به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ حمله تروریستی روز گذشته در منطقه چلاس پاکستان که سبب شهادت ۱۲ نفر شد در منطقهای رخ داد که پیش از این نیز بارها حوادث تروریستی در آن رقم خورده بود.
«محمدرضا کمیلی» نویسنده، فعال رسانهای و کارشناس مسائل پاکستان با ارسال یادداشتی به خبرگزاری ابنا، نوشت:
وقوع حملات تروریستی در کشور پاکستان متاسفانه چندان سبب تعجب نمیشود. این حملات که با فراز و نشیب همراه بوده اند و هرگاه دولت و ارتش پاکستان دست به دست هم داده اند وقوع آنها را به حداقل رسانده اند اخیرا و در سایه عدم وجود دولتی دموکراتیک بازهم افزایش یافته است.
منطقه چلاس طی دهههای اخیر بارها شاهد حملات تروریستی علیه زائرینی بوده که از شهرهای اسکردو و گلگیت راهی عتبات عالیات بودند و در میانه راه با بسته شدن راه توسط افراد مسلح مواجه شدند. تروریستها حداقل ۴۲ نفر را تنها طی دو عملیات در سال ۲۰۱۲ به شهادت رساندند. روز گذشته نیز تروریستهای ناشناس با حمله به یک مینیبوس حداقل ۱۲ نفر را به شهادت رسانده و سبب زخمی شدن ۲۵ نفر دیگر شدند.
صعب العبور بودن منطقه که در مسیر مواصلاتی اسلام آباد به گلگیت و اسکردو قرار گرفته است به همراه درههای خطرناکی که یک سرعت گیر طبیعی برای تمام ماشینها به حساب میآید سبب شده بود مدتها تمام مینیبوسهای مسافربری با اسکورت ماشینهای ارتش از این منطقه عبور کنند.
متاسفانه رشد تفکر افراط گرایی در چلاسی که به نهمین قله بلند جهان یعنی «نانگا پربات» با ۸۱۲۶ متر ارتفاع نزدیک است سبب وقوع عملیاتهای تروریستی علیه کوهنوردان غیرمسلمان نیز شده است.
ولی در مقطع کنونی میتوان ۲ سوال مهم را مطرح کرد. اولا اینکه چرا پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان حملات تروریستی داخل پاکستان به شکلی محسوس افزایش یافته است.
شکی نیست که برخی جریانهای داخلی طالبان از حمایت دستگاههای امنیتی و دولت پاکستان بهره میبرند. تنشهای رو به رشد میان اسلام آباد و کابل طی سالهای اخیر خود گواه این است که پاکستان نتوانسته به اهداف استراتژیک خود از طریق استقرار حکومت طالبان دست پیدا کند.
دولت پاکستان حتی با اعمال فشار بر مهاجرین افغانستانی هزاران نفر از آنها که به شکل غیر قانونی در پاکستان اقامت داشتند را نیز اخراج کرد که سبب اعتراض گسترده خود مردم پاکستان نیز شد.
ولی یکی از دغدغههایی که دولت اسلام آباد از آن سخن میگفت پناه گرفتن تروریستها در خاک افغانستان بود. از سوی دیگر دولت طالبان نیز اقدامی جدی علیه این افراد انجام نمیداد و به نظر میرسد یکی از شکافهای جدی میان دو کشور همین موضوع باشد.
مسئله دوم انتخاب زمان آغاز حملات تروریستی است که متاسفانه با آغاز مسافرت زمستانه زائرین حسینی همزمان شده است.
مناطق شمالی پاکستان که در همسایگی رشتههای کوههای بلند جهان یعنی هیمالیا و قراقروم قرار دارد در دو ماه از فصل زمستان شاهد تعطیلی مدارس است. این مناطق به جای تابستان در فصل زمستان تعطیل میشوند و به همین دلیل است که زائرین از این فرصت دو ماهه برای سفر زیارتی خود استفاده میکنند.
از آنجا که بسیاری از زائرین هزینه لازم برای سفر هوایی را ندارند مجبورند از مسیر خطرناک کوهستانی که از کنار شهر چلاس میگذرد عبور کنند.
حال باید سوال کرد آیا این زنگ خطر برای زائرینی نیست که مجبورند از این منطقه کوهستانی عبور کنند؟ آیا ممکن است این تهدید کارگر شده و سفر بسیاری از زائرین را تحت تاثیر خود قرار دهد. هدف گروههای افراط گرا و تروریست ضربه زدن به هویت شیعی بوده و هست که یکی از بارزترین نمادهای آن عزاداری سیدالشهدا (ع) و زیارت آن حضرت است.
به نظر میرسد مهمترین اتفاقی که امنیت پاکستان انتظار آن را میکشد تا بازهم ثبات و آرامش در این کشور حکمفرما شود برگزاری یک انتخابات مردمی و تعیین حکومتی است که انتخابی باشد نه انتصابی.
این در حالی است که دولت موقت پاکستان با چالشهای بسیار جدی مواجه است و سیاستمداران حزب تحریک انصاف آشکارا و حتی پیش از برگزاری انتخابات نهادهای امنیتی را به دست داشتن در نتیجه انتخابات و مهندسی آن محکوم میکنند.
برگزاری انتخابات در چنین جو مسمومی نمیتواند باعث ایجاد جوی آرام شود و احتمالا دولت آتی پاکستان نیز با اعتراضات گسترده و فراگیر مردمی مواجه خواهد بود.
.....
پایان پیام/