به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی شریفی از علمای شیعه افغانستان معتقد است که حملات تروریستی در این کشور را غالبا داعش برعهده میگیرد، اما در اینکه واقعاً پشت سر اینها چیزی به نام داعش وجود داشته باشد تردید وجود دارد.
وی در گفتوگو با خبرنگار ابنا اظهار داشت: در همه اتفاقات امنیتی که رخ میدهد، چه در جایی که شخصی به صورت خاص ترور میشود یا در منطقه خاصی ترور اتفاق میافتد یا انفجاری صورت میگیرد، تاکنون ما پیدا نکردیم موردی را که یک نفر را بگیرند و وی را حداقل محاکمه صوری کنند. در برخی موارد برخی افراد مشخص است که در قضیه دست دارند و متهم هم وجود دارد. متهم را هم حتی دستگیر نکردند و از وی بازجویی نکردند. اینها نشان میدهد که حداقل افرادی بدشان نمیآید که شیعیان مورد هجوم قرار گیرند!
ابنا: با توجه به اینکه وقایع و حوادث در افغانستان در دوران جمهوریت هم بوده و در دوره حکومت طالبان هم ادامه دارد، تحلیل و ارزیابی خود را از این اقدامات بفرمایید.
ریشههای بلندمدت و مقطعی را برای این مسئله میشود برشمرد. یک بحث ریشههای بلندمدت است. در افغانستان متأسفانه نگاه تکفیری از گذشتههای دور وجود داشته است. ما در تاریخ کشور افغانستان در چند مقطع شاهد استفاده از حربه تکفیر برای قتل، غارت، آزار و اذیت شیعیان بودهایم. حدود ۱۳۰ سال پیش این داستان پیش آمد و منجر به قتل عام وسیعی از شیعیان شد. اندیشههای تکفیری متأسفانه در دوران اخیر نیز تقویت شده است.
این نگاه مولود طالبان نیست؛ یک نگاه قومی است که در دوران جمهوریت هم بود، البته تنها قومی نیست، بلکه قومی ـ مذهبی است، چون در افغانستان قومیت و مذهب به هم آمیخته شده است. هزارهها و شیعیان افغانستان به صورت عموم شهروندان درجه دو افغانستان، بلکه به یک نگاه، خارج از محدوده شهروندی افغانستان نگریسته میشوند. حقوق شهروندی آنها از جمله حق امنیت به صورت وسیع نقض میشود؛ بقیه حقوق هم نقض میشود.
ما در دوران جمهوریت بعضی از حقوق از جمله عمل به احکام شرعی و مذهبی و قانون احوال شخصیه را میتوانستیم استیفا کنیم. در شعائر مذهبی هم آزادی وجود داشت، هر چند تحت تهدید بودیم. درست است که حملات تروریستی را غالبا داعش برعهده میگیرد، اما در اینکه واقعاً پشت سر اینها چیزی به نام داعش وجود داشته باشد تردید وجود دارد. حداقل علامت سوالها هم در دوران جمهوریت و هم اکنون وجود دارد.
بیشتر احساس میشود که برخی از بازیهای استخباراتی بر شیعیان افغانستان تطبیق میشود و مردم بیگناه و مظلوم قربانی میشوند. در گذشته هم این گونه بوده و الان هم این مسئله وجود دارد.
در مناطق شیعهنشین متأسفانه نه تنها امنیت به صورت کامل مورد توجه قرار نمیگیرد، بلکه افرادی متهم هستند که در ناامنیها دست دارند. ما نمونه آن را دایکندی، اورزگانخاص، مزار شریف، بامیان و در کابل به کرّات داریم؛ بنابراین به نظر میآید که عزمی وجود دارد برای اینکه شیعیان را در افغانستان را محدود، سرکوب و تحقیر کنند.
ابنا: شیعهکشی در افغانستان کار داعش، نظامیان سابق، یا گروههای تندرو است؟
به صورت قطعی شاید نشود این را گفت، چون قضایا در یک هالهای از تاریکی و ابهام اتفاق میافتد. به ظاهر اینها را داعش برعهده میگیرد، اما داعش کجاست؟ در افغانستان چیزی به نام داعش داریم یا نداریم؟ البته اینکه نظامیان سابق این کار را انجام دهند گزینه و احتمال بسیار ضعیف است و شاید نشود روی آن مانور داد، ولی رقابتهای قومی ممکن است در آن دخالت داشته باشد و متهم اصلی که شواهد و قرائن دلالت بر آن دارد دست داشتن برخی جناحهای تندرو است که در این قضایا دخیل باشند. حداقل بدشان نمیآید که این قضایا اتفاق بیفتد. یکی از شواهدش این است و به صورت ملموس میشود به آن اشاره کرد.
در همه اتفاقات امنیتی که رخ میدهد، چه در جایی که شخصی به صورت خاص ترور میشود یا در منطقه خاصی ترور اتفاق میافتد یا انفجاری صورت میگیرد، تا کنون ما پیدا نکردیم موردی را که یک نفر را بگیرند و وی را حداقل محاکمه صوری کنند. در برخی موارد برخی افراد مشخص است که در قضیه دست دارند و متهم هم وجود دارد. متهم را هم حتی دستگیر نکردند و از وی بازجویی نکردند. اینها نشان میدهد که حداقل افرادی بدشان نمیآید که شیعیان مورد هجوم قرار گیرند. پدیدهای به نام داعش بسیار مشکوک است؛ در گذشته هم چیزی به نام داعش مورد سوال بوده و الان هم است.
حداقل این را میشود گفت که داعش در میان شهروندان اصیل افغانستان به آن صورت جایگاه و پایگاهی ندارد، اما اینکه از بیرون افغانستان از عربها، تاجیکستانیها و ازبکستانیها عضو داعش بودند و در گذشته در سوریه جنگ کردهاند و اجمالا از شیعیان ضرباتی متحمل شدهاند و کینههایی بر دل دارند و الان بخواهند با کشتن مردم مظلوم تلافی کنند این احتمال بعید نیست، ولی مسئله این است که چرا با اینها برخورد نمیشود، چرا یک نفر را در این قضایا نمیگیرند. حتی در برخی قضایایی که روشن است که متهمانی حداقل وجود دارد، چرا آنان را نمیگیرند و دادگاهی برگزار نمیکنند؟
ابنا: اخیرا دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان یوناما، پس از حمله تروریستی به غرب کابل، خواستار تأمین امنیت بیشتر جامعه هزاره و پایان دادن به حملات به شهروندان شد. ارزیابی شما از این گزارش چیست؟
سازمان ملل معمولا در دقیقه 90 در جاهایی که شور مسئله درمیآید دخالت میکند وگرنه به قضایای کوچک اساساً واکنش نشان نمیدهد و اگر واکنش نشان دهند در حد ارائه گزارش سالانه به کمیسیونهای سازمان ملل یا مجمع عمومی سازمان ملل است. اینکه دفتر سازمان ملل یونوما به صورت صریح واکنش نشان میدهد معنا و مفهومش این است که این قضیه واقعاً خاص شده و دیگر سازمان ملل روا نمیداند در این قضیه سکوت کند؛ لذا به نظرم میرسد که واکنش درستی و دیرهنگام و البته واکنش بیاثر و بیفایدهای است، چون هیچ ضمانت اجرایی ندارد همانطور که اکثریت قوانین بینالمللی آنها ضمانت اجرا ندارد.
ابنا: صرفا یک تکلیفی را از خودشان رفع کنند و الا جامعه جهانی سکوت میکند.
بله، واقعیت این است که چیزی به نام جامعه جهانی در دنیای امروز وجود ندارد. جامعه جهانی اراده چند کشور قلدر مستکبر بر دنیا است که اگر منافعشان ایجاب کند چند کشور را با خودشان همراه میکنند جامعه جهانی میشود و اگر ایجاب نکند، جامعه جهانی را دور میزنند. ما مثالهای عینی آن را در حوادث غزه میبینیم، جامعه جهانی حتی کسانی که با آمریکا رفیق بودند و دوستی داشتند آمدند و خواستار مداخله سازمان ملل و شورای امنیت شدند، اما در برابر وتوی آمریکا نتوانست کاری کند. جامعه جهانی اسم است، اسمی است که مسمی ندارد. جامعه جهانی در صورتی وجود واقعی دارد که اراده جهانی باشد، در حالی که اراده، اراده قدرتهای قلدر است.
ابنا: در پایان اگر نکته دارید بفرمایید.
دعا میکنم که ان شاءالله وضعیت تغییر کند.
.................
پایان پیام/ 167