال، ده سال دیگر یک جنگجو بر ضد این رژیم خواهد بود!!
قتل زنان، بی پناهان و دیگران مجاز است! و تمام اینها، نام «عملیات پیشگیرانه» به خود میگیرد. قطع آب، برق و ارتباطات بیاشکال است؛ اگر در راستای پیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی باشد!
یهودیت صهیونیزم حتی یهودیت مذهبی را به گروگان میگیرد وبه اقتضا چهره عوض میکند. در همین اواخر (قبل از عملیات طوفان الاقصی/ روزهای آغازین 1402) حدود 50 تُن بمب بر سر مردم غزه میریزد و ذرهای خم به ابرو نمیآورد. گویا سازمان ملل، مجامع عریض و طویل پیرامون، حقوق بشریها، سران کشورها، مرتجعان منطقه به رویه این رژیم پلشت، عادت کرده و قبح کار برای آنها – چون از این رژیم است – از بین رفته است.
لکن اقتضای سنت الاهی، امر دیگری است؛ سنت الاهی بر این است که ممکن است انباشت سلاحهای هستهای و کشتار جمعی انباشت کننده به کار وی آید (که نمیآید)؛ لکن انباشت ظلم، گریبان ظالم را لامحاله میگیرد و این اصل الاهی هیچ استثنا ندارد.
آیهای که در مطلع این بیانیه آمد، از این سنت خبر میدهد. قرآن کریم در جای دیگر میفرماید:
* وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ * (سوره هود:94)
(صیحه عذاب، ظالمان را گرفت و در دیار خود به رو افتاده و به هلاکت رسیدند)
صبحگاهی مردمی که در بزرگترین زندان دنیا، (نوار غزه) مورد ستم متراکم واقع شدهاند، (ساعات اولیه شنبه 15/7/1402) به پا میخیزند و انفجار ظلم انباشتشده را عینیت میبخشند.
تصور کنید مردمی که در منطقهای کوچک(نوار غزه با حدود 360 کیلومتر مربع مساحت) از همه اطراف در محاصره رژیمی کاملا اطلاعاتی و امنیتی محبوسند و جز از طریق گذرگاه رفح (آن هم با مصر!!) هیچ راه دیگر ندارند ، به عملیاتی دست میزنند که واجد چندین ویژگی و اثر است:
• اولین شکست بزرگ برای رژیم صهیونیستی در طول دوران حیات منحوسش از درون سرزمین های اشغالی است.
• غافلگیر شدن رژیم مغرور صهیونیزم از سوی نیروهای حماس، اصلا قابل فهم نیست؛ مگر میشود بر مبنای روال طبیعی، در این زندان باریک، سطحی وسیع از آمادگی در غفلت نیروهای اطلاعاتی نه فقط موساد بلکه و سیا، ام آی سیکس، پنتاگون و...ایجاد کرد؟!
• از این رو، این عملیات، قبل از این که پیروزی نیروهای مقاومت اسلامی در بُعد وارد کردن تلفات، اسیر گرفتن، گرفتن مناطقی از حاکمیت رژیم صهیونیستی باشد.
• فراتر از آن، پیروزی اطلاعاتی و سایبری مقاومت و شکست اطلاعات،امنیت و توهم شکستناپذیری استکبار بود.
البته به گمان ما آن چه این واقعه را قابل فهم میکند، فهم سنت الاهی است که هیچ ظالمی نباید از فرجام انباشت ظلم خویش فارغ و خلاص باشد و ابتلا هم باید ناگهانی و به دست نیروهایی باشد که ظالم، آنها را عددی به حساب نمیآورد و این از مطالعه سرگذشت هلاکت ظالمان در طول تاریخ به دست میآید.
واقعا چه ساده و بیچارهاند کسانی که این ظالمان را تایید میکنند یا به ارتباط با آنها دل میبندند؛ این بیچارگی اگر از کسانی که ندای الاهی قرآن را نشنیدهاند، قابل فهم باشد – که نیست- از کسانی که کریمه:
* وَ لاٰ تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّٰارُ* (سوره هود:113)
(به ستم پیشگان اعتماد نکنید که آتش شما را میگیرد)
را شنیدهاند، قابل درک نیست. به این مسلماننمایان، باید گفت: آتش حاصل از رکون به ظالم تنها آتش آخرت نیست؛ در همین دنیا وقتی دامن ظالم را میگیرد، شما را نه در زمانهای دور و دراز، بلکه کوتاه و نزدیک نیز میسوزاند.
ویژگیهای طوفان الاقصی منحصر در آن چه بیان گردید، نیست.
• خیزشی است که به طور گسترده، مورد حمایت نیروهای مقاومت از سایر کشورها است.
• تجسمدهنده رشد کمی و کیفی نیروهای مبارز فلسطینی است؛ به طوری که خود را از سنگپراکنی به این جا رساندهاند؛
• روی پای خود ایستاده، هر چند از گفتمانهای اسلامی و انقلابی از ایران و ... الهام گرفتهاند.
در پایان به قصد پیشگیری میگویم: با توکل به خداوند بزرگ، مدیران زیرک و مجریان توانمند و از خودگذشته این حرکت نباید خدای ناکرده، دچار غرور و پس از آن، اختلاف وعبور از مرز شریعت شوند؛ پدیدهای که دشمن بیش از هر چیز به آن نیازمند است.
قم / حوزه علمیه
ابوالقاسم علیدوست
پنجشنبه 20/07/1402
26/ ربیع الاول/ 1445
.................
پایان پیام/ ۲۱۸