خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
۲:۳۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۲۴ تیر
۱۴۰۳
۱۵:۵۵:۵۲
منبع:
ابنا
کد خبر:
1472063

عباس‌‎بن‌علی(ع)، عالی‌ترین جلوه‌ی دفاع از ولایت

رهبر معظم انقلاب در سخنانی به بصیرت اباالفضل العبّاس(ع) اشاره کرده و فرمودند: بصیرت اباالفضل العبّاس(ع) کجاست؟ همه‏ یاران حسینی، صاحبان بصیـرت بـودنـد؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. وقتی به او پیشنهاد تسلیـم و امـان‌‏نامـه دادند و گفتنـد که ما تــو را امـان مــی‌‏دهیـم؛ چنـان بـرخــورد جوانمردانه‌‏ای کرد که دشمن را پشیمان کرد و گفت: من از حسین جدا شوم؟! وای بر شما! اُف بر شما و امان‏‌نامه‏ شما.

آآ

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ حضرت ابوالفضل العباس(ع)، خورشیدی است در آسمان کرامت و آزادگی که در پاسداری از ارزش‌ها و اعتقادات، از همه چیز خود گذشت و تا پای جان در راه دین و ولایت ایستادگی کرد.

حضرت عباس(س) مظهر فداکاری، شهامت، نجابت، بلندمنشى، وفادارى و نمونه كامل صفات عالی و گرايش‌هاى بزرگ بود.

یکی از مهم ترین ارکان اصول اسلامی، پذیرش ولایت و رهبری پیشوای الهی است که حضرت عباس(ع)، بالاترین جلوه‌های ولایت‌پذیری و تبعیت از امام زمان(عج) را به نمایش گذاشت.

نگاه و برخورد ابوالفضل العباس(ع) با امام خود، صرف ارتباط برادرانه نبود؛ بلکه او با نگاه امام زمان و ولی‌ّخود با حضرت رفتار می‎‌نمود و در تمام مراحل زندگی، نهایت احسان و ادب را در حق برادر خود رعایت می‌کرد. ایشان همیشه در اندیشه‌ی حمایت و دفاع از امام زمان خویش و یاری سیدالشهدا عليه‌السّلام بود تا جایی که در زیارت‌نامه آن حضرت می‌خوانیم: «فَنِعمَ الصابِرُ المُجاهِدُ الحامیُ الناصِر؛ چه خوب صابر، مجاهد، حمایت‌کننده و یاری‌کننده‌ای بودی»(1)

رهبر معظم انقلاب در سخنانی به بصیرت اباالفضل العبّاس(ع) اشاره کرده و فرمودند: «بصیرت اباالفضل العبّاس(ع) کجاست؟ همه‏ یاران حسینی، صاحبان بصیـرت بـودنـد؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا وقتی‏ که فرصتی پیدا شد که او خود را از ایـن بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیـم و امـان‌‏نامـه کـردنـد و گفتنـد که ما تــو را امـان مــی‌‏دهیـم؛ چنـان بـرخــورد جوانمردانه‌‏ای کرد که دشمن را پشیمان کرد، گفت: من از حسین جدا شوم؟! وای بر شما! اُف بر شما و امان‏‌نامه‏ شما».

سقای حرم، فریاد العطش کودکان را شنید

در بحارالانوار، پیرامون وقایع روز تاسوعا چنین نقل شده که وقتی ابالفضل العباس(ع)، تنهایى برادر و امام خود را ديد، خدمت امام حسین(ع) آمد و گفت: ای برادر! آيا رخصت جهاد به من می‌دهى؟

امام حسين عليه‌السلام گريه شديدى كرد و فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه شهيد شوی، لشكر من از هم می‌پاشد.

حضرت عباس علیه‌السلام عرضه داشت: آقا، سينه‌ام به تنگ آمده و از زندگى خسته شده‌ام. می‌خواهم از اين منافقین خون‌خواهى كنم.

امام حسين عليه‌السلام فرمود: مقدارى آب براى اين كودكان تشنه طلب كن.

حضرت ابا‌الفضل(ع) رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت برحذر داشت، ولى اثرى نكرد.

زمانی که سقای کربلا به سوى امام حسين(ع) مراجعت کرد؛ فرياد العطش كودكان حرم را شنید.

ایشان بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه‏ فرات گرديد.

تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند، آن بزرگوار را محاصره كرده و تير‌باران نمودند، ولى او لشكر را شكافت.

وقتى خواست تا قدری آب بياشامد، به‌ ياد تشنگى امام حسين(ع) و اهل‌بيت آن حضرت افتاد و آب را روی آب ريخت.

پس از اينكه مشک را پر از آب كرد و روانه خيمه‌‏ها گرديد، دشمنان جلوی مسیر آن حضرت را گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.

حضرت عباس عليه‌السلام با آنان جنگید تا اينكه «نوفل بن ازرق»، ابتدا دست راست و سپس دست چپ آن حضرت را قطع كرد.

سقای حرم، مشك را به دندان گرفت که ناگهان تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشک آب اصابت نمود. سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت.

پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين اُفتاد و فرياد زد: ای برادر، به فریادم برس!

امام حسين(ع) که بالای پیکر حضرت ابا‌الفضل(ع) رسید، گريان شد و فرمود: «الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی؛ اکنون پشت من شکست و چاره‌ی من کم شد».(2)

پی نوشت:

(1) مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ،ص434

(2) بحار الأنوار، ج‏45، ص 41

................................

پایان پیام | 348