به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ با گذشت بیش از صد روز از شروع عملیات طوفان الاقصی، همچنان رژیم صهیونیستی سردرگم از ضربه اطلاعاتی و عملیاتی مقاومت است و خود را ناتوان در پیشبرد اهداف جنگی خویش میبیند.
کارشناسان و تحلیلگران بسیاری از سراسر دنیا با جمعآوری اطلاعات و ارائه تحلیل، در صدد تبیین شرایط حاضر و ارائه چشمانداز آینده جنگ هستند اما جبهه مقاومت با ابتکار عمل خود، هر ثانیه شگفتی میآفریند.
در این راستا، خبرنگار ابنا با دكتر «ميخائيل عوض» نويسنده و تحلیلگر سیاسی اهل لبنان پیرامون تحولات غرب آسیا به گفتوگو پرداخته است.
متن این مصاحبه به شرح زیر است:
رژیم صهیونیستی و متحدان آمریکایی و اروپایی از همان روزهای نخستین، تلاشهایی را برای ترساندن مقاومت به کار بستند و مردم لبنان نیز برای حمایت از غزه و فلسطینیها، صحنه جنگی را برای مبارزه با این رژیم ترتیب دادند.
جبهه مقاومت به این فشارها و تلاشها توجهی نکرد و یک روز پس از عملیات هفتم اکتبر، دایره جنگی که از ژوئیه 2006 و پس از تهاجم اسرائیل به بیروت آغاز شده بود را گسترش داد و از طریق توانمندیهای بشری و تسلیحاتی خود توانست، استحکامات و تجهیزات الکترونیکی صهیونیستها را منهدم و باعث کشته یا زخمی شدن تعداد زیادی از اسرائیلیها شود. همچنین مقدار زیادی از مکانیزم های دفاعی اسرائیل را نابود و تجمعات آنان را مورد هدف قرار داد و هواپیماهای خود را به سواحل حیفا و صفد فرستاد.
دشمن اکنون اعتراف میکند که مقاومت، اقدامی بیسابقه را به انجام رسانیده و موشکهایی را به صورت استادانه علیه زرهپوشها، مواضع و استحکامات رژیم صهیونیستی به کار برده است. مقاومت در ادامه، نقشه خود را به صورت هماهنگ دنبال کرده و با جبهه سوریه، عراق و یمن به اجرای آتش علیه اسرائیل پرداخت. رژیم صهیونیستی نیز به دلیل ناکامیها، ناتوانیها و فروپاشیهای خود به القای ترس بیشتر متوسل شد و تلاش کرد تا قدرت خود را در غزه نشان دهد و ترورهای آمریکایی و اسرائیلی در سوریه، لبنان و بمب گذاری تروریستی کرمان در ایران را به انجام رساند.
پاسخ مقاومت، جوابی عاقلانه و درخور ادعاهای اسرائیل بود به خصوص در زمانی که این رژیم، جنگ الکترونیک و پارازیت را ترتیب داده و فرمانده "جهاد طویل" را مورد هدف قرار داد و مقر فرماندهی جبهه شمالی و شرقی در صفد را منهدم نمود. مقاومت تأیید میکند که دست برتر میدان است و برنامه راهبردی خود را بر اساس انهدام خطوط دفاعی و مقر فرماندهی دشمن مدیریت میکند تا برای گسترش دایرهی درگیریها آماده شود. مقاومت، تعیین کننده سطح آتش در جبهه شمالی فلسطین و جبهه جنوبی لبنان است.
سقوط نتانیاهو و گالانت در یک تله راهبردی
رژیم صهیونیستی پیر و ضعیف شده و این امر با عملیات طوفانالاقصی بصورت بیسابقهای آشکار شد و همه را شگفتزده کرد. اسرائیل در وضعیت بحران سیاسی و اجتماعی شدیدی قرار داشت که در جریان آن، توازن قدرت دستخوش تغییر و تحول شده بود. اسرائیلیها معتقد بودند در صورت تداوم تلاشهای حزب راست برای ایجاد کودتا و بازسازی یک نظام صهیونیستی تندروتر، اسرائیل به جنگ داخلی کشیده خواهد شد.
در آستانه طوفان الاقصی، رژیم احساس کرد که ارتشی متلاشی شده را در اختیار دارد که با سرعت برق در حال نابودی است و بر همین اساس، فرمان آماده باش را صادر نمود. نتانیاهو و گالانت با دلایل شخصی و حمایت از جایگاه سیاسی خودشان با سقوط در یک تله راهبردی، جنگ کنونی را یک جنگ وجودی نامیدند.
شکست اسرائیل در این نبرد سبب خواهد شد که این رژیم، جایگاهی در منطقه نداشته باشد؛ وزیر دفاع «گالانت» نیز چندین بار این مطلب را مورد تایید قرار داده که اگر در این جنگ پیروز نشویم، دیگر جایی در این منطقه نخواهیم داشت. واضح است که اسرائیل شکست خواهد خورد زیرا هیچ نشانهای در تحولات کنونی یا احتمالات آینده وجود ندارد که تایید کند، اهرمی تضمین شده برای پیروزی اسرائیل وجود دارد. موضوعی که مقامات اسرائیل از آن واهمه داشتند، در غزه رقم خورد و آنان نتوانستند به هیچ یک از عناوین و شعارهای خود که در جنگ معین نموده بودند، دست یابند.
قهرمانان غزه با برنامه ریزی، کارآمدی، مدیریت و کنترل استثنایی جنگیدند و چهار لشکر و دو تیپ از نیروهای زبده را منهدم کردند و خسارات سنگینی را به بخش خودروها و نیروهای نظامی اسرائیل وارد نمودند. علاوهبر موضوعات یاد شده، کاری که انصار الله یمن در دریای سرخ انجام داد، بر جریان اقتصادی رژیم صهیونیستی تأثیر گذاشت و در نتیجهی بسیج عمومی مقاومت، نشانههایی از فروپاشی اقتصاد اسرائیل ظاهر شد.
سلسلهای از ناکامیها، ناتوانیها و درگیریهایی که در روزها و هفتههای اول جنگ به شکل پنهان بود، دوباره علنی شد؛ امروزه از شکافهای گسترده در سطح سیاسی و نظامی بین نتانیاهو و ارکان اتاق جنگ میشنویم که امری منطقی است. اسرائیل دچار نفرینی تاریخی شده است و عملیات طوفان الاقصی نیز ناتوانی، فردگرایی و تلاش فرماندهان صهیونیستی برای رسیدن به منافع خود در سایه منافع اسرائیل را علنی نمود.
اختلافات اساسی بین دولت آمریکا و نتانیاهو در مورد جنگ، گسترش و مدت آن بیشتر شده و باعث بروز درگیریها و تنشهای داخلی میشود. انتظار میرود بحران داخلی، اسرائیل را ویران کند و باعث پایان یافتن جنگ غزه شود و این رژیم را وارد مرحله هرج و مرج کند. زمانی آمریکا احساس خطر کرد که شکنندگی اسرائیل و متلاشی شدن ارتش و خط دفاعی ویران شدهاش در غزه را مشاهده نمود.آمریکا همه مقامات، کشورها و دولتهای کشورهای آتلانتیک و دنیای آنگلوساکسون را وادار کرد که برای تامین امنیت و حمایت اسراییل، وارد عمل شوند و اسکادرانهای دریایی خود را به منطقه فرستاد و با تهدید مقاومت در لبنان، سوریه و ایران اظهار داشت که در صورت درگیری در جبهه شمال، به نفع اسرائیل وارد جنگ خواهد شد. مقامات اروپایی و آمریکایی، دهها مرتبه از اسرائیل و منطقه بازدید کردند تا انجام عملیاتهای سنگین را ترویج کنند اما مقاومت با شجاعت، جبههی نبرد را گسترش داد. سید حسن نصرالله در خصوص ناوگان آمریکایی گفت که ما تجهیزات مناسب را برای آنان آماده کردهایم. آمریکا یقین پیدا کرده که نمی تواند هیچ اقدامی را انجام دهد.
یمن، قدرت اصلی و محوری در منطقه است
آمریکا در جنگ هشت ساله یمن، تمامی کشورهای خلیج را فراخواند تا مردم یمن را بمباران کنند که در نتیجه محاصره مردم یمن، زیر ساختهای این کشور از بین رفت، ده ها هزار یمنی آواره شده و هزاران نفر کشته شدند لذا یمن تصمیم گرفت تا انتقام خویش را بگیرد.
مسئله فلسطین مانند یک مسئله اجتماعی، خانوادگی و شخصی برای یمنیها اهمیت دارد و وقتی فراخوانی برای حمایت از فلسطین داده میشود، همیشه شاهد تظاهرات میلیونی در این کشور بودهایم. یمن میداند که قدرت اصلی و محوری در کنترل منطقه، جهان، دریاها و حرکات تجارت جهانی را در اختیار دارد. یمن، موقعیت جغرافیایی حاکم دارد و دارای مردانی مبارز و نیرومند است که خواستار انتقام از اسرائیل و حمایت از فلسطین هستند.
یمن، پیرامون جنگ غزه اخطار داده بود و چون به اخطار او پاسخ ندادند، شروع به هدف قرار دادن کشتیهای اسرائیلی کرد؛ یمن گفت "ما آماده هستیم و وارد جنگ میشویم".دیروز عملیاتی در دریای سرخ انجام شد که ناظران انگلیسی آن را «مهمترین عملیات پس از جنگ جهانی اول» نامیدند زیرا ناوشکنهای انگلیسی و آمریکایی مورد هدف قرار گرفتند. دست بالا در دریای سرخ، در اختیار یمن و محور مقاومت است و از طریق آن هیچ گونه تأمین مالی، مهماتی و امنیتی یا تحقق منافع تجاری برای اسرائیل محقّق نخواهد داشت. یمن در حال تبدیل شدن از کشوری محاصره شده به نیرویی فعال و محوری در منطقه است.
..........................
پایان پیام / 348