به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نشست علمی «نظم نوین جهانی و عملیات طوفان الاقصی» در سالن جلسات خبرگزاری ابنا برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلاموالمسلمین دکتر «محسن محمدی» مدیر گروه مطالعات منطقهای پژوهشگاه امام صادق(ع) و دبیر دبیرخانه حمایت از طرح های پژوهشی مرکز مدیریت حوزه های علمیه، به ارائه دیدگاههای خود پرداخت که متن کامل سخنان ایشان در پی میآید:
بحث من درباره عملیات طوفان الأقصی و نظم نوین جهانی است. من ابتدا دو مقدمه برای این بحث عرض کنم و بعد وارد بحث شوم. یکی اینکه عملیات طوفان الأقصی چه قدر ظرفیت دارد که شما میگویید نظم جهانی را برهم زده است؟ این عملیات اساساً در این حد نیست! شما چرا به آن ضریب میدهید؟ فلسطینیها بیش از 16000 شهید دادهاند و این همه ساختمان تخریب شده است. اسرائیل به اندازهی دو بمب اتم در غزه بمب ریخته است و یکی از استراتژیهای اسرائیل سرزمین سوخته است. لذا دیگر چیزی از این سرزمین باقی نمانده است. عدهای میگویند که این عملیات با این همه تخریب و شهید آیا ارزش داشت؟ خب داشتند زندگیشان را میکردند، الان آواره شدهاند و بیش از 1 میلیون نفر آواره شدهاند. بیش از 16000 نفر به شهادت رسیدهاند و خیلی از افراد هم زیر آوار هستند. بعدا که آبها از آسیاب بیفتد و مفقودین، یعنی کسانی که نیستند و زیر آوار ماندهاند و به شهادت رسیدهاند، قطعاً آمار بیشتر هم خواهد شد. خیلیها هم زخمی شدهاند.
*اقدام پیشدستانهی حماس سبب شد که برگ برنده دست حماس باشد
ابتدا این را عرض کنم که بنابر اسنادی که خود اسرائیلیها منتشر کردهاند و از برخی اسناد محرمانهی اسرائیل لو رفت، اسرائیلیها قصد داشتند به چند دلیل، یکی به دلیل مسائل امنیتی، یکی به دلیل مسائل سیاسی و یکی هم به دلیل مسائل اقتصادی که هر کدام از اینها خیلی مفصل است و من وارد آن مباحث نمیشوم، به غزه حمله کنند. غزه در محاصره و جدا از دولت خودگردان بود و خودش، خودش را اداره میکرد. اسرائیل میخواست حمله کند، اینها را از بین ببرد و علاوه بر محاصره، اشغال هم کند. اسرائیلیها برنامهی سنگینی دیده بودند که حمله کنند و قتل و غارت انجام دهند.
وضعیت امروز غزه واقعاً ناراحتکننده و غمبار است و ما قطعاً از این وضعیت ناراحت هستیم ولی در مقایسه با آن برنامهای که اسرائیلیها قرار بود انجام دهند، اقدام پیشدستانهی حماس سبب شد که برگ برنده دست حماس باشد. الان حال غزه و حماس بهتر از آن عملیاتی است که اسرائیلیها قرار بود انجام دهند و آن عملیات برای اسرائیلیها واقعا حیاتی بود. یعنی اسرائیل در شرایطی بود که باید این عملیات را انجام میداد.
مقدمهی دوم هم این است که این نظم جهانی یعنی چه که حماس میخواهد این را بههم بزند؟ این نظم جهانی ادبیاتی است که خود غربیها گفتهاند. نظم جهانی یعنی این دنیا قاعدهای دارد و کسی نباید این قاعده را بههم بزند. قاعده از کجا آمده است؟ قاعده را نظام سلطه گفته است. قدرت نظام سلطه زیاد است، قاعدهای وضع کرده و کسی نباید این را بههم بزند.
نظریات مختلفی که در روابط بینالملل و یا در سایر علوم مطرح میشود این قاعده را تئوریزه میکند. برای نمونه نظریهی مک لوهان را ببینید. مک لوهان چه میگوید؟ او دهکدهی جهانی را مطرح میکند. دهکدهی جهانی یعنی دنیا کوچک است، یک کدخدا دارد و کدخدای آن هم ما هستیم و هر چه که ما میگوییم، شما باید گوش کنید. نظریات جهانیسازی و گلوبالیزیشن یعنی چه؟ یعنی کل دنیا یک چیز میشود. خب آن یک چیز چیست؟ همان است که ما میگوییم و حرف ما است! ما میگوییم و باید فرهنگ ما باشد.
نگاه ما نسبت به نظم مثبت است، میگوییم که نظم خوب است، بینظمی بد است. این نظم به معنای بازی است که آنها درست کردهاند. قاعدهی بازی دست آنها است و شما باید طبق همان قاعده بازی کنید. ما هیچکاره هستیم و فقط باید بازی کنیم. قاعده را چه کسی میگوید؟ آنها. اگر بازی نکنید چه میشود؟ نه، باید بازی کنید. اگر این نظم را برهم بزنید، توبیختان میکنند. اگر تخلف و تمرد کنید، ما شما را توبیخ میکنیم، تنبیه میکنیم، تحریم میکنیم، حمله میکنیم. اینطوری نیست که شما بگویید من این بازی را قبول ندارم.
من طنزی به دوستان میگفتم که در بازی منچ میگویند که باید در این بازی شرکت کنید. میگویید؟ بازی چیست؟ میگوید: هر تاسی که میاندازید، هر عددی که بیاید، به آن تعداد پسگردنی میخورید. میگویید: این چه بازی است؟! میگوید: بازی همین است! میگویید: اگر 6 آوردم چه میشود؟ میگوید: جایزهاش این است که دوباره تاس بیاندازی. یعنی شما در این بازی حتماً کتک میخورید، حتی اگر 6 بیاورید. بالأخره شما همیشه کتک میخورید، از طرف دیگر نمیتوانید دائماً 6 بیاورید. یا 1 پسگردنی میخورید و یا 5 پسگردنی میخورید. اگر هم 6 آوردید، دوباره میاندازید.
*اولین خلل در نظم جهانی را انقلاب اسلامی ایران ایجاد کرد
نظم جهانی اصطلاح غلط اندازی برای این است که آمریکا و نظام سلطه آن ایده و منافع خودش را به ما تحمیل کند. چه کسی این نظم جهانی را بههم زد؟ اولین خلل در نظم جهانی را انقلاب اسلامی ایران ایجاد کرد. یکدفعه یک انقلابی آمد و گفت: نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی. گفتند: یعنی چه، نه شرقی نه غربی؟ در آن زمان بلوک شرق و غرب بود. نظم آن زمان دوقطبی بود و بعد یکقطبی شد. گفتند: شما یا باید با شرق باشید و یا با غرب باشید، نه شرقی، نه غربی یعنی چه؟ امام گفت: نه شرقی، نه غربی. خب چه چیزی میخواهید بشوید؟ جمهوری اسلامی. گفتند: جمهوری اسلامی یعنی چه؟ این از کجا آمد؟ نه، دمکراسی و رأی مردم خوب است. امام گفت: ملاک دین خدا است. اوایل نظریهپردازان در غرب گیج شده بودند. مثلا فوکو، خانم اسکاچپول و کسانی که تئوریپردازان غرب بودند، میگفتند: چه میگویید؟ ما اصلاً نمیفهمیم. الان دین به کار نمیآید و دورهی دین تمام شده است. آقایی به نام خمینی آمده که آخوند، مرجع تقلید و رهبر دینی است، آمده و میگوید: هم دین باشد، هم خدا باشد! نه تنها در حیطهی فردی، در حیطههای اجتماعی، سیاسی و حکومت هم اینطور باشد. او کیست؟ ما اصلا او را نمیفهمیم. فوکو سال 57 به ایران میآید و میگوید: میخواهم از نزدیک ببینم که اینها چه کسانی هستند و چه میگویند. اساساً برخی از نظریهپردازان غرب کتاب جدید نوشتند و نظریهی جدید دادند. گفتند: نظریهی ما نمیتواند انقلاب شما را توضیح دهد، انقلاب ایران را نمیفهمند و نسبت به آن هیچ چیزی ندارند.
امام بحث مقابله با نظمی که آمریکا مطرح میکرد را بیان کرد. امام گفت: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند کند. این خیلی حرف بزرگی است. تمام دنیا از آمریکا میترسند. ناو آمریکا به سمت یک کشوری حرکت کند، رئیس جمهور آن مملکت عوض میشود اما یکدفعه در دنیا کشوری پیدا میشود و میگوید: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند کند. ترامپ میگوید: من جنگ میکنم و به شما حمله میکنم. آقا میفرمایند: نه جنگ میشود و نه مذاکره میکنیم. ترامپ میگوید: از برجام خارج میشویم. میبیند که اینها اصلا به بازی ما وارد نمیشوند آقای شینزو آبه! برو. آقای شینزو آبه به ایران آمد. در عکسها مشخص است که پیام ترامپ را در پشتش گذاشته و نشسته است. آقا میفرماید: من اصلا آقای ترامپ را دارای صلاحیت نمیبینم که به او جواب دهم. این در جهان اسلام بسیار مطرح شد. یکی از کاربران جهان عرب گفت: بله، در تاریخ داریم که ابن زیاد و یزیدی بود که به حسین بن علی(ع) نامه نوشتند. حسین بن علی(ع) گفت: من اصلا تو را شایستهی پاسخ نمیدانم، «هیهات من الذله». بعد میگویند: این فرزند همان حسین بن علی(ع) است.
بعد یکدفعه در خود ژاپن چه اتفاقی افتاد. برخی از سیاستمداران گفتند که شینزو آبه واسطهی آمریکا و ایران شده است. بعد رهبر ایران گفته که من آقای ترامپ را دارای صلاحیت نمیبینم که به او جواب دهم. گفته بودند: آرزوی ما چنین رهبر آزادهای است، چنین رهبری که بتواند اینطور پاسخ دهد.
*گفتمان انقلاب اسلامی ایران، حماس را حماس کرد
عرضم این است که اصل انقلاب اسلامی این بود که من این نظم را قبول ندارم. چه کسی گفته که هر چه شما میخواهید بگویید؟ این انقلاب اسلامی برای اینکه این حرف را اجرا کند، یک کاری کرد. گفت: من باید خودم را توسعه دهم و انقلاب را صادر کنم. صدور انقلاب با تفنگ و تسخیر که نبود بلکه صدور گفتمان بود. یعنی شما یک حرف خوبی زدهاید، همه بگویند که این چه حرف خوبی بود. ما میخواهیم این حرف را اجرا کنیم. به عبارت دیگر صدور انقلاب اسلامی صدور ایده بود.
ممکن است یک نفر بگوید که این حرفها چه ربطی به غزه و حماس دارد؟ مگر آنها شیعه هستند؟ مگر آنجا عراق است؟ مگر اینها فارس هستند؟ اصلا چه ربطی دارد که شما دارید این را برای خودتان مصادره میکنید؟ در پاسخ باید گفت: در دنیای اسلام از مصر و ترکیه، تا اندونزی و شبهقاره، کدام کشوری این گفتمان را دارد که در مقابل اسرائیل و آمریکا بایستد؟ هیچکس. چون هیچکس این کار را نکرده است. تمام کشورهای مسلمان در مقابل آمریکا و اسرائیل تعظیم میکنند، اساساً طرح سازش دارند. امارات، بحرین و عربستان، همه اینطور بودند. طرح ابراهیم برای چه بود؟ طرح ابراهیم فتح الفتوح بود تا عربستان هم به سازش بپیوندد.
ما به حماس پول ندادیم، ما به حماس روح دادیم، با روح مقاومت زندهاش کردیم. قطری که جام جهانی را برگزار کرده، اگر پول یکی از ورزشگاههایش را به حماس بدهد، کار حماس راه میافتد. حماس پول نمیخواهد، چون پول دارد.. اگر قطر پول دو تا از ورزشگاههایی که ساخت و خراب کرد را به حماس بدهد، کار حماس راه میافتد. ولی چه چیزی حماس را حماس کرد؟ گفتمان انقلاب بود. گفتمان انقلاب را چه کسی داد؟ امام و مقام معظم رهبری.
عملیات طوفان الأقصی چگونه نظم جهانی را به چالش میکشد؟ پاسخ به این سوال چند بُعد دارد:
یکی بحث معرفتی - فلسفی است. انسان مدرن، انسانی که از خدا بریده، انسان لذتگرای جسمپروری که نمیتواند سختی را تحمل کند و همهی اتوپیا و همهی بهشت و همهی آرزوی او در همین دنیا است، نمیتواند بفهمد آدمی در غزه که آب و برق ندارد و خانهاش خراب شده، به او میگویند: از اینجا برو، میگوید: از اینجا نمیروم! مادری که دستش خونی است، کیف مدرسهی بچهاش را به پشت گرفته و جنازهی بچهاش را میآورد. این مادر میگوید: بچهی من فدای قدس. آن بچهی 12-13 ساله جلوی دوربین میآید و میگوید: بله، آمریکا و اسرائیل بمب دارد اما ما خدا را داریم. این سخنان را بشر مدرن نمیفهمد، میگوید: اینها کیستند؟! بشر مدرن نمیتواند سخن آن یمنی را بفهمد که گفت: «ما از آمریکا نمیترسیم، از خدا میترسیم. از خدا میترسیم تا ما را عذاب نکند که چرا در مقابل اسرائیل نایستادید؟»
امروزه گرایش به قرآن در دنیا زیاد شده است. میگویند: اینها کیستند؟ چه کسی اینها را تربیت کرده است؟ میگویند: قرآن را به ما بدهید تا بخوانیم و ببینیم که چه گفته است. بعد آیات قرآن را میخوانند. همهی عربها که مسلمان نیستند، این همه عرب در اروپا هستند، خیلی از اینها که مسلمان نیستند. اینها آیهی قرآن درباره استقامت و مقاومت را میخوانند که: کسانی که مقاومت کردند، خداوند راه نجات را به آنها نشان میدهد. «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا».
بحث دیگر بحث روابط بینالمللی است. آمریکاییها یک زمان میگفتند: هر چه که ما در دنیا بگوییم درست است. ولی الان نظام تک قطبی شکست میخورد، روسیه و چین هستند و غزه یک محملی برای ایستادگی در مقابل آمریکا شده است. نحوهی مواجههی چین و روسیه با آمریکا در موضوع غزه است. الان گویی چین و روسیه به دنبال بهانهای میگشتند تا در مقابل آمریکا بایستند و الان برای غزه ایستادهاند. مثلا آمریکاییها علیه غزه و فلسطین بیانیه صادر میکنند و میخواهند پای ایران را وسط بکشند. چین و روسیه محکم پای آن ایستادهاند و میگویند: اولاً حق نداری در بیانیهات نام ایران را بیاوری. نام ایران را نیاورد، چون میخواست اسم ایران را در بیانیه بیاورد. بعد هم که آن بیانیه را صادر کرد، چین و روسیه وتو کردند. این سابقه ندارد که چینیها به محور مقاومت بیایند. ما روسیه را در سوریه پای مقاومت آوردیم، ولی الان چین هم پای محور مقاومت آمده است. یعنی نظم دارد عوض میشود.
*حماس میگوید حق را من تعیین میکنم
بحث بعدی، بُعد حقوق بینالملل قضیه است. ما در حقوق بینالملل بحثی داریم که حقوق بشری که میگویید، حق از کجا معلوم میشود؟ چه کسی حق را تعیین میکند؟ خب ملاک حقوق بشر چیست؟ چه ملاکی است که شما 16-17 هزار نفر را کشتهاید، به اندازهی دو بمب اتم بمب ریختهاید، بعد میگویید که حق با اسرائیل است! در حالی که اسرائیل تروریست است که 16000 نفر از فلسطینیها را کشته است. حق با اسرائیل است؟ میگویید: ملاک حق چیست؟ میگوید: قدرت برتر. قدرت برتر کیست؟ میگوید: ما آمریکاییها هستیم. قانون جنگل همین است. در جنگل چه کسی حق را تعیین میکند؟ حیوان قویتر! حقوق بشر برای چیست؟ برای این است که هر جایی که کار منِ آمریکا گیر کرد از راه حقوقی وارد میشوم و میگویم: حق با شما نیست. شما را محکوم میکنم و شما را کنار میزنم.
الان حماس آمده و گفته که من حق را تعیین میکنم و حق در میدان مشخص میشود. اینجا متعلق به من است، شما غاصب هستید، من شما را از اینجا بیرون میکنم. من باید تو را از اینجا بیرون کنم. یعنی الان دیگر حق را قدرت برتر تعیین نمیکند. حق را حماس تعیین میکند. اتفاقی افتاده که در لندن 500 هزار نفر در حمایت از غزه به خیابان آمدهاند. در لسآنجلس 300 هزار نفر علیه آمریکا و صهیونیست به خیابان آمدهاند.
*عملیات طوفان الاقصی، افتضاح امنیتی برای اسرائیل بود
بحث بعدی هم اطلاعاتی است. اسرائیل دومین قدرت اطلاعاتی جهان است. قدرت اول اطلاعاتی جهان آمریکا است، قدرت دوم اسرائیل است. اسرائیل در مواجهه با گروهی که دقیقاً کنار گوششان است عاجز است. حماس که آن طرف دنیا نیست. حماس در حضور آنها، قدرتمند شدهاند. تونل زده، موشک دارد، راکت دارد و ... چرا شما نفهمیدید؟ شما که دومین قدرت اطلاعاتی جهان هستید. لذا برای اسرائیل افتضاح امنیتی رقم خورد. نمیتوانید بگویید شکست امنیتی است بلکه افتضاح امنیتی است. غزه در محاصره و بزرگترین زندان روباز جهان است. یک طرف که دریا است، یک طرف مصر است و یک طرف هم اسرائیل است. اسرائیل در بین خودش و غزه چند مانع گذاشته است. ابتدا منطقهای وجود دارد که سیم خاردار است، بعد دیوار است که 3-4 متر از این دیوار زیر زمین است و 5-6 متر از آن بالای زمین است. دیوار بتنی است. لیزر و تیربار دارد و از راه دور با هوش مصنوعی کنترل میشود. اسرائیل 1.5 میلیارد دلار برای این دیوار خرج کرده است.
این طرف غزه صهیونیستهای افراطی حضور دارند. صهیونیستهای افراطی، صهیونیستهایی هستند که میگویند ما جلوی فلسطین میایستیم. همان کسانی هستند که میگویند همهی فلسطینیها را بکشید. اینها همان کسانی هستند که توئیت میزنند که همهی بچههای فلسطینی را بکشید، اینها بمب ساعتی هستند.
حماس یک کار اطلاعاتی - امنیتی کرد، این دیوار را شکست، هوش مصنوعی و لیزر را از کار انداخت و به آن طرف عبور کرد. تا چند متر؟ تا 40 کیلومتر و در برخی جاها تا عمق 70 کیلومتری اسرائیل رفته بود. اسرائیل کجا بود؟ خواب بود. شکست خیلی بزرگی بود. واقعا ترمیمناپذیری که آقا فرمود. نیروهای حماس چه کسانی را گرفتند؟ نیروهای امنیتی اسرائیل را با لباس خواب، از رختخواب و خانهاش گرفتند و به غزه بردند. به مراکز اطلاعاتی - امنیتی اسرائیل حمله کردند، کامپیوترها و اسناد آنها را با خود بردند.
*اسرائیل به عنوان یک ابرقدرت امنیتی، شکست بزرگی متحمل شد
مدتی قبل حماس چند نفر را در غزه اعدام کرد. اینها چه کسانی بودند؟ اینها جاسوسهای اسرائیل در غزه بودند. اسرائیل برای اینکه بتواند اشرافش را بر غزه بیشتر کند، از ماهوارههای جاسوسی فوق پیشرفته استفاده میکند، اما هنوز نتوانسته یک اسیر را از اسرای خودش شناسایی کند که اینها کجای غزه هستند. همچنین یکی از تونلها یا رهبران حماس را شناسایی نکرده است. این حمله برای یک ابرقدرت امنیتی دنیا شکست خیلی بزرگی است. زمانی که تبادل اسراء بود، اسرائیل از جهت امنیتی اعلام کرد که؛ اسرای ما در جنوب هستند. آنقدر به این حرفش مطمئن بود که نیروهای خودش را به جنوب غزه برد که اسراء را بگیرد. یک دفعه دید که حماس در شمال غزه اسراء را به صلیب سرخ تحویل داد. یعنی اسرائیل را با این کارش نابود کرد. یعنی گفت: تو حتی در شناسایی اینکه من در کجا میخواهم اسراء را تحویل بدهم، نتوانستی دست من را بخوانی. این واقعا یک قدرت اطلاعاتی جدید است.
شما برای اینکه نظم جهانی ایجاد کنید، باید اطلاعات داشته باشید و باید بتوانید کار جاسوسی و امنیتی انجام دهید. اسرائیل از این جهت واقعا یک شکست بسیار بزرگی خورد. اسرائیل اعلام کرد که بیمارستان شفاء مقر حماس است و تونلهای حماس در اینجا هستند. حماس از این پوشش استفاده میکند که ما آنها را نزنیم. آنها آمدند و بیمارستان را گرفتند ولی نه تونلی بود، نه حماسی بود، نه اسلحهای بود. اینها شکستهای بزرگی است. اینها ابرقدرت دنیا و غول رسانهای و اطلاعاتی دنیا بودند. همهی اینها شکست خورد و فروریخت.
*حماس سیستم نظامی اسرائیل را از کار انداخت
بحث بعدی بعد نظامی عملیات است. کل کشورهای عرب 6 روز بیشتر در مقابل اسرائیل دوام نیاوردند. الان تعداد کشتههای نظامی اسرائیل بیشتر از کشتههای نظامی حماس است. مردم که بیپناه هستند، هواپیما همینطوری میآید و شلیک میکند و میرود. اینکه کاری ندارد. در غزه هیچ مانعی برای هواپیماهای اسرائیل نیست، نه ضدهوایی است، نه راداری است. شما هنر نکردید که اینها را میزنید. اسرائیل 14 لشگر نظامی دارد. در ارتش اسرائیل 470 هزار نفر عضو رسمی هستند و 100 هزار نفر هم عضو ذخیره دارد. 470 هزار نفر نظامی در اسرائیلی که 8 میلیون جمعیت دارد حضور دارند. تقریبا 500 هزار نفر نظامی رسمی هستند. یعنی بیش از 5 درصد جمعیت اسرائیل ارتشی رسمی است. اصلا همهی آنجا ارتش است! یعنی اینقدر نظامی زیادی دارد. چون اسرائیل در یک منطقهی پرآسیب و پرچالشی است، لذا ارتش قوی دارد. یکی از لشگرهای اسرائیل، لشگر غزه است که این لشگر مکانیزه است. لشگر مکانیزه یعنی چه؟ یعنی هر 6 نفر از آنها یک تانک مرکاوا دارند. اینطور است. نه اینکه بگویید هر 6 نفر از اینها یک جیپ دارند. نه، هر 6 نفر از اینها یک تانک مرکاوا دارند. تانک مرکاوا اعجوبهی نظامی اسرائیل بود. یعنی اسرائیل تمام زورش را زده و در نهایت مرکاوا شده است و پیشرفتهترین تانک دنیا است. حماس سیستم نظامی اسرائیل را از کار انداخت. نفوذ کرد، اسیر گرفت، کشته تحمیل کرد، تانکها را خراب کرد. بعد مگر حماس چیست؟ حماس یک گروه چریکی است.
اسرائیل
ادعا میکرد که من چهارمین ارتش منطقه هستم، اولین ارتش نیروی هوایی منطقه را دارم
اما در مقابل یک گروه چریک از جهت اطلاعاتی و نظامی شکست خورد. الان اسرائیلیها
میگویند که ما از جهت اطلاعاتی شکست خوردیم. اسرائیل به هیچیک از اهداف نظامیاش دست نیافت.
اسرائیل در ابتدا گفت که میخواهم حماس را نابود کنم. بعد دید مثل اینکه این خیلی
ادعای بزرگی است. گفت: میخواهم اسراء را آزاد کنم. اسراء را هم نتوانست آزاد کند،
با آتشبس آزاد کرد. نتوانست فرآیند راکتپراکنی و موشکپراکنی حماس را متوقف کند.
نتوانست یکی از رهبران حماس را شناسایی، دستگیر و ترور کند. نتوانست یکی از تونلهای
حماس را شناسایی کند. غزهای که ما میگوییم یک جای بزرگی نیست، غزه به اندازهی
نصف تهران است، اما دو برابر تهران تونل دارد. تهرانی که اینقدر مترو دارد.
اگر بخواهیم بهتر بیان کنیم باید بگویم که تهران دو برابر دماوند و فیروزکوه است. یعنی غزه یکچهارم فیروزکوه یا دماوند ما است. غزه که میگوییم فکر نکنید یک جای خیلی بزرگی است و شناسایی آنجا سخت است. نه، یک جای بسیار کوچکی است. اسرائیل از جهت نظامی و امنیتی در غزه شکست خورده است. این اسرائیل دیگر پرستیژ دارد؟ دیگر بازدارندگی دارد؟ اعتبار اینها در دنیا از بین رفت. اینها نمیتوانند چیزی بگویند. آمریکا که کسی جرأت نداشت به او بگوید: بالای چشمت ابرو است! گروههای مقاومت در عراق عین الاسد را میزنند. زمانی عین الاسد دژ تسخیرناپذیر بود. وقتی شهید سلیمانی ترور شد، خواستیم انتقام بگیریم، عین الاسد را زدیم. الان کتائب عین الاسد را در عراق میزند. یعنی سطح ضربهپذیری آمریکا چه قدر بالا رفته است و سطح قدرت محور مقاومت چه قدر بالا رفته است. الان یمن یک تنه به جنگ اسرائیل رفته است. حزب اللهی که یک زمانی هیچ حساب میشد، الان خودش را هماورد آمریکا میداند. سخنرانی سید حسن نصرالله خیلی دقیق و هوشمندانه بود. گفت: همان حماس حریف اسرائیل میشود. اصلا اسرائیل عددی نیست. به سراغ آمریکا برویم. آقای آمریکا! ناوهایت را به منطقه آوردی که ما را بترسانی؟ ما نمیترسیم، ما چیزهایی هم برای آنها آماده کردهایم.
*حماس نقش استراتژی جمهوری اسلامی را در میدان بازی میکند
یک زمان نظم دنیا این بود که آمریکا همهکاره است و آمریکای همهکاره گفت که جمهوری اسلامی باید از بین برود. آقای جرج بوش گفت: ما به تغییر نظام در جمهوری اسلامی فکر میکنیم. آقای اوباما گفت: من میخواهم پیچ و مهرههای کارخانههای صنعت هستهایشان را باز کنم. زمانی این آمریکا که میخواست نظم آمریکایی در دنیا ایجاد کند، گفت: باید جمهوری اسلامی از بین برود. نتوانست، الان این آمریکا میگوید: من پهپاد شما را در آسمان بزنم، نمیتواند. یعنی زمانی میخواست کل جمهوری اسلامی را بزند ولی نتوانست. الان یک پهپاد ایران را هم میخواهد بزند، نمیتواند. اینکه نظم دنیا عوض شده به این معناست. یعنی آن نظمی که آمریکا میخواست انجام دهد، یک قلمبه از این قدرت بیرون زده و حماس شده است. الان حماس نقش این استراتژی جمهوری اسلامی را در میدان بازی میکند.
زمانی که اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد، خانم رایس به دوربین نگاه کرد و گفت: خاورمیانهی جدیدی در راه است و این اتفاقات لبنان و اینکه میخواهیم حزب الله را از بین ببریم، درد زایمان تولد خاورمیانهی جدید است. آن زمان جمهوری اسلامی گفت: بله، خاورمیانهی جدیدی در راه است، دارد متولد میشود، اما خاورمیانهی جدیدی که ما میگوییم، خاورمیانهی جدیدی که آمریکا در آن دیگر نقشی ندارد.
این نظم آمریکایی در منطقه دارد از بین میرود و آن لایه و خط اولی که این کار را میکند کیست؟ حماس است. لذا میگوییم؟ میگوییم: آقایان مسلمانان جهان اسلام! الان این بحث دیگر ربطی به ایران ندارد. الان بحث نظم جهانی است. شما در این نظم میخواهید محکوم باشید؟ یا میخواهید آقا باشید؟ یا میخواهید امت و تمدن اسلامی را احیاء کنید؟ آن کسی که آن نظم را ترَک میدهد، محور مقاومت است.
یکی از حضار: خوانشهای مختلفی که از موضوع فلسطین مطرح شد، من به این شکل متوجه شدم که اگر بخواهیم دستهبندی کنیم، یک خوانش، خوانش صرفا سرزمینی است. سرزمینی اشغال شده و باید پس گرفته شود. یک خوانش فراتر از این رفت و بحث نژاد مطرح شد و عرب در مقابل غیرعرب شد که؛ ای عرب! غیرت شما کجا رفته است؟ یک خوانش جدیدی که مطرح شد و یک مقدار بالاتر بود، آن محور مقاومت بود که با انقلاب اسلامی شکل گرفت. ما میتوانیم این خوانشها را در طول هم در نظر بگیریم که یک روندی بود که از جایی شروع شد و کمکم فربهتر شد و اضافات آن ریخت؟ و یا اینکه در عرض هم هستند؟
نه، انقلاب اسلامی اصلا آن دو خوانش دیگر را قبول ندارد. انقلاب اسلامی تکمیل و امتداد آن دو خوانش نیست. انقلاب اسلامی دائما میگوید که قضیهی فلسطین را یک قضیهی سرزمینی و قضیهی ملی و نژادی در نظر نگیرید.
من چند سال پیش در یک نشستی، بحثی را مطرح کردم و گفتم که؛ بحث ما و فلسطین اصلا بحث تمدنی است، نه حقوق بشری، سیاسی یا ملی. اساسا ما فراتر از این برخورد میکنیم، برای مثال یک بار همهی گروههای فلسطینی بگویند که؛ ما با اسرائیل صلح کردیم، به شما چه ربطی دارد؟ شما چه میخواهید بگویید؟ الان حماس هم محمود عباس شود، شما چه میخواهید بگویید؟ قضیهی ما فراتر از این حرفها است. گاهی اوقات میگویند که؛ اینها ناصبی و سنّی هستند. این موارد مطرح میشود. البته اینها که ناصبی نیستند، ولی اصلا بحث ما سنّی و عرب و بحث سرزمین نیست. آقا هم چند روز پیش گفتند که اینکه میگوییم اسرائیل باید از بین برود، یعنی چه؟ یعنی شما میخواهید همهی اینها را بکشید؟ نه، جمهوری اسلامی نمیتواند اینها را بکشد. آقا هم الحمدلله چند روز پیش صحبت کردند و گفتند: ما نمیگوییم که اینها را به دریا بریزیم. ما که نمیگوییم به اینها حمله کنیم و اینها را بکشیم. ما میگوییم که استراتژی ما این است که از نظر سیاسی، تفکر صهیونیسم در این سرزمین نباشد. مگر در عراق یهودی نیست؟ مگر در لبنان یهودی نیست؟ سنّی، مسیحی، یهودی، شیعه و همه هستند.
یکی از حضار: چون تصور ما بر این بوده که وقتی یک تنازعی بین دو عده تعریف میشود، از پایینترین سطح تا بالاترین سطح میتواند شکل بگیرد. انقلاب اسلامی با نگاهی که داشت، سطح تنازع را از سطح سرزمینی که این سرزمین برای من است، این سرزمین برای شما است، بالاتر آورد و یک نگاه کلانی را طرح کرد، یعنی به صورت استراتژیکال به موضوع نگاه کرد که من با این عقیده مشکل دارم.
بله، همان بحثی که عرض کردم تمدنی است. آقا هم همیشه میخواهند همین را بگویند. اصلا تصریح صحبت آقا است که مسئلهی فلسطین، مسئلهی سیاسی نیست و مسئلهی عرب نیست، بلکه مسئلهی جهان اسلام و تمدن اسلام است. آقا در سخنرانیشان این تصریح را دارند. یک عده به جمهوری اسلامی میگویند: به تو چه ربطی دارد؟ تو عرب هستی؟ تو سنّی هستی؟ تو در اینجا منافعی داری؟ لذا جمهوری اسلامی این حرفش را باید بگوید و بقیه را هم وارد کار کند.
.............................................
پایان
پیام/ 167