به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ کرسی ترویجی، عرضه و نقد «آسیبشناسی سبک زندگی فردی بر اساس آموزههای قرآن و اهلبیت(ع)» در سالن جلسات خبرگزاری ابنا برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام والمسلمین «محمد سحرخوان» محقق و پژوهشگر مباحث سبک زندگی به ارائه دیدگاههای خود پرداخت و حججاسلام «عیسی عیسیزاده» عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و «مرتضی غرسبان» محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به عنوان ناقد حضور داشتند.
همچنین دبیر علمی این نشست حجتالاسلام والمسلمین «عباس جعفری» رئیس گروه مطالعات بنیادی مجمع جهانی اهلبیت(ع) بود. این نشست به نقد کتاب «آسیب شناسی سبک زندگی فردی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت(ع)» اختصاص داشت.
متن کامل نشست «آسیبشناسی سبک زندگی فردی بر اساس آموزههای قرآن و اهلبیت(ع)» با اندکی تلخیص به شرح زیر است:
دبیرعلمی: کرسی ترویجی، عرضه و نقد «آسیبشناسی سبک زندگی فردی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت(ع)» را آغاز میکنیم. در ابتدا آقای حجتالاسلام والمسلمین «محمد سحرخوان» ارائه بحث میکنند. در ادامه ناقدان محترم حججاسلام «عیسی عیسیزاده» و «مرتضی غرسبان» دیدگاههای خود را خواهند گفت.
ابتدا از ارائهکننده محترم جناب حجتالاسلام والمسلمین «محمد سحرخوان» درخواست میکنیم که به ارائه دیدگاههای خود بپردازند:
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوعی که در این نشست مورد بررسی قرار میگیرد «آسیبشناسی سبک زندگی فردی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت(ع)» است.
*سبک زندگی هر جامعه نمایشگر هویت آن است
سبک زندگی هر جامعه نمایشگر هویت آن است؛ جامعهای که میتواند ثمرات ایدئولوژی و جهانبینی خود را به نمایش بگذارد. جامعهی کنونی ما به علت تأثیرپذیری از فرهنگ غرب از یکسو و تحت تأثیر زندگی قبل از انقلاب، متأسفانه نتوانسته میان باورهای اصیل اسلامی و سبک زندگی خود در حوزههای گوناگون فردی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگی ایجاد کند و از داشتن سبک زندگی اسلامی به معنای واقعی محروم است. لذا نتوانسته است از میوههای ارزشمند عقاید و باورهای دینی خود در عرصهی رفتار و سبک زندگی بهره بگیرد. مقام معظم رهبری با درک صحیح از این واقعیت نگران جامعه بودهاند و فرمودهاند: «باید آسیبشناسی شود که چرا ما در این حوزه - یعنی سبک زندگی اسلامی - که بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است پیشرفت نکردهایم.» ایشان برای اصلاح جامعه از آسیبهای یاد شده و دستیابی به زندگی بر اساس سبک اسلامی، دستور دادند تا هدایت قرآن را باید در زندگی خود حاکم کنیم. ما قرآن و اهل بیت(ع) داریم؛ «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي» و باید از این دو استفاده کنیم.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «اگر در جوامع بشری قرآن حاکم باشد، هم سعادت دنیا به دست خواهد آمد و هم اعتلای معنوی به وجود میآید.» یکی از موضوعاتی که با بهرهگیری از معارف نورانی قرآن و اهلبیت(ع)، میتوان نکات مهمی به جامعه ارائه نمود «آسیبشناسی سبک زندگی فردی» است که ما در این نشست مورد بررسی قرار میدهیم.
آسیب به معنای شناخت درد و رنج است و در آموزههای قرآنی و دینی هم با عبارت آفت آمده است. آفت یعنی آنچه که سبب تباهی و خرابی میشود.
آسیب به آن دسته علل و اختلالاتی اطلاق میشود که وجود آنها تداوم و حرکت پدیده را مورد تهدید قرار میدهد و آسیبشناسی در اصطلاح به معنای شناخت دردها، کاستیها، مصیبتها در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود برای جوانان خراسان شمالی، سبک زندگی اسلامی را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدنسازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر، پرداختن به این مفهوم مهم و آسیبشناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چارهجویی در این زمینه، مورد تأکید ایشان قرار گرفت.
لذا آسیبشناسی و علتیابی در زمینهی عدم پیشرفت در بخش سبک فرهنگ زندگی را بررسی کرد. در قلمرو سبک زندگی اسلامی، باورهای ناشی از عدم شناخت و یا به کار نگرفتن عقل و تقلید کورکورانه از اندیشهها و عقاید کفرآمیز یا رشوهخواری، رباخواری، دروغگویی و تجاوز به حقوق دیگران، با اساس سبک زندگی منافات دارد.
*آسیبشناسی سبک زندگی فردی
ما در این نشست میخواهیم بررسی کنیم که آسیبشناسی سبک زندگی در زمینههای فردی چیست؟ کتابی هم درباره آسیبشناسی سبک زندگی اجتماعی است که به صورت مستقل چاپ شده است، اما ما میخواهیم در زمینهی آسیبهای فردی بحث کنیم.
آسیبهای فردی سبک زندگی؛ آسیبهای فرهنگی، اقتصادی و اخلاقی را شامل میشود که ما به صورت اختصار مورد بررسی قرار میدهیم.
یکی از آسیبهای فردی سبک زندگی، زمینههای فرهنگی مثل تقلید از بیگانه است. تقلید کورکورانه از دیگران و تقلید از بیگانه، آسیب فردی است که به سبک زندگی اسلامی ضرر میزند. امام صادق(ع) به یکی از اصحابشان فرمودند: «لا تَكونَنَّ إمَّعَةً، تَقولُ: أنَا مَعَ النّاسِ و أنَا كَواحِدٍ مِنَ النّاسِ» حضرت فرمود امعه نباش. از ایشان فرمودند امعه یعنی چه؟ فرمودند: یعنی «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو». انسان خودش باید فکر داشته باشد. حضرت فرمودند که این همرنگ جماعت شدن «امعه» است. یعنی کورکورانه از دیگران تقلید نکنید.
یا مثلا حضرت امیر(ع)، کمیل بن زیاد را به بیابان برد و فرمود: «يَا كُمَيْلُ... النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ». «هَمَجٌ رَعَاعٌ» کسی است که به دنبال افراد و صداها میرود. از این رو، یکی از آسیبهای جامعهی ما این است که میگویند: فرهنگ غرب فلان چیز را گفته یا جامعه فلان مطلب را میپسندد. پس تقلید کورکورانه، آسیب است.
*یکی از زمینههای قانونگریزی، تمایلات نفسانی است
یکی دیگر از زمینههای آسیبهای سبک زندگی قانونگریزی است. برخی از مردم حاضر نیستند به قانون اسلام تن دهند. چرا حاضر نیستند؟ چون تمایلات نفسانی دارند. برای افراد در جامعه آسیب است که از قانون میگریزند، فرق نمیکند که قانون راهنمایی و رانندگی باشد یا قانون دین باشد. شما اگر یک سر به دادگاهها بزنید میبینید تمام مشکلاتی که مردم در دادگاهها دارند از قانونگریزی است، یعنی حاضر نیستند به قانون تن بدهند، چه قانون اسلامی و چه قانونی که دولت وضع کرده است. بنابراین یکی از زمینههای قانونگریزی، تمایلات نفسانی است.
یکی دیگر از آسیبها حرص و طمع برای کسب قدرت و ثروت است. این همه اختلاس و موارد قانونگریزی که در دادگاهها میبینید، به خاطر حرص و طمعی است که افراد دارند. امام صادق(ع) فرمود: «أُصُولُ اَلْكُفْرِ ثَلاَثَةٌ اَلْحِرْصُ وَ اَلاِسْتِكْبَارُ وَ اَلْحَسَدُ». یکی از پایههای کفر حرص و طمع است و اگر حضرت آدم(ع) طمع نمیکرد از بهشت رانده نمیشد.
یکی دیگر از زمینههای فرهنگی و آسیبهای فردی، غرور و خودخواهی است که باعث میشود انسان به قانون و اوامر الهی تن نمیدهد.
مورد بعدی تعصب است. تعصب نسبت به آشنایان باعث میشود که انسان پا روی قانون بگذارد. آشنایانی که انسان دارد، موجب قانونشکنی میشوند. این آشنایان دختر، پسر یا پدر شخص است و اینها باعث میشوند که انسان پا روی قانون بگذارد.
مورد بعدی، جهل و غفلت است که باعث میشود انسان از قانون فرار کند و حاضر نباشد قانون را بپذیرد. جهل باعث میشود که انسان نداند که قانونگریزی چه آثاری دارد. اگر شما یک جامعهای را ناامن کنید، برای همه ناامن است. اگر کسی متعرض به دیگری شود، برای همه بد میشود. لذا آسیب جهل و غفلت به خود انسان برمیگردد.
*بیشترین کسانی که به رمالها مراجعه میکنند افراد باسواد و تحصیلکرده هستند
یکی دیگر از زمینههای فرهنگی آسیبهای فردی سبک زندگی، خرافهگرایی است که امروزه زیاد شده است و پیروی از گذشتگان هم میتواند در این مقوله باشد. بر اساس آمار، بیشترین کسانی که به رمالها مراجعه میکنند افراد باسواد و تحصیلکرده جامعه هستند. خرافهگرایی باعث میشود که جامعه، جامعهی اسلامی نباشد. زمینههای خرافهگرایی؛ توهم و خیال، جهل و نادانی، پیروی ناآگاهانه از گذشتگان و پذیرش بدون دلیل است.
اینها زمینههای فرهنگی بودند. یکی دیگر از آسیبهای فردی سبک زندگی زمینههای اخلاقی است. تکبر، سخنچینی، تملق و چاپلوسی، حسد، دروغ گفتن، غرور، کمحوصلگی، پیمانشکنی، خلف وعده و ... زمینههای اخلاقی هستند.
امروزه تملق و چاپلوسی، متأسفانه در جامعهی ما رایج است. تا زمانی که از کسی تعریف نکنید، کارتان را راه نمیاندازد و باید از او تعریف کنید. یا آقایی به مقدار کم نیاز دارد ولی بالاتر میگوید. میگوییم: چرا دروغ میگویی؟ میگوید: اگر دروغ نگویم، کارم پیش نمیرود!
*علت اصلی اختلافات زن و شوهرها کمحوصلگی و تحمل نداشتن است
از موارد اخلاقی دیگری که در خانواده و جامعه وجود دارد، کمحوصلگی و کمتحملی است. میخواهد سبقت بگیرد، خب صبر کن که او رد شود؛ صبر نمیکند، تصادف میشود و با هم دعوا میکنند. در بین خانوادهها بررسی شده است که علت اصلی اختلافات زن و شوهرها کمحوصلگی و تحمل نداشتن است؛ حاضر نیستند حرف دیگری را گوش کنند و شرح صدر ندارند. یکی از نعمتهایی که خداوند به پیامبر(ص) یادآوری میکند این است که «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (الشرح: 1)؛ آیا ما سینهی تو را فراخ قرار ندادیم که مسائل و مشکلات را تحمل کنی؟ امروزه میبینیم که در جامعهی ما صبر و تحمل کم شده است. این آسیب فردی است لذا هر کسی باید صبر و تحمل خود را بالا ببرد و حرف مخالف را بشنود.
در این راستا، از مواردی که اهل بیت(ع) بر آن تأکید میکنند، تحمل دیگران است. شامی به امام حسن(ع) ناسزا میگفت. حضرت فرمود: میدانم که تبلیغات شام با تو این کار را کرده است که بد میگویی. اگر گرسنه هستی به خانهی من بیا و ... یا آنقدر تحمل پیامبر(ص) بالا بود که خداوند درباره پیامبر(ص) میفرماید: «إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (القلم: 4)؛ تو بسیار بااخلاق هستی و با مردم با سعهی صدر برخورد میکنی. علما میگویند که اگر تحمل و صبر حضرت نبود، نمیتوانست مردم را مسلمان کند.
سبک زندگی اهل بیت(ع) این است که ائمه(ع) در مقابل مخالفین صبور بودند. نقل میکنند که هشام بن حکم با یکی از مخالفان امام صادق(ع) بحث کرد. هشام عصبانی شد و به آن شخص توهین کرد. وی گفت: مگر تو شاگرد امام صادق(ع) نیستی؟ من بالاتر از اینها را به حضرت گفتم اما ایشان هیچ عکسالعملی نشان نداد. این قضیه، تحمل اهل بیت(ع) در مقابل مخالفین را نشان میدهد اما متأسفانه امروزه یکی از آسیبهای جدی جامعهی ما، نداشتن صبر و تحمل است.
مورد بعد، خیانت و نقض امانتداری است. اختلاسها و مشکلاتی که در جامعه پیش میآید به خاطر این است که برخی از مسئولین یا مردم، امانت را به خوبی رعایت نکردند.
یکی دیگر از زمینههای آسیبهای اخلاقی، تندخویی با دیگران است. با اکثر افراد، به محض اینکه صحبتی میکنید عصبانی میشوند و ناسزا میگویند. این آسیبی است که در جامعه وجود دارد. بر اساس آمارها تندخویی با دیگران یکی از آسیبهای جامعه است اما آداب اسلامی این نیست. سبک زندگی اسلامی اینگونه است که میفرماید: با مردم خوشاخلاق باش؛ پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نیز با مردم خوشاخلاق بودند.
*بسیاری از ناهنجاریها در جامعه به دلیل بیتفاوت بودن والدین است
مورد بعدی آزاد گذاشتن دیگران است. یکی از مسائل مهم در مسائل اخلاقی، بیتفاوت بودن است. یکی از آسیبهای مهم فردی در سبک زندگی این است که انسان نسبت به نابسامانیهای اخلاقی در جامعه بیتفاوت باشد. حاجآقا قرائتی اخیراً میفرمود که میگویی: آقا! پسر شما چه میکند؟ او میگوید: نمیدانم، پسرم را آزاد گذاشتهام تا هر کاری میخواهد انجام دهد. من گفتم: این چه حرفی است؟ شما پدر هستی. فرزندت هر کاری کند اهمیتی ندارد؟! میگویی: آقا! دختر شما چه تحصیل میکند؟ میگوید: «نمیدانم، هر چه دوست دارد.» چرا او را راهنمایی نمیکنی؟ بیتفاوت بودن در خانواده و جامعه، به جامعه آسیب میرساند و بسیاری از ناهنجاریها به دلیل بیتفاوت بودن پدر و مادرها است. یا اینکه همکار هستند. آقا! شما نسبت به دوست و همکارتان یک وظیفهای دارید. میگوید: نه، من کاری ندارم، او هر کاری دوست دارد انجام دهد. پس یکی از آسیبهای مهم جامعهی ما در سبک زندگی اسلامی بیتفاوت بودن است.
یکی از مسائل دیگر، بیهودهگویی و یاوهگویی در جامعه است. شروع به حرف زدن میکند و دائم حرف میزند. آقا! این حرف زدن شما چه اثری دارد؟ دائم پرتوپلا میگوید و فکر میکنند که این نشانهی خوشاخلاقی است در صورتی که بیهودهگویی، حرف اضافه زدن و بدون فکر حرف زدن، آسیب است. میگوید: آقا! دأب من این است. اینکه حرف درستی نیست. شما میبینید بسیاری از افراد در جامعه، از یکدیگر ناراحت و عصبانی هستند. میگویید: چرا؟ میگوید: به من توهین کرد. میگویید: چرا توهین کردی؟ میگوید: آقا! من شوخی کردم. اینکه حرف درستی نیست.
یکی از آسیبهای فردی در محیط خانواده این است که شخص، احترام همسرش را نگه نمیدارد. شوهر باید احترام خانم را داشته باشد و به عکس لذا بچهها هم احترام را یاد میگیرند. به کسی گفتند: آقا! خیلی بچههای خوبی داری. وی گفت: چون خودم خوب هستم، بچهها هم خوب شدهاند. رفتار من باعث شده که بچههایم خوب شوند. پس عمدهی بیادبی بچهها ناشی از رفتار اشتباه والدین است.
مورد بعدی از آسیبهای فردی سبک زندگی اسلامی، لجاجت و ستیزهجویی است. برخی از انسانها لجوج هستند؛ حرف حق را میداند ولی حاضر نیست بپذیرد و لجاجت میکند. لجاجت کردن باعث میشود که صبر همه نسبت به یکدیگر کم شود و افراد حاضر نباشند حق را بپذیرند.
*کسب مال حرام از آسیبهای سبک زندگی اسلامی است
یکی از آسیبها درباره سبک زندگی اسلامی، زمینههای اقتصادی است. کسب مال حرام یکی از آسیبها است. فکر نمیکنیم این پولی که من به دست میآورم، آیا حق من است یا نیست. آقایی باید یک ساعت کار میکرد ولی نیم ساعت کار کرد. گفتم: چرا نیم ساعت کار کردی؟ گفت: من به اندازهی پولم کار کردم. گفتم: چطور؟ گفت: حق من را نمیدهند و من نیم ساعت کار میکنم. خب این حرامخواری است، تو قرارداد نوشتی. 8 ساعت سر کار میآیند اما بیشتر از 2 ساعت کار مفید نمیکنند و در بقیهی اوقات، وقتشان به بطالت میگذرد.
مورد بعدی عدم استفادهی مفید از فرصتها است. زمینهی اقتصادی پیش آمده، شما از این زمینه استفاده کن، میبینیم که استفاده نمیکند. عدم استفادهی مفید از فرصتها باعث خسران میشود. پیامبر(ص) به ابوذر فرمود: در مورد حفظ عمر خود، بخیلتر از پول و ثروت باش و از عمرت خوب استفاده کن.
مورد بعدی رشوهخواری است. متأسفانه یکی از ناهنجاریهای جدی در روابط انسانها، رشوهخواری است. میگوید تا فلان مبلغ را ندهم مشکلم حل نمیشود. این آسیب بزرگی در جامعهی اسلامی ما است.
یکی از آسیبهای جامعهی اسلامی رباخواری است. یکی از مسئولین بانک ملی میگفت: من تعجب میکنم در جامعهی اسلامی ما رباخوار بسیار زیاد شده است. میگویند: اسکونتش فلان مبلغ میشود یا جریمهی دیرکرد بده. میبینید که افراد سرمایهدار هستند، اما زندگیشان برکت ندارد، چون رباخوار هستند. الان متأسفانه این موارد زیاد شده است. پیامبر(ص) فرمود: به راستی خوفناکترین چیزی که بر امت خودم میترسم درآمدهای حرام و شهوتهای پنهان و ربا است.
یکی از زمینههای اقتصادی در آسیبهای سبک زندگی که زیاد است اسراف و مصرفگرایی است. این آقا 1 کیلو میوه میخواهد ولی 3 کیلو میوه میخرد. میگوید: بگیریم که داشته باشیم! بعد میبینید که شب در سطل زباله میریزد. اگر کسی میخواهد اسرافهای مردم را متوجه شود، ببیند پاکبانها چه قدر چیزهایی را جمع میکنند که مردم لازم ندارند.
متأسفانه تبلیغات اسرافگرایی هم زیاد شده است و مردم را به مصرفگرایی و استفادهی زیاد از کالاها در جامعه تشویق میکنند. سالانه میخواهند مبلمان و فرشهای خانه را عوض کنند.
پس یکی از زمینههای اقتصادی؛ اسراف، رفاهطلبی و ثروتاندوزی است. اگر ما بخواهیم سبک زندگی اسلامی را که مقام معظم رهبری روی آن تأکید دارند در زندگی خود پیاده کنیم، باید از زمینههای آسیبهای فردی که باعث میشود جامعه و افراد، سبک زندگی اسلامی را رعایت نکنند دوری کنیم.
دبیرعلمی: با تشکر از حجتالاسلام سحرخوان، در خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمین عیسیزاده هستیم تا نقد خودشان را به بیانات استاد سحرخوان بفرمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
از خبرگزاری ابنا، مجمع جهانی اهل بیت(ع) و همچنین مرکز همکاریهای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تشکر و قدردانی میکنم و همینطور از اساتید بنده در جلسه به ویژه جناب استاد سحرخوان و جناب استاد غرسبان و دبیر محترم نشست جناب استاد جعفری تشکر میکنم.
امیدواریم که این جلسات منشأ خیرات و برکات و ارتقاء سبک زندگی اسلامی جامعه ما شود.
از محضر جناب استاد سحرخوان در ارائهی موضوع آسیبشناسی سبک زندگی اسلامی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت(ع) استفاده کردیم.
آسیبشناسی سبک زندگی فردی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت(ع) یکی از موضوعات شصتوپنجگانهی کلان پروژهی سبک زندگی است که در دفتر تبلیغات در حال انجام است. تا کنون بیش از 49 جلد از این موضوعات شصتوپنجگانه منتشر شده است و الحمدلله استقبال کمنظیری از سوی مخاطبان و جامعهی هدف صورت گرفته است.
کتاب حجتالاسلام سحرخوان و ارائهی ایشان زیبا بود. با توجه به زحمتی که استاد کشیدند، خوب است که انسان در ابتدا قدرشناس باشد و مزایای اثر را مطرح کند. یکی از مزایای بسیار خوب این اثر، این است که ایشان در جنبههای مختلف آسیبشناسی مثل فرهنگی، اقتصادی و عبادی ورود پیدا کردند. این نشان دهندهی تسلط استاد بر مفاهیم آیات و روایات در حوزهی سبک زندگی است و انصافاً جای تقدیر و تشکر دارد.
از مزایای دیگر این اثر، بیان آیات و روایات و آوردن متن عربی آنها در پاورقی است که محتوای کتاب را مستند کرده و اعتبار بخشیده است. کتاب مختصر و قابل دسترسی است؛ خدا را شکر کار زیبایی انجام شده است. اما این نوع کارها، کارهای ابتدایی است. یعنی جامعهی ما در چند سال اخیر به حوزهی سبک زندگی ورود پیدا کرده است. گرچه در حوزهی معاشرت و سیرهی اهل بیت(ع) آثار تک نگاشته کم نیست و پژوهشگران در گذشته زحمات زیادی کشیدند، اما با ادبیات جدید و انتظاراتی که مقام معظم رهبری در سال 1391 مطرح کردند، آثار خوبی نوشته شده است.
*رهبر معظم انقلاب 20 آسیب درباره آسیبشناسی سبک زندگی مطرح کردند
یک بحث جدی که آقا در سال 1391 مطرح کردند، آسیبشناسی سبک زندگی بود که اساساً سبک زندگی باید آسیبشناسی شود. لذا حضرت آقا برای اینکه الگویی داده باشند، 20 آسیب را در قالب سؤال مطرح کردند. برای نمونه فرمودند که چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ یا چرا در برخی از مناطق طلاق زیاد شده است؟ یا چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمیشود؟ یا الزامات آپاراتماننشینی چیست؟ اینها نمونهای از سؤالات بیستگانهای است که مقام معظم رهبری درباره آسیبهای سبک زندگی مطرح کردند و پاسخ به این سؤالات را به نخبگان و پژوهشگران واگذار کردند.
بنابراین کار استاد سحرخوان جدید است. بله، من جستجویی کردم تا ببینم که کسی در این زمینه ورود جدی پیدا کرده یا نه، و دیدم که هنوز حق مطلب ادا نشده است. واقعاً ریشهیابی دقیقی صورت نگرفته است که چرا در جامعهی ما در حوزههای فردی، اجتماعی، خانوادگی، محیط زیست، سیاسی و اقتصادی، آسیبهایی وجود دارد. حضرت آقا 20 مورد از آسیبها را گفتند، من تأمل کردم و متوجه شدم که بیش از صدها آسیب در حوزههای مختلف وجود دارد. در مورد هر کدام از این آسیبها به تحقیق و بررسی نیاز است. هر سؤالی که آقای سحرخوان مطرح کردند که چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ اگر انسان بخواهد در مورد همین آسیب، تحقیق و ریشهیابی کند که ریشهها و عوامل داخلی و خارجی، عوامل اعتقادی، اخلاقی، فردی و خانوادگی آن چیست؟ بحثهای زیادی میطلبد.
در کنار اینکه جناب استاد سحرخوان به صورت مختصر ابعادی از آسیبهای فردی را مطرح کردند، چه بسا هر یک از مباحث و عنوانهایی که ایشان گفتند، نیاز به بحث جدی و نشستهای مختلفی دارد تا در جامعه باز شود، به رسانه و جامعه بیاید، همه بشنوند و اهل تحقیق تأمل کنند که چرا این مسائل حل نشده است؟ اگر مقام معظم رهبری سال 91 آسیبها را مطرح کردند، در این مدت آیا آسیبها کمتر شده یا بیشتر شده است؟ مراکز فرهنگی که عهدهدار این مسئله هستند رصد کنند که آیا وضعیت جامعه بهتر شده یا نه؟ اگر بهتر نشده، دلیل آن چه بوده است؟ آیا پژوهشگران مسائل را رصد و آسیبشناسی کردهاند؟ چه کسی مقصر بوده است؟ آیا مراکز فرهنگی نتوانستند خوب کار کنند؟ آیا مجریان و مراکز فرهنگی و آموزشی در جامعه نتوانستند این کار را انجام دهند؟
در مباحث سبک زندگی، پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. برای مثال در رابطه با محیط زیست آثاری پژوهش شده که اگر کسی بخواهد بداند که چگونه با محیط زیست مثل آب، خاک و ... رفتار کند، در مورد شیوهی رفتاری در حوزههای مختلف فردی و خانوادگی و اجتماعی و محیط زیست آثار خوبی تدوین شده است. تقاضا و انتظار مهم حضرت آقا، بُعد آسیبشناسی است. پژوهشگران که آثاری را نوشتند، چرا جامعه به آنها عمل نمیکند؟ اگر جامعه بعد از 10-11 سال هنوز نتوانسته عمل کند، علت شناسایی شود. لذا بُعد اول هر کاری آسیبشناسی است.
*محور مباحث سبک زندگی قرآن و اهل بیت(ع) است
محور مباحث سبک زندگی قرآن و اهل بیت(ع) است و مهم این است که ببینیم که چرا سبک زندگی فردی ما آسیب دیده است. آسیب دیده یعنی چه؟ یعنی به آن عمل نمیشود. ریشهی این عمل نشدن چیست؟ آیا قرآن به ریشهی این پرداخته است؟ استاد در این کتاب اشاراتی داشتند، اما من این کتاب را 2-3 دور مطالعه کردم تا ببینم آیا میتوان بیشتر از این هم وارد بحث شد یا نه؟
با توجه به رصد میدانی که داشتم و از کسانی که با این جریان در جامعه مواجه هستند، استفاده کردم، دیدم که بحث دینگریزی و اسلامگریزی مهم است. جامعه از دینْ گریزان است، چون افراد سبک زندگی غربی و غیراسلامی را در زندگی خودشان الگو قرار دادهاند و به آنها عمل میکنند. وقتی بررسی میکنیم میبینیم ریشهایترین ریشهی آسیبهای این جریان، به بحث اعتقادی و باور و دینگریزی برمیگردد.
عوامل دینگریزی در جامعهی امروز ما چیست؟ پیامبر خدا(ص) فرمود: هر دردی در هر زمانی داشته باشید با مراجعه به قرآن و اهلبیت(ع) میتوانید آن را درمان کنید. نظر بنده این است که اتفاقاً قرآن روی همین دست گذاشته و فرموده که یکی از آسیبهای جدی بشر که از هدایت گریزان و به ضلالت رویآور است، به این دلیل است که اعتقادات درونی و باورهای او نسبت به خدا و معاد ضعیف شده است.
*استناد به آیاتی از قرآن درباره رعایت سبک زندگی
وقتی خداوند سبک زندگی انسانهایی که امروز دچار تزلزل، آسیب و گمراهی شدهاند را فردای قیامت در قرآن گزارش میکند، میگوید: «ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ» (المدثر: 42)؛ چه بر شما شده است که امروز در عالم قیامت که یک زندگی جاودانه است، در جهنم هستید؟ چون ما اعتقاد داریم که انسان در دنیا و آخرت باید سعادتمند باشد، به دلیل اینکه ما بر مبنای جهانبینی توحیدی زندگی میکنیم. «سبک زندگی» از اینجا برداشت میشود. میگوید: «كُنَّا» (المدثر: 45) «ما بودیم». نمیگوید که «ما یک یا دو بار انجام دادیم.» میگوید: ما در زندگیمان اینگونه بودیم، یعنی همیشه سبک ما اینطور بود و به صورت دائمی این کارها را انجام میدادیم. دائمی یعنی سبک ما در زندگیمان اینگونه بوده و اینگونه برخورد میکردیم. چطور برخورد میکردیم؟ ابعاد مختلف سبک زندگی را مطرح میکند. میگوید: در حوزهی تعامل با خداوند، اهل نماز نبودیم. در حوزهی تعامل اجتماعی به مسکین، محتاج و نیازمند توجهی نداشتیم. در بحث تعامل میگوید که ما با هر کسی رفت و آمد داشتیم و هیچگونه معیاری برای تعامل در حوزهی اجتماع نداشتیم.
ریشه این سبک زندگی شما که منحرف بوده است، چه بوده است؟ «كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ» (المدثر: 46)، برای اینکه سبک زندگی ما اینگونه بود که به هیچ وجه اعتقاد . باور به قیامت نداشتیم، لذا به سبک زندگی که ما میگوییم غربی، غیردینی و ضددینی، لغزیدیم.
بنابراین اگر بنا است این جریان ریشهیابی شود، طبق الگوهای قرآنی باید ببینیم امروز چرا سبک زندگی فردی، اجتماعی، محیط زیست و سیاسی و اقتصادی ما دچار مشکل شده است؟ اما آنچه که مهم است این است که بدانیم عوامل گریز از اعتقاد و باورها چیست؟
پس آسیبشناسی سبک زندگی فردی که مورد نظر حضرت آقاست این است که ما با بهرهگیری از قرآن، آموزههای اهل بیت(ع)، رصد میدانی، تطبیق زمان و فعالیتهای زمانه، برنامهای ارائه دهیم که برای درمان، هر کسی بداند وظیفه چیست. لازمهی چنین کاری این است که ما مقداری تأمل دقیقتری به راهکارهای قرآنی و اهل بیتی(ع) داشته باشیم.
دبیرعلمی: با تشکر از استاد عیسیزاده که نقد خودشان را مطرح فرمودند. در خدمت محقق ارجمند حجت الاسلام و المسلمین غربسان هستیم تا مطالبشان را مطرح بفرمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
از برگزارکنندگان این نشست به ویژه مجمع جهانی اهلبیت(ع)، خبرگزاری ابنا و مرکز همکاریهای بینالملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات تقدیر و تشکر میکنم که زمینهسازی چنین نشستی را فراهم کردند.
موضع نشست، مورد نظر رهبر معظم انقلاب است و حضرت آقا در بیانیهی گام دوم به سبک زندگی اشاره کردند. ایشان درباره بحث ایمان و معنویت و یا بحث مبارزه با فساد یا عدالت مقداری به تفصیل صحبت میکنند ولی سبک زندگی را به مراکز و مجامع علمی واگذار میکنند.
از جناب حاجآقای سحرخوان بابت ارائه و اثری که به چاپ رسانده، تقدیر و تشکر میکنم. اینجا نکات و ملاحظاتی که در مورد اثر وجود دارد را ذکر میکنم.
در مورد مزایایی که در کتاب است چند مزایای کلی را عرض میکنم. نکتهی اول، شروع از نقطهی عزیمت درست در سبک زندگی است. یعنی ما قبل از اینکه به بحث سبک زندگی به صورت دقیق و ابعاد جزئی آن بپردازیم، آسیبشناسی کلی و دقیق، لازمهی کار است.
مزیت دوم که حاجآقای عیسیزاده هم اشاره کردند، جامعیت کار است که به تمام ابعاد آسیبشناسی توجه شده است.
نکتهی پایانی اینکه، این کار میتواند جمعآوری برای سایر پژوهشها باشد و پژوهشها حول این موضوعات قرار گیرد. اینها نکات مثبتی بودند که در این اثر وجود دارد.
اما در مورد ملاحظاتی که نسبت به این کتاب وجود دارد، ناقد محترم، حاجآقای عیسیزاده با توجه به مسئولیت خودشان در مدیریت کلانپروژهی سبک زندگی دفتر تبلیغات با نگاهی کلان به این مسئله اشاره کردند و از نگاه بالا، به نقد و بررسی این کتاب پرداختند. من از این نکات صرفنظر میکنم و بر خود اثر و کتابی که حاجآقای سحرخوان زحمت نگارش آن را کشیدند، تمرکز میکنم و چند ملاحظه نسبت به این کتاب عرض میکنم.
*کتاب فاقد پیشینهی قوی و دقیق است
اولین نکته این است که؛ کتاب فاقد پیشینهی قوی و دقیق در ابتدای آن است. برای اینکه از موازیکاری جلوگیری کنید و کار موازی صورت نگیرد، در ابتدای هر اثر علمی و پژوهشی بیان کنید که چه آثاری در رابطه با آن موضوع، اعم از پیشینهی عام و یا پیشینهی خاص مطرح شده است. اگر پیشینهی خاص موضوع بود، شما باید تفاوتهای کار خودتان را با کارهای دیگر بیان کنید. یعنی اگر یک موضوع، کتاب، پژوهش یا تحقیقی با موضوع شما منطبق باشد، باید تفاوتها و تمایزات کار خودتان را بگویید. اگر هم پیشینهی عام است، بگویید که این به صورت عام صرفا سبک زندگی یا سبک زندگی فردی را توضیح داده است و من آن را آسیبشناسی کردهام. لذا بحث پیشینهی دقیق برای هر کار پژوهشی و تحقیقی لازم است که در این اثر به پیشینه اشاره نشده است.
نکتهی دوم این است که در تقدم و تأخر مباحث، شما بعد از مقدمه و مفهومشناسی به سراغ «درآمد» آمدید، در حالی که درآمد باید در ابتدای همهی مباحث باشد. سخنی با خواننده که توسط پژوهشکده تنظیم شده است. ساختار کتاب باید به این شکل باشد که ابتدا درآمد در کتاب بیاید، بعد مقدمه میآید و بعد به سراغ مفهومشناسی میرود. البته مطالبی که من ذیل درآمد دیدم تقریباً یکسری مباحثی است که آسیبها را هم مطرح کرده است که میتوانید چند عنوان را مفهومشناسی کنید، یکی بحث آسیب و دیگری بحث سبک زندگی است.
نکتهی سوم؛ در بحث مفهومشناسی سبک زندگی، مؤلف تعاریف مختلفی را از سبک زندگی ارائه داده است ولی در پایان تعریف مختار بیان نشده است. با توجه به اینکه در هر کتاب و تحقیقی، برای انتقال به مخاطب و ارتباط با وی، مؤلف باید ابتدا ادبیات بحث را به صورت دقیق مشخص کند و به یک نقطهی تفاهم مشترکی با مخاطب برسد تا بگوید مراد من از این مسئله چیست.
در کتاب تعریف آسیب مطرح شده، ولی مؤلف تعاریف مختلفی را از سبک زندگی ارائه کرده است. استاد سحرخوان بیان کرده است که بعضی صرفاً رفتار را میگویند، بعضی هم رفتار همراه با مبانی شناخت بینشی انسان را در نظر دارند، ولی مشخص کردن تعریف مختار مؤلف در باب سبک زندگی لازم بود.
*مؤلف صرفاَ به زمینهها و ریشههای آسیبها پرداخته است
نکتهی بعد این است که وقتی که ما آسیبشناسی را مطرح میکنیم، دو مسئله باید مطرح شود. اینکه اولاً آسیبها چیستند و ثانیاً زمینهها و ریشههای آن کدامند؟ یعنی چه ریشههایی باعث شده که آسیبها ایجاد شدهاند. آقای سحرخوان به بخش اول نپرداخته است، یعنی خود آسیبها را نگفته و مستقیم به سراغ زمینهها و ریشهها رفته است؛ برای نمونه در دینگریزی چرا شخص از عبادت لذت نمیبرد؟ یا در عرصهی اقتصادی چرا زندگی انسان بیبرکت شده است؟ و ... مؤلف مستقیم به سراغ ریشهی آسیبها رفته و جا داشت که به خود آسیبها هم اشاره کند.
نکتهی دیگر این است که در بحث ساختار و دستهبندی بحثهای فرهنگی، عبادی، اقتصادی، اخلاقی و نفسانی؛ اینها بعضاً قسیم یکدیگر نیستند. ممکن است اقتصاد با فرهنگ قسیم هم باشند ولی زمینههای نفسانی یا بعضی از گزینهها مثل زمینههای رفتاری اینطوری نیستند. خود رفتار سبک زندگی است، و بسیاری از این موارد میتواند در آیتمها و عنوانهای دیگر ادغام شود. برای نمونه تندخویی، خیانت یا منت گذاشتن و مواردی که در بحث رفتاری آوردهاید، بیشتر میتواند در بُعد اخلاقی قرار گیرند. اساس بحث ما سبک زندگی و رفتار است و مواردی که در زمینههای رفتاری آمده، میتواند در موارد دیگر ادغام شوند.
بعضی از مواردی که ذیل عناوین آمده شاید مرتبط با این موارد نباشد، برای نمونه، بحث قانونگریزی در بحث عبادی آمده است، بله با بحث عبادی مرتبط است ولی منحصر در بحث عبادی نیست و در تمام ابعاد میتوان گفت که قانونگریزی زمینهی یک آسیب است. قانونگریزی در فرهنگی ذکر شده است ولی صرفاً بُعد فرهنگی نیست، اگر در اقتصاد و سیاست هم قانونگریزی شود منجر به فساد و آسیبهای دیگر میشود. یا بحث مال حرام در بحث عبادی آمده، در حالی که این بحث در قسمت عبادی نیست و در بخش اقتصادی هم کسب مال حرام آورده شده است. یا بحث سستی و تنبلی که در اقتصاد آمده است، ممکن است در ابعاد عبادی و ابعاد دیگر هم مطرح شود.
لازم است بعضی موارد در کتاب تغییر پیدا کند، مثلاً در زمینههای قانونگریزی بحث حرص و طمع نسبت به کسب ثروت ذکر شده است در حالی که حرص و طمع مطلق، در محتوا درست است ولی عنوان باید حرص و طمع به تنهایی بدون کسب ثروت باشد.
در مورد نکتهی بعد اینکه باید ببینیم چه تفاوتی بین سبک زندگی فردی و اجتماعی وجود دارد؟ لغزش کتاب، سبک زندگی فردی به اجتماعی است. یعنی بسیاری از موارد، آیتمها، نمونهها و زمینههایی که در کتاب آمده است، تنه به تنهی سبک زندگی اجتماعی میزند و صرفاً منحصر در سبک زندگی فردی نیست. برای نمونه تندخویی با دیگران، جزء زمینههای اجتماعی و در برخورد با دیگران است. لذا آسیبها و مواردی که در سبک زندگی فردی و اجتماعی در کتاب آمده، میتواند جامعه را دچار مشکل کند. مؤلف اگر درباره سبک زندگی فردی بحث میکند، نباید پای آن به بحث سبک زندگی اجتماعی کشیده شود. بله، در آنجا هم اثر خواهد داشت ولی اینکه خود عنوان بوی اجتماعی دهد، یک مقداری مشکل است.
*راهکارها بسیار کلی است
آخرین نکته هم بحث راهکارهایی است که در انتهای کتاب مطرح شده است؛ راهکارها بسیار کلی است. در بحث راهکارهای مقابله با آسیبها به توحید، خدامحوری، معادباوری و تقوا اشاره شده است. اینها کلید رفع همهی آسیبها و مشکلات است. یعنی انسان اگر فرد موحدی باشد تمام مشکلاتش را میتواند با این راهکارها حل کند. به بیان دیگر این راهکارها ناظر به آسیبها نیست و زمینههای آن نیست. در آسیبشناسی یا باید بگوییم که صرفا آسیبشناسی میکنیم که این بخش نیاز به بیان ندارد و باید حذف شود و یا اشاره شود که راهکارها، راهکارهای کلی است در حالی که در تحقیقات و پژوهشها، باید تک تک و ناظر به هر کدام از آسیبها، راهکارهایی مطرح کنیم.
دبیرعلمی: با تشکر از استاد محترم جناب آقای غرسبان که نقدشان را به کتاب مطرح فرمودند. در ادامهی برنامه از استاد سحرخوان نویسندهی کتاب درخواست میکنیم که اگر مواردی را مدنظر دارند مطرح کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
من هم از مسئولین محترم مجمع جهانی اهلبیت(ع) تشکر میکنم که زمینهی این نشست را فراهم کردند و از اساتید محترم، جناب آقای استاد جعفری، استاد عیسیزاده و جناب آقای غرسبان هم تشکر میکنم که مطالبشان را بیان فرمودند.
در رابطه با نقدهایی که آقایان مطرح کردند، اینکه انسان در صفحات کم بخواهد مطالب زیادی را بیان کند سخت است. کتابی که نوشته شده است زیر نظر مجموعهی مسئولینی است که سبک زندگی را ارائه میدهند لذا با محدودیت صفحات روبهرو بودیم.
مطالبی که جناب آقای عیسیزاده فرمودند، من در کتاب نوشتهام که «بر اساس آموزههای قرآن راهکارهایی برای آسیبها مطرح است و به برخی از آنها اشاره میکنیم.» بنا نبوده که ما راهکارها را بیان کنیم، البته میخواستیم این کار را انجام دهیم ولی گفتند که شما بیش از این نمیتوانید مطرح کنید. اما راهکارها را جناب آقای عیسیزاده فرمودند که خداباوری، معادباوری، نماز، تقوا و مسائل دیگر، راههای پیشگیری از آسیبها هستند که در چاپ بعد تکمیل میشود.
مطلبی که جناب آقای غرسبان مطرح فرمودند، اینکه این کتاب به صورت پایاننامه نیست و ما نمیتوانستیم مثل یک کتاب به صورت کامل پیشینهشناسی کنیم.
همچنین مطالبی که ایشان درباره درآمد مطرح فرمود، ساختاری است که خود آقایان در همهی کتابها آوردهاند و من اینها را ننوشتهام و در اختیار بنده نبوده است. درباره اینکه آسیبها چیست، این بیتفاوت بودن خودش آسیب است، زمینههایش را هم گفتهایم؛ در واقع میتوان گفت که زمینهها و آسیبها یکی شده است. سستی و تنبلی و کسب مال حرام، آسیب است. اگر شما کتاب آسیبشناسی اجتماعی را ببینید، خیلی از مطالب من در آنجا نیست، یعنی خود آسیبشناسی یک بحث جدا است. یعنی مطالب ما با آسیبشناسی اجتماعی که جناب آقای ساداتفر نوشتهاند، متفاوت است.
اینکه گفته شد «مال حرام در بحث عبادی آمده، در حالی که این بحث در قسمت عبادی نیست.» در زمینههای عبادی است. چرا؟ چون پیامبر(ص) فرمود: خدا را فرشتهای است که هر شب در بیت المقدس بانگ برمیدارد که هر کسی حرام بخورد، خدا نماز نافله و واجب او را نمیپذیرد. یا در روایت آمده است که عبادت با خوردن حرام همچون بنا کردن بر روی خاک سست است.
بله، برخی زمینههای دیگر با توجه به روایات در هم ادغام شده است چون محور ما روایات اهل بیت(ع) بوده است.
اما درباره راهکارها، به دلیل زیاد بودن راهکارها، میتواند موضوع یک کتاب مستقل شود. به فرمایش آقای عیسیزاده باید بیان کنیم که ما چه کنیم که این مسائل در جامعه نباشد؟ الان میبینید که دخترخانم یا پسری در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شده است، اما بدحجاب یا بیحجاب است. چرا اینطور میشود؟ این آسیبشناسی دینگریزی افرادی که بچههای مذهبی دارند، است. یک مورد دیگر هم ممکن است محیط باشد، زمینههای مدرسه و محیط است که اینها اینگونه میشوند.
خداوند به ما توفیق دهد تا ما بتوانیم آسیبشناسی را در جامعه برای مردم مطرح کنیم که هم خود ما و هم خانواده و جامعهمان از آسیبهای سبک زندگی فردی که باعث میشود انسان در مسیر اسلام و اهلبیت(ع) قدم نگذارد، دوری کنیم.
............................................
پایان پیام/ 167