به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ شخصی از امام جواد علیهالسلام پرسید: چرا عدهای از مسلمانان از مرگ هراسانند و آن را ناخوش میپندارند؟
امام جواد علیهالسلام فرمود: زیرا آنها مرگ را نمیشناسند، از این رو آن را خوش ندارند. اگر آن را میشناختند و از دوستان خدا بودند، آن را دوست داشتند و میدانستند آخرت برای آنها، بهتر از دنیا است.
سپس امام جواد علیهالسلام برای روشن کردن مطلب، این مثال را زدند و به او فرمودند: چرا کودک و دیوانه، دوایی را که به حال او سود دارد و موجب تسکین درد آنها میشود، دور میکنند و نمیخورند؟ سوگند به کسی که محمد (ص) را به حق مبعوث کرد، کسی که خود را برای مرگ کامل آماده کند، فایده آن مرگ برای او از فایده این دارو برای بیمار بیشتر است.
آگاه باشید، اگر آنها (که خود را آماده کردهاند) میدانستند که مرگ برای آنها پلی به سوی نعمتهای الهی است، با علاقهای بیش از علاقه خردمند بیدار به دارو، برای دفع آفات و تحصیل سلامتی، آن مرگ را میطلبیدند.
در روایت دیگری آمده است که روزی امام جواد علیهالسلام به بالین بیماری از یارانش رفتند و او را در حال گریه و بیتابی بر مرگ یافتند؛ امام جواد علیهالسلام به او فرمودند: ای بنده خدا! از این رو از مرگ میترسی که آن را نمیشناسی. هرگاه بدنت پر از چرک، زخمها و بیماریهای پوستی بردارد، تو میدانی که اگر به حمام بروی و بدن خود را شستوشو بدهی، همه آنها برطرف میشود، آیا با علاقه به حمام برای شستوشو میروی؟ و یا حمام رفتن را دوست نداری؟ دوست داری که آن چرکها و زخمها در بدنت بماند؟
او عرض کرد: ای فرزند رسول خدا(ص)، دوست دارم که به حمام بروم.
امام جواد(ع) فرمودند: آن مرگ همان حمام است، و آخرین مرحله برای زدایش گناهانت و پاکی از پلیدی معصیتهایت است، پس هرگاه بر مرگ وارد شدی و از آن گذشتی، از هرگونه غم و اندوه و رنج نجات مییابی و به هرگونه سرور و شادی میرسی. در این هنگام آن بیمار آرامش یافت و بیانات امام جواد(ع) او را با نشاط کرد و تسلیم مرگ شد، چشمش را فرو بست و از دنیا رفت.
منبع: معانی الاخبار صدوق، ص۲۹۰
..............................
پایان پیام/348