به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نماز جمعه هفته گذشته مرکز اسلامی فرانکفورت، به امامت حجتالاسلاموالمسلمین «سید محمدحسن مُخبر» در مسجد امام علی(ع) برگزار شد.
وی در خطبه اول و در ادامه مباحث پیشین پیرامون شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه به توضیح عبارت «وَ نَعوذُ بکَ ان نَنطَویَ علی غِشّ اَحدٍ» پرداخت و گفت : «غِشّ» در اصل به معنای پوشاندن و پنهان کردن چیزی است به طوری که آن چیز به کلی از کار افتاده یا قابل تشخیص نباشد. به همین مناسبت، اگر کسی کاری کند که یک واقعیتی را از چشم دیگری بپوشاند و به این وسیله او را فریب دهد، به غِشّ آلوده شده است. ریشه چنین رفتاری، شهوات و رذائل اخلاقی مانند حرص، طمع، ترس، حسادت، کینه و نفاق است. برابر با روایات اسلامی، از مصادیق غِشّ با مردم آن است که کسی از انسان کمک یا مشورتی بخواهد و انسان او را به درستی راهنمایی نکند. همچنین ممکن است کسانی در امور روانی و عاطفی با دیگران غِشّ به کار ببندند؛ همانطور که گاهی نیز غِشّ، در امور فکری و ساحت اندیشه صورت میگیرد مانند این که ذهن کسی را با شبهات، به سویی سوق دهیم تا در نتیجه دچار اشتباه فکری شود.
خطیب این هفته نماز جمعه فرانکفورت، جامعهای را که به غش و فریب دچار شده است را در معرض انواع آسیبهای مادی و معنوی و خدشه دار شدن اعتماد عمومی دانست و افزود: در این جامعه، روابط و عواطف انسانی دچار آسیبهای سخت خواهد شد و انسانیت رنگ میبازد. پرواضح است که زندگی در چنین جامعهای بسیار ناخوشایند و نامطلوب خواهد بود. نکته قابل توجه آن است که در بیان امام زین العابدین(ع)، موضوع این نیست که آدمی خود را به غش آلوده نسازد، بلکه امام فراتر رفته و میفرمایند که یک انسان مؤمن، نباید غِشّ و فریب و خیانت به دیگری را حتی در نیّت و در دل بپروراند. همچنین پرهیز از غِشّ و فریب، نباید فقط به دوستان و خانواده و هم مسلکان تعلق بگیرد. انسان مؤمن نسبت به هیچکس با هر دین و آیین و مسلکی و حتی با حیوانات، نیت و خیال فریب نخواهد داشت.
حجتالاسلام مخبر در ابتدای خطبه دوم، پس از توصیه خود و سایر نمازگزاران به رعایت تقوای الهی در ادامه موضوع تربیت کودک در فرهنگ اسلامی، به موضوع لجبازی کودکان پرداخت و گفت : کودکان در دورههای مختلفی از مراحل رشد، کارهایی انجام میدهند که ممکن است از نظر والدین لجبازی تلقی شود. همیشه اینطور نیست که پافشاری کودک بر خواسته هایش، نوعی لجبازی باشد بلکه در برخی مراحل رشد به ویژه در دو و نیم تا سه سالگی، تلاشی است که کودک برای یافتن قدرت اراده خودش به خرج میدهد و میخواهد که از توانایی خود به یک ارزیابی دقیق برسد و شخصیت مستقل خود را شکل دهد. البته رفتار نادرست والدین در این دوره میتواند زمینهای را پدید آورد که از پنج یا شش سالگی شاهد بروز خصلت لجبازی در کودک خواهیم بود. این نوع لجبازی که گاه به آن لجبازی تقابلی هم گفته میشود، دیگر یک اتفاق عادی نیست بلکه میتواند به شکل یک اختلال روانی در کودک شکل بگیرد و گاهی تبدیل به یک عادت خطرناک شود. لجبازی در کودکان، درجات مختلفی دارد که سطح خفیف آن از منزل و در مواجهه با والدین آغاز میشود و میتواند به بروز این نوع رفتار در مدرسه و جامعه نیز کشیده شود که در این صورت بسیار خطرناک خواهد بود؛ بنابراین لازم است والدین از همان ابتدا نسبت به موضوع لجبازی در کودکان، با دقت و دانش کافی برخورد داشته باشند.
وی در بخش دیگری از خطبهی دوم، به عواملی که در لجبازی کودکان تاثیر بسزایی دارد، اشاره کرد و افزود: برخی از عوامل لجباز شدن کودکان عبارتند از: تقلید از رفتار والدین است؛ گاهی پدر و مادر بر سر مسائل مختلف در حضور کودکان مشاجره میکنند یا در غیاب یکدیگر کارهای لجبازانهای انجام میدهند. کودک، تقابل آنها را به وضوح درک میکند و لجبازی را از پدر و مادر خویش به عنوان یک راه برای اعمال اراده خود میآموزد. دومین عامل، وجود نظام تربیتی متناقض میان والدین است؛ کودک در میان این دو نوع روش تربیتی گیج شده و در نهایت با هوشیاری تمام؛ هرجا روشی را به سود خود نبیند در برابر والدین مقاومت و لجبازی خواهد داشت. سومین عامل، وجود نظام تربیتی سخت گیرانه می باشد؛ اگر والدین خطوط قرمز بسیاری را برای کودک به وجود بیاورند و یا تلاش کنند که با یک نظم غیرمنعطف و پادگانی کودک را تحت کنترل قرار دهند، کودک برای به دست آوردن آزادی خود، به لجبازی خواهد پرداخت.
معاون مرکز فرهنگ اسلامی فرانکفورت در پایان خطبهها ضمن تاکید مجدد بر ضرورت آموزش و کسب دانش تربیتی برای والدین، برخی از علائم لجبازی تقابلی در کودکان را برشمرد و گفت: برخی از علائم لجبازی تقابلی در کودکان را معرفی میکنم و تاکید میکنم که اگر این علائم به صورت مکرر و شبیه عادت در کودک وجود داشته باشد، باید برای حلّ آن با یک مشاور مطمئن و کارآزموده کودک مشورت کرد. آن علائم عبارتند از: کودک بسیار زود عصبانی میشود و از کوره در میرود، اغلب عصبانی و خشمگین است، با والدین یا بزرگترها بر سر هر چیزی مشاجره و مجادله میکند و آنها را به چالش میکشد، در برابر قوانین مقاومت کرده یا از آنها نافرمانی میکند، به صورت عمدی کارهایی میکند که والدین یا دیگران را پس از مخالفت با خواسته هایش آزار دهد، با والدین یا دیگران کینهتوزی میکند، حرفهای زشت و توهینآمیز میزند یا به چیزی آسیب میرساند.
................................
پایان پیام | 348