به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ بیستوسومین جلسه از سلسله نشستهای دین و چالشهای روز، ویژه برنامه چهارشنبه های اعتقادی با عنوان «چالشهای تربیت دینی در دوره مدرن و رهیافتهای عصبشناختی آن» با ارائه خانم دکتر «مهرناز باشیزاده مقدم» عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، استادیار گروه علوم و معارف قرآن و پژوهشگر حوزه علوم شناختی دین برگزار شد.
خانم دکتر باشیزاده در این جلسه به شش چالش دنیای مدرن در تربیت دینی اشاره کرد و گفت: چالش اول، چالش اطلاعات زیاد است. وقتی جوانان در فضای سایبری، اطلاعات زیادی به دست میآورند، بار شناختی آنان افزایش مییابد. افزایش بار شناختی به معنای آن است که پردازش اطلاعات خیلی کم صورت میگیرد؛ بنابراین معرفت آنان معرفت سطحی خواهد بود. چالش دوم، چالش تأیید است؛ جوانان ما برای هویتیابی غالباً در یک گروه اجتماعی قرار میگیرند. این تعلق به یک گروه خاص، چالش تأیید را برای آنان ایجاد میکند به صورتی که گاهی جریانات ناروا را میپذیرند و قدرت تفکر را خاموش میکنند. چالش دیگر، چالش نقد و نظر است. بسیاری از افراد، اخبار یا دادهها را بدون اینکه از ابزارهای فکری یا فضائل معرفتی استفاده کنند میپذیرند و تسلیم آن میشوند.
وی افزود: چالش بعدی، چالش ثابت قدمی است؛ به قدری تنوع دادهها و گزارهها زیاد است که میتوان گفت: دنیای مدرن دنیای دزدی توجه است. اما باید بدانیم که کسب ملکات عبادی و اخلاقی در بستر زمان و با ثابت قدمی اتفاق میافتد. چالش بعدی، چالش زمان است؛ جوانان امروز نمیتوانند زمانشان را مدیریت کنند. در حالی که دنیای مدرن ما را به سرعت فرا میخواند، اما موفقیت در پیوستگی و آهستگی است. برای چالش آخر، خود عنوان فضای مجازی را در نظر میگیریم؛ امروزه جوانان هم خیلی فردگرا شدهاند و از فضاهای اجتماعی فاصله گرفتهاند و همچنین در بازشناسی حقیقت و مجاز دچار مشکل هستند.
عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در مورد اینکه «علم اعصاب شناختی چه کمکی میتواند در برابر این چالشها به ما بکند؟» گفت: ما می توانیم با حضور در طبیعت، سخت افزارهای شناختی خود را فعال کنیم و دوباره برهانهای خداشناسی را بازخوانی نماییم.
پژوهشگر حوزه علوم شناختی دین، پیرامون بخش نرمافزاری نیز گفت: پدیدهای به نام انعطافپذیری نورونی در ما رخ میدهد که در مناسک دینی نیز اتفاق میافتد و غالبا باعث تغییر در باورهای شناختی میشود. اگر در تجارب دینی مناسک عبادی، توجه را داشته باشیم و انگیختگی را نیز به آن اضافه کنیم و تکرار نیز باشد، به یک عادت همیشگی تبدیل میشود. ما با یک شناخت اولیه و پایه، وارد مناسک عبادی میشویم لذا وقتی به صورت مستمر آن را انجام میدهیم، انعطافپذیری نورونی انجام میشود. نورونهای مغزی یک شاهراه خاصی را میسازند. تغییر در شاهراه، باورهای شناختی ما را هم تغییر میدهد، حتی کلمات و واژههایی که ما در مناسک عبادی به کار میبریم نیز در باورهای شناختی ما اثر دارند. وقتی شما مناسک را بارها انجام میدهید، باور شناختی شما تغییر پیدا میکند.
استادیار گروه علوم و معارف قرآن در پاسخ به این سوال که آیا «این عادت در انجام مناسک به روح عبادت ضرری نمیرساند؟» گفت: ما دو نوع عبادت داریم. عبادت انفعالی و عبادت فعلی. عبادت انفعالی این است که بدون هیچ تفکری انجام دهیم؛ اما عبادت فعلی آن است که ما اختیار اولیه را داریم و ما هستیم که گزینش میکنیم. خانوادههایی که والدینی مقیّد به انجام مناسک عبادی دارند، فرزندانشان در بزرگسالی نیز به باورهای دینی پایبند میمانند.
................................
پایان پیام | 348