به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا
ـ حجتالاسلاموالمسلمین «محسن الویری» کارشناس تاریخ اسلام و استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، در پاسخ به این
سوال که آیا مناسک و پدیده مناسکگرایی پررنگتر از معارف و محتوا نشده است، گفت: اینکه ما به یک نوع مناسکگرایی مبتلا شدهایم را کاملا قبول دارم
و دست کم از سال ۱۳۸۴ به این سو بارها و بارها به عنوان یک خطر بزرگ آن را گوشزد
کردهام و معتقدم که این مناسکگرایی افراطی خطری است که نه تنها نظام جمهوری
اسلامی ایران بلکه مکتب اهلبیت(ع) را تهدید میکند؛ اصل این موضوع را قبول دارم،
ولی باید به چند نکته توجه داشت؛ اول اینکه اگر مناسکگرایی رهاشده باشد و مدیریت
نشود آسیبزا خواهد شد.
وی در ادامه افزود: مناسک یکی از بهترین روشهای ارائه و انتقال دادههای دینی و اخلاقی به تودههای مردم است و مردم با مناسک راحتتر میتوانند با آموزههای دینی ارتباط برقرار کنند؛ چیزی که الان مایه نگرانی است مناسک مدیریتنشده گسسته از باورها و ارزشها است که ما را از کارکرد درست مناسک دور میکند وگرنه اگر این مناسک بتواند ارزشهای دینی را بازتاب و گسترش دهد خیلی مطلوب هم هست. ولی وقتی از روح مناسک فاصله بگیریم، مناسک به یک پدیده خشک تبدیل خواهد شد که کارکردهای آن الزاما مطلوب نیست.
الویری با اشاره به رخدادی تاریخی گفت: در زمان قاجار هم پرداختن به شعائر حسینی را به صورت گسترده شاهدیم؛ از تکیه دولت که در آن اقامه عزا از سوی شاه قاجار صورت میگرفت تا تمام کوچه پسکوچهها، مراسم عزای سیدالشهدا برگزار میشد، ولی این مناسک از روح واقعی نهضت عاشورا فاصله گرفته بود؛ در یکی از تصاویری که در شهر تبریز گرفته شده است دسته عزا در حال حرکت است و در کنار آن هم مجاهدان مشروطهخواه تبریز در حالی که به دار آویخته شدهاند دیده میشود. این مناسک، چون روح واقعی خود را ندارد به جای آنکه کارکرد ستمستیزی داشته باشد نقش تخدیری وستمپذیری پیدا کرده است، ولی همین مراسم عزاداری بعدها به یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شد؛ بنابراین اصل مناسک عامل تخدیر و تخریب باورها و اعتقادات نیست بلکه مناسک بریده و گسسته از روح و اهداف اصلی خود، کارکرد منفی پیدا میکند و آسیبزا میشود.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: نکته دوم این است که مناسک لزوما با افول اخلاقی تلازم ندارد که بگوییم هر جا مناسک افزایش یافت اخلاق افول خواهد یافت. البته چون اولویت اول جامعه شیعی ما در حال حاضر، مناسک است لذا به صورت طبیعی امر اخلاقی اولویت خود را از دست داده است؛ در عمل وقتی اولویت با مناسک بود و قالبهای ظاهری، اصل شد امر اخلاقی از اولویت بیرون رفته و به حاشیه رانده خواهد شد و ما متاسفانه این مسئله را در جامعه شاهدیم؛ در ایران عزیز ما در حال حاضر مناسک و نمادها و نهادها و قالبها و ساختمانها و ظواهر دینی و مذهبی توسعه یافته است، ولی این که اینها چه سهمی در گسترش اخلاقیات مثبت در جامعه دارد روشن نیست و کسی هم دغدغه بررسی این موضوع را ندارد.
محسن الویری با اشاره به دوران ائمه گفت: مستند به شواهد تاریخی در عصر معصومان(ع) به این اندازه به مناسک پرداخته نمیشد به این معنا که مناسک بخواهد حرف اول را بزند و خود قالب بدون محتوا بخواهد اصالت داشته باشد، قطعا ائمه(ع) هم به اندازه کافی به مناسک میپرداختند، ولی اینطور نبود که مناسک بخواهد حرف اول و آخر را بزند. البته باید به این موضوع هم توجه کنیم که عصر ائمه(ع) عصر بسط ید و آزادی عمل برای آنان نبود به همین دلیل نمیتوان آن دوره را ملاک قرار داد. آن چه مسلم است، امامان(ع) هم در حد مقدور به گسترش اقامه عزا برای امام حسین(ع) اهتمام و بر آن تاکید داشتند. بعد از عصر حضور و در دروه غیبت کبری، ادواری مانند عصر شیخ مفید و علامه حلی را شاهدیم که برای مقایسه با دوران کنونی، مناسبتر هستند، در آن دورهها با اینکه به مناسک توجه میشد، ولی مناسک حرف اول و آخر را نمیزد بلکه اندیشههای فقهی و کلامی پایه و اساس کار بود و مضامین آنها در مناسک امتداد مییافت.
این کارشناس تاریخ اسلام در پایان گفت: در دوره معاصر با مسئله دیگری مواجهیم که قبلا نبوده است؛ در دهههای اخیر، دوره مدرنیته و سکولاریسم در دنیا رو به پایان است و مناسکگرایی میتواند در واکنش به مدرنیته، از نشانههای پشت کردن به دوران مدرن و بازگشت به سنت باشد لذا در سطح جهانی هم مناسک رو به رشد است. باید به این مسئله توجه کرد، ولی هیچکدام از اینها توجیهکننده این موضوع نیست که مناسک حرف اول و آخر را بزند و مناسکگرایی محض و گسسته از روح تعالیم دینی و باورها و ارزشها به اندازهای رواج یابد که کارکردهای آن به کژکارکرد تبدیل شود.
................................
پایان پیام | 348