خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۴:۰۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۰ تیر
۱۴۰۳
۶:۴۷:۰۱
منبع:
ابنا
کد خبر:
1470934

عاشورا و برتری امت اسلامی

یکی از عوامل برتری امت اسلامی این است که امت اسلامی عاشورا را دارد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجت‌الاسلام‌ والمسلمین دکتر «مصطفی جعفرطیاری» سرپرست معاونت دانشجویی و فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «عاشورا و برتری امت اسلامی» آورده است:

فی حَدیثِ مُناجاةِ موسی(ع) وقَد قالَ: یا رَبِّ، لِمَ فَضَّلتَ اُمَّةَ مُحَمَّدٍ(ص) عَلی سائِرِ الاُمَمِ؟ فَقالَ اللّهُ تَعالی: فَضَّلتُهُم لِعَشرِ خِصالٍ. قالَ موسی: وما تِلک الخِصالُ الَّتی یعمَلونَها حَتّی آمُرَ بَنی إسرائیلَ یعمَلونَها؟ قالَ اللّهُ تَعالی: الصَّلاةُ، وَالزَّکاةُ، وَالصَّومُ، وَالحَجُّ، وَالجِهادُ، وَالجُمُعَةُ، وَالجَماعَةُ، وَالقُرآنُ، وَالعِلمُ، وَالعاشوراءُ. قالَ موسی(ع): یا رَبِّ، ومَا العاشوراءُ؟ قالَ: البُکاءُ وَالتَّباکی عَلی سِبطِ مُحَمَّدٍ، وَالمَرثِیةُ وَالعَزاءُ عَلی مُصیبَةِ وَلَدِ المُصطَفی. یا موسی، ما مِن عَبدٍ مِن عَبیدی فی ذلِک الزَّمانِ بَکی أو تَباکی وتَعَزّی عَلی وَلَدِ المُصطَفی، إلّا وکانَت لَهُ الجَنَّةُ ثابِتا فیها، وما مِن عَبدٍ أنفَقَ مِن مالِهِ فی مَحَبَّةِ ابنِ بِنتِ نَبِیهِ طَعاما وغَیرَ ذلِک دِرهَما أو دینارا، إلّا وبارَکتُ لَهُ فی دارِ الدُّنیا؛ الدِّرهَمَ بِسَبعینَ دِرهَما، وکانَ مُعافی فِی الجَنَّةِ، وغَفَرتُ لَهُ ذُنوبَهُ. وعِزَّتی وجَلالی، ما مِن رَجُلٍ أوِ امرَأَةٍ سالَ دَمعُ عَینَیهِ فی یومِ عاشوراءَ وغَیرِهِ قَطرَةً واحِدَةً، إلّا وکتَبتُ لَهُ أجرَ مِئَةِ شَهیدٍ. (مجمع البحرین: ج ۲ ص ۱۲۱۹، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷، ص ۱۵۰.)

در حدیث مناجات موسی(ع) آمده است که گفت: پروردگارا! چرا امّت محمّد(ص) را بر دیگر امّت ها برتری داده‌ای؟ خداوند متعال فرمود: «به ده چیز، آنها را برتری داده‌ام». موسی(ع) گفت: آن ده چیز که آنان، بدانها عمل می‌کنند، چیست تا به بنی اسرائیل دستور بدهم آنها نیز به کار ببندند؟ خداوند متعال فرمود: «نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، جمعه، نماز جماعت، قرآن، علم، و عاشورا». موسی(ع) گفت: پروردگارا! عاشورا چیست؟ فرمود: «گریستن و گریه نمایی بر نواده محمّد، و سوگواری و عزاداری برای مصیبت فرزند مصطفی.

ای موسی! هیچ بنده ای از بندگان من در آن زمان نیست که بر فرزند مصطفی بِگرید یا تظاهر به گریه کند و عزاداری نماید، مگر آن که بهشت برای او باشد و در آن، پایدار می‌مانَد. هیچ بنده‌ای نیست که در راه محبّت به پسر دختر پیامبرش از مال خود، غذایی دهد یا درهم و دیناری خرج کند، مگر آن که در همان دنیا به او برکت می‌دهم. یک درهم [او] را به هفتاد درهم افزون می‌سازم و در بهشت به سلامت زندگی می‌کند و گناهانش را می‌آمرزم. به عزّت و جلالم سوگند، هیچ مرد یا زنی نیست که در روز عاشورا و غیر عاشورا، یک قطره اشک از چشمش فرو چکد، مگر آن که اجر صد شهید را برایش می‌نویسم».

این موضوع در دو بخش است. بخش اول در مورد روایتی است که بیان شد. اگر دوستان لفظ عشر را در مجمع‌البحرین دنبال کنند به همین روایت می‌رسند. حضرت موسی بر اساس آنچه در این روایت است از خداوند سؤال می‌کند که پروردگارا! چرا امّت محمّد(ص) را بر دیگر امّت‌ها برتری داده‌ای؟ و خداوند متعال فرمود: «به ده چیز، آنها را برتری داده ام، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، جمعه، نماز جماعت، قرآن، علم، و عاشورا».

ممکن است سؤال شود که در امت‌های گذشته نماز و روزه و … هم بوده است؟ بله قطعاً بوده است ولی به این شکل نبوده. اما قرآن که در امت‌های گذشته نبوده است! خداوند اراده کرده تا یک کتاب آن هم بدون هیچ گونه تحریف تا ابد سالم بماند و آن کتاب، قرآن است. به همین جهت باید بدانید که چرا با قرآن مخالفت می‌شود. مراسم قرآن سوزی بپا می‌کنند، زیرا قرآن هر لحظه با ندای ملکوتی خود کل جهانیان را فرامی‌خواند که اگر ادعا دارید که این کتاب، آسمانی نیست، همه (انبیا، مردم و …) جمع شوید و اگر نمی‌توانید مانند قرآن را بیاورید، ولی قطعاً نمی‌توانید، پس دست‌کم اگر می‌توانید ده سوره و حتی یک سوره مثل آن بیاورید! که البته نمی‌توانید.‌ فلذا دشمن، خوب فهمیده است که آنچه‌که، با آنها، با شرک، با جاهلیت سنتی و مدرن و با ظلم و همه پلیدی‌ها مبارزه می‌کند قرآن است.

علامه طباطبایی(ره) می‌فرماید: برنامه زندگی ابدی انسان به صورت فردی، اجتماعی و … در ابعاد مختلف در قرآن آمده است. قرآن کتاب انسان‌ساز است و آنها را تربیت می‌کند. قرآن است که آزادگی و آزادی واقعی را به انسان آموزش می‌دهد. به همین جهت است که کافران با قرآن مخالفت می‌کنند. البته خیال می‌کنند که می‌توانند با سوزاندن یک نسخه و چند نسخه از قرآن، در این نور الهی با دهان کثیف خود بدمند و آن را خاموش کنند. اما … وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ.

قرآن به زن‌ها هویت انسانی داده و مقام زن را به او متذکر شده است. قرآن آزادی واقعی را به انسان‌ها هدیه می‌دهد. قرآن به انسان‌ها می‌گوید آزاد باشید، عبد و برده استکبار و هواهای نفسانی، شیطان درونی و بیرونی نباشید. مسلماً استکبار نمی‌تواند با چنین آموزه‌هایی مبارزه و مقابله کند. آن هم با چند عامل مزدور و جیره خوار خود که با سوزاندن و با توهین به قرآن درصدد این کار هستند. آنها باید بدانند که با این کار محبوبیت قرآن بیشتر می‌شود.

در این دنیایی که مدعی تمدن علم و پیشرفت و استقلال و آزادی است و این ادعا گوش جهانیان را کر کرده است، چگونه تحمل وجود یک کتاب آسمانی را ندارند و به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند و با آن به مخالفت و دشمنی می‌پردازند حتی با قرآن سوزی. اما آنها به خوبی می‌دانند که قرآن چه کتابی است و چه پیام‌هایی برای جهان بشریت دارد. متاسفانه برخی از سال‌های قبل قدم به قدم بر مسیر خواست و هدف دشمن قدم برداشته‌اند و از هیچ تلاشی فروگذاری نکردهاند. در ابتدا با اطلاق ولایت فقیه و سپس با اصل ولایت فقیه و آرام آرام با اعتقاد مهدویت و اخیراً هم با اصل نبوت به مخالفت و ضدیت پرداختند و در نهایت با کتاب آسمانی و الهی مسلمانان و قرآن به دشمنی مشغول شدند. اما اینها باید بدانند که اسلام و قرآن، در حد اعلی به دانش‌اندوزی، خرد ورزی،‌ آزاد منشی و استقلال و مبارزه با بردگی و بندگی غیر خدا تاکید و تشویق دارد و هیچ مکتب و مذهب و فرقه‌ دیگری هماورد قرآن نیست.

عاشورا و برتری امت اسلامی

اما بحثی که مربوط به این ایام است این است که خداوند می‌گوید که: ای موسی، یکی از عوامل برتری امت اسلامی این است که امت اسلامی عاشورا را دارد. حضرت موسی (ع) سؤال می‌کند: پروردگارا! عاشورا چیست؟ خداوند می‌گوید: البکاء و التباکی؛ «گریستن و گریه نمایی بر نواده محمّد، و سوگواری و عزاداری برای مصیبت فرزند مصطفی. این روایت هویت اصلی عاشورا را مطرح می‌کند.

گریه انواعی دارد: گریه بر امام حسین برخواسته از ذلت نیست. برخواسته از غم و اندوه دنیوی نیست؛ بلکه برخواسته از عشق است و آن، عشق امام حسین (ع) است. این عشق، برخواسته از عقلانیت، معرفت و علم است. گریه بر امام حسین (ع) کارکردهای مختلفی دارد. حتماً شما هم ملاحظه کرده‌اید که در آخر مجلس امام حسین (ع) بعد از گریه کردن و سینه‌زنی مردم احساس می‌کنند که چقدر شاداب هستند و چقدر قلب‌شان منور شده است. و برعکس گریه بر امور دنیوی چه بسا موجب غم‌زدگی و افسردگی می‌شود.

اگر کسی اعتقادی به امام حسین (ع) نداشته باشد اگر سال‌ها هم گریه کند هیچ ارزشی ندارد. گریه‌ای ارزش دارد که با معرفت به امام حسین (ع)، با اعتقاد و شناخت و ایمان باشد. همچنین در این روایت آمده است که: هیچ بنده ای نیست که در راه محبّت به پسر دختر پیامبرش یعنی امام حسین (ع) از مال خود، غذایی دهد یا درهم و دیناری خرج کند، مگر آن که در این دنیا در قبال یک درهم ۷۰ درهم به او برکت می‌دهد و خداوند گناهانش را می‌آمرزد.

منظور از این اعداد کثرت است. اگر کسی یک درهم بدهد چندین برابر (غیرقابل وصف) خداوند به او برکت می‌دهد و گناهانش را می‌بخشد. و عزتی و جلالی؛ هیچ بنده ای از بندگان من نیست که بر فرزند مصطفی بِگرید یا تظاهر به گریستن کند و عزاداری نماید، مگر آن که بهشت برای او واجب شود و در آن، پایدار بماند. در این قسمت هم منظور از عدد ۱۰۰ نشانه کثرت است. مجدداً تأکید می‌کنم همه این‌ها مسلماً مشروط بر این است که ایمان داشته باشید. والا اگر یک کافر بر امام حسین (ع) گریه کند و بر کفرش هم اصرار داشته باشد، گریه او هیچ ارزشی ندارد. هرچند دستگاه امام حسین (ع) به‌گونه‌ای است که اگر کافر هم وارد آن شود نهایتاً هدایت شده و سعادتمند می‌شود. این فضیلتی است که خداوند بر امت آخرالزمان داده است. گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب‌خانه چیست؟ گریه کنید و اگر نمی‌توانید تباکی و به صورت ظاهری گریه کنید. ضربت حضرت امیر (ع) یک ضربت بود. اما ثواب آن برتر از ثواب عبادت جن و انس بود. چرا؟ زیرا آنچه که این ضربت را افضل از عبادت ثقلین می‌کند این است که امام علی (ع) ایمان، معرفت و اخلاص فوق العاده داشت. ممکن است دو نفر در زیر یک سقف نماز بخوانند، چه بسا که یکی نمازش به عرش برسد و دیگری حتی قبول هم نشود. مسئله ایمان و اخلاص و معرفت است.

نقش و جایگاه اندیشه و تفکر عقلانیت در عاشورا

مسئله دیگری که می‌خواستم بیان کنم نقش، جایگاه، اندیشه و تفکر عقلانیت در عاشورا است که تفصیل آن در فرصت‌های بعدی ان شاالله. ولی یک اشاره کوتاه به این مطلب می‌کنم و آن این است که: عاشورا آمده است که انسان تفکر کند و به پرسش‌های گوناگون و پاسخ‌های آنها برسد. پرسش‌های از این قبیل، پرسش اول: چه‌شد که امام حسین (ع) شهید شد؟

ببینید اربعین دارد جهانی می‌شود. نام امام حسین (ع) جهانی شده است و بیشتر انسان‌ها او را می‌شناسند. علمای اسلام تأکید دارند که «إنَّ الاسلامَ محمدیّ الحدوث و حسینیُ البَقاء»؛ بدرستی که اسلام محمدی آغاز شد و حسینی بقا و تداوم یافت. اگر کسی در مراسم عاشورا و در عزاداری او شرکت کند، و در آن تفکر نماید و … سعادتمند خواهد شد.

پرسش دوم: این حسین کیست؟ عاشورا چیست؟ مگر پیامبر چند سال عمر کرده است که می‌گوید هیچ پیامبری مانند من اذیت و آزار نشده است.  چرا امام حسین (ع) در شب عاشورا یارانش را رخصت داد و در روز عاشورا هل من ناصر، خواست؟ چرا توابین قیام کردند؟ آیا بین اصحاب امام حسین (ع)، غیر از فرزندانش کسی را پیدا می‌کنید که نام علی را داشته باشد؟ چرا؟ و دیگر سؤال‌ها که برای انسان متفکر مطرح می‌شود، پاسخ این‌ها را از کجا پیدا کنیم؟ پاسخ اینها در عاشورا و در بیانات امام حسین (ع) است. نکته مهم این است که تمام رفتار‌های امام حسین (ع) بر اساس تفکر و تعقل است. باید فکر کنیم. اگر سؤالی بر اساس تفکر مطرح شد باید پاسخش را از خود عاشورا به‌دست بیاوریم.

.........................................
پایان پیام/ 167